هدف: بنابر پژوهشهای انجامشده در زمینه علل گرایش افراد به مصرف و سوءمصرف مواد مخدر، این پژوهش بر آن است تا افراد در معرض خطر سوءمصرف مواد مخدر را با توجه به متغیرهای خانوادگی و فردی مورد بررسی قرار دهد.
روش بررسی: این مطالعه روی 716 نفر از افراد در معرض خطر سوءمصرف مواد مخدر در 11 شهرستان استان فارس انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: 1- آزمون کانون کنترل راتر؛ 2- پرسشنامه سبکهای دلبستگی؛ 3- پرسشنامه پیوند والدینی؛ 4- مقیاس تابآوری کونور و دیویدسون؛ 5- پرسشنامه مهارتهای مقابلهای وینتراب؛ 6- پرسشنامه عزتنفس کوپر-اسمیت.
یافتهها: تمامی متغیرها بین گروه سالم و گروههای مصرفکننده و سوء مصرفکننده تفاوت معنیدار داشتند؛ بدینصورت که در متغیرهای تابآوری، اعتمادبهنفس، مهارتهای مسئلهمدار، مراقبت و سبک دلبستگی ایمن، نمرات گروه سالم بالاتر از نمرات گروههای مصرفکننده و سوء مصرفکننده بود. اما در متغیر محافظت بیشازحد، سبک دلبستگی دوسوگرا، کانون کنترل (نمره بالا بهمعنی کانون کنترل بیرونی)، تطابق هیجانمدار و تطابق کمتر مفید و غیرمؤثر نمرات گروه سالم کمتر از گروههای مصرفکننده و سوء مصرفکننده بود. مقایسه گروههای مصرفکننده و سوء مصرفکننده نشان داد که در متغیرهای تابآوری، دوسوگرایی، مهارتهای مشکلمدار و غیرمؤثر گروههای مصرفکننده و سوء مصرفکننده با یکدیگر تفاوت معنیدار داشتند. اما در متغیرهای مراقبت، محافظت بیشازحد و سبک دلبستگی ایمن، اعتمادبهنفس، کانون کنترل و تطابق هیجانمدار تفاوت بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش حاضر، جهت افزایش تابآوری در برابر سوءمصرف مواد مخدر، لازم است تا مداخلات پیشگیرانه در سالهای اولیه عمر کودک از طریق آموزش والدین در زمینه مراقبت و محافظت کافی و تلاش برای شکلدهی سبک دلبستگی ایمن، راهبردهای ایجاد اعتمادبهنفس، کانون کنترل درونی و بهکارگیری مهارت تطابقی مشکلمدار متمرکز باشند. این یافتهها همچنین تلویحاتی را برای مداخلات روانشناختی ارائه میدهد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |