URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-780-fa.html
هدف: مطالعه حاضر به مقایسه تاثیر روشهای رایج گفتاردرمانی و پکس بر رشد مهارتهای ارتباطی کودکان درخودمانده بی کلام 8-4 ساله پرداخت.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- مقایسه ای، 10 کودک درخودمانده بی کلام با نمونه گیری آسان و طبق معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. آزمودنی ها بر اساس سن و شاخصه های رشدی نیوشا با یکدیگر همتا و با انتخاب خانواده ها وارد گروههای 5 نفره پکس و گفتاردرمانی شدند. متغیرهای گوش کردن، زبان دریافتی و بیانی، شناخت ، گفتار و ارتباط اجتماعی قبل و بعد از مداخله بوسیله شاخص رشدی نیوشا بررسی شدند. مداخله در هر دو گروه به مدت 3 ماه شامل 3 جلسه 40 دقیقه ای در هفته انجام شد .داده های مطالعه با کمک آزمون مجموع رتبه ها و آزمون رتبه ای- نشانه دار ویلکاکسون مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: هر دو گروه در شاخصه های رشدی پیشرفت داشتند . رشد گروه پکس در گوش کردن،زبان دریافتی، شناخت و ارتباط اجتماعی بیشتر از گروه گفتاردرمانی بود. اما آزمونهای آماری تفاوت معناداری بین دو گروه نشان ندادند و مجموع رتبه ها (T) در حد فاصل ارزشهای بحرانی T1 وT2 قرار داشت .
نتیجهگیری: پکس برای آموزش ارتباط به کودکان درخودمانده بدون کلام روش موثری است و می تواند در کنار روشهای رایج گفتاردرمانی بعنوان روش آموزشی مکمل مورد استفاده قرار گیرد و بعنوان تسهیل کننده ارتباط قبل از دریافت مداخلات گفتاردرمانی و یا همزمان با آن بکار رود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |