URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-421-fa.html
هدف: با توجه به میزان شیوع بالای بی ثباتی عملکردی مچ پا در میان ورزشکاران و نیاز این افراد برای انجام چند فعالیت به صورت همزمان در زمین مسابقه، این مطالعه با هدف مقایسه نیازهای توجهی کنترل راه رفتن بین ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و همتایان سالم انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی مورد- شاهدی، 16ورزشکار مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و 16 همتای سالم با نمونه گیری ساده انتخاب شدند. این مطالعه از نوع سه عاملی مختلط و با الگوی تکلیف دو گانه بوده و از سیستم تحلیل حرکت استفاده شد. زمان و طول گام، زمان، طول، فرکانس و پهنای قدم و زمان ایستایش (Stance) و زمان نوسان (Swing) قدم در حالی که داوطلبین 2 دشواری از تکلیف راه رفتن (شامل راه رفتن روی دستگاه تردمیل با دو سرعت 2/1 و 3/6 کیلومتر در ساعت) و 2 تحمیل تکلیف شناختی (شامل تحمیل صفر و شمارش معکوس) را تجربه می کردند، اندازه گیری و داده های حاصل با استفاده از آزمون های آماری مجذور خی، تحلیل واریانس سه طرفه مختلط و تی مستقل تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: آزمون تحلیل واریانس مختلط 2×2×2 (2 گروه×2 دشواری تکلیف راه رفتن ×2 دشواری تکلیف شناختی) اثر متقابل گروه در وضعیت را بر طول گام معنادار نشان داد (P=0/03)، به نحوی که در مواجهه با تکلیف شناختی در بیماران افزایش طول گام ولی در گروه سالم کاهش طول گام دیده شد. همچنین فرکانس قدم در گروه بیمار معنادار شد (P=0/049).
نتیجهگیری: به نظر می رسد که بی ثباتی عملکردی مچ پا با افزایش نیازهای توجهی کنترل راه رفتن همراه است. بنابراین تحمیل تکلیف شناختی ممکن است بتواند به عنوان یک استراتژی مؤثر در برنامه ورزشی و درمانی مبتلایان به بی ثباتی عملکردی مچ پا منظور گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |