مقدمه
بیماری مزمن، بیماری طولانیمدتی است که تغییرات جسمانی در بدن ایجاد کرده و کارکردهای بیمار را محدود میکند. این بیماری معمولاً صعبالعلاج است و دوره درمان آن طولانی و مراحل بهبود آن دشوار است. حتی در برخی موارد این بیماری لاعلاج است و درمان قطعی و مشخصی برای آن وجود ندارد [
1]. گرچه این بیماریها بهطور مستقیم کشنده نیست، اما میتواند تهدیدی برای کیفیت زندگی افراد باشد و منجر به ناتواناییهای زودرس و شدید شود [
2]. بیماریهای مزمن آمار 60 درصد از کل مرگها را در سراسر جهان به خود اختصاص داده است و شیوع این بیماریها در تمام مناطق و تمام طبقات اقتصادی اجتماعی دیده میشود [
3].
ازجمله بیماریهای مزمن، بیماریهای قلبی هستند که بهعنوان یکی از علل شایع مرگ شناخته میشوند و بخش مهمیاز ناتوانی و مرگ زودرس را به خود اختصاص میدهند [
4]. بیماری قلبیعروقی اصطلاحی عام برای بیماریهای قلب و رگهای خونی است [
5] و بهصورت یک آسیب پیشرونده به دلیل عدم توانایی قلب در گردش خون مناسب در سرتاسر بدن تعریف میشود. این بیماری یکی از 3 علت اصلی مرگومیر در کشورهای صنعتی به شمار میرود. با اینکه مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبیعروقی در چند سال اخیر در کشورهای پیشرفته کاهش یافته، اما شواهد موجود درمورد تغییر سبک زندگی مردم نشان میدهد شیوع این بیماری در ایران رو به افزایش است [
6] و این بیماری در کشور ایران بهعنوان اولین علت مرگومیر افراد بالای 35 سال شناخته میشود [
7].
ابتلا به این بیماری علائم متعددی نظیر تنگی نفس، سرگیجه، تپش قلب و خستگی شدید را سبب میشود و تغییراتی را در سبک زندگی بیمار ایجاد میکند که بر ابعاد بهزیستی روانشناختی و کیفیت زندگی وی تأثیر میگذارد. به علت طول مدت و شدت این بیماری، ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی این بیماران دستخوش تغییرات فراوانی میشود. این تغییرات بر سلامت روان بیماران تأثیر گذاشته و آنها را در معرض خطر بیماریهای روانی مثل اضطراب و افسردگی قرار میدهد. از سوی دیگر رنج حاصل از تغییرات این بیماری مزمن، زندگی روزانه را بهصورت منفی تحت تأثیر قرار میدهد. بهگونهای که این بیماران با فقدان انرژی، ازکارافتادگی و علائم جسمی، ازجمله تنگی نفس، خستگی، مشکلات مربوط به اشتها و یبوست، کاهش اعتمادبهنفس، نگرانی و اضطراب همراه هستند که میتواند بر ابعاد مختلف زندگی تأثیر گذارد و منجر به اختلال در سازگاری با بیماری شود [
8]. بیماریهای قلبی، به دلیل مزمن بودن، اغلب فعالیتهای روزمره فرد را تحت تأثیر قرار میدهند و سازگاری با آن بهمنزله یک دوره انتقال مهم در فرایند زندگی فرد محسوب میشود [
9].
سازگاری، به خصوصیات فردیای که هر شخص برای مدیریت روانیاجتماعی برای بهبود در زندگی خود به کار میگیرد اطلاق میشود. فرایند سازگاری با یک بیماری مزمن فرایندی پویاست که دائماً تحت تأثیر عوامل فردی و محیطی قرار میگیرد. در این فرایند فرد مبتلا بایستی با چالشهای فردی و محیطی مقابله کند تا به سطح قابلقبولی از سلامت و کارکرد جسمی، روانی و اجتماعی رسیده و درنتیجه به سازگاری موفق دست یابد [
10].
اختلال در سازگاری روانی منجر به بروز مشکلاتی چون اختلال در خواب، بیقراری، تحریکپذیری، عصبی بودن، خستگی، اضطراب، ازدست دادن تمرکز، عدم کنترل بر عواطف و احساسات و منزوی شدن خواهد شد [
11]. سازگاری ضعیف با بیماری با استفاده بیشتر از خدمات و پیامدهای ضعیف سلامت ارتباط دارد بهطوریکه صمدزاده بیان میدارد از بین 215 فرد مبتلا به بیماری مزمن، افراد با سازگاری کم با بیماری، 2 تا 6 برابر بیشتر از افراد با سازگاری بالا از خدمات بهداشتی استفاده میکنند و 2/5 تا 4 برابر بیشتر هزینه صرف میکنند [
12]. عدم توانایی بیمار برای سازگاری میتواند منجر به پیامدهای منفی مانند عدم پذیرش درمان و کاهش کیفیت زندگی شود [
13]. پژوهشها نشان میدهد سازگاری ضعیف با بیماری میزان تبعیت از درمان [
14] و میزان بهبودی را نیز کاهش میدهد [
3].
همچنین پژوهشهای متعدد بیانگر این است که درحالیکه درمانهای دارویی و پزشکی پیشرفت کرده است، تغییر رفتار بیماران در جهت سازگاری و تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن همچنان بحثبرانگیز باقی مانده است [
15]. علیرغم اهمیت سازگاری با بیماریهای مزمن و لزوم بررسی آن، ابزاری برای اندازهگیری تعیین سطح کلی سازگاری با بیماریهای مزمن در ایران طراحی و یا اعتباریابی نشده است. تنها ابزار موجود، پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری است که شامل 7 حوزه جهتگیری مراقبت بهداشتی، محیط شغلی، محیط خانه، روابط جنسی، توسعه روابط خانوادگی، محیط اجتماعی و درماندگی روانشناختی است که توسط دراگوتیس در سال 1990 ساخته شده است [
16] که بهطور اختصاصی برای بیماریهای مزمن نیست. ازاینرو نیاز به وجود ابزاری که به سهولت قابلاجرا بوده و مختص بیماران مزمن باشد و بتواند در بیماران قلبیعروقی بهعنوان یک بیماری مزمن مورد استفاده قرار گیرد، احساس شد.
در همین راستا، پس از بررسیهای متعدد، مقیاس سازگاری با بیماری مزمن که شامل 25 سؤال و 3 خردهمقیاس جسمی، روانی، اجتماعی است و برای بیماریهای قلبی (عروق کرونر) در ترکیه در سال 2016 اعتباریابی شده است، بهمنظور اندازهگیری میزان سازگاری افراد مبتلا به بیماریهای قلبی مناسب ارزیابی شد [
17]. از مزیتهای این پرسشنامه میتوان به تعداد سؤالات کم که از حوصله افراد با بیماریهای مزمن خارج نیست و جدید بودن پرسشنامه نسبت به پرسشنامههای موجود اشاره کرد.
درک برنامهها، انتظارات و احساسات بیمار، مانند ترس و عصبانیت و تغییر باورهای اشتباه در صورت لزوم، به بیمار کمک میکند سبک زندگی و عادات متناسب با بیماری خود را به دست آورد و روند سازگاری را تسریع کند و به تبع آن از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار شود. اگر کارکنان مراقبتهای بهداشتی و متخصصان حرفهای از سطح سازگاری این بیماران اطلاع داشته باشند، با انجام مداخلات مناسب تا حد زیادی میتوانند به آنها در جهت ارتقای سلامت، سازگاری بیشتر با بیماری، کنترل مناسب بیماری، کاهش عوارض بیماری و به تبع آن کاهش نرخ مرگومیر و هزینههای اقتصادی، روانی و اجتماعی و نهایتاً بهبود کیفیت زندگی کمک کنند. بنابراین باتوجهبه اینکه روند بهبود و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بیماریهای قلبی تحت تأثیر میزان سازگاری قرار میگیرد و دانستن سطح سازگاری میتواند راهنمای درمان، مراقبت، آموزش و مشاوره باشد و همچنین باتوجهبه نبود ابزار اختصاصی مناسبی جهت اندازهگیری سطح سازگاری در این بیماران در کشور ایران، مسئله و هدف پژوهش حاضر روانسنجی پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن در جامعه بیماران قلبیعروقی ایران در نظر گرفته شد.
روشها
طراحی مطالعه
این مطالعه به روش مقطعی و روانسنجی با هدف ترجمه، بررسی روایی و پایایی پرسش نامه سازگاری با بیماری مزمن در بیماران قلبیعروقی انجام گرفت و بدین منظور روایی صوری، محتوایی و همزمان و پایایی آزمون بازآزمون، همسانی درونی آیتمها و تحلیل عاملی تأییدی در نسخه فارسی این پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت.
جامعه آماری و حجم نمونه
جامعه هدف این پژوهش، افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی مراجعهکننده به بیمارستانهای شهر تهران در نظر گرفته شد. معیارهای ورود به مطالعه: بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر، نارسایی قلب، حمله قلبی، آنژین صدری، بیماران تحت درمان آنژیوپلاستی و جراحی بایپس عروق کرونر مورد تأیید پزشک متخصص قلب، آگاهی از بیماری خود، گذشتن حداقل 3 ماه از زمان ابتلا به بیماری، آشنا بودن به زبان فارسی، توانایی خواندن و نوشتن و تکمیل فرم رضایتنامه توسط بیمار جهت شرکت داوطلبانه در پژوهش. مخدوش بودن پرسشنامه و یا عدم تمایل به ادامه همکاری در پژوهش نیز بهعنوان معیارهای خروج از مطالعه در نظر گرفته شدند.
در خصوص حجم نمونه لازم جهت ابزارسازی یا روانسنجی ابزار، لوهلین (2004) بیان میکند حجم نمونه کمتر از 100 نامناسب و حجمهای بالاتر از 200 مطلوب است [
18]. ازآنجاکه مقیاس سازگاری با بیماری مزمن دارای 25 سؤال است برای هر آیتم 10 نمونه آماری [
19] و درمجموع 250 نمونه آماری از بیماران قلبیعروقی تعیین شد. اما در ادامه روند جمعآوری دادهها به دلیل محدودیت در دسترسی به نمونه در بیمارستانها، مطالعه حاضر با 211 نمونه بیمار به انجام رسید. از این میان 10 نفر آزمودنی در مرحله روایی صوری مشارکت داشتند، 50 نفر جهت پایایی آزمون باز آزمون مجدداً پرسشنامه را تکمیل کردند و 50 نفر دیگر پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری را جهت روایی همزمان تکمیل کردند. نمونههای موردمطالعه بهصورت دردسترس و از بین مراجعهکنندگان به بیمارستانهای قلب شهید رجایی و شریعتی تهران که به ترتیب 105 و 106 نفر بودند و در بازه زمانی تیر تا شهریور در سال 1400 به این بیمارستانها مراجعه کرده بودند انتخاب شدند.
ابزارهای جمعآوری اطلاعات
بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، نسخه فارسی پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن و پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری استفاده شد.
نسخه فارسی مقیاس سازگاری با بیماری مزمن
مقیاس سازگاری با بیماری مزمن بهمنظور اندازهگیری میزان سازگاری با بیماریهای مزمن توسط دریا آتیک و همکاران بین سپتامبر و نوامبر 2015 ساخته شده است. جامعه موردمطالعه شامل کلیه افراد مبتلا به بیماری مزمن قلب در کلینیک موردمطالعه (بیماری عروق کرونر) و نمونه پژوهش شامل 200 نفر از افراد مبتلا به شریان کرونر مزمن بودند. نمرهگذاری این مقیاس از نوع لیکرت و بدین شرح است: 1. کاملاً مخالفم، 2. مخالفم، 3. نظری ندارم، 4. موافقم، 5. کاملاً موافقم. سؤالهای 5، 6، 12، 17، 19، 20، 24، 25 بهصورت معکوس نمره داده میشوند (به ترتیب: 1، 2، 3، 4، 5). این مقیاس دارای 25 سؤال و 3 خردهمقیاس جسمی شامل 11 سؤال (1، 9، 10، 13، 14، 15، 16، 18، 22، 23، 24)، سازگاری روانشناختی شامل 7 سؤال (4، 6 ،8 ،11 ،12 ،20 ،21) و سازگاری اجتماعی شامل 7 سؤال (2، 3، 5، 7، 17، 19، 25) است.کمترین میزان نمره در مقیاس جسمی 11 و بیشترین میزان نمره 55 است. همچنین کمترین میزان نمره در خردهمقیاسهای سازگاری روانشناختی و سازگاری اجتماعی 7 و بیشترین میزان نمره 35 است. جمع امتیازات همه خردهمقیاسها براساس دامنه 25 (کمترین میزان سازگاری) و 125 (بیشترین میزان سازگاری) محاسبه و تفسیر میشود. افزایش نمره هر خردهمقیاس و یا نمره کلی به معنی افزایش سازگاری با بیماری مزمن است. تمام ضرایب داخلی مقیاس، آلفای کرونباخ، اسپیرمن براون و گاتمن و تمام اجزای فرعی آن بالاتر از 0/70 است [
17]. در مطالعه حاضر، این پرسشنامه ترجمه و روایی و پایایی نسخه فارسی آن بررسی شده است.
پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری
این مقیاس در سال 1990 توسط دراگوتیس و همکاران جهت ارزیابی چگونگی سازگاری روانیاجتماعی با بیماری، در جریان بیماری طبی و یا تأثیرات باقیمانده از بیماری طراحی شده است. این مقیاس دارای 46 سؤال و 7 خردهمقیاس است: نگرش نسبت به بیماری (8 سؤال)، محیط کار (6 سؤال) ، محیط خانوادگی (8 سؤال)، روابط جنسی (6 سؤال)، توسعه روابط فامیلی (5 سؤال)، محیط اجتماعی (6 سؤال) و اختلالات روانشناختی (7 سؤال) است [
20]. گزینه سؤالات براساس مقیاس 4 درجهای لیکرت شامل اصلاً= صفر، کمی= 1، تا حدودی= 2 و کاملا= 3 تنظیم شده است. از مجموع نمرات هر مؤلفه و تقسیم بر تعداد سؤالات آن، میانگین نمره سازگاری هر مؤلفه و از مجموع نمرات کل سؤالات و تقسیم بر تعداد سؤالات، میانگین نمره سازگاری کل با منطق 33 درصد به 3 دسته سازگاری زیاد (کمتر از 1) ، سازگاری متوسط (1 تا 2) و سازگاری کم (بیشتر از 2) انجام شد [
10]. از نقاط قوت سازگاری روانیاجتماعی با بیماری میتوان به استحکام روانسنجی مقیاس، داشتن فرم گزارش مصاحبه از خود و پزشک و در دسترس بودن نمرات هنجار برای چندین بیماری پزشکی (بهعنوان مثال سرطان، MS، نارسایی کلیوی) اشاره کرد. ضعفها شامل فقدان اطلاعات درمورد تأثیرات سوگیری احتمالی است [
21]. پرسشنامه مذکور توسط فقهی و همکاران در سال 1392 ترجمه شد. سپس توسط 3 نفر آشنا به زبان انگلیسی بازبینی شد و درنهایت بهوسیله 1 متخصص، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. 120 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعهکننده به مرکز دیابت بیمارستان ولیعصر بیرجند این پرسشنامه را تکمیل کردند. روایی پرسشنامه به روش روایی محتوا توسط 10 نفر از اساتید محترم دانشگاه علومپزشکی بیرجند صورت گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در 20 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، 0/94 محاسبه شد [
10].
روش اجرای مطالعه
روند ترجمه پس از کسب اجازه از مؤلف آزمون و کسب مجوز اخلاق آغاز شد. در این مرحله از فرایند ترجمه از روش پیشرو-پسرو استفاده شد. بدین ترتیب ابتدا آزمون توسط 2 صاحبنظر مسلط به زبان انگلیسی از زبان اصلی به زبان هدف (فارسی) برگردانده و با برگزاری جلسه مشترکی با حضور مترجمان موارد اختلاف بررسی و نسخه واحدی به زبان فارسی تهیه شد. این نسخه توسط 2 نفر دیگر از زبان فارسی به انگلیسی برگردانده و پس از رفع اختلافنظرها نسخه واحد تهیهشده به زبان انگلیسی برای طراح آزمون ارسال شد. درنهایت نسخه نهایی آزمون مورد تأیید اساتید راهنما و همچنین سازنده اصلی تست قرار گرفت. در ادامه، پس از انتخاب مشارکتکنندگان و ارائه توضیحات کافی به آنها و پس از کسب اطمینان از محرمانه ماندن اطلاعات و تکمیل فرم رضایتنامه، پرسشنامه بهمنظور تکمیل در اختیار ایشان قرار گرفت.
روش تجزیهوتحلیل دادهها
بهمنظور بررسی روایی صوری، پرسشنامه در اختیار 10 فرد مبتلا به بیماری قلبیعروقی و 5 نفر متخصص در رشتههای مشاوره و روانشناسی قرار گرفت و پیشنهادات آنها برای اصلاحات جمعآوری و اعمال شد. بهمنظور بررسی روایی محتوایی، 5 متخصص رشتههای مشاوره و روانشناسی مشارکت داشتند که نظرات خود را درباره واضح بودن، ساده بودن، مرتبط بودن و ضروری بودن سؤالات پرسشنامه عنوان کردند. برای تعیین نسبت روایی محتوایی، از متخصصان درخواست شد که ضرورت هر گویه را مشخص کنند. برای محاسبه نمره نسبت روایی محتوایی از فرمول CVR استفاده شد که در آن نشاندهنده تعداد متخصصینی است که گویه را «ضروری» و «مفید ولی غیرضروری» تشخیص دادهاند و N تعداد کل متخصصین است. برای بررسی شاخص روایی محتوایی، متخصصان درمورد مرتبط بودن سؤالات با مبحث سازگاری نظرات خود را اعمال کردند. برای محاسبه نمره شاخص روایی محتوایی برای هرکدام از گویهها، مجموع تعداد متخصصینی که به مرتبط بودن هرگویه نمره3 یا 4 دادهاند بر تعداد کل افراد تقسیم شد که همان نسبت توافق درمورد مرتبط بودن هر عبارت است و عددی بین صفر و 1 به دست آمد و جهت ارزیابی روایی همزمان، از دو آزمون سازگاری با بیماری مزمن و سازگاری روانیاجتماعی با بیماری در50 نفر آزمودنی استفاده شد و میانگین امتیازات کسبشده برای 2 گروه از هر خردهمقیاس محاسبه گردید. بدین صورت که با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، همبستگی بین خردهمقیاسهای پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن با خردهمقیاسهای پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری مورد بررسی قرار گرفت.
بهمنظور بررسی پایایی ابزار آلفای کرونباخ برای همسانی درونی و ضریب همبستگی درونردهای برای پایایی آزمون بازآزمون محاسبه شدند. بدین صورت که این مقیاس توسط 211 نفر از افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی تکمیل و قابلیت اعتماد ابزار در این پژوهش با همسانی درونی و ثبات زمانی بررسی شد. ارزیابی ثبات ازطریق روش آزمون بازآزمون انجام گرفت. به نحوی که پرسشنامه توسط 50 نفر از افراد مجدداً پس از 2 هفته تکمیل و پایایی ثبات زمانی با ضریب همبستگی درونردهای ارزیابی شد. تجزیهوتحلیلها در نرمافزار آماری SPSS نسخه 23 انجام شد.
برای تأیید روایی سازه ابزار از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. روش تحلیل عاملی تأییدی، بعد از مشخص کردن عاملهای پیشتجربی ازطریق تعیین برازندگی مدل عاملی از پیش تعیینشده، تطابق بهینه ساختارهای عاملی مشاهدهشده و نظری را برای مجموعه دادهها آزمون میکند [
22]. بهمنظور انجام تحلیل عاملی تأییدی از نرمافزار لیزرل نسخه 8 استفاده شد.
یافتهها
مطالعه حاضر بهمنظور تهیه نسخه فارسی پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن و روانسنجی آن در بیماران قلبیعروقی در شهر تهران صورت گرفت. این مطالعه با مشارکت 211 نفر از بیماران قلبیعروقی انجام گرفت که از این تعداد 115 (54/5 درصد) نفر مرد و 96 (45/5 درصد) نفر زن با دامنه سنی 35 تا 85 سال بودند. میانگین سنی شرکتکنندگان و انحراف معیار آن به ترتیب 58/07 و 8/435 بود. از این تعداد 63 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی، 10 بیمار با سابقه سکته قلبی، 78 بیمار با سابقه آنژیوپلاستی، 37 بیمار با سابقه عمل جراحی بایپس و 14 بیمار مبتلا به عروق کرونر بودند. در خصوص مدتزمان ابتلا به بیماری، 42 نفر در بازه زمانی کمتر از 1 سال (بیشتر از 3 ماه)، 84 نفر 1 تا 4 سال و 65 نفر در بازه 5 تا 9 سال قرار داشتند. 18 نفر هم 10 سال و بیشتر داشتند.
بهمنظور بررسی روایی صوری پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن، بعد از تکمیل فرایند ترجمه طبق روش Forward-Backward، 10 بیمار مبتلا به بیماری قلبیعروقی و 5 نفر از متخصصان مشاوره و روانشناسی سؤالات پرسشنامه را مطالعه کرده و نظرات و پیشنهادات خود را در خصوص وضوح و قابلفهم بودن سؤالات پرسشنامه عنوان کردند. این پیشنهادات توسط پژوهشگر یادداشت میشد و سپس با در نظر گرفتن تمامی پیشنهادات و نظرات بیماران و متخصصان، تغییرات لازم در سؤالات پرسشنامه اعمال شد. تمامی بیماران با شکل ظاهری سؤالات پرسشنامه (نحوه بیان) مشکلی نداشتند و برای بررسی روایی محتوایی سازگاری با بیماری مزمن نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی پرسشنامه با نظرات 5 متخصص مشاوره و روانشناسی محاسبه شد. شاخص روایی هر گویه از پرسشنامه (I-CVI) محاسبه شد که نشاندهنده مناسب بودن گویههاست. همچنین نتیجه شاخص روایی محتوایی سؤالات باتوجهبه کاپای محاسبهشده مطلوب گزارش شد.
برای بررسی روایی همزمان از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. 3 خردهمقیاس پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن شامل سازگاری جسمی، سازگاری روانی، سازگاری اجتماعی و نمره مجموع با 7 خردهمقیاس پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری و نمره مجموع این پرسشنامه مقایسه شد. بین نمرات کل پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن با پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری همبستگی منفی خوبی دیده شد (0/757-=r و 05/p=0). بین نمره خردهمقیاس اختلالات روانشناختی با خردهمقیاس سازگاری روانی همبستگی منفی خوبی به دست آمد (0/642-=r و 05/p=0). همچنین بین نمره خردهمقیاس نگرش نسبت به بیماری با خردهمقیاس سازگاری جسمی (0/655-=r و 05/p=0) و بین نمره خردهمقیاس محیط اجتماعی و خردهمقیاس محیط کار با خردهمقیاس سازگاری اجتماعی به ترتیب (0/585-=r و 05/p=0)، (0/580=r- و 05/p=0) همبستگی منفی خوبی دیده شد. باتوجهبه اینکه نمرات بالا در پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن، به معنی سازگاری خوب و در پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری به معنی سازگاری کم با بیماری است، ضریب همبستگی منفی به دست آمد. باتوجهبه نتایج حاصله میتوان روایی همزمان پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن را پذیرفت.
جهت بررسی همسانی درونی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد خردهمقیاسهای سازگاری جسمی، سازگاری روانی و سازگاری اجتماعی وضعیت خوبی ازلحاظ پایایی دارند. همچنین میزان آلفای کرونباخ مجموع پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن، 0/846 به دست آمد که نشاندهنده اعتبار عالی این پرسشنامه در جهت بررسی سازگاری بیماران مبتلا به بیماری قلبیعروقی است.
جدول شماره 1 به ذکر همسانی درونی خردهمقیاسهای پرسشنامه میپردازد.

بهمنظور بررسی ثبات ازطریق آزمون بازآزمون، 50 نفر از شرکتکنندگان پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن را در 2 مرحله، با فاصله زمانی 2 هفته مجدداً تکمیل کردند و سپس نمرات کسبشده در این 2 مرحله با استفاده از آزمون ضریب همبستگی درونردهای بررسی شد. مقدار همبستگی درونردهای مجموع این پرسشنامه 0/95 است که نشاندهنده ثبات مناسب این پرسشنامه است. در
جدول شماره 2 میزان ثبات پرسشنامه در هریک از مقیاسهای آن ارائه شده است.

جهت انجام تحلیل عاملی تأییدی (روایی سازه)، از نرمافزار لیزرل استفاده شد. در
جدول شماره 3 شاخصهای برازندگی مدل اولیه ارائهشده گزارش شده است.

مقدار احتمال آزمون خیدو محاسبهشده در مدل حاضر از 0/05 بزرگتر است، همچنین میزان ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب (RMSEA) مدل از 0/08 بزرگتر و مقادیر شاخصهای برازندگی خوب بودن نیز از ملاک موردنظر (0/9) کمتر است. براساس مقادیر محاسبهشده (شاخصهای خوب و بد)، برازش مدل نظری با دادههای مشاهدهشده مورد تأیید نبود.
به منظور اصلاح مدل، آیتم شماره 10 مقیاس جسمی (به سبب بیماریام، باید برای مدت طولانی تحت نظر باشم) که دارای بار عاملی و آماره پایین بود حذف شد. همچنین کوواریانس بین خطاهای متغیرهای مشاهدهای سؤالات (با وجود اینکه بیمار هستم کارهایم را در منزل خودم انجام میدهم و باتوجهبه بیماریام رژیم غذایی منظمیدارم، احساس میکنم به دلیل بیماری باری بر دوش خانوادهام هستم و بیماری بر روابط دوستانهام تأثیر منفی گذاشته است، درباره بیماریام اطلاعات کافی دارم و درباره درمانم اطلاعات کافی دارم، برایم بسیار دشوار است که بخواهم بهواسطه بیماریام محتاطانه زندگی کنم و بیمار بودن نگرانم میکند) را که مربوط به سازههای یکسان هستند محاسبه شد. همینطور کوواریانس سؤالهای «بیماری بر زندگی کاریام تأثیر منفی گذاشته است» و «بیماریام مانع از برنامهریزی برای آینده میشود» محاسبه شد. سپس مجدداً شاخصهای برازش مدل محاسبه شدند.
در
جدول شماره 4 شاخصهای برازندگی مدل پس از حذف آیتم 10 و محاسبه کوواریانس سؤالات ذکرشده گزارش شده است.

در بخش تحلیل؛ شاخصهای 0/77=RMESA و 0/9=GFI و 0/91=AGFI و 0/89=NFI به دست آمد. بنابرین میزان RMSEA کمتر از 0/08 است و مقادیر شاخصهای برازندگی خوب بودن نیز از ملاک موردنظر (0/9) بزرگتر شد. براساس نتایج بهدستآمده از شاخصهای محاسبهشده (خوب و بد)، برازش مدل نظری با دادههای موردمشاهده، مورد تأیید است و مدل از برازش مناسبی برخوردار است.
در
جدول شماره 4 ضرایب استاندارد و میزان تی بعد از اصلاح مدل ارائهشده گزارش شده است. براساس
تصویر شماره 1 سطح معنیداری کلیه مسیرهای پیشنهادی مدل از 0/01 کوچکتر است؛ بنابراین میتوان گفت مسیرهای مذکور ازلحاظ آماری معنیدار است؛ بهطور مثال ضریب استاندارد و تعیین سؤال اول خردهمقیاس جسمی به ترتیب برابر 0/41 و 16/81 است.

در یک جمعبندی کلی، باتوجهبه شاخصهای محاسبهشده (خوب بودن و بد بودن)، عوامل اکتشافی در پژوهش قبلی بهجز گویه 10 در پژوهش حاضر مورد تأیید است.
بحث
این مطالعه با هدف روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن انجام شد. شاخص روایی محتوایی برای همه سؤالات باتوجهبه کاپای محاسبهشده مطلوب گزارش شد. مقدار نسبت روایی محتوا براساس جدول لاوشه، به ازای 5 متخصص 0/99 بود که مشخص میکرد تمامی سؤالات از نسبت روایی مناسب برخوردار بودند. در مطالعه دریا آتیک و همکاران در نسخه اصلی این پرسشنامه، نسبت روایی محتوایی با استفاده از نظرات 10 نفر از کارشناسان و تکنیک لاوشه محاسبه شد. باتوجهبه نتایج نسبت روایی محتوا در مقیاس 46 آیتمی ابتدایی، 3 آیتم به دلیل پایین بودن نسبت روایی محتوا حذف و 4 مورد از گویهها به دلیل شباهت، 2 مورد در نظر گرفته شدند. درنهایت 40 آیتم به دست آمد که بعد از تحلیل عاملی اکتشافی به 25 مورد کاهش یافت [
17]. ویکدان و همکاران به توسعه ابزار سازگاری با بیماری مزمن بهطور همزمان با نسخه اصلی ساختهشده توسط دریا آتیک و همکاران پرداختند. این مطالعه بهمنظور دستیابی به یک ابزار اندازهگیری معتبر و قابلاعتماد انجام شد که سازگاری با بیماریهای مزمن در ابعاد فیزیولوژیکی، روانی، اجتماعی و معنوی را میسنجد تا از این طریق فرد را بهطور کلنگر ارزیابی کند. در این مطالعه شاخصهای روایی محتوای گویهها 0/87 تا 0/99 گزارش شد [
23]. درنهایت یافتههای این مطالعات نشان میدهند شاخص روایی محتوای گویهها در مطالعه ما مورد تأیید است.
بهمنظور بررسی روایی همزمان، 3 خردهمقیاس پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن شامل سازگاری جسمی، سازگاری روانی، سازگاری اجتماعی و نمره مجموع با 7 خردهمقیاس پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری و نمره مجموع این پرسشنامه مقایسه شد. بین نمرات کل پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن با پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری همبستگی منفی خوبی دیده شد. بین خردهمقیاسهای 2 ابزار نیز به ترتیبی که در بخش یافتهها توضیح داده شد، همبستگی منفی خوبی دیده شد. باتوجهبه اینکه افزایش نمرات در پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن به معنی سازگاری خوب و در پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری به معنی سازگاری کم با بیماری است، ضریب همبستگی منفی به دست آمد. در نسخه اصلی پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن که توسط دریا آتیک و همکارانش در سال 2016 تدوین شد، همبستگی بین نمره کلی پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن و پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری r=-0/77 گزارش شد [
17]. درنهایت یافتههای این مطالعه نشان میدهد روایی همزمان پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن در پژوهش ما مورد تأیید است.
در بررسیهای صورتگرفته تنها مطالعهای که همبستگی بین پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن و سازگاری روانی اجتماعی با بیماری را گزارش کرده بود، مطالعه مربوط به روانسنجی نسخه اصلی این پرسشنامه است، ولی درمورد روایی همزمان پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری مطالعات مختلفی صورت گرفته است. رودریگ و همکاران (2000) همبستگی بین خردهمقیاسهای پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری و خردهمقیاسهای فرم کوتاه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی (SF-36) را گزارش کردند. همبستگی خردهمقیاسهای پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری با 8 خردهمقیاس فرم کوتاه کیفیت زندگی بهطور کلی قوی و در جهت مورد انتظار بود. بدین معنی که کیفیت زندگی بالاتر با سازگاری بهتر با بیماری همراه بود [
24]. همچنین مرلوزی و سانچز در مطالعه خود ضریب اعتبار همگرا بین پرسشنامه سازگاری روانیاجتماعی با بیماری و شاخص سلامت روان را بالا گزارش کردند [
25]. بنابراین یافتههای مطالعات اشارهشده بهطور غیرمستقیم نتایج پژوهش فعلی را تایید میکنند.
در مطالعه حاضر بین محیط اجتماعی و حمایت اجتماعی با سازگاری روانی اجتماعی با بیماری همبستگی منفی به دست آمد. یافتههای این قسمت از پژوهش با مطالعات سوداگر و همکاران، قمری و همکاران [
26]، موسویپور و همکاران [
27] و بشارت و همکاران [
9] همسو بود. چراکه در این مطالعات نیز مشخص شد که بین حمایت اجتماعی و سازگاری روانیاجتماعی در بیماران همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و وجود حمایت اجتماعی به طورکلی به بیماران و خانوادهها و دوستانشان کمک میکند تا با بیماری کنار بیایند.
نتایج این پژوهش مشخص کرد بین نگرش نسبت به بیماری و سازگاری روانیاجتماعی همبستگی منفی وجود دارد. بدین معنی که نگرش مثبت نسبت به بیماری با سازگاری بالای روانیاجتماعی با بیماری همراه است. نتایج مطالعات دنیسون و همکاران [
28] و مایکل ال میلر و همکاران [
29]، مؤید یافتههای این قسمت است. زیرا در این مطالعات مشخصشد هر فردی درک ذهنی از بیماری خود دارد و نگرش نسبت به بیماری و مکانیسمهای مقابلهای مربوطه فراتر از عوامل زیستپزشکی است که بر روند بیماری تأثیر میگذارد.
در مطالعه حاضر مشخص شد بین اختلالات روانی و سازگاری با بیماری همبستگی منفی وجود دارد که با مطالعات کوکامان و همکاران [
30] و لاکومبا و همکاران [
31] همراستا است. زیرا در این مطالعات مشخص شد با درک واقعیت، جدیت و پیامدهای بیماری و ناتوانی، افراد ممکن است احساس افسردگی، درماندگی و ناامیدی، بیعلاقگی و یا افسردگی و دلسردی را تجربه کنند.
در این مطالعه برای بررسی اعتبار آزمون از همسانی درونی و پایایی آزمون بازآزمون استفاده و مشخص شد هر سه خردهمقیاس سازگاری جسمی، سازگاری روانی و سازگاری اجتماعی دارای ضریب آلفای کرونباخ قابلقبول بودند. خردهمقیاسهای سازگاری روانی و سازگاری اجتماعی دارای همسانی درونی قابلقبول و خردهمقیاس سازگاری جسمی دارای همسانی درونی مطلوب بود. نتایج این قسمت با مطالعات دریا آتیک و همکاران [
17] و ویکدان و همکاران [
23] همراستا بود.
ارزیابی ثبات مقیاس سازگاری با بیماری مزمن ازطریق روش آزمون بازآزمون انجام پذیرفت و ازطریق بررسی میزان همبستگی درونردهای این پرسشنامه برای خردهمقیاسهای سازگاری جسمی، سازگاری روانی و سازگاری اجتماعی، مشخص شد پایایی آزمون بازآزمون این پرسشنامه مناسب است. به این معنا که اجرای این روش جهت ثبات میتواند تضمینی بر تأیید ثبات پرسشنامه با گذر زمان باشد. نتایج این قسمت نیز با مطالعات دریا آتیک و همکاران [
17] و ویکدان و همکاران [
23] همسو بود و همسویی نتایج حاصل از بررسی پایایی نشان داد این ابزار در مطالعات مختلف دارای پایایی (ثبات) مطلوبی است.
نتایج بررسی روایی ساختاری پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن و تعیین برازش ابعاد آن نشان داد مقیاس در برخی موارد از برازشهای قابلقبولی برخوردار نبود. در تبیین یافتههای این قسمت میتوان عنوان کرد در پرسشنامه اصلی (دریا آتیک و همکاران 2016)، 25 سؤال از بارهای عاملی مناسب و قابلیت پیشبینی برخوردار بودند، اما در پژوهش حاضر این امر صادق نبود و در مرحله اول سؤال 10 خردهمقیاس جسمی، از بار عاملی پایین و عدم معناداری برخوردار بود. این ناهماهنگی و عدم همراستایی در تأیید سؤالات نسخه فارسی با نسخه اصلی (دریا آتیک و همکاران) را میتوان به تفاوتهای فرهنگی و حمایتی بیماران در 2 جامعه نسبت داد که درک متفاوتی از گویه برای پاسخگویی داشتهاند. به عبارتی سؤال توسط بیماران ایرانی درک و تفسیر صحیحی نشده است و بیماران نمونه ایرانی نتوانستهاند با آن ارتباط برقرار کنند.
بخش دیگری از یافتههای مدل که اشاره به برازش مدل توسط شاخصهای برازش دارد با پژوهش ویکدان و همکاران همراستا است. شاخصهای برازش مطالعه آنها به شرح زیر گزارش شد:
χ2/sd=1/731---------(برازش کامل)
RMSEA=0/050 ------(برازش عالی)
CFI=0/922 -------(برازش قابلقبول)
IFI=0/928 --------(برازش قابلقبول)
GFI=0/90 --------(برازش قابلقبول)
درنتیجه تحلیل عاملی تأییدی مقیاس 4 بعدی (جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی) با 28 گویه مورد تأیید قرار گرفت [
23].
نتیجهگیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد با استفاده از پرسشنامه سازگاری با بیماری مزمن میتوان اطلاعات دقیقی از وضعیت سازگاری بیماران دارای بیماری مزمن به دست آورد. از مزیتهای این پرسشنامه علاوه بر نبود ابزار خاص سنجش سازگاری با بیماریهای مزمن در ایران، میتوان به تعداد سؤالات کم که از حوصله افراد با بیماریهای مزمن خارج نیست و جدید بودن آن نسبت به پرسشنامه موجود اشاره کرد. پرسشنامه فارسی این مقیاس در جامعه افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی مورد مطالعه قرارگرفت و مشخص شد از روایی صوری و محتوایی، روایی همزمان، همسانی درونی و آزمون باز آزمون مناسب برخوردار است. همچنین نتایج این مطالعه سه عاملی بودن مقیاس سازگاری با بیماری مزمن را تأیید کرد و نشان داد هرچند هر سه خردهمقیاس در فرهنگ ایرانی تأیید شدند، اما یک آیتم از روایی و پایایی قابلقبولی در فرهنگ ایران برخودار نبود و تصمیم به حذف آن گرفته شد. درنتیجه مقیاس سازگاری با بیماری مزمن با 24 آیتم و 3 خردهمقیاس سازگاری روانی، سازگاری جسمی، سازگاری اجتماعی تأیید شد که باتوجهبه سادگی، اختصار، ارزانی و صرف مدتزمان بسیار کوتاه برای انجام آن و همچنین پذیرش خوب توسط بیماران میتواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این مقیاس اولین نمونه فارسی سنجش سازگاری با بیماری مزمن است که قابلیت استفاده در مراکز درمانی و عرصههای پژوهشی را دارد.
محدودیتهای پژوهش
از جمله محدودیتهای این پژوهش عبارت بودند از اینکه بهدلیل وجود همهگیری بیماری عفونی کوویدـ19، پرسنل بیمارستانها (بیمارستان قلب تهران) جهت انجام نمونهگیری پژوهش همکاری لازم را نداشتند و همچنین تعداد بیماران قلبیعروقی مراجعهکننده به بیمارستانها کاهش قابلتوجهی یافته بود. از سویی نیاز بود که پرسشنامه درمورد افرادی که سواد خواندن و نوشتن ندارند باید با احتیاط به کار برده شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تمام مراحل انجامشده در مطالعاتی که شامل شرکتکنندگان انسانی بود، مطابق با استانداردهای اخلاقی کمیته تحقیقات سازمانی و ملی و با اعلامیه هلسینکی 1964 انجام شد. پژوهش حاضر با کد اخلاق IR.USWR.REC.1399.240 مصوب دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. قبل از اجرای پژوهش، فرم رضایت از پژوهش توسط همه آزمودنیها تکمیل شد و همه ازمودنیها رضایت خود را بری شرکت در این مطالعه اعلام کردند. در این مطالعه برای حفظ اطلاعات و حریم خصوصی مشارکتکنندگان یک کد عددی به هرکدام از مشارکتکنندگان داده شد و در هیچجا اسمی از ایشان منتشر نشد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسیارشد فرزانه ابراهیم گل در گروه مشاوره توانبخشی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. این تحقیق هیچ کمک مالی خاصی از هیچ سازمان تأمین مالی در بخشهای عمومی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: محمدسعید خانجانی، فرزانه ابراهیم گل و منوچهر ازخوش؛ روششناسی: محمدسعید خانجانی، فرزانه ابراهیم گل و سمانه حسینزاده؛ تحلیل: محمدسعید خانجانی و فرزانه ابراهیم گل؛ تحقیق و بررسی منابع: محمدسعید خانجانی، فرزانه ابراهیم گل و مریم لطیفیان؛ نگارش پیشنویس: مریم لطیفیان و محمدسعید خانجانی؛ ویراستاری و نهاییسازی نوشته: مریم لطیفیان، محمدسعید خانجانی و سحر اسماعیلی؛ نظارت: منوچهر ازخوش، محمدسعید خانجانی و مریم لطیفیان؛ ترجمه: سحر اسماعیلی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از مسئولین و کارکنان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تقدیر و تشکر میکنند.
References
1.
Maghsoudi A, Mohammadi Z. [The study of prevalence of chronic diseases and its association with quality of life in the elderly of Ewaz (South of Fars province), 2014 (Persian)]. Navid No. 2016; 18(61):35-42. [DOI:10.22038/nnj.2016.6610]
2.
Hosseini SR, Moslehi A, Hamidian SM, Taghian SA. [The relation between chronic diseases and disability in elderly of Amirkola (Persian)]. Salmand. 2014; 9(2):80-7. [Link]
3.
Sahranavard S, Ahadi H, Taghdisi MH, Kazemi T, Krasekian A. [The role of psychological factors on the psychological and social adjustment through the mediation of ischemic heart disease hypertension (Persian)]. Iranian Journal of Health Education and Health Promotion. 2017; 5(2):139-46. [DOI:10.30699/acadpub.ijhehp.5.2.139]
4.
Mahmoodi MS. [Designing a heart disease prediction system using support vector machine (Persian)]. Journal of Health and Biomedical Informatics. 2017; 4(1):1-10. [Link]
5.
Nazarpour S, Mehrabizadeh Honarmand M, Davoudi I, Saidean M. [Psychological and physical-biological traits as predictors of cardiovascular disease and type 2 diabetes. (Persian)]. Psychological Achievements. 2012; 19(1):139-74. [Link]
6.
Jafari Sejzi F, Morovati Z, Heidari R. Validation of the cardiovascular management self-efficacy scale. Medical Journal of Mashhad University of Medical Sciences. 2018; 61(4):1112-21. [Link]
7.
DoustdarTousi SA, Golshani S. [Effect of resilience in patients hospitalized with cardiovascular diseases (Persian)]. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences. 2014; 24(116):102-9. [Link]
8.
Moradi A, Hassani J, Barajali M, Abdollah Zadeh B. [Modeling structural relations of executive functions and psychological flexibility and beliefs of disease in adaptation to disease and psychological health in cardiovascular patients (Persian)]. Medical Journal of Mashhad University of Medical Sciences. 2019; 62(December):147-59. [DOI:10.22038/mjms.2019.14207]
9.
Besharat MA, Ramesh S, Nogh H. [The predicting role of worry, anger rumination and social loneliness in adjustment to coronary artery disease (Persian)]. Iranian Journal of Cardiovascular Nursing. 2018; 6(4):6-15. [Link]
10.
Feghhi H, Saadatjoo SA, Dastjerdi R. [Psychosocial adaptation in patients with type 2 diabetes referring to Diabetes Research Center of Birjand in 2013 (Persian)]. Modern Care Journal. 2013; 10(4):249-56. [Link]
11.
Hassani SN, Tabiee S, Saadatjoo S, Kazemi T. The effect of an educational program based on Roy adaptation model on the psychological adaptation of patients with heart failure. Modern Care Journal. 2013; 10(4):231-40. [Link]
12.
Samadzade N, Poursharifi H, Babapour J. [The effectiveness of cognitive-behavioral therapy on the psycho-social adjustment to illness and symptoms of depression in individuals with type II diabetes (Persian)]. Clinical Psychology Studies. 2014; 5(17):77-96.[Link]
13.
Aghakhani N, Hazrati Marangaloo A, Vahabzadeh D, Tayyar F. [The effect of Roy’s adaptation model-based care plan on the severity of depression, anxiety and stress in hospitalized patients with colorectal cancer (Persian)]. Hayat. 2019; 25(2):208-19. [Link]
14.
Halford J, Brown T. Cognitive-behavioural therapy as an adjunctive treatment in chronic physical illness. Advances in Psychiatric Treatment. 2009; 15(4):306-17. [DOI:10.1192/apt.bp.107.003731]
15.
Movahedi M. [Design and test a biopsychosocial model adaptation with the disease of breast cancer (Persian)] [PhD dissertation]. Tehran: Kharazmi University; 2018.
16.
Babaei V, Khoshnevis E, Shabani Z. [Determining levels of psychosocial compatibility based on coping strategies and religious orientation in patients with multiple sclerosis (Persian)]. Scientific Journal of Nursing, Midwifery and Paramedical Faculty. 2017; 2(4):1-12. [DOI:10.29252/sjnmp.2.4.1]
17.
Atik D, Karatepe H. Scale development study: Adaptation to chronic illness. Acta Medica Mediterranea. 2016; 32(1):135-42. [Link]
18.
Ghasemi F, Ebrahimi A, Samouei R. [A review of mental health indicators in national studies (Persian)]. Journal of Isfahan Medical School. 2018; 36(470):209-15. [DOI:10.22122/jims.v36i470.9167]
19.
Munro BH. Statistical methods for health care research. Philadelphia: lippincott williams & wilkins; 2005. [Link]
20.
Keyvan Sh, Khezri Moghadam N, Rajab A. [The effectiveness of mindfulness based stress reduction (Mbsr) on psychosocial adjustment to illness in patient with type 2 diabetes (Persian)]. Iranian Journal of Diabetes and Metabolism. 2018; 17(2):105-16. [Link]
21.
Livneh H, Antonak RF. Psychosocial adaptation to chronic illness and disability: A primer for counselors. Journal of Counseling & Development. 2005; 83(1):12-20. [DOI:10.1002/j.1556-6678.2005.tb00575.x]
22.
Yu Y, Choi Y. Corporate social responsibility and firm performance through the mediating effect of organizational trust in Chinese firms. Chinese Management Studies. 2014; 8(4):577-92. [DOI:10.1108/CMS-10-2013-0196]
23.
Vicdan AK, Birgili F. The validity and reliability study for developing an assessment scale for adaptation to chronic diseases. Journal of Current Researches on Health Sector. 2018; 8(2):135-44. [Link]
24.
Rodrigue JR, Kanasky WF, Jackson SI, Perri MG. The Psychosocial Adjustment to Illness Scale-Self Report: Factor structure and item stability. Psychological Assessment. 2000; 12(4):409-13. [DOI:10.1037/1040-3590.12.4.409] [PMID]
25.
Merluzzi TV, Martinez Sanchez MA. Factor structure of the Psychosocial Adjustment to Illness Scale (Self-Report) for persons with cancer. Psychological Assessment. 1997; 9(3):269-76. [DOI:10.1037/1040-3590.9.3.269]
26.
Ghamary L, Sadeghi N, Azarbarzin M. [The correlations between perceived family support and psychosocial adjustment in disease in adolescents with cancer (Persian)]. Iran Journal of Nursing. 2020; 33(125):28-41. [DOI:10.29252/ijn.33.125.28]
27.
Moosavi T, Besharat MA, Gholamali Lavasani M. [Predicting cancer adaptation in family environment based on attachment styles, hardiness, and social support (Persian)]. Journal of Psychological Science. 2020; 19:969-79. [Link]
28.
Dennison L, Moss-Morris R, Silber E, Galea I, Chalder T. Cognitive and behavioural correlates of different domains of psychological adjustment in early-stage multiple sclerosis. Journal of Psychosomatic Research. 2010; 69(4):353-61. [DOI:10.1016/j.jpsychores.2010.04.009] [PMID]
29.
LeBovidge JS, Lavigne JV, Miller ML. Adjustment to chronic arthritis of childhood: The roles of illness-related stress and attitude toward illness. Journal of Pediatric Psychology. 2005; 30(3):273-86. [DOI:10.1093/jpepsy/jsi037] [PMID]
30.
Kocaman N, Kutlu Y, Özkan M, Özkan S. Predictors of psychosocial adjustment in people with physical disease. Journal of Clinical Nursing. 2007; 16(3a):6-16. [DOI:10.1111/j.1365-2702.2006.01809.x] [PMID]
31.
Lacomba-Trejo L, Valero-Moreno S, Casaña-Granell S, Prado-Gascó VJ, Pérez-Marín M, Montoya-Castilla I. Questionnaire on adaptation to type 1 diabetes among children and its relationship to psychological disorders. Revista Latino-Americana de Enfermagem. 2018; 26:e3088. [DOI:10.1590/1518-8345.2759.3088] [PMID]