دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1403 )                   دوره، شماره، فصل و سال، شماره مسلسل | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Norozpour M, Pourshahbaz A, Poursharifi H, Dolatshahi B, Habibi N. Minnesota Multiphasic Personality Inventory-adolescent-restructured Form (MMPI-A-RF): Characteristics of Conduct Disorder. jrehab 2024; 25 (2) :266-291
URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-3329-fa.html
نوروزپور مرضیه، پورشهباز عباس، پورشریفی حمید، دولتشاهی بهروز، حبیبی نسترن. ویژگی‌های فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان در ارزیابی اختلال سلوک و همبودی با اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی. مجله توانبخشی. 1403; 25 (2) :266-291

URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-3329-fa.html


1- گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
2- گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران. ، poursharifi@gmail.com
3- گروه روان‌پزشکی، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 4249 kb]   (338 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3587 مشاهده)
متن کامل:   (279 مشاهده)
مقدمه
اختلال سلوک یکی از اختلال‌های رایج دوران رشدی تشخیص داده شده است و در طبقه اختلال‌های برونی‌ساز قرار دارد [1]. ویژگی شاخص این اختلال الگوی تکراری و ثابت رفتاری است که طی آن فرد حقوق دیگران را نقض می‌کند. رفتارهای مرتبط با این اختلال را می‌توان به 4 گروه اصلی تقسیم کرد: 1. دروغ‌گویی، دزدی، 2. خرابکاری، 3. پرخاشگری، 4. قانون‌شکنی و نقض قوانین [2، 3]. این اختلال بیشتر به اختلال شخصیت شباهت دارد و برخلاف ماهیت دوره‌ای برخی از اختلال‌ها مثل افسردگی، ماهیت مزمنی دارد [4]. اختلال سلوک یکی از علل اصلی ارجاع به خدمات بهداشت روان در سنین مدرسه شناخته شده است، با وجود این، به‌طور متناقضی شاهد آن هستیم که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. 
شیوع اختلال سلوک در سراسر جهان2 تا 2/5 درصد تخمین زده شده است. شیوع آن در پسران 3 تا 4 درصد و در دختران 1 تا 2 درصد است. همچنین مطالعات مربوط به شیوع نشان دادند که 10 درصد از افراد در مقطعی از دوران کودکی و نوجوانی خود تحت تأثیر این اختلال قرار می‌گیرند. درخصوص علائم مرتبط با اختلال در سنین مختلف، شواهد از تغییرات مرتبط با سن حمایت می‌کند. در‌واقع با افزایش سن از تعداد رفتارهای پرخاشگرانه کاسته شده و علائم غیرپرخاشگرانه به‌ویژه جرائم در طول دوره نوجوانی افزایش می‌یابد [5، 6]. اختلال سلوک در عملکرد اجتماعی، شغلی و تحصیلی فرد اختلال ایجاد کرده و بار اجتماعی و اقتصادی بالایی به همراه دارد. همچنین در شاخص بارِ بهداشتِ جهانی در رتبه بالاتر از اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی و اختلال طیف اتیسم قرار دارد [7]. میزان شیوع این اختلال در ایران نیز تا حدودی مشابه با شیوع جهانی گزارش شده است [8]. با‌توجه‌به شیوع نسبتاً بالای این اختلال توجه به این اختلال ضروری به‌ نظر می‌رسد. 
مشابه بسیاری از اختلال‌های دوران کودکی، هم‌زمانی اختلال سلوک با سایر مشکلات عاطفی و رفتاری بسیار شایع است. ازجمله اختلال‌های رایجی که همبودی بالایی با اختلال سلوک دارند می‌توان به اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی، اختلال نافرمانی مقابله‌جویانه، سوء‌مصرف مواد و افسردگی اشاره کرد [9]. اختلال کمبودتوجه بیش‌فعالی یک اختلال عصبی رشدی پیچیده است که با علائم بی‌توجهی، بیش‌فعالی و تکانشگری همراه است [3]. همبودی اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی و اختلال سلوک از دیرباز مورد بحث بوده است [9–11]. در هر دو نوع پژوهش‌های همه‌گیر‌شناسی (جمعیّت عمومی) و پژوهش‌های صورت‌گرفته در گروه بالینی، همبودی اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی و اختلال سلوک در 30 تا 50 درصد موارد تخمین زده شده است [12]. همچنین میزان شیوع اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی در کودکان مبتلا به اختلال سلوک ، 10 برابر بیشتر از کودکان بدون اختلال سلوک است. هم‌ابتلایی اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی و اختلال سلوک با سن شروع پایین‌تر، علائم شدیدتر و دوره‌های پایدارتر اختلال همراه است [12، 13]. نتایج پژوهش‌ها درخصوص همبودی این دو اختلال معطوف به ترکیبی از صفات تکانشی ضداجتماعی و سنگدلی بی‌رحمی، مانند عدم احساس گناه، احساسات سطحی و استفاده ابزاری و بی‌رحمانه از دیگران است [14]. برخی یافته‌ها پیشنهاد می‌کنند همبودی این دو اختلال در دوران کودکی و نوجوانی می‌تواند با اختلال‌های مزمن‌تر مانند روان‌پریشی در دوران بزرگسالی همراه شود، اگرچه یافته‌ها در این خصوص قطعی نیست [15، 16]. در‌نتیجه هم‌زمانی اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی و اختلال سلوک می‌تواند بر تابلوی بالینی علائم و شدت اختلال اثر بگذارد. عدم ارزیابی صحیح آسیب‌شناسی‌های روانی همبود، شانس تشخیص نادرست را افزایش می‌دهد. بنابراین شناسایی علائم مرتبط با اختلال و بررسی تفاوت‌های آن با اختلال‌های همراه می‌تواند در طراحی برنامه درمان سودمند باشد. 
ابزارهای اندازه‌گیری با پهنایِ باریک‌ مانند چک‌لیست رفتار کودکِ آخنباخ و پرسش‌نامه توانایی‌ها و مشکلات اطلاعات فزاینده‌ای در خصوص علائم و نشانه‌ها و همبودی‌های روان‌پزشکیِ مرتبط با اختلال سلوک را فراهم می‌آورد [17]. در مقایسه با آن فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان یک ابزار اندازه‌گیری با پهنای گسترده است که برای ارزیابی شخصیت و آسیب‌شناسی روانی در جمعیت نوجوان استفاده می‌شود [18]. پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا 2 و نسخه‌های بعدی آن، پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا، مجموعه پیچیده‌ای از مقیاس‌های کلیدی ارائه می‌دهند که روایی نشانگان و آسیب‌شناسی روانیِ گسترده را ارزیابی می‌کند [19]. این ابزار در ایران هنجاریابی شده است و رواییِ تشخیصی آن در اختلال‌های متعددی مورد بررسی قرار گرفته است [20-22]. پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا در پاسخ به محدودیت‌های مربوط به فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان مانند همبستگیِ درونی بالا بین مقیاس‌های بالینی، روایی تشخیصی پایین در ساختارِ بالینی، همپوشانی آیتم‌های مقیاس‌ها و طول مدت آزمون، طراحی شد [23]. با توجه به اینکه فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان دارای نقاط قوت و ضعف مشابه پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا 2 است، آرچر و همکارانش بر‌اساس موفقیت پروژه پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا درصدد طراحی فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان برآمدند. اهداف اولیه این پرسش‌نامه عبارت بودند از: طراحی معیاری برای سنجش تضعیف روحیه در نوجوانان، شناسایی مؤلفه‌های اصلی مقیاس‌های بالینی با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی که از تضعیف روحیه متمایز هستند، طراحی مقیاس‌هاس اساسی بیشتر، طراحی مقیاس‌های روایی برای پاسخ‌دهی تصادفی، اغراق در بیان مشکلات و کم‌گزارشی، و بازنگری در مقیاس‌های آسیب‌شناسی شخصیت با استفاده از مجموعه سؤالات پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا. نکته مهم دیگر در طراحی پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا طول‌ کلی آزمایش بود. فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان با 478 ماده، می‌توانست مشکلاتی را از‌نظر توجه و تمرکز در نوجوانان ایجاد کند. بنابراین برای طراحان پرسش‌نامه مهم بود که بیش از 250 ماده نداشته باشد. هدف آن‌ها حفظ قابلیت مقایسه با پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا برای تسهیل انتقال آسان بین 2 فرم بود. بدین منظور آن‌ها از پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا به‌عنوان نقطه شروع استفاده کردند و با شناسایی ماده‌های مربوطه، مقیاس‌های اولیه پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا را تشکیل دادند. با‌این‌حال، همه ماده‌های پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نمی‌توانند مستقیماً به مجموعه ماده‌های فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان منتقل شوند و بالعکس. علی‌رغم اشتراک‌گذاری نام‌های مشابهِ مقیاس‌ها و اندازه‌گیری ساختارهای مشابه، این دو نسخه اغلب موارد متفاوتی را نشان می‌دادند. فرایند طراحی و روایی شامل یک نمونه 15128 نفری از نوجوان از محیط‌های مختلف، از‌جمله مراکز اصلاح و تربیت، مدرسه، مراکز بیمارانِ سرپایی و بستری با میانگین سنی 15/61(انحراف معیار=1/8) بود. این رویکرد جامع با هدف ایجاد یک ابزار ارزیابی کارآمدتر و مؤثرتر برای نوجوانان بود [13، 23]. با وجود استفاده شایع از این ابزار برای بزرگسالان، استفاده از فرم مخصوص گروه سنی نوجوان در شناسایی مشکلات مرتبط با نوجوانان محدود است. در مطالعه‌ای که در سال 2021 انجام شد، چاکرانارایان و همکارانش با استفاده از پرسش‌نامه پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا ویژگی‌های نوجوانان مبتلا به اختلال کمبودتوجه بیش‌فعالی را در نمونه‌های بالینی و در مقایسه با سایر اختلال‌های روان‌پزشکی بررسی کردند [24]. با‌توجه‌به دانش ما مطالعات محدودی به ارزیابی اختلال سلوک و همبودی‌های آن پرداخته است. آرچر [25] در بررسی شاخص‌های مرتبط با افسردگی و اختلال سلوک نشان داد که مقیاس‌های مشکلات سلوک، بدبینی و ناپختگی بهترین پیش‌بینی‌کننده‌های اختلال سلوک هستند. پژوهشی دیگر با بررسی اختلال سلوک و همبودی‌ آن با افسردگی نشان داد افرادی که مبتلا به افسردگی و اختلال سلوک هستند برافراشتگی‌هایی در مقیاس‌های F، 0، 2 و 9 دارند، درحالی‌که در گروه افسرده فقط 2 و 0 برافراشته بود [6]. شارف و راجرز [26] با بررسی روایی تشخیصی پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا در نوجوانانی که نیازمند خدمات بهداشت روان بودند، دریافتند مقیاس رفتار ضداجتماعی پیش‌بین قوی برای اختلال‌های برونی‌ساز ازجمله اختلال سلوک است. با‌توجه‌به شیوع گسترده اختلال سلوک و نقش تا حدودی ناشناخته همبودی‌های این اختلال در تابلوی بالینی علائم، سیر، پیش‌آگهی و درمان این اختلال، این مطالعه با هدف تعیینِ پروفایل‌هایِ فرم بازسازی شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک و بررسی تأثیر همبودی آن با اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی انجام شد. مهم‌‌ترین سؤالات بیان‌شده در این ارتباط که در طی فرایند تحقیق به آن پاسخ داده می‌شود، عبارت است از:
«در پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا چه مقیاس‌هایی در گروه اختلال سلوک و گروه همبودی اختلال سلوک و اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی برافراشته هستند؟»
«آیا بین دو گروه اختلال سلوک و گروه همبودی اختلال سلوک و اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی در مقیاس‌های برافراشته تفاوتی وجود دارد؟»

روش‌ها
پژوهش حاضر از نوع علی‌مقایسه‌ای است. جمعیت پژوهش حاضر شامل نوجوانان مبتلا به اختلال‌های روان‌شناختیِ مراجعه‌کننده به مرکز درمانی توان‌بخشی نظام مافی، بیمارستان روان‌پزشکی رازی، کلینیک آتیه ذهن، کانون اصلاح و تربیت، تعدادی از مطب‌های خصوصی و مراکز مشاوره وابسته به آموزش و پرورش در سال 1399 تا 1401بودند. برآورد نسبی پژوهشگران از نوجوانان مبتلا به اختلال‌های روان‌شناختی و مراجعه‌کننده به مراکز ذکر‌شده، 800 تا 900 نفر بوده که طبق جدول مورگان 260 تا 269 نفر به‌عنوان افراد نمونه کفایت می‌کند. با‌توجه‌به احتمال ریزش تعدادی از افراد گروه نمونه، 310 نفر به روش نمونه‌گیری هدفمند، در بازه زمانی مذکور انتخاب شدند. معیار ورود افراد به مطالعه داشتن سن 14 تا 17 سال و مبتلا به اختلال‌های خلقی، اضطرابی و اختلال‌های طیف برونی‌ساز بود. سایر تشخیص‌های روان‌پزشکی و عقب‌ماندگی ذهنی از ملاک‌های خروج بود. همچنین 15 پروفایل به دلیل برآورده نشدن ملاک‌های روایی منوآل پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا، نمی‌توانم بگویم ‌<10، ناهمسانی پاسخ‌های متغیر <75، ناهمسانی پاسخ‌های درست <75، ناهمسانی پاسخ‌های ترکیبی <75 و پاسخ‌های نامتداول <90 حذف شدند. نمونه نهایی شامل 295 نفر 
(اختلال سلوک= 40، ‌اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی= 68، سایر اختلال‌های روان‌پزشکی= 187) بود. اطلاعات جمعیت‌شناختی نمونه حاضر در جدول شماره 1 آمده است. 



تشخیص‌های روان‌پزشکی بر‌اساس نسخه ایرانی سیاهه اختلال‌های عاطفی و اسکیزوفرنیا برای کودکان در سنین مدرسه (6 تا 18 سال)، نسخه فعلی و طول عمر و توسط درمانگران آموزش‌دیده صورت گرفت. درمانگران شامل دانشجویان کارشناسی ارشد روان‌شناسی بالینی، مشاورانِ مدارس و کانون اصلاح و تربیت با مدرک کارشناسی ارشد و دانشجویان دکتری روان‌شناسی بالینی بودند که طی 1 جلسه 1 ساعته به‌صورت حضوری و آنلاین در خصوص مصاحبه و نحوه اجرا آموزش‌های لازم را دریافت کردند. نوجوانان حداکثر 3 تشخیص بر‌اساس سیاهه اختلال‌های عاطفی و اسکیزوفرنیا برای کودکان در سنین مدرسه (6 تا 18 سال)، نسخه فعلی و طول عمر دریافت کردند. جدول شماره 1 به تفصیل تشخیص‌های روان‌پزشکی شرکت‌کنندگان را نشان می‌دهد. 
تمامی شرکت‌کنندگان به‌صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند و هیچ‌گونه هزینه‌ای برای شرکت در پژوهش از آن‌ها دریافت نشد. در صورت درخواست شرکت‌کنندگان نتایج آزمون برای آنان گزارش داده می‌‌شد. همچنین این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تأیید شد. 

ابزارهای اندازه‌گیری

پرسش‌نامه ویژگی‌های جمعیت‌شناختی

در این پرسش‌نامه اطلاعات جمعیت‌ناختی و فردی گنجانده شده است. اطلاعاتی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت: جنسیت، تاریخ تولد، پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، معدل، ترتیب تولد، تحصیلات والدین و وضعیت روان‌شناختی.
فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان
فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا به‌شدت تحت تأثیر مبانی نظری و روش‌شناسی پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا قرار دارد. این پرسش‌نامه یک ابزار خودگزارشی است و شامل 241 ماده درست غلط است که از 478 ماده فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان استخراج شده است. پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا به‌منظور ارزیابی آسیب‌شناسی روانی نوجوانان در محیط‌های بالینی، تحصیلی، قضایی و پزشکی طراحی شده است. این پرسش‌نامه در‌مجموع شامل 48 مقیاس است: 8 مقیاس روایی (نمی‌توانم بگویم، ناهمسانی پاسخ‌های متغیر، ناهمسانی پاسخ‌های درست، ناهمسانی پاسخ‌های ترکیبی، پاسخ‌های متداول، برتری نامتداول‌، روایی سازگاری)، 3 مقیاس مرتبه بالاتر (بدکارکردی هیجانی / درونی‌سازی، بدکارکردی تفکر، بدکارکردی رفتاری / برونی‌سازی)، 9 مقیاس تجدیدنظر‌شده بالینی (تضعیف روحیه، شکایات بدنی، عواطف مثبت ناچیز، بدبینی، رفتارضد اجتماعی، افکار گزند و آسیب، عواطف منفی بدکارکرد، تجارب غیرعادی، فعال‌سازی هیپومانیک)، 25 مقیاس مشکلات خاص و 5 مقیاس آسیب‌شناسی شخصیت (پرخاشگر تجدیدنظرشده، روان‌پریش‌گرایی تجدیدنظر‌شده، بی‌قیدی تجدیدنظر‌شده، روان‌رنجورخویی تجدیدنظر‌شده و درون‌گرایی / هیجان‌پذیری مثبت ناچیز تجدیدنظرشده). مقیاس مشکلات خاص شامل مقیاس‌های جسمانی / شناختی (ضعف، شکایات معده روده‌ای، شکایات سردرد، شکایات نورولوژیکال، شکایات شناختی)، درونی‌سازی (درماندگی/ناامیدی، تردید به خود، مفید نبودن، وسواسی / اجباری، استرس/نگرانی، اضطراب، مستعد خشم، ترس‌های رفتاری محدود‌کننده، ترس‌های خاص)، برونی‌سازی (نگرش منفی مدرسه، نگرش ضداجتماعی، مشکلات سلوک، سوء‌مصرف مواد، اثرات منفی همسالان، پرخاشگری) و بین‌فردی (مشکلات خانوادگی، انفعال در روابط میان‌فردی، اجتناب اجتماعی، کمرویی، عدم پیوند با دیگران) است [23].
پرسش‌نامه MMPI-A-RF دارای ویژگی‌های روان‌سنجی مطلوب در سطح تشخیص بالینی و زیر آستانه بالینی است. آلفای کرونباخ برای تمامی مقیاس‌های بالای 80/0 گزارش شده است [23]. همچنین این پرسش‌نامه در ایران نیز اعتباریابی شده و آلفای کرونباخ آن در سطح مطلوبی گزارش شده است. ضرایب بازآزمایی نیز در تمامی مقیاس‌ها بالای 0/89 گزارش شد [27]. برای پژوهش حاضر نسخه فارسی پرسش‌نامه MMPI-A-RF با اجازه دانشگاه مینه‌سوتا در اختیار پژوهشگر قرار گرفت و آیتم‌های آن توسط خود مؤسسه با آیتم‌های مربوط به نسخه فارسی فرم بازسازی‌شده پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا نوجوان [22] تطبیق داده شده است. اجازه هیچ‌گونه تغییری در ترجمه فارسی سؤالات داده نشده است.
سیاهه اختلال‌های عاطفی و اسکیزوفرنیا برای کودکان در سنین مدرسه (6 تا 18 سال)، نسخه فعلی و طول عمر 
مصاحبه تشخیصی نیمه‌ساختاریافته برای به دست ‌آوردن اطلاعات از کودکان، نوجوانان و والدین و یا سایر مراقبین طراحی شده است. در این نسخه از سیاهه اختلال‌های عاطفی و اسکیزوفرنیا برای کودکان، در راستای انطباق با تشخیص‌های در انطباق با تشخیص‌های DSM-5 تجدیدنظر شده و دربرگیرنده ارزیابی‌های تشخیصی ابعادی و مقوله‌ای است. مصاحبه‌کنندگان آموزش‌دیده تصویر بالینی بهتری از علائمِ تمامی طبقه‌های تشخیصی فراهم می‌آورند. با استفاده از این مصاحبه می‌توان اطلاعاتی در خصوص اپیزود قبلی (6 ماه گذشته) و ایپزود فعلی به‌ دست آورد. در این پژوهش اطلاعات مربوط به اپیزود فعلی مورد بررسی قرار می‌گیرد. این مصاحبه نیمه‌ساختاریافته شامل 1 بخش غربالگری و 6 بخش تکمیلی است. بخش غربالگری شامل مصاحبه مقدماتی است که دلیل مشاوره و داده‌های کلی بیمار و علائم اصلی هر اختلال را در‌بر دارد. زمانی‌که حداقل 1 علامت در بخش غربالگری مورد توجه قرار می‌گیرد، بخش تکمیلی اجرا می‌شود. بخش تکمیلی 1 شامل اختلالات افسردگی و دوقطبی، بخش تکمیلی 2 شامل اختلالات سایکوتیک، بخش سوم شامل اضطراب، استرس و اختلالات وسواسی، بخش چهارم شامل اختلالات رفتارهای مخرب و اختلالات کنترل تکانه، بخش پنجم شامل اختلالات مصرف مواد و اختلالات خورد و خوراک و بخش جدید ششم شامل اختلالات رشدی‌عصبی است [28].
این ابزار از روایی و اعتبار قابل‌قبولی برخوردار است. فرانسیسکو و همکارانش ارزش کاپا برای اعتبار بین ارزیابان را در بیش از نیمی از اختلالات بالای 0/7 گزارش کردند [28]. غنی‌زاده و همکاران پایایی نسخه فارسی را 0/81 و پایایی بین مشاهده‌کنندگان را براساس بازآزمایی 0/69 گزارش کردند [29].

تحلیل آماری
میانگین و انحراف استاندارد تمامی ‌مقیاس‌های روایی، مقیاس‌های مرتبه بالا، مقیاس‌های بالینی بازسازی‌شده، مقیاس‌های مشکلات خاص و مقیاس‌های آسیب‌شناسی شخصیت در 3 گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی اختلال سلوک و گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی (‌به‌منظور مقایسه روان‌پزشکی) محاسبه شد. برای بررسی تفاوت معنادار بین گروه‌ها و تعیین مقیاس‌هایی که ازنظر آماری بین 3 گروه تفاوت معناداری دارند، از تحلیل واریانس یکطرفه (آنووا) استفاده شد. استفاده از آزمون لون نشان داد که پیش‌فرض‌های استفاده از آنووا برقرار است (0/001‌‌>‌P). همه متغیرهای پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا از‌نظر چولگی و کشیدگی در محدوده قابل‌قبولی قرار داشتند و اکثراً به‌صورت نرمال توزیع شده بودند [30]. با‌توجه‌به نرمال بودن توزیع داده‌ها از آزمون F استفاده شد. روش نرخ تشخیص کاذب با حداکثر نرخ تشخیصِ کاذبِ 0/05‌‌، برای کنترل میزان خطای خانوادگی مرتبط با مقیاس‌های متعدد استفاده شد [31]. در نتایج حاصل از تحلیل واریانس، اندازه اثر (مربع اتای جزئی) به‌صورت 0/01 کوچک، 0/06‌ متوسط و ≤0/14‌ اندازه اثر بزرگ تفسیر شد. در صورت معنادار بودن واریانس‌ها با‌توجه‌به حجم نابرابر گروه‌ها و به‌منظور دقت و اعتبار یافته‌ها از آزمون تعقیبی گیمز هاول برای بررسی تفاوت‌های زوجی در بین گروه‌ها استفاده شد. 

یافته‌ها
در کل نمونه‌های مورد‌مطالعه، 55/9 درصد (n=165) دختر و 44/1 درصد (n=130) پسر با میانگین سنی 15/97 (انحراف معیار=1/18) بودند. همچنین بیشتر شرکت‌کنندگان از‌نظر سطح تحصیلات پدر 43/4 درصد (n=128) دیپلم، از‌نظر سطح تحصیلات مادر 49/2 درصد (n=145) دیپلم، از‌نظر وضعیت شغلی پدر 63/1 درصد (n=186) آزاد و از‌نظر وضعیت شغلی مادر 72/2 درصد (n=213) خانه‌دار بودند. 
همچنین نتایج آزمون کای‌اسکوئر و آنالیز واریانس، تفاوت معناداری بین 3 گروه مورد‌مطالعه از‌لحاظ ویژگی‌های جمعیت شناخی نشان نداد (P>‌0/05)
میانگین و انحراف معیار مقیاس‌های روایی، مقیاس‌های مرتبه بالاتر و مقیاس‌های تجدید‌نظرشده بالینی پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا در 3 گروه نوجوانان دارای اختلال سلوک، اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی و سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در جدول شماره 2 نشان داده شده است. تنها میانگین نمرات مقیاس رفتار ضد‌اجتماعی در گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی از‌نظر بالینی معنادار بود (T≥65). 



 بین 3 گروه مورد‌مطالعه در 3 خرده‌مقیاس پاسخ‌های نامتداول، ناهمسانی پاسخ‌هی ترکیبی و برتری نامتداول از مقیاس روایی تفاوت معناداری (0/001‌>P) وجود داشت. به‌طوری‌که میانگین نمرات این خرده‌مقیاس‌ها در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح بالاتری قرار داشت. همچنین میزان اندازه اثر آن در سطح کم بود. 
بین 3 گروه مورد‌مطالعه تنها در خرده‌مقیاس بدکارکردی رفتاری / برونی‌سازی از مقیاس مرتبه بالاتر تفاوت معناداری (0/001‌>P) وجود داشت. به‌طوری‌که میانگین نمرات این خرده‌مقیاس در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی، در سطح بالاتری قرار داشت و میزان اندازه اثر آن در سطح متوسط بود. همچنین در این مقیاس، میانگین گروه اختلال سلوک نسبت به اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی بالاتر بود، اما میزان اندازه اثر آن کم بود.
بین 3 گروه مورد مطالعه در 4 خرده‌مقیاس شکایات بدنی، بدبینی، رفتار ضداجتماعی، و تجارب غیرعادی از مقیاس تجدیدنظر‌شده بالینی تفاوت معناداری (0/001‌>P) وجود داشت. به‌طوری‌که میانگین نمرات خرده‌مقیاس‌های رفتار ضداجتماعی و تجارب غیرعادی در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح بالاتری قرار داشت. همچنین میزان اندازه اثر آن در سطح کم تا بالا بود. همچنین در مقیاس رفتار ضداجتماعی، میانگین گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به اختلال سلوک بالاتر بود، اما میزان اندازه اثر آن کم بود.
 همچنین میانگین نمرات خرده‌مقیاس بدبینی در گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح بالاتری قرار داشت. اما در مقیاس شکایات بدنی میانگین گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی نسبت به 2 گروه دیگر بالاتر بود.
تصویر شماره 1 مقیاس‌های رده بالا و مقیاس‌های تجدیدنظر شده بالینی را به‌صورت مجزا برای 3 گروه اختلال سلوک، اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی و سایر اختلال‌های روان‌پزشکی نشان می‌دهد.



میانگین و انحراف معیار مقیاس های مشکلات خاص پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا در 3 گروه نوجوانان دارای اختلال سلوک، اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی و سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در جدول شماره 3 نشان داده شده است. میانگین نمرات مقیاس‌های مشکلات سلوک و مقیاس پرخاشگر تجدیدنظرشده ازنظر بالینی در گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی بالا بود (T≥65). 



 بین 3 گروه مورد‌مطالعه در تمامی خرده‌مقیاس‌های مقیاس جسمانی / شناختی تفاوت معناداری (0/001‌>P) وجود داشت. به‌طوری‌که میانگین نمرات این خرده‌مقیاس‌ها در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح بالاتری قرار داشت. همچنین میزان اندازه اثر آن در سطح کم تا بالا بود. 
بین 3 گروه مورد‌مطالعه در 5 خرده‌مقیاس استرس، نگرانی، مستعد خشم، مفید نبودن، درماندگی/ناامیدی و ترس‌های رفتاری محدود‌کننده از مقیاس درونی‌سازی تفاوت معناداری (0/001‌>P) وجود داشت. به‌طوری‌که میانگین نمرات خرده‌مقیاس‌های استرس / نگرانی، مفید نبودن و مستعد خشم در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح بالاتری قرار داشت. همچنین میزان اندازه اثر آن در سطح کم تا متوسط بود. اما میانگین نمرات خرده‌مقیاس‌های درماندگی / ناامیدی و ترس‌های رفتاری محدودکننده در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح پایین‌تری قرار داشت. همچنین میزان اندازه اثر آن در سطح کم تا متوسط بود.
بین 3 گروه مورد‌مطالعه در تمامی خرده‌مقیاس‌های برونی‌سازی تفاوت معناداری (0/001‌>P) وجود داشت. به‌طوری‌که میانگین نمرات این خرده مقیاس‌ها در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح بالاتری قرار داشت. همچنین میزان اندازه اثر آن در سطح کم تا بالا بود. همچنین در خرده‌مقیاس سوء‌مصرف مواد میانگین نمرات گروه اختلال سلوک نسبت به اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی در سطح بالاتر قرار داشت. همچنین در خرده‌مقیاس مشکلات سلوک، میانگین گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به اختلال سلوک بالاتر بود، اما میزان اندازه اثر آن کم بود.
بین 3 گروه مورد‌مطالعه تنها در خرده‌مقیاس اجتناب اجتماعی از مقیاس بین‌فردی تفاوت معناداری (0/001‌>P) وجود داشت. به‌طوری‌که میانگین نمرات این خرده‌مقیاس در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح بالاتری قرار داشت. میزان اندازه اثر آن در سطح کم بود. 
بین 3 گروه مورد‌مطالعه در تمامی خرده‌مقیاس‌های آسیب‌شناسی شخصیت (به‌جز درون‌گرایی / هیجان‌پذیری مثبت ناچیز تجدیدنظر‌شده) تفاوت معناداری (0/001‌>P) وجود داشت. به‌طوری‌که میانگین نمرات 3 خرده‌مقیاس پرخاشگری تجدیدنظرشده، روان‌پریش‌گرایی تجدیدنظر‌شده و بی‌قیدی تجدیدنظر‌شده به‌طور قابل‌توجهی در گروه‌های اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی بالاتر بود. همچنین در خرده‌مقیاس‌های روان‌رنجورخویی تجدیدنظر‌شده و میانگین نمرات گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی نسبت به گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در سطح بالاتر قرار داشت. 
تصویر شماره 2 مقیاس‌های مشکلات خاص را به‌صورت مجزا برای 3 گروه اختلال سلوک، اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی و سایر اختلال‌های روان‌پزشکی نشان می‌دهد.




بحث
هدف از مطالعه حال حاضر بررسی ویژگی‌های بالینی اختلال سلوک و همبودی آن با اختلال بیش‌فعالی کمبود توجه در نمونه بالینی نوجوان بود. نتایج نشان داد نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک و نوجوانانی که هر دو اختلال سلوک و بیش‌فعالی کمبود توجه را با هم دارند در مقایسه با نمرات هنجاری پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا سطوح بالاتری از اختلال در عملکرد رفتاری، مشکل در تنظیم هیجان و نقص در عملکرد بین‌فردی دارند. در‌واقع این اختلال با نقص در مهارت‌های کلامی، عملکرد اجرایی و عدم تعادل بین سیستم‌های فعال‌سازی و بازداری رفتار همراه است [32]. 
همسو با نتایج پژوهش‌های گذشته [10، 12، 13، 33، 34] تفاوت قابل‌توجهی بین گروه اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی با گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی در مقیاس‌های مرتبط با مسائل برونی‌ساز مشاهده شد. همان‌طور که ساختار پرسش‌نامه پیشنهاد می‌کند مقیاس‌های پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا به‌صورت سلسله‌مراتبی سازمان‌دهی شده‌اند که از ساختارهای آسیب‌شناسی روانی گسترده (مقیاس‌های آسیب‌شناسی روانی) به سمت مقیاس‌هایی با پهنای باریک (‌مقیاس ‌های مشکلات خاص) حرکت می‌کنند. در هر سطح از سلسله‌مراتب شاهد آن هستیم که گروه اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی در مقیاس‌های مرتبط با اختلال رفتاری و پرخاشگری به‌طور معناداری (0/001‌>P) بالاتر از گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی قرار دارند. 
علاوه‌براین در خصوص دومین پیش‌فرض مطرح‌شده که گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی با علائم بیشتر و تخریب عملکردی بالاتر همراه است. نتایج در مواردی همسو بوده و شاهد آن بودیم که در مقیاس رفتار ضداجتماعی، گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی به‌طور معنادار از گروه اختلال سلوک و سایر اختلال‌های روان‌پزشکی بالاتر بود. همین‌طور در سطح مقیاس‌های مشکلات سلوک و سوء‌مصرف مواد تفاوت معناداری (0/001‌>P) مشاهده شد که همسو با پیشینه می‌تواند پیش‌بینی‌کننده آسیب‌شناسی روانی شدیدتر در گروه اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی در مقایسه با گروه اختلال سلوک بود.
یکی دیگر از مقیاس‌هایی که به‌طور قابل‌توجهی در گروه اختلال سلوک و اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی بالاتر بود علائم مرتبط با افسردگی و اضطراب بود که با‌توجه‌به همبودی بالای اختلال سلوک با علائم افسردگی و علائم مختلط اضطراب افسردگی می‌تواند نشانگر تشخیص‌های زیر آستانه باشد که در روند اختلال تغییراتی ایجاد کرده است [25، 35]. این موضوع می‌تواند اهمیت بررسی ابعادی اختلال‌ها را دوچندان کند. در سیستم ابعادی مشکل تشخیص‌های زیر آستانه حل شده است. درواقع مدل طبقه‌بندی سلسله‌مراتبی آسیب‌شناسی روانی گامی برای رسیدگی به مشکلات مربوط به مرزهای تشخیص‌گذاری دل‌بخواهی (مانند موارد زیرآستانه) بود که مشکل ناهمگونی درون اختلال‌ها را با ساختن ابعادی بر‌اساس تغییرات مشاهده‌شده در علائم حل می‌کند و بر این اساس ساختارهای منسجم اختلال‌ها را شناسایی می‌کند. این مدل هم علائم‌گذار و هم صفات ناسازگار پایدار را دربر دارد [36].
در حوزه مشکلات مرتبط با روابط بین‌فردی نتایج پژوهش نشان داد به‌جز مقیاس اجتناب اجتماعی در سایر مقیاس‌ها تفاوت بین 3 گروه معنادار نبوده است. مرور پیشینه نشان می‌دهد مهم است بین بازداری رفتاری (مثل اضطراب و خجالت) و کناره‌گیری اجتماعی که مرتبط با بزهکاری است، تمایز قائل شد. نتایج یک مطالعه طولی که بر روی نمونه 10 تا 12 ساله صورت گرفت و فالوآپ آن‌ها در سنین 13 تا 15 سال نشان داد که بازداری رفتاری و نه کناره‌گیری به‌عنوان عامل حمایتی برای پیش‌بینی منفی بزهکاری و در مقابل کناره‌گیری به‌عنوان عامل خطر برای بزهکاری محسوب می‌شود. در پسرانی که مخرب و کناره‌گیر بودند 3 برابر احتمال خطر بزهکاری و افسردگی بالاتر بود. گرچه اضطراب ناشی از خجالت و کناره‌گیری اجتماعی از‌نظر رفتاری مشابه هستند، پیامدهای آن برای مشکلات سلوک می‌تواند به‌طور چشمگیری متفاوت باشد [6]. اگرچه کمتر به این موضوع پرداخته شده است و تحقیقات بیشتر نیاز است. 
این مطالعه اولین پژوهشی است که تظاهرات بالینی اختلال سلوک و همبودی آن با اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی را با استفاده از پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا در یک نمونه بالینی بررسی می‌کند. با‌توجه‌به ماهیت سلسله‌مراتبی، پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا اطلاعات ارزشمندی را در خصوص سطوح بالاتر آسیب‌شناسی روانی، علائم بیماری، همبودی سایر اختلال‌ها با اختلال سلوک و تغییر تظاهرات بالینی اختلال و اختلال‌های عملکردی در حوزه‌هایی مثل عملکرد بین‌فردی ارائه می‌دهد. 

نتیجه‌گیری
جمع‌بندی پایانی آنکه با‌توجه‌به ساختار سلسله‌مراتبی پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا اگر بخواهیم نمایی از پروفایل شخصیتی نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک در ذهن داشته باشیم توجه به شاخص‌های زیر کمک زیادی می‌کند:
در بالاترین سطح آسیب‌شناسی روانی مقیاس بدکارکردی رفتاری / برونی‌سازی می‌تواند شاخص دقیقی برای تشخیص‌گذاری اختلال سلوک باشد.
در سطح مقیاس‌های تجدیدنظر‌شده بالینی ، رفتار ضداجتماعی کلیدی‌ترین مقیاس برای تشخیص اختلال سلوک بوده و هر‌چه برافراشتگی این مقیاس بالاتر باشد با تخریب بیشتر و احتمال همبودی با بیش‌فعالی کمبود توجه همراه است.
بدبینی و تجارب غیرعادی در گام دوم اطلاعات ارزشمندی در خصوص این اختلال فراهم می‌آورد.
در سطح مشکلات خاص، توجه به 2 نکته ضروری است. اول اینکه اغلب شاخص‌ها در مقایسه با گروه سایر اختلال‌های روان‌پزشکی برافراشته‌تر بودند و دوم اینکه 2 مقیاس مشکلات سلوک و سوءمصرف مواد می‌تواند نقطه تمییز این اختلال از سایر اختلال‌ها باشد. مقیاس شکایات شناختی نیز در تشخیص همبودی اختلال سلوک با بیش‌فعالی کمبود توجه شاخص مناسبی است.
در آخر در سطح آسیب‌شناسی شخصیت، 3 شاخص کلیدی در تشخیص‌گذاری اختلال سلوک، روان‌پریش‌گرایی تجدیدنظر‌شده، پرخاشگری تجدیدنظرشده، و بی‌قیدی تجدیدنظر‌شده بوده و شدت برافراشتگی در پرخاشگری تجدیدنظرشده احتمال همبودی این اختلال را با بیش‌فعالی کمبود توجه افزایش می‌دهد.
بر‌اساس دانش ما این اولین‌بار بود که تفاوت بین تظاهرات مختلف اختلال سلوک در پرسش‌نامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا مورد ارزیابی قرار گرفته و سودمندی بالقوه این ابزار را در شناسایی این تظاهرات نشان داد. البته ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که این تفاوت‌ها اگرچه در نمونه بزرگی از افراد مشهود است، اما بهتر است کاربرد این مقیاس‌ها در سطح فردی با احتیاط صورت گیرد.
یکی از محدویت‌های قابل‌توجه عدم تفکیک کلاسترهای بیش‌فعالی کمبود توجه (نوع بیش فعال، کمبود توجه و ترکیبی) بود که این تفکیک می‌تواند اطلاعات دقیق‌تری در‌خصوص پروفایل اختلال سلوک و کمبود توجه بیش‌فعالی فراهم آورد و به سؤالاتی از قبیل آیا نوع کمبود توجه نمرات بالاتری در شکایات شناختی و مقیاس‌های درونی‌ساز داشته و نوع ترکیبی در حوزه اختلال‌های رفتاری تخریب بیشتری را نشان می‌دهند؟ این موارد فرضیه‌هایی است که می‌تواند موضوع پژوهش بعدی باشد. محدودیت دیگر عدم کنترل وضعیت دارویی بود. مصرف یا عدم مصرف دارو در زمان تکمیل پرسش‌نامه در نظر گرفته نشد که این موضوع می‌تواند ارتباط بین وضعیت دارو و نتایج آزمون را مخدوش کند و در آخر، نمونه گروه اختلال سلوک و گروه اختلال سلوک به‌ همراه اختلال کمبود توجه بیش‌فعالی، شامل تمامی موارد بالینی بود که معیارهای این دو اختلال را داشتند و بین تشخیص‌های اولیه، تشخیص‌های دوم و سوم تفاوتی قائل نشدیم. این امکان وجود دارد که تظاهرات علائم در تشخیص اولیه و تشخیص‌های دوم و سوم متفاوت باشد که می‌تواند در پژوهشی مجزا مورد بررسی قرار گیرد. مطالعه با نمونه‌های بزرگ‌تر و همگون‌تر، امکان اطلاعات دقیق‌تر و جامع‌تری را فراهم می‌آورد.

ملاحظات اخلاقی

پیروی از اصول اخلاق پژوهش

مقاله حاضر به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با شناسه IR.USWR.REC.1400.153 رسیده است. برای شرکت در پژوهش از شرکت‌کنندگان و والدین آن‌ها رضایت‌نامه کتبی دریافت شد. تمامی شرکت‌کنندگان آزادانه در پژوهش شرکت کرده و حق انصراف از پژوهش را داشتند. هیچ هزینه‌ای برای شرکت در پژوهش دریافت نشد و پژوهشگران اصل اساسی محرمانه بودن اطلاعات را رعایت کردند. 

حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایان‌نامه مقطع دکتری رشته روان‌شناسی بالینی مرضیه نوروزپور در گروه آموزشی روان‌شناسی بالینی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است.

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی، روش‌شناسی و اعتبار سنجی: مرضیه نوروزپور و عباس پورشهباز، تحلیل و نگارش پیش‌نویس: مرضیه نوروزپور، عباس پورشهباز و حمید پورشریفی؛ تحقیق و بررسی: مرضیه نوروزپور، عباس پورشهباز، حمید پورشریفی و بهروز دولتشاهی؛ نظارت: عباس پورشهباز و حمید پورشریفی؛ منابع: مرضیه نوروزپور؛ ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته: همه نویسندگان.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
از تمامی همکارانی که در معرفی بیماران مبتلا به اختلال سلوک در راستای اجرای پژوهش با پژوهشگر همکاری کردند تشکر و قدردانی می‌کنیم.


 
References
  1. Noordermeer SD, Luman M, Oosterlaan J. A systematic review and meta-analysis of neuroimaging in oppositional defiant disorder (ODD) and conduct disorder (CD) taking attention-deficit hyperactivity disorder (ADHD) into account. Neuropsychology Review. 2016; 26(1):44-72. [DOI:10.1007/s11065-015-9315-8] [PMID] [PMCID]
  2. Zhang R, Aloi J, Bajaj S, Bashford-Largo J, Lukoff J, Schwartz A, et al. Dysfunction in differential reward-punishment responsiveness in conduct disorder relates to severity of callous-unemotional traits but not irritability. Psychological Medicine. 2023; 53(5):1870-80. [DOI:10.1017/S0033291721003500] [PMID] [PMCID]
  3. American Psychiatric Association. Diagnostic and statistical manual of mental disorders: DSM-5. Washington: American Psychiatric Association; 2013. [Link]
  4. Simonoff E, Elander J, Holmshaw J, Pickles A, Murray R, Rutter M. Predictors of antisocial personality. Continuities from childhood to adult life. The British Journal of Psychiatry. 2004; 184:118-27. [DOI:10.1192/bjp.184.2.118] [PMID]
  5. Maughan B, Rowe R, Messer J, Goodman R, Meltzer H. Conduct Disorder and Oppositional Defiant Disorder in a national sample: Developmental epidemiology. Journal of Child Psychology and Psychiatry, and Allied Disciplines. 2004; 45(3):609-21. [DOI:10.1111/j.1469-7610.2004.00250.x] [PMID]
  6. Loeber R, Burke JD, Lahey BB, Winters A, Zera M. Oppositional defiant and conduct disorder: a review of the past 10 years, part I.Journal of the American Academy of Child and Adolescent Psychiatry. 2000; 39(12):1468-84. [DOI:10.1097/00004583-200012000-00007] [PMID]
  7. Erskine HE, Ferrari AJ, Polanczyk GV, Moffitt TE, Murray CJ, Vos T, et al. The global burden of conduct disorder and attention-deficit/hyperactivity disorder in 2010. Journal of Child Psychology and Psychiatry, and Allied Disciplines. 2014; 55(4):328-36. [DOI:10.1111/jcpp.12186] [PMID]
  8. Mohammadi MR, Arman S, Khoshhal Dastjerdi J, Salmanian M, Ahmadi N, Ghanizadeh A, et al. Psychological problems in Iranian adolescents: application of the self report form of strengths and difficulties questionnaire. Iranian Journal of Psychiatry. 2013; 8(4):152-9. [PMID] [PMCID]
  9. Angold A, Costello EJ, Erkanli A. Comorbidity. Journal of Child Psychology and Psychiatry, and Allied Disciplines. 1999; 40(1):57-87. [PMID]
  10. von Polier GG, Vloet TD, Herpertz-Dahlmann B. ADHD and delinquency--A developmental perspective. Behavioral Sciences & the Law. 2012; 30(2):121-39. [DOI:10.1002/bsl.2005] [PMID]
  11. Gudjonsson GH, Sigurdsson JF, Sigfusdottir ID, Young S. A national epidemiological study of offending and its relationship with ADHD symptoms and associated risk factors. Journal of Attention Disorders. 2014; 18(1):3-13. [DOI:10.1177/1087054712437584] [PMID]
  12. Thapar A, Harrington R, McGuffin P. Examining the comorbidity of ADHD-related behaviours and conduct problems using a twin study design. The British Journal of Psychiatry. 2001; 179:224-9. [DOI:10.1192/bjp.179.3.224] [PMID]
  13. Abikoff H, Klein RG. Attention-deficit hyperactivity and conduct disorder: Comorbidity and implications for treatment. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 1992; 60(6):881-92. [DOI:10.1037//0022-006X.60.6.881] [PMID]
  14. Lynam DR, Caspi A, Moffitt TE, Loeber R, Stouthamer-Loeber M. Longitudinal evidence that psychopathy scores in early adolescence predict adult psychopathy. Journal of Abnormal Psychology 2007; 116(1):155-65. [DOI:10.1037/0021-843X.116.1.155] [PMID] [PMCID]
  15. Michonski JD, Sharp C. Revisiting lynam's notion of the "fledgling psychopath": Are HIA-CP children truly psychopathic-like? Child and Adolescent Psychiatry and Mental Health. 2010; 4:24.[DOI:10.1186/1753-2000-4-24] [PMID] [PMCID]
  16. Barry CT, Frick PJ, DeShazo TM, McCoy M, Ellis M, Loney BR. The importance of callous-unemotional traits for extending the concept of psychopathy to children. Journal of Abnormal Psychology. 2000; 109(2):335-340. [DOI:10.1037/0021-843X.109.2.335] [PMID]
  17. Rabbani A, Mahmoudi-Gharaei J, Mohammadi MR, Motlagh ME, Mohammad K, Ardalan G, et al. Mental health problems of Iranian female adolescents and its association with pubertal development: A nationwide study. Acta Medica Iranica. 2012; 50(3):169-76. [PMID]
  18. Archer RP, Newsom CR. Psychological test usage with adolescent clients: survey update. Assessment. 2000; 7(3):227-35. [DOI:10.1177/107319110000700303] [PMID]
  19. Ben-Porath YS, Tellegen A. MMPI-2-RF: Manual for administration, scoring and interpretation. Minneapolis: University of Minnesota Press; 2008. [Link]
  20. Ghamkhar Fard Z, Pourshahbaz A, Anderson J, Shakiba S, Mirabzadeh A. Assessing DSM-5 section II personality disorders using the MMPI-2-RF in an Iranian community sample. Assessment. 2022; 29(4):782-805. [DOI:10.1177/1073191121991225] [PMID]
  21. Valianpour Z, Gharavi M, Mahram MB. [Validation of the minnesota multiphasic personality inventory (MMPI 2) in psychiatric patients and non-patient individuals in Mashhad city (Persian)]. Journal of Fundamentals of Mental Health. 2020; 22(6):399-407. [DOI:10.22038/jfmh.2020.17815]
  22. Habibi M, Gharaei B, Ashouri A. [Clinical application of validity and clinical scales of minnesota multiphasic personality inventory-adolescent (MMPI-A): A comparison of profiles for clinical and non-clinical sample and determining a cut point (Persian)]. Journal of Fundamentals of Mental Health. 2013; 15(60):301-11. [DOI:10.22038/jfmh.2013.2286]
  23. Archer R. Assessing adolescent psychopathology: MMPI-A/MMPI-A-RF. New York: Routledge; 2016. [DOI:10.4324/9781315737010]
  24. Chakranarayan C, Weed NC, Han K, Skeel RL, Moon K, Kim JH. Minnesota multiphasic personality inventory-adolescent-restructured form (MMPI-A-RF) characteristics of ADHD in a Korean psychiatric sample. Journal of Clinical Psychology. 2022; 78(5):913-25. [DOI:10.1002/jclp.23269] [PMID]
  25. Archer RP, Krishnamurthy R. MMPI-A and rorschach indices related to depression and conduct disorder: An evaluation of the incremental validity hypothesis. Journal of Personality Assessment. 1997; 69(3):517-33.[DOI:10.1207/s15327752jpa6903_7] [PMID]
  26. Sharf AJ, Rogers R. Validation of the MMPI-A-RF for youth with mental health needs: A systematic examination of clinical correlates and construct validity. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment. 2020; 42(3):527-38. [DOI:10.1007/s10862-019-09754-x]
  27. Taziki A, Kamkar K. MMPI-ARF Standardization of reconstructed form of Minnesota multidimensional Personality Inventory in guidance school students in Aq Qala city. Psychometry. 2016; 4(16):1-7. [Link]
  28. de la Peña FR, Rosetti MF, Rodríguez-Delgado A, Villavicencio LR, Palacio JD, Montiel C, et al. Construct validity and parent-child agreement of the six new or modified disorders included in the Spanish version of the kiddie schedule for affective disorders and schizophrenia present and lifetime version DSM-5 (K-SADS-PL-5). Journal of Psychiatric Research. 2018; 101:28-33. [DOI:10.1016/j.jpsychires.2018.02.029] [PMID]
  29. Ghanizadeh A. ADHD, bruxism and psychiatric disorders: does bruxism increase the chance of a comorbid psychiatric disorder in children with ADHD and their parents? Sleep & Breathing. 2008; 12(4):375-80. [DOI:10.1007/s11325-008-0183-9] [PMID]
  30. Kline RB. Principles and practice of structural equation modeling. New York: Guilford Publications; 2016. [Link]
  31. Benjamini Y, Hochberg Y. Controlling the false discovery rate: A practical and powerful approach to multiple testing. Journal of the Royal Statistical Society. 1995; 57(1):289-300. [DOI:10.1111/j.2517-6161.1995.tb02031.x]
  32. Hill J. Biological, psychological and social processes in the conduct disorders. Journal of Child Psychology and Psychiatry, and Allied Disciplines. 2002; 43(1):133-64. [DOI:10.1111/1469-7610.00007] [PMID]
  33. Biederman J, Newcorn J, Sprich S. Comorbidity of attention deficit hyperactivity disorder with conduct, depressive, anxiety, and other disorders. The American Journal of Psychiatry. 1991; 148(5):564-77. [DOI:10.1176/ajp.148.5.564] [PMID]
  34. Wickens CM, Kao A, Ialomiteanu AR, Dubrovskaya K, Kenney C, Vingilis E, et al. Conduct disorder and attention-deficit/hyperactivity disorder as risk factors for prescription opioid use. Drug and Alcohol Dependence. 2020; 213:108103. [DOI:10.1016/j.drugalcdep.2020.108103] [PMID]
  35. Herkov MJ, Myers WC. MMPI profiles of depressed adolescents with and without conduct disorder. Journal of Clinical Psychology. 1996; 52(6):705-10. [DOI:10.1002/(SICI)1097-4679(199611)52:63.0.CO;2-Q]
  36. Kotov R, Krueger RF, Watson D. A paradigm shift in psychiatric classification: The hierarchical taxonomy of psychopathology (HiTOP). World Psychiatry. 2018; 17(1):24-5. [DOI:10.1002/wps.20478] [PMID] [PMCID]
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: روانشناسی بالینی
دریافت: 1402/5/1 | پذیرش: 1402/7/22 | انتشار: 1403/4/1

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb