مقدمه
مراقبت بیمارمحور بهعنوان اولویت نظام مراقبت سلامت شناخته میشود. برای دستیابی به مراقبت بیمارمحور و دانستن اینکه کجا و چه چیزی را برای بهبود کیفیت هدف قرار دهیم، نیاز به بینش کاملتری درمورد تجربیات بیماران در طول مواجهه با نظام مراقبتهای سلامت و بهداشتی داریم [
1]. با افزایش سن جمعیت، تعداد افراد بیشتری با ناتوانیهای مزمن زندگی میکنند که نیازمند مراقبتهای توانبخشی هستند. بنابراین نیاز به رویکرد جدیدی برای ارائه کردن و اندازهگیری خدمات در ساختارهای متنوع مراقبت است [
2] مراقبتهای توانبخشی به افرادی که عملکرد آنها کاهش یافته است کمک میکند تا بتوانند به طیف مطلوبی از قابلیتها و تواناییها دست یابند [
3] شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد اقدامات گزارششده توسط بیمار با پیامدهای سلامتی بهتر، ازجمله افزایش پایبندی به درمان [
4]، کاهش مدت اقامت [
5]، افزایش حضور، بهبود ظرفیت عملکردی، و علائم افسردگی کمتر در هنگام حضور در محیطهای توانبخشی مرتبط است [
6]. اکثر مقالات برای بهبود کیفیت خدماتی که توسط بیماران منفی ارزیابی میشوند، بر استفاده از نظرسنجی تأکید میکنند. این نهتنها شامل بهبود ورودیهای خدمت و فرایندهایی میشود که نیازهای بیماران را شناسایی میکند، بلکه شامل فعالیتهای توسعهای نیز هست که مهارتهای ارائهدهندگان خدمات را در شناخت و رسیدگی به نگرانیهای بیماران بهبود میبخشد [
7]. اندازهگیری تجربه بیمار بهویژه در خدمات توانبخشی مناسب است، چون هماهنگی و تداوم مراقبتها، اغلب با پیچیدگیهای پزشکی و بیماری همراه است و درگیر شدن چندین متخصص مراقبتهای بهداشتی در سراسر نظام مراقبت، به چالش کشیده میشوند [
8]. علاوهبراین بیماران نیازمند به مراقبت توانبخشی، اغلب به بیش از یک نوع خدمت، ارائهدهندگان مختلف بهصورت همزمان و چندین بار در طول زمان نیاز دارند [
9]. هرچه تعداد ارائهدهندگان بیشتر باشند احتمال بیشتری وجود دارد که تجربه بیماران در کیفیت مراقبتی که دریافت میکنند متفاوت باشد [
10].
دویل و همکاران تجربه بیمار را بهعنوان یک ستون اصلی بهبود کیفیت مراقبتهای بهداشتی شناسایی کردند و نشان دادند که همبستگی مثبتی با سلامت بیمار و کارایی بالینی کلینیک دارد [
11]. بنابراین درک تجربه بیمار یک گام کلیدی در جهت حرکت به سمت مراقبتهای بیمارمحور با کیفیت بالاست [
12]. اگرچه بدنه زیاد و قابلرشدی از مقالات در خصوص ابزار اندازهگیری تجربیات بیماران وجود دارد [
13]، ولی تعداد مقالات درمورد اندازهگیری تجربیات بیماران در مراقبتهای توانبخشی محدود است [
13]. ابهام تعریفی بین تجربه بیمار و رضایت بیمار، ایجاد ابزار معتبر و قابلاعتماد را دشوار کرده است. تجربه بیمار یک ساختار چندوجهی است که شامل طیف وسیعی از تعاملات بیمار با نظام مراقبت بهداشتی میشود [
12]. جنکینسون و همکاران تجربه را بهعنوان آنچه در مواجهه با سلامت بیمار اتفاق افتاده است و رضایت را بهعنوان ارزیابی بیماران از مواجهه توصیف میکنند [
14]. اسلید و کیتینگ پیشنهاد میکنند پرسشنامه رضایت بیمار سؤالات کلی مربوط به ارائهدهندگان مراقبت و محققان است، درحالیکه پرسشنامه تجربه بیماران مربوط به بیماران است و تخصص بیماران را بهعنوان ارزیابیکننده در مواجهه با مراقبتهای بهداشتی تشخیص میدهد [
15]. در طرف دیگر رضایت بیمار حاکی از لذت یا ناامیدی فرد است که نسبتاً ناشی از ارزیابی فرد از خدمت در برابر ارزشهای فردی و انتظارات وی از خدمت است [
16]. میزان و جهت شکاف با تجربه بیمار در مقایسه با انتظارات، ترجیحات و ارزشهای او تعیین میشود. اگر بیمار از خدماتی ابراز رضایت کند، تصور میشود که پس از استفاده آن راضی بوده و انتظاراتش برآورده شده است. برخی از این منطقه به عنوان منطقه تحمل یاد کردهاند. این منطقه یعنی محدودهای وجود دارد که بیماران رضایت خود را به دلیل تأثیرات تعدیلکنندههای مختلف انتظارات و ترجیحات گزارش میدهند و این احتمال وجود دارد که مواجهه با هر خدمت تاریخچه متفاوتی به دلیل ذات و طبیعت آن خدمت ایجاد کند. بنابراین، رضایت بیمار در نمایش واقعیت کمتر عینی است [
17] و تجربه بیمار در مشخص کردن زمینههایی برای بهبود مفید و کمککننده است [
14]. بنابراین تجربه بیمار ازنظر مفهومی با رضایت بیماران متفاوت است، پس این موضوع قبل از اینکه بتواند بهعنوان معیاری برای عملکرد دستگاه به کار رود، نیاز به چارچوب متفاوتی از درک دارد (
تصویر شماره 1) [
12].
همانطور که نظام سلامت به سمت یکپارچهسازی ارائه خدمات بین ساختارها و ارائهدهندگان در مناطق جغرافیایی حرکت میکند، نهادهای نظارتی و تأمین بودجه شروع به بررسی چگونگی اندازهگیری تجربه کلی بیماران از نظام سلامت و سازمانهای ارائهدهنده خدمات میکنند [
18]. همه این عوامل منجر به این سؤال میشود: چگونه تأمینکنندگان مالی نظام مراقبتهای بهداشتی و سازمانهایی با مسئولیتهای نظارتی میتوانند بر کیفیت تجربه بیمار در یک نظام مراقبت توانبخشی یکپارچه نظارت کنند؟ [
12] ارائهدهندگان و سازمانها میتوانند با استفاده از WatLX کیفیت تجربیات مراقبتهای بهداشتی و بیماران را بهعنوان بخشی از ممیزی و بازرسی خود درمورد کیفیت خدمات ارزیابی کنند و گزارش دهند. باتوجهبه اینکه ابزار استاندارد در ایران برای کمک به مدیران و ارائهدهندگان خدمات توانبخشی بهمنظور شناسایی نقاط بهبود کیفیت ازنظر بیماران در انواع خدمات توانبخشی وجود ندارد، بومیسازی ابزار روا و پایا و استاندارد برای اندازهگیری تجربه خدمات توانبخشی سرپایی در جامعه ایرانی مناسب به نظر میرسد.
روشها
شرکتکنندگان: این مطالعه از نوع روانسنجی ابزار است و در سال 1401 انجام شد. جامعه موردمطالعه افراد بزرگسال بالای 18 سال مراجعهکننده به مراکز و کلینیکهای فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی شهر تهران برای دریافت توانبخشی قلبی، عضلانیاسکلتی، نورولوژی، سکته مغزی، ریوی یا گفتار و زبان بهصورت سرپایی بودند. روش نمونه گیری بهصورت طبقهای و دردسترس انجام شد. ابتدا مراکز توانبخشی خصوصی و دولتی شهر تهران در 5 پهنه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران در نظر گرفته شدند و درمجموع به 10 مرکز توانبخشی با خدمات فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی از قبیل بیمارستان رفیده، مرکز توانبخشی اسما، مرکز فیزیوتراپی حاج باقری، مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی امید شرق، مرکز توانبخشی نظام مافی، مرکز فیزیوتراپی درمانگاه بهراد، مرکز گفتاردرمانی و کاردرمانی دریا، مرکز توانبخشی رعد الغدیر، مرکز کاردرمانی دستان و کلینیک مغز و شناخت که اعلام همکاری کردند مراجعه و نمونهگیری در این مراکز انجام شد. باتوجهبه اینکه 5 الی 10 نفر برای هر آیتم در مطالعات روانسنجی ابزار کافی است، در این مطالعه باتوجهبه تعداد 10 سؤال لیکرت در پرسشنامه مزبور، حداقل 100 نمونه در نظر گرفته شد که درنهایت 115 نمونه پرسشنامه را تکمیل کردند.
معیارهای ورود به مطالعه: مردان یا زنان بالغ (بالای 18 سال)، دارای سطح شناختی سالم یا اختلال خفیف (کسب نمره بیشتر از 6 پرسشنامه کوتاه شده شناختی.
ابزارها: مشخصات جمعیتشناختی شرکتکنندگان شامل سن، جنسیت، میزان تحصیلات، شرایط اولیه و مشکل افراد برای دریافت خدمات توانبخشی، مدتزمان دریافت خدمات توانبخشی (تعداد جلسات)، نوع خدمت توانبخشی، نام کلینیک و مرکز درمانی توانبخشی که همه موارد فوق در پرسشنامه WatLX است، جمعآوری شد. ابزارهای مورداستفاده در این تحقیق عبارتاند از پرسشنامه کوتاهشده شناختی و پرسشنامه WatLX و پرسشنامه مدریسک.
پرسشنامه کوتاهشده شناختی جهت بررسی سطح شناخت شرکتکنندگان بهعنوان معیار ورود استفاده شد. پرسشنامه کوتاهشده شناختی یک آزمون مناسب برای غربالگری اختلال شناختی است که روایی و پایایی آن در کشورهای مختلف سنجیده شده است. فروغان و همکارانش در پژوهش «اعتبارسنجی نسخه فارسیشده آزمون کوتاهشده شناختی در سالمندان آسایشگاه خیریه کهریزک در سال 1393» نشان دادند پرسشنامه فارسیشده دارای روایی مناسب بوده و از پایایی درونی و بیرونی خوبی برخوردار است [
19]. در پژوهشی که فروغان و همکارانش بهمنظور روایی و پایایی ابزار اختلال شناختی میان سالمندان ایرانی انجام دادند، نمره آلفای کرونباخ 0/90 بود و نمرات 6 و 7 وضعیت مطلوبی را بین حساسیت و ویژگی نشان داده و حساسیت (به ترتیب 94 و 99 درصد) و اختصاصی بودن (به ترتیب 85 و 86 درصد) بوده است [
20]. در این پرسشنامه بهترین نقطه برش بالینی عدد 7 و 6 تعیین شد و افراد دارای امتیاز کمتر از 6 را دچار اختلال شناختی تشخیص دادند.
پرسشنامه WatLX: یک مجموعه از سؤالات ساده برای مدیریت در مراکز توانبخشی سرپایی و بررسی تجربه مراقبت توانبخشی در بیماران سرپایی است که به زبان انگلیسی در کشور کانادا و توسط تیمی از محققان دانشگاه واترلو و دانشگاه ویلفرد لویر (به رهبری دکتر جوزفین مک موری و دکتر پل استولی) با همکاری RCA تهیه شد. نسخه انگلیسی WatLX دارای 10 آیتم و یک سؤال درمورد بیان تجربه کلی بیمار است. سؤالات این ابزار درمورد ادب و مهربانی، خوشخویی، تصمیمگیری خانواده / دوستان، موقعیت و شرایط محیط، اهداف، درد، اطلاعات ایمنی، انتظارات و توقعات و توصیه است. آیتمها بهصورت لیکرت 7 گزینهای (کاملاً مخالفم با نمره 1 تا کاملاً موافقم نمره 7) امتیازدهی میشوند و سپس نمره کل، حاصلجمع این 10 سؤال میشود. یک سؤال تجربه کلی هم انتهای پرسشنامه در طیف لیکرت 1 تا 10 نمرهدهی میشود. پایایی این ابزار در بیش از 1000 شرکتکننده بیمار توسط طراح اصلی آزمایش شد. هیچ تفاوت آماری معنیداری بین میانگین پاسخ WatLX در مردان و زنان وجود نداشت. هیچ ارتباطی بین سن و نمره کل WatLX وجود نداشت، همچنین تفاوت معنیداری در نمره کل WatLX براساس وضعیت پزشکی بیمار وجود نداشت. همبستگی مثبت قوی بین سؤال اعتبارسنجی و نمره کلی WatLX وجود داشت. مقدار آلفای کرونباخ برای بررسی همسانی درونی مقدار بسیار بالای 0/906 است [
21]
نسخه فارسی ابزار مدریسک: این ابزار در سال 2005 توسط بتی و همکاران طراحی شده است. این پرسشنامه شامل 20 آیتم است که 10 آیتم آن مربوط به ارتباط درمانگر و بیمار (عامل داخلی)، 8 آیتم مربوط به نحوه خدمات از قبیل روند پذیرش و رفتار منشی (عامل خارجی) و 2 آیتم نیز مربوط به رضایت کلی است. این پرسشنامه مختصر و مفید جهت ارزیابی رضایتمندی بیماران فیزیوتراپی با مشکلات اسکلتی عضلانی است. در مطالعه عبدالعلیزاده که یک مطالعه متدولوژی بود، 297 بیمار مراجعهکننده به مراکز دولتی فیزیوتراپی شهر کرمان، ایران، در سال1396به روش نمونهگیری غیر احتمالی ساده برای پژوهش انتخاب شدند و او روایی و پایایی این ابزار را در ایران برای خدمات فیزیوتراپی بررسی کرده است. مقدار آلفای کرونباخ برابر 0/82 و مقدار ضریب همبستگی درونردهای 0/76 به ترتیب نشاندهنده همسانی درونی و تکرارپذیری خوب این ابزار است [
22]. ارتباط منفی معنیداری در حد ضعیف بین این پرسشنامه با VAS وGRC مشاهده شد. ضریب همبستگی پیرسون این ابزار با پرسشنامههای POPS PTOPS و PTSQ ، و پرسشنامه 14 آیتمی رضایت بیماران فیزیوتراپی به ترتیب 12/، 0/32، 0/41، 0/46 به دست آمد که درنهایت نسخه فارسی این ابزار از ویژگی روانسنجی خوبی برخوردار است.
روش اجرا
در ابتدا، جهت استفاده از این ابزار، از طراح پرسشنامه (پرفسور جوزفین مک موری) مجوز استفاده گرفته شد. سپس مرحله ترجمه ابزار به روش ترجمه و بازترجمه آغاز شد. ترجمه انگلیسی به فارسی توسط مترجم مسلط به زبان انگلیسی و فارسی انجام شد و سپس ترجمه معکوس به انگلیسی توسط یک مترجم مسلط به زبان انگلیسی و فارسی که از نسخه اصلی پرسشنامه اطلاعی نداشت، انجام شد. در گام بعدی نسخه انگلیسی تهیهشده برای مؤلف اصلی این پرسشنامه ارسال شد. پس از تأیید پرسشنامه ترجمهشده ازنظر یکسانی مفهوم و مطابقت با نسخه اصلی توسط مؤلف، مرحله دوم (روایی محتوایی به روش لاوشه) اجرا شد. در این مرحله از 14 نفر از متخصصان و اعضای هیئتعلمی دانشگاه با تخصصهای طب فیزیکی و توانبخشی، فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتاردرمانی و مدیریت توانبخشی کمک گرفته شد. درمورد مرتبط و ضروری بودن هر آیتم نظرسنجی و مقدار CVR محاسبه شد که باتوجهبه تعداد 14 نفر، حداقل امتیاز قابلقبول 0/51 است. سؤال 9 ابزار طبق نظرسنجی حذف شد و 3 سؤال اضافه شد. در گام دوم 13 نفر از متخصصان نظرسنجی مجدد را تکمیل کردند که در این مرحله براساس حداقل نمره CVR از 3 سؤال اضافهشده یکی از سؤالات حذف شد. قسمت اختصاصیافته به سؤالات باز در پرسشنامه حذف شد. در مرحله سوم روایی صوری کیفی بررسی شد که در این مرحله نظر 10 نفر از آزمودنیها که بهصورت در دسترس انتخاب شده بودند، بررسی شد. این افراد با جامعه آماری موردبررسی این مطالعه هماهنگی داشتند. در این مرحله مشکلی در سؤالات وجود نداشت و در کل روایی محتوایی و صوری 11 سؤال برای این ابزار تأیید شد.
در مرحله بعد جهت بررسی پایایی ابزار، با هماهنگی با مسئولان و مدیران مراکز توانبخشی سطح شهر تهران و اعلام همکاری، نمونهگیری انجام شد. بعد از بیان اهداف و روش تحقیق به مراجعهکنندگانی دارای معیارهای ورود بودند، رضایت آگاهانه کسب شد. به افراد توضیح داده شد که هر زمان تمایل دارند میتوانند ابزارها را تکمیل نکنند و ادامه ندهند و اطلاعات آنها محرمانه باقی میماند و با شرکت در این تحقیق، روند درمان و خدمات توانبخشی آنها خللی وارد نخواهد شد. شرکتکنندگان پرسشنامههای WatLX را تکمیل کردند. همچنین 50 نفر از مشارکتکنندگان پرسشنامه مدریسک را نیز با هدف بررسی روایی همگرا تکمیل کردند. 39 بیمار بعد از 2 هفته مجدداً پرسشنامه WatLX را برای بررسی تکرارپذیری ابزار تکمیل کردند.
تحلیل دادهها
روایی محتوایی ابزار با شاخصهای CVR بررسی شد. حداقل مقدار قابلقبول برای CVR طبق روش لاوشه (0/51) است. آلفای کرونباخ جهت بررسی همسانی درونی آیتمها و ضریب همبستگی درونردهای و خطای استاندارد میانگین برای بررسی تکرارپذیری ابزار محاسبه شد. ضریب همبستگی پیرسون بین نمرات WatLX و پرسشنامه مدریسک جهت بررسی روایی همگرا محاسبه شد. باتوجهبه تغییر سؤالات، تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفههای اصلی و چرخش Equamax انجام شد.
یافتهها
در
جدول شماره 1، مقدار CVR برای گام اول و دوم را نشان میدهد.
باتوجهبه گامهای انجامشده، درنهایت یک سؤال به آیتمهای موجود این ابزار اضافه و روایی محتوایی و صوری آن توسط متخصصان و طراح ابزار و جامعه موردبررسی تأیید شد.
115 شرکتکننده در مطالعه شرکت کردند. میانگین سن شرکتکنندگان 42/8 سال (16/7=SD) بود. 53/9 درصد شرکتکنندگان زن بودند. کمردرد، جراحی دست و ضایعه نخاعی بیشترین تعداد مشارکتکننده را نسبت به سایر اختلالات داشتند. بیشترین نوع خدمت دریافتشده کاردرمانی بود. نزدیک 60 درصد افراد مشارکتکننده در کلینیکهای دولتی بودند. بیشترین مشارکتکنندهها تحصیلات دیپلم (47 درصد) داشتند. (
جدول شماره 2).
آزمون شاپیروویلک نشان داد نمره کل ابزار WatLX در نمونه 115 نفری از توزیع نرمال پیروی نمیکند (0/05>P)، ولی نمره کل ابزار مدریسک در نمونه 50 نفری از توزیع نرمال پیروی میکند (0/05>P).
تحلیل عاملی اکتشافی برای این پرسشنامه با 11 سؤال انجام شد. مقدار شاخص KMO برابر 0/829 محاسبه شد که نشان میدهد دادهها کفایت لازم برای اجرای تحلیل عاملی اکتشافی دارند. آزمون بارتلت نیز انجام شد (value=644/63 و df=55 و P<0/001) که نشان میدهد بین نمرات آیتمها همبستگی لازم وجود دارد. باتوجهبه نتیجه، این ابزار دارای 2 عامل است که 59/3 درصد واریانس کل را تبیین میکنند (عامل اول 42/7 و عامل دوم 16/5 درصد واریانس را تبیین میکنند). آیتمهای هر عامل و بار عاملی آنها در
جدول شماره 3 ارائه شده است.
مقدار آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درونردهای برای هر 2 عامل و نمره کل در
جدول شماره 4 نشان میدهد که این ابزار از همسانی درونی و تکرارپذیری مناسبی برخوردار است.
مقدار خطای استاندارد میانگین نیز مقدار کوچکی است که نشان میدهد خطای اندازهگیری در این ابزار کم است.
ضریب همبستگی اسپیرمن بین نمره کل نسخه فارسی WatLX و نمره کل ابزار مدریسک 0/53 بود که نشاندهنده همبستگی مستقیم و معنیداری بین این دو ابزار است؛ این بدان معناست که ازنظر مفهومی و محتوایی این 2 ابزار در یک راستا هستند، ولی درعینحال بهخاطر همبستگی کم این دو ابزار، میتوان از نسخه فارسی WatLX بهصورت مستقل و ابزاری جداگانه استفاده کرد.
بحث
بهکارگیری مقیاسی استاندارد برای بررسی تجربه توانبخشی در افراد دریافتکننده خدمات توانبخشی گام کلیدی برای مراقبتهای مدل بیمارمحور است، زیرا اندازهگیری تجربه گزارششده توسط بیمار با نتایج بهتر نظام سلامت همبستگی دارد و تصمیمگیرندگان به دنبال مقرونبهصرفهترین روشهای ارائه مراقبت هستند. این بهطور فزایندهای در مراقبتهای توانبخشی مشاهده میشود. ارائهدهندگان و نظارتکنندگان به ابزارهای قابلاعتماد، مقرونبهصرفه و کاربرپسند نیاز دارند که به آنها امکان میدهد کیفیت تجارب مراقبتهای بهداشتی بیماران را بهعنوان بخشی از ممیزی مداوم کیفیت خدمات ارزیابی و گزارش کنند. در این مطالعه ضریب آلفای کرونباخ نسخه فارسی پرسشنامه WatLX عدد 0/802 به دست آمد و این نشاندهنده این است که این پرسشنامه مشابه نسخه اصلی از همخوانی درونی بسیار خوبی برخوردار است. در این مطالعه نسخه اصلی پرسشنامه در کشور کانادا ایجاد و مورد بررسی قرار گرفته است و به ترتیب ضریب آلفای کرونباخ 0/957 و 0/863 به دست آمد [
20]. درمجموع میتوان گفت که نسخه فارسی ترجمهشده در این مطالعه، توانسته همخوانی درونی نسخه اصلی را حفظ کرده و با ابزار اصلی مطابقت داشته باشد.
در بررسی تکرارپذیری پرسشنامه، در 2 نوبت آزمون و بازآزمون و مقدار ضریب همبستگی درونطبقهای برای 11 سؤال نسخه فارسی پرسشنامه 0/974 به دست آمد. نتایج بهدستآمده در این بخش همراستا با مطالعهای است که در سال 2018 در کشور کانادا انجام شد و در آن مقدار ضریب همبستگی درونطبقهای بهدستآمده برای 2 پرسشنامه طیف 7 لیکرت و 5 لیکرت به ترتیب 0/88 و 0/827 بود [
20]. باتوجهبه مقدار ضریب همبستگی درونطبقهای میتوان گفت که نسخه فارسی ابزار WatLX از تکرارپذیری بسیار خوبی برخوردار است. دربررسی روایی همگرای ابزار، همبستگی نمرات حاصل از پرسشنامه WatLX با نمرات پرسشنامه مدریسک در حد متوسط به دست آمد. این یافته نشان میدهد که ازنظر مفهومی و محتوایی این 2 ابزار در یک راستا هستند، ولی درعینحال بهخاطر همبستگی کم این 2 ابزار، میتوان از نسخه فارسی WatLX بهصورت مستقل و ابزاری جداگانه استفاده کرد. ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی ابزار مدریسک توسط محبوبه عبدالعلیزاده و همکاران سال 1396فقط برای خدمات فیزیوتراپی بررسی شد و همبستگی نمرات حاصل از پرسشنامه مدریسک با پرسشنامههای PTPSQ ،PTOPS ،POPS و پرسشنامه 14 آیتمی رضایت بیماران فیزیوتراپی محاسبه شد. در مطالعه مذکور این همبستگیها تقریباً در حد متوسط به دست آمده بودند. تحقیق حاضر نشان میدهد بین نمرات کل و سن بیماران و تعداد جلسات توانبخشی رابطه خطی معناداری وجود نداشت. همچنین بین میانگین نمره کل ابزار WatLX زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما در گروههای مختلف تحصیلات تفاوت معنادار وجود داشت. هرچه تحصیلات بالاتر میرود میانگین نمرات کل WatLX کمتر میشود. به عبارتی افراد با تحصیلات کمتر،تجربه بهتری از خدمات توانبخشی داشتند. با مقایسه میانگین نمرات کل در 2 گروه کلینیکها و مراکز درمانی خصوصی و دولتی مشخص شد افراد در کلینیکهای خصوصی تجربه درمانی بهتری داشتند. باتوجهبه نظرات و صحبتهای مراجعین گمان میرود موضوعاتی از قبیل تغییر بیشتر درمانگران در طول دوره درمان در مراکز دولتی، ثابت بودن درآمد پرسنل مراکز دولتی در صورت دریافت یا عدم دریافت خدمات توانبخشی توسط مراجعین، موضوعات انتفاعی در مراکز خصوصی، نظارت ناکافی مدیران و نظارت در مراکز دولتی ازلحاظ بهداشت، ارائه خدمات و غیره میتواند بر تجربه بیماران در مراکز مختلف تأثیر بگذارد. این موضوع در جایگاه خود نیاز به بررسی و مطالعات بیشتری دارد. همچنین در مطالعه حاضر بین تعداد جلسات دریافتی خدمات توانبخشی و سن افراد مشارکتکننده در گروههای مختلف توانبخشی، ازجمله فیزیوتراپی،کاردرمانی،گفتاردرمانی با نمره کل ابزار WatLX تفاوت معناداری وجود نداشت.
پیشنهاد میشود ارزیابی تجربه بیماران خدمات توانبخشی سرپایی در کلینیکهای دولتی و خصوصی توسط این پرسشنامه انجام گیرد. همچنین مدیران مراکز توانبخشی با استفاده از این مقیاس میتوانند گزارشی جامع از تجربه خدمات توانبخشی مراجعین آن مراکز داشته باشند. بهمنظور ارائه شواهد بهتر در خصوص تجربه بیماران توانبخشی میتوان آماری دقیق در اختیار تصمیمگیران دولتی قرار داد تا راهکارهای مناسبی، مانند ارائه و افزایش کمیت و کیفیت خدمات موردنیاز این نوع افراد اتخاذ کنند. برای پژوهشهای آتی باتوجهبه گستردگی مفهوم تجربه در خدمات توانبخشی برای پژوهشهای آینده پیشنهاد میشود قابلیت روا و پایا شدن این مقیاس برای جوامع دیگر ازجمله خانوادههای افراد خردسال و زیر 18 سال دارای ناتوانی نیز مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. همچنین انجام مطالعات بیشتر درزمینه تجربه خدمات توانبخشی و سنجش پیامدهای توانبخشی در دیگر گروهها را میتوان در نظر گرفت.
نتیجهگیری
نسخه فارسی ابزار WatLX ویژگیهای روانسنجی قابلقبولی برای ارزیابی تجربه بیماران مراجعهکننده به مراکز و کلینیکهای توانبخشی دارد. درنتیجه نسخه فارسی این پرسشنامه، مانند نسخه اصلی آن ابزاری با کارایی مناسب است و میتوان از آن در زمینههای مختلف درمانی، بالینی و تحقیقاتی استفاده کرد.
از جمله محدودیتها میتوان به محدودیت جامعه مشارکتکننده که شامل افرادبالای 18 سال است، اشاره کرد. جهت تعمیم برای جوامع خانوادههای خردسالان و گروههای سنی پایینتر از 18 سال نیاز به بررسیها و مطالعات دیگری است. همچنین باتوجهبه عدم همکاری برخی کلینیکها یا تعداد ناکافی مراجعین دارای شرایط ورود به مطالعه در یک کلینیک، امکان مقایسه بین کلینیکها در برخی مناطق جغرافیایی شهر تهران فراهم نشد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این پژوهش بعد از بیان اهداف و روش تحقیق به مراجعهکنندگانی دارای معیارهای ورود بودند، رضایت آگاهانه کسب شد. به افراد توضیح داده شد که هر زمان تمایل دارند میتوانند ابزارها را تکمیل نکنند و ادامه ندهند و اطلاعات آنها محرمانه باقی میماند و با شرکت در این تحقیق، روند درمان و خدمات توانبخشی آنها خللی وارد نخواهد شد. فرایند انجام این پژوهش ازنظر کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی براساس کد IR.USWR.REC.1401.050 مورد تأیید بوده است.
حامی مالی
این مطالعه هیچگونه حامی مالی ندارد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و ایدهپردازی: کیانوش عبدی و مولود پاکنیا؛ گردآوری اطلاعات: مولود پاکنیا؛ تجزیهوتحلیل دادهها: سمانه حسینزاده و مولود پاکنیا؛ نگارش، ویرایش و بررسی، روششناسی، اعتبارسنجی ویراستاری نهایی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از اساتید گروه مدیریت توانبخشی و سایر گروههای توانبخشی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی که در بررسی روایی محتوایی پرسشنامه همکاری داشتند و همچنین مراکز و کلینیکهای توانبخشی مشارکتکننده شهر تهران برای کمک به بررسی ویژگیهای روانسنجی و مشارکت در این پژوهش سپاسگزاری میشود.
References
1.
Grondahl VA, Wilde-Larsson B, Karlsson I, Hall-Lord ML. Patients’ experiences of care quality and satisfaction during hospital stay: a qualitative study. European Journal for Person Centered Healthcare. 2013; 1(1):185-92. [DOI:10.5750/ejpch.v1i1.650]
2.
Landry MD, Jaglal S, Wodchis W, Cott CA, Gordon M, Tong S, et al. Forecasting the demand for rehabilitation services across ontario’s continuum of care: Final report. Toronto: Toronto Rehabilitation Institute; 2006. [Link]
3.
Meyer T, Gutenbrunner C, Kiekens C, Skempes D, Melvin JL, Schedler K, et al. ISPRM discussion paper: Proposing a conceptual description of health-related rehabilitation services. Journal of Rehabilitation Medicine. 2014; 46(1):1-6. [DOI:10.2340/16501977-1251] [PMID]
4.
Fenton JJ, Jerant AF, Bertakis KD, Franks P. The cost of satisfaction: A national study of patient satisfaction, health care utilization, expenditures, and mortality. Archives of Internal Medicine. 2012; 172(5):405-11. [DOI:10.1001/archinternmed.2011.1662] [PMID]
5.
Tsai TC, Orav EJ, Jha AK. Patient satisfaction and quality of surgical care in US hospitals. Annals of Surgery. 2015; 261(1):2-8. [DOI:10.1097/SLA.0000000000000765] [PMID] [PMCID]
6.
Ali S, Chessex C, Bassett-Gunter R, Grace SL. Patient satisfaction with cardiac rehabilitation: Association with utilization, functional capacity, and heart-health behaviors. Patient Preference and Adherence. 2017; 11:821-30. [DOI:10.2147/PPA.S120464] [PMID] [PMCID]
7.
Dibbelt S, Schaidhammer M, Fleischer C, Greitemann B. Patient-doctor interaction in rehabilitation: The relationship between perceived interaction quality and long-term treatment results. Patient Education and Counseling. 2009; 76(3):328-35. [DOI:10.1016/j.pec.2009.07.031] [PMID]
8.
Toscan J, Mairs K, Hinton S, Stolee P; InfoRehab Research Team. Integrated transitional care: Patient, informal caregiver and health care provider perspectives on care transitions for older persons with hip fracture. International Journal of Integrated Care. 2012; 12:e13. [DOI:10.5334/ijic.797] [PMID] [PMCID]
9.
Glenny C, Stolee P, Sheiban L, Jaglal S. Communicating during care transitions for older hip fracture patients: Family caregiver and health care provider's perspectives. International Journal of Integrated Care. 2013; 13:e044. [DOI:10.5334/ijic.1076] [PMID] [PMCID]
10.
McLeod J, McMurray J, Walker JD, Heckman GA, Stolee P. Care transitions for older patients with musculoskeletal disorders: Continuity from the providers' perspective. International Journal of Integrated Care. 2011; 11:e014. [DOI:10.5334/ijic.555] [PMID] [PMCID]
11.
Doyle C, Lennox L, Bell D. A systematic review of evidence on the links between patient experience and clinical safety and effectiveness. BMJ Open. 2013; 3(1):e001570. [DOI:10.1136/bmjopen-2012-001570] [PMID] [PMCID]
12.
McMurray J, McNeil H, Lafortune C, Black S, Prorok J, Stolee P. Measuring patients' experience of rehabilitation services across the care continuum. Part II: Key dimensions. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2016; 97(1):121-30. [DOI:10.1016/j.apmr.2015.08.408] [PMID]
13.
Hills R, Kitchen S. Satisfaction with outpatient physiotherapy: A survey comparing the views of patients with acute and chronic musculoskeletal conditions. Physiotherapy Theory and Practice. 2007; 23(1):21-36. [DOI:10.1080/09593980601023705] [PMID]
14.
Jenkinson C, Coulter A, Bruster S, Richards N, Chandola T. Patients' experiences and satisfaction with health care: Results of a questionnaire study of specific aspects of care. Quality & Safety in Health Care. 2002; 11(4):335-9. [DOI:10.1136/qhc.11.4.335] [PMID] [PMCID]
15.
Slade SC, Keating JL. Measurement of participant experience and satisfaction of exercise programs for low back pain: A structured literature review. Pain Medicine. 2010; 11(10):1489-99. [DOI:10.1111/j.1526-4637.2010.00951.x] [PMID]
16.
Delanian Halsdorfer N, Blasquez J, Bensoussan L, Gentile S, Collado H, Viton JM, et al. An assessment of patient satisfaction for a short-stay program in a physical and rehabilitation medicine day hospital. Annals of Physical and Rehabilitation Medicine. 2011; 54(4):236-47. [DOI:10.1016/j.rehab.2011.04.001] [PMID]
17.
Sitzia J, Wood N. Patient satisfaction: A review of issues and concepts. Social Science & Medicine. 1997; 45(12):1829-43. [DOI:10.1016/S0277-9536(97)00128-7] [PMID]
18.
McMurray J, McNeil H, Lafortune C, Black S, Prorok J, Stolee P. Measuring patients' experience of rehabilitation services across the care continuum. Part I: A systematic review of the literature. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2016; 97(1):104-20. [DOI:10.1016/j.apmr.2015.08.407] [PMID]
19.
Bakhtiyari F, Foroughan M, Fakhrzadeh H, Nazari N, Najafi B, Alizadeh M, et al. [Validation of the persian version of abbreviated mental test (AMT) in elderly residents of Kahrizak charity foundation (Persian)]. Iranian Journal of Diabetes and Metabolism. 2014; 13(6):487-94. [Link]
20.
Foroughan M, Wahlund LO, Jafari Z, Rahgozar M, Farahani IG, Rashedi V. Validity and reliability of abbreviated mental test score (AMTS) among older Iranian. Psychogeriatrics. 2017; 17(6):460-5. [DOI:10.1111/psyg.12276] [PMID]
21.
McMurray J, McNeil H, Gordon A, Elliott J, Stolee P. Psychometric testing of a rehabilitative care patient experience instrument. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2018; 99(9):1840-7. [DOI:10.1016/j.apmr.2018.04.028] [PMID]
22.
Abdolalizadeh M, Ghodrati M, Saeedi A, Kamyab H, Nejad ARR. Translation, reliability assessment, and validation of the persian version of medrisk instrument for measuring patient satisfaction with physical therapy care (20-item MRPS). Journal of Modern Rehabilitation. 2021; 15(2):93-104. [DOI:10.18502/jmr.v15i2.7730]