دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1403 )                   دوره، شماره، فصل و سال، شماره مسلسل | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Ghadbeigi F, Alipour F, Ghaedamini Harouni G, Arabkari Z. Checking the Validity and Reliability of the Persian Version of the Resilience Assessment Questionnaire in Patients With Multiple Sclerosis. jrehab 2024; 25 (1) :134-157
URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-3282-fa.html
قدبیگی فاطمه، علی پور فردین، قائدامینی هارونی غلامرضا، عربکری زلیخا. بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسش‌نامه ارزیابی تاب‌آوری در بیماران مبتلا به مالتیپل‌اسکلروزیس. مجله توانبخشی. 1403; 25 (1) :134-157

URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-3282-fa.html


1- گروه مددکاری اجتماعی، دانشکده سلامت اجتماعی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
2- گروه مددکاری اجتماعی، دانشکده سلامت اجتماعی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران. ، barbodalipour@gmail.com
3- مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، مؤسسه بهداشت اجتماعی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 2525 kb]   (397 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1519 مشاهده)
متن کامل:   (511 مشاهده)
مقدمه 
بیماری مولتیپل‌اسکلروزیس نوعی بیماری نورولوژیکی پیش‌رونده و مزمن با واسطه سیستم ایمنی است که ابتدا روی نخاع (سیستم عصبی مرکزی) و مغز و اعصاب بینایی تأثیر می‌گذارد [1]. در بیماری ام‌اس به غلاف محافظ میلین یا فیبرهای عصبی آسیب وارد شده و باعث التهاب آن می‌شود. علت دقیق این بیماری هنوز شناخته نشده است، اما چندین علت احتمالی در این روند دخالت دارند ازجمله: شرایط جوی، سازوکار خودایمنی، وراثت، استرس، نقص ایمنی و عوامل محیطی به‌ویژه عفونت‌های ویروسی. علائم رایج این بیماری خستگی، بی‌حسی، ضعف پاها و بازوها، مشکلات بینایی، عدم تعادل، اختلال عملکرد مثانه و روده، اختلال عملکرد جنسی، مشکل تکلم، افسردگی و سایر تغییرات احساسی، محدودیت‌های حرکتی، مهارتی، ارتباطی و فعالیتی و مشکلات شناختی هستند [2]. 
متوسط سن آغاز این بیماری 20 تا 30 سال و شیوع آن در زنان بیشتر از مردان است و معمولاً در جوانان بین 20 تا50 سال تشخیص داده می‌شود [3]. این بیماری از آن نظر حائز اهمیت است که افراد را در سنین 20-45سالگی درگیر می‌کند و این سنی است که افراد وارد مرحله ادامه تحصیلات، ازدواج و کار می‌شوند و این بیماری ناتوانی زیادی برای آن‌ها ایجاد می‌کند [4]. این بیماری همچنین نگرانی و استرس‌های زیادی برای بیماران و خانواده‌ها ایجاد می‌نماید که همین استرس‌ها می‌تواند باعث شدت بیماری شود [5]. 
الیزابت گرومیش و همکاران [6]، پژوهشی را با عنوان «استفاده از ابزار سنجش تاب‌آوری بیماران ام‌اس برای شناسایی پریشانی روانی در افراد مبتلا به ام‌اس» در آمریکای شمالی انجام دادند. در این پژوهش، محققان با استفاده از ابزار سنجش تاب‌آوری در صدد تخمین میزان پریشانی روانی افراد مبتلا به ام‌اس برآمدند. گرومیش و همکاران جهت انجام این پژوهش از 884 نفر از بیماران ام‌اس کمک گرفتند. نتایج حاصله نشان داد همبستگی قوی منفی بین تاب‌آوری و پریشانی روانی در این افراد وجود دارد، به‌طوری که هرچقدر نمره تاب‌آوری پایین‌تر باشد امکان بروز پریشانی روانی در این افراد بالاتر می‌رود. طبق گزارش محققین، ابزار سنجش تاب‌آوری از روایی و پایایی خوبی جهت سنجش ابعاد مختلف تاب‌آوری برخوردار است [7]. با این وجود هنوز در ایران ابزاری که دارای ویژگی‌های روانسنجی مناسب جهت اندازه‌گیری تاب‌آوری بیماران ام‌اس با اهداف غربالگری و پایش تأثیر مداخله‌های حمایتی باشد در دسترس نیست. 
در زمینه بیماری ام‌اس، ابزارهایی اعتبارسنجی شده و در اختیار متخصصین قرار گرفته‌اند که ازجمله آن‌ها می‌توان به مواردی همچون نسخه فارسی آزمون شاخص راه رفتن پویا که در سال 1398 توسط کاشانی و همکاران اعتباریابی شده [8]، نسخه فارسی پرسش‌نامه نگرانی که در سال 1396 توسط صالح‌پور و همکاران مورد آزمون قرار گرفته [9]، مقیاس شدت خستگی در بیماران ام‌اس که در سال 1392 توسط صالح‌پور اعتباریابی شده [9] و همچنین نسخه فارسی صمیمیت و فعالیت جنسی در بیماران ام‌اس که در سال 1393 توسط محمدی و همکاران هنجاریابی شده است[10]، اشاره کرد. ولی تا کنون پرسش‌نامه تاب‌آوری مختص بیماران ام‌اس هنجاریابی نشده است. از این‌رو، این پژوهش با هدف بررسی روایی و پایایی ابزار «سنجش میزان تاب‌آوری بیماران ام‌اس» برای کاربرد در جمعیت ایرانی و گزارش شاخص‌های روان‌سنجی آن انجام شد.

روش‌ها
پژوهش حاضر از نوع توصیفی و روان‌سنجی ابزار است. جامعه آماری پژوهش، کلیه بیماران دارای بیماری ام‌اس شهر تهران در سال 1401 بودند که با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس 250 نفر از آن‌ها وارد مطالعه شدند. این افراد با توجه به معیارهای ورود شامل داشتن بیماری ام‌اس در بازه زمانی یک سال و بیشتر، دامنه سنی 18-60 سال، موافقت برای شرکت در پژوهش براساس امضای رضایت‌نامه کتبی و ایرانی بودن یا مسلط بودن به زبان فارسی، از مراکز انجمن ام‌اس، بیمارستان حضرت رسول اکرم، بیمارستان امام‌حسین و بیمارستان رفیده در پژوهش شرکت کرده و پرسش‌نامه‌های پژوهش را پر کردند. با توجه به دسترسی آسان و هم‌زمان به تعداد زیادی از بیماران و همچنین امکان پیگیری سریع و همکاری رؤسای مراکز، بیمارستان‌های مذکور وارد چرخه مطالعه شدند (جدول شماره 1). 



ابزار پژوهش
مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی: در این مطالعه علاوه بر پرسش‌نامه تاب‌آوری، پرسش‌نامه بیمارستانی اضطراب و افسردگی (دلیل انتخاب این ابزار به‌دلیل بررسی روایی پیش‌بین ابزار و همچنین استفاده از این ابزار در پژوهش گرومیس و همکاران بوده است) به‌منظور بررسی روایی پیش‌بین استفاده شد. این ابزار برای اولین‌بار توسط زیگموند و اسنیت در سال 1983 به‌عنوان ابزاری جهت غربالگری اختلال‌های روانپزشکی در درمانگاه‌های سرپایی بیمارستان‌های عمومی معرفی شد و مورداستفاده قرار گرفت [11]. این ابزار به‌طور موازی افسردگی و اضطراب را در بیماران سرپایی مورد سنجش قرار می‌دهد. این ابزار یک ابزار خودگزارشی 14 آیتمی است که برای غربال وجود نشانه‌های اضطراب و افسردگی طی هفته گذشته در بیماران طراحی شده است. مدت‌زمان اجرای این ابزار کمتر از 5 دقیقه است و جمعیت موردبررسی آن، نوجوانان 16 سال به بالا تا سالمندان است. زیگموند و اسنیت پیشنهاد می‌کنند که این مقیاس برای گروه‌های دیگر نیز مورداستفاده قرار گیرد. هر جزء آزمون بر روی یک مقیاس صفر تا 3 نمره‌گذاری می‌شود [11]. بنابراین، نمرات خرده‌مقیاس‌های اضطراب و افسردگی در دامنه صفر تا 21 قرار می‌گیرد. برای دو خرده‌مقیاس، نمره بین صفر تا 7 طبیعی یا عادی، 8 تا 10 خفیف، 11 تا 14 متوسط و 15 تا 21 شدید در نظر گرفته می‌شود. کاویانی و همکاران ضریب همسانی درونی این آزمون را با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای خرده‌مقیاس افسردگی 0/70 و برای خرده‌مقیاس اضطراب 0/91 و همچنین ضریب پایایی را با استفاده از روش بازآزمون 0/77 گزارش کردند [12]. در این پژوهش، آلفای کرونباخ برای نشانه‌های اضطراب 0/786 و برای نشانه‌های افسردگی 0/791 گزارش شده است.
پرسش‌نامه تاب‌آوری بیماران مبتلا به ام‌اس: برای بررسی متغیر تاب‌آوری، از پرسش‌نامه مختص سنجش تاب‌آوری بیماران مبتلا به ام‌اس استفاده شد. این پرسش‌نامه توسط الیزابت گرومیش و همکاران در سال 2018 در انگلستان طراحی شده است که شامل 25 سؤال با 5 حیطه (فعالیت فیزیکی و رژیم، پشتیبانی همتایان، حمایت خانواده و دوستان، معنویت، استراتژی‌های هیجانی و شناختی) است. طیف پاسخ‌ها در مقیاس چهارگزینه‌ای لیکرت از «کاملاً موافقم» تا «کاملاً مخالفم» امتیاز‌بندی می‌شود و امتیاز نهایی از صفر تا 100 است [6]. این ابزار توسط محققان برای سنجش سطح تاب‌آوری بیماران ام‌اس و به‌صورت خودگزارشی استفاده می‌شود. در این ابزار، نمرات به‌صورت «منفی» یا «مثبت» در مقابل «غلط» یا «درست» نیستند، بلکه نمرات بالاتر در پرسش‌نامه نشان‌دهنده سطح تاب‌آوری بیشتر و نمرات پایین‌تر نشان‌دهنده سطح تاب‌آوری کمتر در این جمعیت هستند. علاوه بر این، عدد و مقداری مشخصی (نقطه برش) مبنی بر ایده‌آل بودن میزان تاب‌آوری در این مقیاس وجود ندارد. این ابزار دارای 5 خرده‌مقیاس استراتژی‌های هیجانی و شناختی (10 گویه)، فعالیت جسمانی و رژیم غذایی (6 گویه)، حمایت همسالان (2 گویه)، حمایت خانواده و دوستان (5 گویه) و معنویت (2 گویه) است [6]. این مقیاس از روایی سازه خوبی برخوردار بوده و میزان آلفای کرونباخ برای خرده‌مقیاس‌های مختلف بین 0/799-0/929 است [6]. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی‌های روانسنجی این ابزار در بین بیماران مبتلا به ام‌اس بود.

یافته‌ها
یافته‌های اول پژوهش در این خصوص است که آیا نسخه فارسی پرسش‌نامه تاب‌آوری در بین بیماران مبتلا به ام‌اس از روایی صوری مناسبی برخوردار است؟ 
جهت بررسی روایی صوری سعی بر این بود که پرسش‌نامه به‌لحاظ صوری کیفی، برای شرکت‌کنندگان قابل‌فهم باشد. بنابراین جهت حصول این هدف، محقق پرسش‌نامه را به 16 نفر از مشارکت‌کنندگان (با توجه به تکراری بودن پاسخ شرکت‌کنندگان ، روایی صوری با 16 نفر انجام شد) که قرار بود این پرسش‌نامه برایشان به کار گرفته شود، بعد از کسب رضایت و توضیحاتی درباره اهداف مطالعه، داد و از آن‌ها درخواست کرد تا در ارتباط با هر یک از گویه‌ها در موارد فوق، اظهارنظر کنند. سپس 9 گویه از بین 20 گویه مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفت. پس از اصلاح و تدوین فرم نهایی پرسش‌نامه، مرحله دوم پژوهش اجرا شد.
یافته دوم پژوهش در این خصوص است که آیا نسخه فارسی پرسش‌نامه تاب‌آوری در بین بیماران مبتلا به ام‌اس از روایی محتوایی مناسبی برخوردار است؟
در مرحله تعیین روایی محتوایی کیفی پرسش‌نامه تاب‌‌آوری بیماران ام‌اس، 20 نفر متخصص و خبره در زمینه تحقیق، ابزارسازی و متخصصین روانشناس و مشاوره کار کردند. پس از بررسی کیفی پرسش‌نامه براساس معیارهای رعایت دستور زبان، استفاده از واژه‌های مناسب، قرارگیری عبارات در جای مناسب خود و امتیازدهی مناسب، بازخورد لازم، ارائه و سپس پرسش‌نامه طبق پیشنهادهای مختصر دستور زبانی اصلاح شد. برای تعیین روایی محتوایی کمی نیز نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی پرسش‌نامه با نظرات 20 متخصص مشاوره و روانشناسی محاسبه شد. شاخص روایی هر گویه از پرسش‌نامه محاسبه شد که نشان‌دهنده مناسب بودن گویه‌ها بود. همچنین نتیجه شاخص روایی محتوایی سؤالات با توجه به کاپای محاسبه‌شده، مطلوب گزارش شد (جدول شماره 2). 


یافته سوم پژوهش در خصوص این است که آیا نسخه فارسی پرسش‌نامه تاب‌آوری در بین بیماران مبتلا به ام‌اس از روایی سازه (ساختار عاملی) مناسبی برخوردار است؟
جهت بررسی روایی سازه، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. انجام تحلیل عاملی اکتشافی طی مراحلی صورت گرفت. در بخش نخست، از شیوه عامل‌یابی (مؤلفه‌های اصلی و محورهای اصلی) و دو شیوه چرخش (متعامد/ واریماکس و متمایل/ ابلیمین مستقیم) استفاده شد. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از یکسان بودن هر دو شیوه بود. به همین دلیل نتایج تحلیل عاملی به شیوه محور اصلی با چرخش واریماکس گزارش شد. برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی، مفروضه‌های این آزمون بررسی شدند. بررسی معنی‌داری اطلاعات موجود در یک ماتریس از طریق آزمون مربع کای بارتلت صورت می‌گیرد که معنی‌دار بودن این آزمون حداقل شرط لازم برای انجام دادن تحلیل عاملی است. در آزمون بارتلت فرض صفر این است که متغیرها فقط با خودشان همبستگی دارند و رد فرض صفر حاکی از آن است که ماتریس همبستگی دارای اطلاعات معنی‌دار است و حداقل شرایط لازم برای انجام دادن تحلیل عاملی وجود دارد. در این مطالعه، مقدار آزمون کرویت بارتلت (2725/73=χ2 و 0/001=P) با درجه آزادی 300 نشان داد حداقل شرط برای انجام تحلیل عاملی برقرار است. به‌علاوه نتایج نشان داد مقدار شاخص کفایت نمونه‌برداری کیسر ـ مایر ـ الکین برابر با 0/84 است و از آنجایی که مقدار حداقل این شاخص برای کسب اطمینان از کفایت ماتریس داده‌ها برای عامل‌پذیری، 0/70 است و مقدار به‌دست‌آمده، از این مقدار بیشتر است، امکان ساختار عاملی پرسش‌نامه فراهم شد.
پس از بررسی شاخص‌های کرویت و کفایت نمونه‌گیری، ساختار عاملی پرسش‌نامه با بارهای عاملی بالاتر از 0/40 بررسی شد. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد ساختار پرسش‌نامه از 5 عامل تشکیل شده است. ارزش ویژه عامل‌های به‌دست‌آمده به‌ترتیب 6/86، 1/84، 1/22، 1/11 و 1 بود که به‌ترتیب هر کدام به‌صورت اختصاصی 27/45، 6/37، 4/88، 4/44 و 3/84 درصد از واریانس و در کل 47/96 درصد واریانس را تبیین کردند. عامل‌های استخراج‌شده با توجه به سؤالات بارگذاری‌شده بر روی هر عامل و مبانی نظری شامل پژوهش‌های گرومیش و همکاران، به‌ترتیب استراتژی‌های هیجانی و شناختی، فعالیت‌های جسمانی و رژیم غذایی، حمایت دوستان و خانواده، حمایت همسالان و معنویت نام‌گذاری شدند.
همان‌طور که در جدول شماره 3 شرح داده شده است، سؤالات عامل اول مربوط به استراتژی‌های هیجانی و شناختی هستند.


نتایج حاکی از این است که سؤالات یک تا 10 فقط بر روی عامل نخست، بار عاملی دارند. در تحلیل عاملی با محور اصلی در صورتی که یک آیتم بر روی دو عامل بار داشته باشد، با توجه به وزن آن بر روی یکی از دو عامل تفسیر می‌شود. سؤال یکم بر روی عامل اول تفسیر می‌شود، چون جزء سؤالات عامل اول است. سؤال 15 نیز وضعیتی مشابه دارد. بنابراین با توجه به محتوای سؤال بر روی عامل دوم تفسیر می‌شود. جدول شماره 4 بارهای عاملی هر کدام از سؤالات را بر روی هر عامل نشان می‌دهد.


برای بررسی تعداد عامل‌ها، به مواردی همچون ارزش‌های ویژه بالاتر از یک، نمودار سنگ‌ریزه‌ها (تصویر شماره 1)، واریانس تبیین‌شده برای هر عامل و بارهای عاملی بالاتر از 0/32 توجه شد.

نتایج ارزش‌های ویژه که در جدول شماره 3 گزارش شده است نشان داد هیچ عاملی ارزش ویژه کمتر از یک ندارد. به‌علاوه، این ارزش‌ها در نمودار سنگ‌ریزه‌ها نیز ارائه شده‌اند. همچنین با توجه به جدول شماره 4، نتایج حاکی از این است که هیچ آیتمی بار عاملی کمتر از 0/32 ندارد. لازم به ذکر است دلیل انتخاب مقدار 0/32 به این موضوع بر می‌گردد که لازم است حداقل یک آیتم 10 درصد واریانس را تبیین کند، بنابراین اگر 0/32 را به توان برسانیم به این مقدار می‌رسیم. سؤالات با بارهای عاملی کمتر از این مقدار ارزش تشخیصی ندارند. همچنین در صورتی که بار عاملی هر سؤال کم باشد، واریانس تبیین‌شده برای عامل‌ها بسیار ناچیز است و نمی‌توان آن را عامل خواند. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده می‌توان به مناسب بودن تعداد 5 عامل اشاره کرد. 
یافته چهارم پژوهش در خصوص این سؤال بود که آیا نسخه فارسی پرسش‌نامه تاب‌آوری در بین بیماران مبتلا به ام‌اس دارای روایی پیش‌بین مناسبی است؟
جهت بررسی روایی پیش‌بین مقیاس تاب‌آوری بیماران ام‌اس، از پرسش‌نامه اضطراب و افسردگی بیمارستانی استفاده شد که در جدول شماره 5 ماتریس ضرایب همبستگی آن گزارش شده است. 


همان‌طور که در جدول شماره 5 مشاهده می‌شود، نتایج نشان داد مؤلفه‌های حمایت همسالان و معنویت همبستگی کمتری با اضطراب و افسردگی دارند، شاید به این دلیل که تعداد آیتم‌های این دو مؤلفه تاب‌آوری بسیار کم است، به نحوی که برای هر مؤلفه فقط دو آیتم وجود دارد. 
یافته پنجم پژوهش در خصوص این سؤال بود که آیا نسخه فارسی پرسش‌نامه تاب‌آوری در بین بیماران مبتلا به ام‌اس دارای پایایی مناسبی است؟
اعتبار پرسش‌نامه با روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی بررسی شد. جدول شماره 6، آلفای کرونباخ هر کدام از مؤلفه‌های تاب‌آوری و کل پرسش‌نامه را نشان می‌دهد.


لازم به ذکر است در مؤلفه‌هایی که تعداد آیتم‌ها کم است (حمایت خانواده و همسالان و معنویت)، مقدار آلفا کمتر است.
همان‌طور که در جدول شماره 6 مشاهده می‌شود، ضرایب آلفای کرونباخ جهت بررسی پایایی آزمون برای مؤلفه‌های استراتژی‌های هیجانی و شناختی، فعالیت جسمانی و رژیم غذایی، حمایت خانواده و دوستان، حمایت همسالان، معنویت و نمره کل تاب‌آوری به‌ترتیب 0/88، 0/79، 0/62، 0/76، 0/50، 0/89 است که نشان از پایایی نسبتاً مطلوب این ابزار دارد. پس از بررسی همسانی درونی با روش آلفای کرونباخ، اعتبار آزمون از طریق روش بازآزمایی نیز محاسبه شد. 34 شرکت‌کننده در مرحله دوم پس از 2 ماه شرکت کردند. جدول شماره 7 شاخص‌های توصیفی مؤلفه‌های تاب‌آوری را در مرحله دوم اندازه‌گیری نشان می‌دهد.


به‌علاوه، همبستگی بین مرحله اول و دوم به‌عنوان محاسبه اعتبار بازآزمایی در ستون آخر جدول شماره 7 ارائه شده است که نشان می‌دهد اعتبار آزمون در مؤلفه‌ها و در کل بین 0/60 تا 0/87 است. 

بحث
یکی از سازه‌های مهم روان‌شناختی، تاب‌آوری است که به‌عنوان یکی از سازه‌های روانشناسی مثبت بر توانمندی‌ها و نقاط مثبت انسان‌ها تأکید می‌کند و نقش مهمی در سلامت روان و در مقابله با شرایط تنش‌زا، ازجمله شرایط بروز استرس بیماری (مانند بیماری ام‌اس)، دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، می‌توان از مقیاس تاب‌آوری تحصیلی به‌عنوان ابزاری جدید با داشتن مؤلفه‌های کاربردی که از ویژگی‌های روانسنجی معتبر و قابل‌قبول برخوردار هستند، برای سنجش تاب‌آوری بیماران ام‌اس استفاده کرد. همچنین براساس نتایج این پژوهش می‌توان گفت که هر چقدر افراد دارای بیماری ام‌اس از تاب‌آوری بالاتری برخوردار باشند، به‌نوعی کمتر در معرض اضطراب و افسردگی قرار دارند. بنابراین با توجه به نتایج این پژوهش و همچنین اهمیت تاب‌آوری در بین بیماران ام‌اس، لزوم اجرای مداخلات روان‌شناختی با هدف ارتقای تاب‌آوری و سلامت روان‌شناختی این افراد مشخص است. به‌طورکلی، می‌توان نتیجه گرفت که پژوهش حاضر نیز با به دست آوردن پایایی و روایی مطلوب همسو با نتایج پژوهش‌های پیشین است و این نکته، تأییدی بر این مطلب است که مقیاس تاب‌آوری بیماران ام‌اس در بین این گروه قابل‌کاربرد است. این مقیاس از روایی صوری، روایی محتوایی و همسانی درونی مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج این مطالعه، 5 عاملی بودن این مقیاس را موردتأیید قرار داد و هر 5 خرده‌مقیاس نیز در فرهنگ ایرانی تأیید شدند. درنتیجه، مقیاس تاب‌آوری با 25 آیتم و 5 خرده‌مقیاس «استراتژی‌های هیجانی و شناختی»، «فعالیت جسمانی و رژیم غذایی»، «حمایت دوستان»، «حمایت خانواده و همسالان» و «معنویت» تأیید شد. این پرسش‌نامه به‌دلیل سادگی، اختصار، صرف زمان کوتاه و خودگزارشی بودن، به‌خصوص در جمعیت کودکان، می‌تواند مورداستفاده قرار بگیرد. همچنین این پرسش‌نامه (مقیاس تاب‌آوری بیماران ام‌اس)، اولین نمونه فارسی سنجش میزان تاب‌آوری بیماران ام‌اس است و برای مراکز روان‌شناختی، بالینی و نیز پژوهشی کاربرد بسیار دارد. در ارتباط با همسویی یافته‌های پژوهش حاضر با پژوهش‌های دیگر، در رابطه با هر کدام از مؤلفه‌های نام‌گذاری‌شده، می‌توان به این موارد اشاره کرد:

مؤلفه موسوم به «استراتژی‌های هیجانی و شناختی»
نام‌گذاری این مؤلفه با پژوهش‌های گرومیس و همکاران [6]، نتو و همکاران [13] و دوان و همکاران [14] هم‌خوانی دارد. محتوای گویه‌های مؤلفه اول پرسش‌نامه گرومیس و همکاران [6] با نام معنویت مرتبط با بیماری ام‌اس با گویه‌های مؤلفه استراتژی‌های هیجانی و شناختی ناشی از بیماری ام‌اس در پژوهش حاضر مشابه است. جهت‌گیری منفی به مشکل را مشتمل بر باورهایی تعریف می‌کنند که بیانگر تهدید ادراک‌شده از مشکلات، شک و تردید درمورد توانایی حل مسئله و گرایش به بدبینی نسبت به نتیجه است. جهت‌گیری منفی به حل مسئله با شناخت‌ها و هیجان‌هایی ارتباط دارد که مانع حل مسئله سازگارانه می‌شوند و به‌عنوان مانعی در مدیریت و تقلیل نشانه‌های آشفتگی روان‌شناختی عمل می‌کنند [15]. این افکار درمورد عدم کنترل زندگی (احساس می‌کنم بر زندگی‌ام کنترل دارم)، ناامیدی (با داشتن ام‌اس احساس نا‌‌امیدی می‌کنم)، عدم کنترل بر بیماری (می‌توانم ناپایداری‌های عاطفی مرتبط با بیماری‌ام را مدیریت کنم)، استرس (می‌توانم با استرس ناشی از بیماری‌ام کنار بیایم)، به‌هم‌ریختگی (فکر کردن به بیماری‌ام باعث می‌شود به هم بریزم)، افسردگی (فکر کردن به آینده مرا افسرده می‌کند) و عدم تنظیم هیجان (می‌توانم ناپایداری‌های عاطفی مرتبط با بیماری‌ام را مدیریت کنم) هستند. بنابراین نتایج به‌دست‌آمده از پژوهش حاضر با نتایج تحقیقات ذکرشده همسوست.

مؤلفه موسوم به «فعالیت جسمانی و رژیم غذایی»
نام‌گذاری این مؤلفه با پژوهش‌های گرومیس و همکاران [6]، نتو و همکاران [13] و دوان و همکاران [14]، هم‌خوانی دارد. در روند پیشرفت این بیماری، مجموعه مشکلات جسمی و روانی به وجود می‌آیند که مجموع این مشکلات روی بیشتر فعالیت‌های روزانه فرد همچون لباس پوشیدن، استحمام، مراقبت از خود و غیره تأثیر گذاشته و موجب کاهش استقلال فردی، احساس بی‌کفایتی و همچنین کاهش کیفیت زندگی فرد می‌شوند [16]. فعالیت جسمانی منبع تأثیرگذار و مهمی در سلامت روان‌شناختی، شناختی و اجتماعی است [7]، بنابراین مشارکت منظم در فعالیت بدنی برای سلامتی ضروری است. افرادی که مشارکت فعال در فعالیت‌های بدنی دارند و از سطح بالاتری از آمادگی جسمانی بهره‌مند هستند، نسبت به افراد غیرفعال در معرض خطر کمتر ابتلا به بسیاری از شرایط پزشکی ناتوان‌کننده قرار دارند. به‌طور گسترده اذعان شده است که مزایای مشارکت در فعالیت‌های جسمانی فقط به سلامت جسمانی محدود نمی‌شود بلکه سلامت روانی را نیز شامل می‌شود [17]. لیسکیویکز و همکاران [18] در مطالعه خود چنین بیان می‌کنند که فعالیت بدنی با تعداد زیادی از تغییرات عملکردی، سلولی و مولکولی در مغز همراه است و باعث بهبود روحیه و شناخت و تسریع عصب‌زایی هیپوکامپ می‌شود که همین مسئله می‌تواند باعث بهبود تاب‌آوری در فرد شود. همچنین پژوهش‌های مختلف نشان داده‌اند سبک زندگی (مانند فعالیت‌های جسمانی، رژیم غذایی و غیره) می‌تواند بر بهبود تاب‌آوری افراد تأثیر خیلی زیادی داشته باشد. بنابراین نتایج به‌دست‌آمده از پژوهش حاضر با پژوهش‌های گرومیس و همکاران [6]، نتو و همکاران [13] و دوان و همکاران [14] هم‌خوانی دارد.

مؤلفه‌های موسوم به «حمایت خانواده و دوستان» و «حمایت همسالان»
نام‌گذاری این مؤلفه‌ها با پژوهش گرومیس و همکاران [6]، نتو و همکاران [13] و دوان و همکاران [14] هم‌خوانی دارد. مؤلفه‌های سوم و چهارم پرسش‌نامه گرومیس و همکاران [6] با نام‌های حمایت همسالان و حمایت خانواده و حمایت دوستان مرتبط با بیماری ام‌اس و محتوای گویه‌ها مشابه با گویه‌های مؤلفه‌های حمایت همسالان و حمایت خانواده و حمایت دوستان ناشی از بیماری ام‌اس در پژوهش حاضر است. حمایت اجتماعی، قوی‌ترین و نیرومندترین نیروی مقابله‌ای برای مواجهه موفقیت‌آمیز و آسان فرد در زمان درگیری با شرایط تنش‌زاست و تحمل مشکلات را برای بیماران تسهیل می‌کند [18]. حمایت از جانب خانواده، دوستان و همسالان، نقش مهم و برجسته‌ای در تقویت و گسترش تاب‌آوری افرد در جامعه دارد. حمایت اجتماعی کمکی است که فرد از جانب خانواده، دوستان و همسالان در شرایط دشوار زندگی دریافت می‌کند و به‌عنوان یکی از نیرومندترین نیروهای مقابله‌ای برای رویارویی موفقیت‌آمیز و آسان افراد در شرایط پرمخاطره و تنش‌زا شناخته می‌شود [19]. بنارد [20]، روابط حمایتی و مراقبتی را منبع اساسی و مهمی برای تاب‌آوری در نظر می‌گیرد و اظهار می‌دارد، افراد تأمین‌کننده این نوع حمایت، افراد مؤثری هستند که صمیمیت، مراقبت و توجه را فراهم کرده و در عین حال به فرد کمک می‌کنند تا خودش توانمندی‌ها و منابع خود را بهتر بشناسد. از دیدگاه او، جنبه‌ای از محیط اجتماعی که باعث ارتقای تاب‌آوری می‌شود ارائه فرصت‌هایی برای مشارکت و همکاری است. همچنین احساس پذیرش در یک گروه، یک احساس پایدار از تعامل دوطرفه ایجاد می‌کند که در یک دوره زمانی ویژه اتفاق می‌افتد [20]. بنابراین درمجموع می‌توان گفت حمایت اجتماعی (خانواده، دوستان و همسالان) می‌تواند بر تاب‌آوری در بیماران ام‌اس تأثیر داشته باشد؛ بدین معنی که وجود حمایت اجتماعی باعث تقویت و افزایش تاب‌آوری می‌شود و نبود حمایت اجتماعی می‌تواند باعث پایین بودن تاب‌آوری بیماران ام‌اس شود. نتایج پژوهش حاضر همسو با نتایج پژوهش‌های بنارد [20] و حاج‌محمدی و شیرازی [7] است. 

مؤلفه موسوم به «معنویت»
نام‌گذاری این مؤلفه با پژوهش‌های گرومیس و همکاران [6]، نتو و همکاران [13] و دوان و همکاران [14]، هم‌خوانی دارد. محتوای گویه‌های مؤلفه پنجم پرسش‌نامه گرومیس و همکاران [6] نیز مشابه با گویه‌های مؤلفه‌های معنویت ناشی از بیماری ام‌اس در پژوهش حاضر است. پژوهش‌های بسیاری تأثیر مثبت معنویت و عوامل مذهبی را بر افزایش سطح بهزیستی، سلامت روانی، بهبود بیماری‌های روانی و جسمی، مقاوم کردن افراد در برابر تنیدگی، اضطراب و افسردگی، ایجاد امید و آرامش، معنی‌داری و شادکامی نشان داده‌اند. برخی از پژوهش‌های روانشناسی، بررسی‌هایی در زمینه نقش معنویت و باورهای دینی و مذهبی در میزان سازش‌یافتگی افراد با شرایط‌های مختلف ازجمله شرایط بیماری انجام داده‌اند. نظریه‌های فعلی در معنویت و باورهای دینی از این موضوع حمایت می‌کنند که معنویت و باورهای دینی یک پدیده پیچیده است و اثرات گوناگون در سلامت، سازگاری افراد با شرایط جدید (ازجمله بیماری) و تاب‌آوری دارد [21]. حاج‌محمدی و شیرازی [7] معتقدند که معنویت باعث کمتر شدن اغتشاشات فکری، بهبود راهبردهای مقابله و کیفیت زندگی و تاب‌آوری بالاتر در افراد می‌شود. پژوهش‌های مختلف نشان داده‌اند معنویت باعث می‌شود افراد در مقابل بیماری ام‌اس تاب‌آوری بیشتری داشته باشند [22]. بنابراین نتایج به‌دست‌آمده از پژوهش حاضر با نتایج تحقیقات ذکرشده همسوست. 

نتیجه‌گیری
براساس نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش، یعنی روایی و پایایی قابل‌قبول ابزار موردمطالعه، پژوهشگران علاقه‌مند به بررسی متغیر تاب‌آوری می‌توانند از این مقیاس برای دست‌یابی به اهداف پژوهشی خود بهره‌مند شوند. 
برخی از محدودیت‌های پژوهش حاضر به شرح زیر است:
1) با توجه به اینکه نمونه این پژوهش به‌صورت در دسترس انتخاب شده است، در تعمیم نتایج آن به جوامع دیگر باید احتیاط کرد.
2) میزان همکاری مصاحبه‌شوندگان و پاسخ‌دهندگان به پرسش‌نامه‌ها و میزان صداقت آن‌ها در پاسخ به سؤالات از مواردی است که تقریباً از اراده و کنترل پژوهشگر خارج است و می‌تواند نتایج پژوهش را تحت تأثیر قرار دهد.

پیشنهادات پژوهشی
1) با توجه به جدید بودن این موضوع، پژوهشگران می‌توانند مبانی نظری حاصل از این پژوهش را ملاک قرار داده و براساس آن فرضیه‌های متعددی را مطرح و آزمون کنند. این پژوهش می‌تواند منشأ پژوهش‌های دیگر قرار گیرد و به توسعه دانش در این حیطه کمک کند.
2) در پژوهش‌های آتی می‌توان سایر بیماران به‌غیر از بیماران ام‌اس را به‌عنوان جامعه آماری مورداستفاده قرار داد.
3) پیشنهاد می‌شود این پژوهش یک‌بار دیگر بر روی نمونه تصادفی انجام گیرد تا نتایج آن قابلیت تعمیم‌پذیری بیشتری پیدا کند.
4) پیشنهاد می‌شود از پرسش‌نامه تاب‌آوری بیماران ام‌اس که در این مطالعه روایی و پایایی آن موردبررسی و تأیید قرار گرفت برای غربالگری و ارزیابی بالینی و همچنین پژوهش بهره گرفته شود. 
5) با توجه به تأثیر تاب‌آوری بر سلامت بیماران مبتلا به ام‌اس توصیه می‌شود از برنامه‌های مداخله‌ای تاب‌آوری برای بیماران مبتلا به ام‌اس استفاده شود.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

برای تکمیل پرسشنامه ها رضایت آگاهانه کسب شد و پژوهش دارای کد اخلاقی به شماره IR.USWR.REC.1401.083 از کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. 

حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی ارشد خانم فاطمه قدبیگی، گروه آموزشی مددکاری اجتماعی، دانشکده سلامت اجتماعی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. 

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی: فردین علی‌پور؛ طرح مطالعه: فاطمه قدبیگی و فردین علی‌پور؛ گردآوری اطلاعات: فاطمه قدبیگی؛ تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: فاطمه قدبیگی و غلامرضا قائدامینی هارونی؛ تحلیل صوری: فردین علی‌پور؛ تصحیح نسخه خطی: فردین علی‌پور و زلیخا عربگری؛ خواندن و تأیید نسخه نهایی: همه نویسندگان.

تعارض منافع
نویسندگان هیچ تعارض منافعی ندارند.
 

Reference
1.Atkins G, Amor S, Fletcher J, Mills K. The biology of multiple sclerosis. Cambridge: Cambridge University Press; 2012. [DOI:10.1017/CBO9780511979088]
2.Hughes AJ, Patel K, Fitzgerald KC, Brown A, Gromisch ES, Mowry EM. Reliability and validity of the multiple sclerosis resiliency scale (MSRS). Journal of the Neurological Sciences. 2020 418:116983. [DOI:10.1016/j.jns.2020.116983] [PMID]
3.Swank RL, Dugan BB. The multiple sclerosis diet book. New York: Knopf Doubleday Publishing Group; 2011. [Link]
4.Olek M. Multiple sclerosis: Etiology, diagnosis, and new treatment strategies. Totowa: Humana Press; 2005. [Link]
5.Iezzoni LI. Multiple sclerosis: ABC-CLIO. Santa Barbara: Greenwood; 2010. [DOI:10.5040/9798400688379]
6.Gromisch ES, Sloan J, Zemon V, Tyry T, Schairer LC, Snyder S, et al. Development of the multiple sclerosis resiliency scale (MSRS). Rehabilitation Psychology. 2018; 63(3):357-64. [DOI:10.1037/rep0000219] [PMID]
7.Hajmohammadi R, Shirazi M. Predicting resilience via social support and illness perceptions among patients undergoing Hemodialysis. Jundishapur Journal of Chronic Disease Care. 2017; 6(3):e14427. [DOI:10.5812/jjcdc.14427]
8.Kashani VO, Dehestani F, Soltaniyan MA. [Validation of the Persian Version of Dynamic Gait Index in multiple sclerosis diseases (4-Item) (Persian)]. Motor Behavior. 2019; 11(35):117-32. [Link]
9.Shahvaroughi FA, Azimian M, Falahpour M, Karimlou M. [Fatigue Severity Scale (FSS): Evaluatiopn of reliability of the Persian version among persons with multiple sclerosis (Persian)]. Archives of Rehabilitation. 2009; 10(4):47-51. [Link]
10.Mohammadi K, Rahnama P, Montazeri A, Foley FW. The multiple sclerosis intimacy and sexuality questionnaire-19: Reliability, validity, and factor structure of the Persian version. The Journal of Sexual Medicine. 2014; 11(9):2225-31. [DOI:10.1111/jsm.12531]
11.Zigmond AS, Snaith RP. The hospital anxiety and depression scale. Acta Psychiatrica Scandinavica. 1983; 67(6):361-70. [DOI:10.1111/j.1600-0447.1983.tb09716.x] [PMID]
12.Kaviani H, Seyfourian H, Sharifi V, Ebrahimkhani N. [Reliability and validity of anxiety and depression hospital scales (HADS): Iranian patients with anxiety and depression disorders (Persian)]. Tehran University Medical Journal. 2009; 67(5):379-85. [Link]
13.Neto L, Gromisch ES, Sloan J, Tyry T, Foley FW. The relationship between aspects of resiliency and intimacy-related illness intrusiveness in males with multiple sclerosis. Sexuality and Disability. 38:135-45. [DOI:10.1007/s11195-019-09609-z]
14.Duan W, Mu W, Xiong H. Cross-cultural adaptation and validation of the physical disability resiliency scale in a sample of Chinese with physical disability. Frontiers in Psychology. 2020; 11:602736. [DOI:10.3389/fpsyg.2020.602736] [PMID] [PMCID]
15.Schulz KH, Gold SM, Witte J, Bartsch K, Lang UE, Hellweg R, et al. Impact of aerobic training on immune-endocrine parameters, neurotrophic factors, quality of life and coordinative function in multiple sclerosis. Journal of the Neurological Sciences. 2004; 225(1-2):11-8. [DOI:10.1016/j.jns.2004.06.009] [PMID]
16.Pakenham KI, Mawdsley M, Brown FL, Burton NW. Pilot evaluation of a resilience training program for people with multiple sclerosis. Rehabilitation Psychology. 2018; 63(1):29-42. [DOI:10.1037/rep0000167] [PMID]
17.Kim S, Esquivel GB. Adolescent spirituality and resilience: Theory, research, and educational practices. Psychology in the Schools. 2011; 48(7):755-65. [DOI:10.1002/pits.20582
18.Liśkiewicz A, Przybyła M, Wojakowska A, Marczak Ł, Bogus K, Nowacka-Chmielewska M, et al. Physical activity reduces anxiety and regulates brain fatty acid synthesis. Molecular Brain. 2020; 13(1):62. [DOI:10.1186/s13041-020-00592-7] [PMID] [PMCID]
19.Ozkara AB, Kalkavan A, Alemdag S, Alemdag C. The role of physical activity in psychological resilience. Baltic Journal of Sport and Health Sciences. 2016; 3(102):24-9. [DOI:10.33607/bjshs.v3i102.62]
20.Benard B. Resiliency: What we have learned. San Francisco: WestEd; 2004. [Link]
21.Cohen JA, Rudick RA. (2011). Multiple sclerosis therapeutics. Cambridge: Cambridge University Press; 2011. [DOI:10.1017/CBO9781139023986]
22.Peres JF, Moreira-Almeida A, Nasello AG, Koenig HG. Spirituality and resilience in trauma victims. Journal of Religion and Health. 2007; 46:343-50. [DOI:10.1007/s10943-006-9103-0]
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: مددکاری اجتماعی
دریافت: 1402/1/17 | پذیرش: 1402/8/22 | انتشار: 1403/1/13

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb