1- گروه مشاوره، دانشکده علوم رفتاری، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
2- گروه مشاوره، دانشکده علوم رفتاری، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران. ، bbahmani43@yahoo.com
3- گروه علوم بالینی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
چکیده: (5815 مشاهده)
هدف مولتیپلاسکلروزیس (اماس) یک بیماری عصبی است که در آن میلین پوششدهنده سیستم عصبی مرکزی آسیب میبیند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی تسهیلکنندهها و موانع سازگاری با بیماری مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش بررسی این مطالعه با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. شرکتکنندگان شامل 14 بیمار (8 زن و 6 مرد) مراجعهکننده به بیمارستان رفیده تهران بودند. نمونهها با روش هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند. جمعآوری دادهها ازطریق مصاحبه نیمهساختاریافته و تا اشباع نظری ادامه پیدا کرد. هر مصاحبه حدود 30 تا 60 دقیقه طول کشید. تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار MAXQDA و به روش 7 مرحلهای توصیفی کلایزی بهصورت مداوم و همزمان با جمعآوری دادهها انجام شد. بهمنظور بررسی استحکام یافتهها از معیارهای اعتبار، قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال و قابلیت تأیید لینکلن و گوبا استفاده شد.
یافتهها بعد از تجزیهوتحلیل مصاحبهها، 5 طبقه اصلی «راهبردهای دینی و مذهبی»، «دریافت حمایت عاطفی و حرفهای» «جستوجو و یافتن اطلاعات درمورد بیماری»، «راهبردهای روانشناختی» و «سبک زندگی» (و 18 زیر طبقه) بهعنوان تسهیلکنندههای سازگاری و 3 طبقه اصلی «موانع در ارتباط با سیستم سلامت»، «موانع در ارتباط با فرد» و «موانع در ارتباط با جامعه» (و 8 زیرطبقه) بهعنوان موانع سازگاری به دست آمدند.
نتیجهگیری نتایج نشاندهنده ویژگیهای درکشده، تسهیلکنندهها و موانع سازگاری بیماران اماس است، بنابراین لازم است تمهیدات اجتماعی لازم توسط مراکز توانبخشی و مداخلات درمانی براساس این یافتهها توسط روانشناسان و مشاوران برای بیماران جهت کاهش مشکلات طراحی یا اجرا شود.
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
روانشناسی عمومی دریافت: 1401/11/4 | پذیرش: 1401/12/20 | انتشار: 1402/7/9
* نشانی نویسنده مسئول: تهران |