دوره 24، شماره 3 - ( پاییز 1402 )                   دوره، شماره، فصل و سال، شماره مسلسل | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Hadizadeh M, Rahimi A, Javaherian M, Velayati M, Naderi F, Dommerholt J. The Effects of Intramuscular Electrical Stimulation on Clinical and Sonographic Parameters in the People With Trigger Points: A Case Series Study. jrehab 2023; 24 (3) :418-435
URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-3202-fa.html
هادی زاده منور، رحیمی عباس، جواهریان محمد، ولایتی میثم، نادری فرخ، دامرهولت جان. بررسی اثرات تحریک الکتریکی داخل عضلانی بر پارامترهای بالینی و سونوگرافی نقاط ماشه‌ای: مطالعه چند‌موردی. مجله توانبخشی. 1402; 24 (3) :418-435

URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-3202-fa.html


1- گروه فیزیوتراپی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
2- گروه فیزیوتراپی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران. ، a_rahimi@sbmu.ac.ir
3- گروه فیزیوتراپی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم‌پزشکی تهران، تهران، ایران.
4- گروه رادیولوژی، بیمارستان ارتوپدی اختر، دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
5- گروه رادیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم‌پزشکی ایران، تهران، ایران.
6- مرکز مراقبت‌های فیزیکی بتسدا، بتسدا، ایالت متحده.
متن کامل [PDF 2752 kb]   (511 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (5559 مشاهده)
متن کامل:   (676 مشاهده)
مقدمه
دردهای عضلانی‌اسکلتی یکی از شایع‌ترین دلایل مراجعه به کلینیک‌های پزشکی یا فیزیوتراپی هستند. این عارضه هم‌اکنون از مهم‌ترین دغدغه‌های جوامع بشری به حساب می‌آید [12]. درد مایوفاشیال یکی از علل شایع دردهای عضلانی‌اسکلتی است که تا 85 درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد [3-5]. این عارضه تأثیرات قابل‌توجهی بر کیفیت زندگی افراد دارد [6]. یکی از ویژگی‌های اصلی سندرم درد میوفاشیال وجود نقاط ماشه‌ای است که بسیار شایع هستند [3, 7, 8]. این نقاط معمولاً همراه با عارضه‌های دیگر نیز دیده می‌شوند و می‌توانند علائم آن عارضه‌ها را تشدید و یا حتی شبیه‌سازی کنند. از این جهت پیشنهاد شده است در صورت تشخیص وجود نقاط ماشه‌ای، این عارضه قبل و یا حداقل هم‌زمان با بیماری همراه، درمان شود [9-12].
درمانگران از مداخلات متفاوتی برای کاهش علائم و مدیریت سندرم درد میوفاشیال استفاده می‌کنند، این مداخلات شامل درمان‌های دستی، مداخلات الکتروتراپی، اکوپانکچر، تمرین درمانی و تزریقات دارویی است. در‌حالی‌که شواهد قابل‌قبولی برای برخی از مداخلات فیزیوتراپی و درمان دستی وجود دارد، مطالعات نیاز به تحقیقات بیشتری را برای بررسی اثرات پلاسبو، تعیین دُز مناسب و همچنین بررسی میزان ماندگاری اثرات درمانی این مداخلات پیشنهاد کرده‌اند [13-18]. تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی یک روش درمانی نسبتاً جدید برای عارضه‌های عضلانی‌اسکلتی است که اخیراً مورد استفاده قرار می‌گیرد. اثربخشی این مداخله درمانی برای دردهای عضلانی در تعداد محدودی از مطالعات با نتایج نسبتاً امیدوار‌کننده ارزیابی و گزارش شده است [19-24]. تا به امروز، تنها از ابزارهای بالینی و ذهنی برای بررسی تغییرات حاصل از این مداخله در افراد استفاده شده است. هیچ‌یک از مطالعات گذشته از روش‌های عینی برای تعیین مکان دقیق نقطه ماشه‌ای و همچنین بررسی اثرات درمانی این مداخله استفاده نکردند.
علی‌رغم شیوع بالای سندرم درد مایوفاشیال، این عارضه اغلب به‌درستی تشخیص داده نمی‌شود و درمانگران ممکن است به تسکین علائم این عارضه با استفاده از مداخلات دارویی بپردازند [25]. با‌توجه‌به اینکه تا کنون معیارهای تشخیصی عینی پذیرفته‌شده همگانی برای این عارضه وجود نداشته است، معمولاً تشخیص و تعیین مکان نقاط ماشه‌ای به‌صورت دستی انجام می‌شود [26]. چندین مطالعه تکرارپذیری ضعیف و برخی تکرارپذیری بهتری را برای ارزیابی دستی جهت تشخیص و تعیین مکان نقطه ماشه‌ای نشان دادند [27-29]. همچنین مطالعات گزارش کردند که تکرارپذیری ممکن است با تجربه معاینه‌کننده، عمق عضله و همچنین به فعال یا نهفته بودن نقاط ماشه‌ای مرتبط باشد و تنها عضله مبتلا را نسبت به سالم متمایز کند و مکان دقیق نقاط ماشه‌ای را تعیین نکند [30-40]. اخیراً مطالعاتی ویژگی‌های مورفولوژی و همچنین همودینامیک نقاط ماشه‌ای را با ابزار عینی سونوگرافی بررسی کرده و نشان داده‌اند تشخیص دقیق‌تر و ارزیابی نقاط ماشه‌ای می‌تواند با این روش بهبود یابد [41-43].
همان‌طور که ذکر شد، با وجود شیوع بالای نقطه ماشه‌ای، این عارضه اغلب در اختلالات عضلانی‌اسکلتی نادیده گرفته می‌شود. از طرفی مطالعات محدودی وجود دارد که اثرات امیدوار‌کننده‌ای را برای تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی نشان‌دهد. در همه این مطالعات فقط از ابزارهای بالینی و ذهنی برای بررسی اثرات استفاده شده است. در مطالعه حاضر، اثرات تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی بر علائم نقاط ماشه‌ای هم از‌نظر بالینی و هم به‌صورت عینی به‌وسیله تصویر‌برداری سونوگرافی بررسی شده است. این مطالعه بالینی با هدف بررسی اثرات درمانی مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی بر علائم بالینی و همچنین پارامترهای تصویر‌برداری سونوگرافی مرتبط با نقاط ماشه‌ای در بیماران مبتلا به نقاط ماشه‌ای عضله تراپزیوس فوقانی انجام شده است.

روش‌ها
این مطالعه یک کارآزمایی بالینی چندموردی است. این مطالعه در سال 1399 به مدت 2 ماه در دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی، تهران انجام شده است. کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی (IR.SBMU.RETECH.REC.1399.480) این مطالعه را تأیید کرده است. قبل از شروع، همه شرکت‌کنندگان در‌مورد مراحل، اهداف و روش‌های مطالعه آگاه می‌شدند و سپس در صورت رضایت برای شرکت در پژوهش حاضر تمام افراد شرکت‌کننده رضایت‌نامه آگاهانه کتبی را امضا می‌کردند. همچنین آن‌ها اجازه داشتند در هر زمان بدون ارائه دلیل خاصی مطالعه را ترک کنند.
افراد دارای علائم ناشی از نقطه ماشه‌ای در عضله تراپزیوس فوقانی با استفاده از آگهی در دانشکده توانبخشی و همچنین در فضای مجازی جهت بررسی‌های اولیه به محل پژوهش دعوت می‌شدند. معیارهای ورود به مطالعه به این شرح بود: 1. خانم‌های 20 تا 35 ساله که دارای نقطه ماشه‌ای در عضله تراپزیوس فوقانی با‌توجه‌به این معیارها[44]: الف) وجود یک باند محکم عضلانی؛ ب)یک نقطه حساس به لمس؛ ج) درد ارجاعی؛ 2. تأیید وجود نقطه ماشه‌ای به شکل ناحیه هایپواکویک در تصویر B-mode با استفاده از تکنیک سونوگرافی [45]. 3. داشتن درد همراه با نقطه ماشه‌ای عضله تراپزیوس فوقانی بیش از 3 در مقیاس دیداری درد که درد متوسط ​​در نظر گرفته می‌شود [46].
معیارهای خروج از مطالعه: 1. داشتن سابقه بیماری‌های عضلانی مانند میوپاتی؛ 2. بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا؛ 3. داشتن بدخیمی یا بیماران مستعد به عفونت؛ 4. اختلالات عصبی؛ 5. سابقه جراحی در ناحیه گردن و شانه؛ 6. سابقه پاسخ بد به طب سوزنی یا سوزن خشک [47]؛ 7. استفاده از داروهای ضد انعقاد [47]؛ 8. ترس قابل‌توجه از سوزن خشک [47]؛ 9. بیماری عروقی [47] 10. دیابت [47]؛ 11. سابقه میگرن.
ابتدا شرکت‌کنندگان واجد شرایط احتمالی بر‌اساس معیارهای ذکر‌شده به یک مرکز تصویر‌برداری پزشکی دعوت می‌شدند. در ابتدا، وجود نقطه ماشه‌ای به‌صورت دستی و بالینی ارزیابی می‌شد [44]، و محل آن علامت گذاری می‌شد. به منظور تأیید وجود نقطه ماشه‌ای، تصویر‌برداری سونوگرافی توسط رادیولوژیست باتجربه در سونوگرافی عضلانی‌اسکلتی نجام می‌شد. در صورت تأیید وجود نقطه ماشه‌ای به‌صورت ناحیه هایپواکویک در آن ناحیه، بیماران وارد مطالعه حاضر می‌شدند.

مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی
مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی 3 جلسه در طول 1 هفته برای افراد شرکت‌کننده اعمال می‌شد. برای دریافت مداخله شرکت‌کنندگان در وضعیت به شکم خوابیده قرار می‌گرفتند، دست‌ها کنار بدن و سر در خط مرکزی قرار می‌گرفت. برای راحتی از رول زیر پیشانی استفاده می‌شد. محقق نقطه ماشه‌ای مشخص‌شده را به‌صورت انبری لمس می‌کرد و یک سوزن خشک را به سمت تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی وارد می‌کرد [48]. سپس الکترود قطب کاتد به‌وسیله الکترود انبری به سوزن متصل می‌شد و قطب آند با استفاده از الکترود چسبان بر روی زائده خاری مهره C7 قرار می‌گرفت. جریان الکتریکی burst با فرکانس 2 هرتز و عرض پالس 200 میکروثانیه به مدت 10 دقیقه [49] به نقطه ماشه‌ای اعمال می‌‌شد (تصویر شماره 1).

شدت جریان تا زمانی که یک انقباض بدون درد در عضله قابل‌مشاهده بود افزایش می‌یافت. دستگاه مورد استفاده در این مطالعه ((ES-160 by ITO (Japan)، قبل از شروع مراحل اجرایی پژوهش کالیبره شده بود.

متغیرهای مورد‌ارزیابی
پارامترهای بالینی

در این مطالعه شدت درد، چرخش فعال گردن (به همان سمت مبتلا) قبل از شروع جلسات و بلافاصله بعد از آخرین جلسه درمان (جلسه سوم) اندازه‌گیری شده است (تصویر شماره 2).

شدت درد با مقیاس دیداری درد اندازه‌گیری می‌شد. شرکت‌کنندگان سطح درد خود را روی خط کش 10 سانتی‌متری (100 میلی‌متر) با در نظر گرفتن اینکه صفر نشان‌دهنده عدم وجود درد و 10 به معنای بیشترین درد قابل‌تصور است، علامت‌گذاری می‌کردند. تکرارپذیری عالی این ابزار برای اندازه‌گیری درد حاد قبلاً گزارش شده است [50-52]. برای اندازه‌گیری دامنه حرکتی، محور گونیامتر بر روی مرکز جمجمه قرار می‌گرفت. بازوی ثابت گونیامتر موازی با خط فرضی بین 2 زائده آکرومیون قرار می‌گرفت و بازوی متحرک آن به‌موازات نوک بینی قرار داشت. شرکت‌کنندگان حرکت را انجام می‌دادند و درجه حرکت ثبت می‌شد [53]. تکرار‌پذیری عالی این ابزار برای اندازه‌گیری دامنه حرکت فعال قبلاً گزارش شده است [54]. تمامی متغیرها در هر زمان ارزیابی 3 بار مورد ارزیابی قرار می‌گرفتند و میانگین آن‌ها به عنوان نتیجه نهایی ارزیابی توسط درمانگر ثبت می‌شد.

پارامترهای سونوگرافی
متغیرهای سونوگرافی مورد‌بررسی در این پژوهش، شامل قطر طولی و مساحت نقطه ماشه‌ای و همچنین ضخامت عضله تراپزیوس فوقانی است. تصاویر سونوگرافی عضله تراپزیوس فوقانی با استفاده از پروب خطی دستگاه سونوگرافی با فرکانس 4 تا 15 مگاهرتز ثبت شده است (Aixplorer Supersonic Imagine, France, 2017). برای ثبت تصاویر سونوگرافی، شرکت‌کنندگان در وضعیت ریلکس به‌صورتی‌که مفاصل زانو و ران 90 درجه خم بود و دست‌ها بر روی تکیه‌گاه صندلی قرار گرفته بود نشستند (تصویر شماره 3).

پروب خطی عمود بر عضله تراپزیوس فوقانی، به‌صورت موازی با فیبرهای عضلانی قرار داده می‌شد. پروب تا جایی حرکت داده می‌شد که فیبرهای عضله تراپزیوس فوقانی در تصویر به‌صورت موازی مشاهده می‌شدند سپس تصویر B-mode از عضله تراپزیوس و نقطه ماشه‌ای ثبت می‌‌شد. پس از تأیید ناحیه هایپواکویک به‌عنوان نقطه ماشه‌ای، قطر طولی و مساحت روی تصویر منجمد اندازه‌گیری می‌‌شد (تصویر شماره 4).

همچنین فاصله عمودی 2 غشای هایپراکو به‌عنوان ضخامت عضله اندازه‌گیری می‌شد (تصویر شماره 4). تصویر برداری سونوگرافی یک تکنیک تکرارپذیر برای اندازه‌گیری مشخصات نقاط ماشه‌ای در عضله تراپزیوس فوقانی در بیماران مبتلا به سندرم درد مایوفاشیال است [43، 45]. تصویر‌برداری سونوگرافی 3 بار در هر زمان ارزیابی انجام می‌شد و میانگین اندازه‌گیری‌ها به‌عنوان نتیجه نهایی ارزیابی توسط درمانگر ثبت می‌شد.

روش تحلیل داده‌ها 
برای تجزیه‌و‌تحلیل داده ها از نسخه 13 Stata (Stata, College, Statin, Texas) استفاده شد. میانگین به همراه انحراف معیار برای داده‌های پیوسته گزارش شده است. نرمال بودن داده‌ها برای تمامی متغیرها با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از آزمون تی زوجی، یک مقایسه قبل و بعد برای همه متغیرهای وابسته انجام شد. برای گزارش تخمین اثرات از اختلاف میانگین با فاصله اطمینان 95 درصد، اختلاف میانگین استاندارد‌شده با فاصله اطمینان 95 درصد با استفاده از اندازه اثر Cohen’s d استفاده شده است. سطح معنی‌داری آماری کمتر از 0/05 تعیین شد. مقادیر 0/49-0/20، 0/79-0/50، 1/19- 0/80 و >1/20 به‌ترتیب به‌عنوان اندازه اثر کوچک، متوسط، بزرگ و بسیار بزرگ در نظر گرفته شده‌اند.

یافته‌ها 
20 شرکت‌کننده به‌صورت داوطلبانه برای بررسی‌های اولیه در این طرح تحقیقاتی شرکت کردند. 8 شرکت‌کننده به دلیل نداشتن معیارهای ورود، دریافت درمان‌های دیگر در بازه زمانی 1 ماه قبل از شروع مطالعه و یا امتناع از دریافت مداخله درمانی مورد‌استفاده وارد طرح پژوهشی نشدند. درنهایت 12 شرکت‌کننده خانم با نقطه ماشه‌ای در عضله تراپزیوس فوقانی وارد مطالعه شدند (تصویر شماره 2). میانگین و انحراف معیار مشخصات جمعیت‌شناختی شامل متغیرهای سن و طول مدت داشتن علائم در افراد شرکت‌کننده به ترتیب 5/41±‌27/25 سال و 5/72±‌12/00 ماه بوده است.
نتایج و تغییرات مرتبط با پارامترهای بالینی اندازه‌گیری‌شده، شامل متغیرهای درد و دامنه حرکتی چرخش گردن به همان سمت مبتلا در جدول شماره 1 و نتایج و تغییرات مرتبط با پارامترهای تصویر‌برداری سونوگرافی، شامل متغیرهای قطر طولی و مساحت نقطه ماشه‌ای و همچنین ضخامت عضله تراپزیوس فوقانی در جدول شماره 2 فهرست شده است.




نتایج آزمون شاپیرو ویلکز نشان داد توزیع تمامی متغیرهای بالینی و همچنین تصویر‌برداری سونوگرافی وابسته نرمال است (تصویر شماره 2).
با‌توجه‌به نتایج گزارش شده در جدول شماره 1 تغییرات شدت درد افراد شرکت‌کننده پس از اعمال 3 جلسه مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی کاهش یافته و این تغییرات با اندازه اثر بسیار بزرگ معنی‌دار بوده است (0/000=P). همچنین متغیر دامنه حرکتی چرخش گردن به همان سمت مبتلا پس از اعمال جلسات مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی افزایش یافته است و این تغییرات نیز با اندازه اثر بسیار بزرگ معنی‌دار بوده است (‌0/000=P).
با‌توجه‌به نتایج گزارش‌شده در جدول شماره 2 متغیرهای تصویر‌برداری سونوگرافی، شامل قطر طولی نقطه ماشه‌ای و مساحت نقطه ماشه‌ای در زمان اندازه‌گیری بعد از اعمال 3 جلسه مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی کاهش یافته‌اند و تغییرات این 2 متغیر نیز با اندازه اثر بسیار بزرگ معنی‌دار بوده است (‌0/000=P). همچنین متغیر ضخامت عضله تراپزیوس فوقانی پس از اعمال 3 جلسه مداخله کاهش یافته است، اما تغییرات مرتبط با این متغیر با اندازه اثر کوچک معنی‌دار بوده است (0/016=P).

بحث
بر‌اساس دانسته‌های تیم تحقیق، این مطالعه اولین پژوهش بالینی است که تأثیرات مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی را بر پارامترهای تصویر‌برداری سونوگرافی به‌عنوان ابزار عینی برای بررسی نقاط ماشه‌ای همراه با بررسی متغیرهای بالینی در بیماران مبتلا به نقطه ماشه‌ای در عضله تراپزیوس فوقانی بررسی می‌کند. به‌طور‌کلی، نتایج نشان می‌دهند درد و دامنه حرکتی چرخش گردن در افراد شرکت‌کننده پس از دریافت این مداخله درمانی نسبت به قبل از اعمال مداخله بهبود یافته است. تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی، درد و دامنه حرکتی چرخش گردن را با اندازه اثر بسیار بزرگ بر‌اساس تفاوت‌های میانگین استاندارد‌شده به ترتیب کاهش و افزایش داده است. در ارزیابی سونوگرافی، قطر طولی و مساحت نقطه ماشه‌ای به‌طور قابل‌توجهی با اندازه اثر بسیار بزرگ بر‌اساس تفاوت‌های میانگین استاندارد‌شده پس از 3 جلسه مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی کاهش یافته است. اما ضخامت عضله تراپزیوس فوقانی با اندازه اثر کوچک کاهش یافته است. مطالعه حاضر اثرات عینی امیدوار‌کننده و مثبتی را برای مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی در بیماران مبتلا به نقطه ماشه عضله تراپزیوس فوقانی ارائه می‌دهد.
بر‌اساس فرضیه یکپارچه نقطه ماشه ای، در ناحیه نقطه ماشه‌ای آزادسازی غیر‌طبیعی استیل کولین وجود دارد. این پدیده تنشن فیبرهای عضلانی را افزایش می‌دهد و در‌نتیجه باعث فشرده شدن مویرگ‌ها در ناحیه مربوطه می‌شود. بنابراین نیازهای متابولیک افزایش یافته و به بروز نقطه ماشه‌ای میوفاشیال منجر می‌شود. این رخدادها می‌توانند به ایجاد کم‌خونی و ایسکمی در ناحیه نقطه ماشه‌ای منجر شوند. این هایپوکسی باعث تخریب سلولی می‌شود که نهایتاً به آزادسازی مواد حساس‌کننده مانند ماده P و تحریک گیرنده‌های درد و نهایتاً به ایجاد درد و حساسیت به لمس در ناحیه مربوطه منجر می‌‌شود. فرضیه یکپارچه یک چرخه بازخورد مثبت را برای ماندگاری و تداوم نقطه ماشه‌ای نشان می‌دهد. مطالعات گزارش کرده‌اند برای درمان نقطه ماشه‌ای این چرخه باید شکسته شود [6].
جریان الکتریکی burst که به انقباض عضلانی منجر شود، جریان خون عضلانی را افزایش می‌دهد و می‌تواند جریان خون استاتیک را کاهش دهد [49، 55-57]. افزایش اکسیژن‌رسانی می‌تواند هم‌پوشانی و کوتاه‌شدگی فیبرهای عضلانی (اکتین و میوزین) را کاهش دهد که می‌تواند به کاهش هایپوکسی و درنتیجه غلظت مواد شیمیایی در ناحیه منجر شود. در‌نتیجه تحریک گیرنده‌های درد توسط مواد شیمیایی نیز کاهش می‌یابد. از‌آنجایی‌که جریان استفاده‌شده در مطالعه حاضر به ایجاد انقباض‌های بدون درد در عضله مورد‌نظر منجر می‌شود، احتمالاً یکی از مکانیسم‌های اثر‌گذاری این مداخله به علت افزایش جریان خون و کاهش دادن هایپوکسی و همچنین کاهش هم‌پوشانی فیبرهای عضلانی در ناحیه مورد‌نظر باشد. از طرفی به نظر می‌رسد گیرنده‌های محیطی اپیوییدها نیز در کاهش درد به‌وسیله تحریک الکتریکی با فرکانس‌های پایین نقش دارند [58]. با‌توجه‌به اینکه فرکانس استفاده‌شده در این مطالعه 2 هرتز بوده است، احتمالاً دلیل دیگری برای بهبود درد و علائم ناشی از اعمال این مداخله، این مکانیسم است.
4 مطالعه اثرات این مداخله را بر علائم نقاط ماشه‌ای مورد بررسی قرار داده‌اند [21-24]. در سال 2008، لی و همکارانش تأثیر این مداخله را بر روی نقاط ماشه‌ای عضله تراپزیوس فوقانی و لواتور اسکپولا بررسی کردند و اثرات امیدوارکننده‌ای را در کاهش علائم بیماران گزارش کردند. هرچند در این مطالعه از ابزارهای عینی استفاده نشده است، اما نتایج این مطالعه با پژوهش حاضر همسو است [21]. در مطالعه دیگری محققین اثرات این مداخله را بر درد ناحیه توراسیک بررسی کردند و اثرات مثبتی برای تسکین درد حاصل از این مداخله گزارش کردند [22]. در سال 2015، سومن و همکارانش اثرات تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی را در مقایسه با لیزر کم‌توان بر روی نقاط ماشه‌ای عضله تراپزیوس فوقانی بررسی کردند. محققان در این مطالعه اثرات مثبتی برای این مداخله همراه با تمرین درمانی گزارش کردند. علاوه‌بر‌این، آن‌ها اثرات مثبتی را برای درمان لیزر کم‌توان گزارش کردند. هرچند جریان مورد‌استفاده در این مطالعه به انقباض عضلانی منجر نشده است، اما نتایج این مطالعه نیز با پژوهش ما همسو است [23]. در سال 2017، مطالعه‌ای اثربخشی این مداخله را در مقایسه با گروه پلاسبو بررسی کرده است و بهبود درد و دامنه حرکتی را گزارش کردند [24]. این مطالعه نیز با مطالعه حاضر همسو بوده است.
به‌طور‌کلی، مطالعات قبلی تأثیر مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی را بر روی نقاط ماشه‌ای تنها با پارامترهای بالینی و ذهنی مانند درد و دامنه حرکتی بررسی کردند. یافته‌های این مطالعات با مطالعه حاضر همسو است و اثرات امیدوارکننده‌ای این مداخله بر علائم بالینی افراد مبتلا به نقاط ماشه‌ای را گزارش کرده‌اند. اما هیچ‌یک از مطالعات قبلی تأثیر این مداخله را با استفاده از پارامترهای عینی مورد بررسی قرار نداده است. در مطالعه حاضر علاوه‌بر بررسی پارامترهای بالینی، پارامترهای تصویر‌برداری سونوگرافی نیز بررسی شده است. نتایج نشان‌دهنده اثرات امیدوار‌کننده و مثبت بر پارامترهای مورد‌بررسی است.
مطالعات نشان داده‌اند سونوگرافی عضلانی ابزار قابل‌اعتماد برای بررسی ویژگی‌های نقاط ماشه‌ای، مانند اندازه، سفتی و جریان خون است و همچنین می‌تواند به تشخیص درست وجود نقاط ماشه کمک کند [43، 45، 59]. برخی از مطالعات اثرات سوزن خشک بر روی نقاط ماشه‌ای را را با استفاده از سونوگرافی بررسی کرده‌اند. در این مطالعات اندازه، سفتی و جریان خون بررسی شده است [60, 61]. بر‌اساس دانسته‌های تیم تحقیق، مطالعه حاضر اولین مطالعه‌ای است که اثرات مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی را بر روی نقاط ماشه‌ای با استفاده از تصویر‌برداری سونوگرافی به‌عنوان یک ابزار عینی بررسی می‌کند. نتایج نشان‌دهنده تأثیرات امیدوارکننده‌ای برای این مداخله در پارامترهای سونوگرافی در افراد مبتلا به نقاط ماشه‌ای عضله تراپزیوس فوقانی است.

نتیجه‌گیری
این پژوهش نشان می‌دهد 3 جلسه مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی در افراد مبتلا به نقاط ماشه‌ای عضله تراپزیوس فوقانی ممکن است اثرات امیدوارکننده‌ای بر کاهش درد، افزایش دامنه حرکتی و بهبود پارامترهای سونوگرافی از‌جمله اندازه نقطه ماشه‌ای و همچنین ضخامت عضلانی داشته باشد. تأثیر این مداخله بر نقاط ماشه‌ای عضله تراپزیوس فوقانی در حال حاضر به‌طور قطعی مشخص نشده است. تحقیقات بیشتری با حجم نمونه بزرگ‌تر و گروه کنترل برای ارزیابی اثربخشی طولانی‌مدت این مداخله در مقایسه با سایر مداخلات بر روی بیماران مبتلا به نقاط ماشه‌ای عضله تراپزیوس فوقانی نیاز است.

محدودیت‌ها
چندین محدودیت مشخص برای این مطالعه وجود دارد. حجم نمونه کوچک این مطالعه مانع از نتیجه‌گیری قطعی می‌شود. گروه کنترل یا گروه مقایسه دیگری برای مقایسه اثربخشی آن با مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی وجود ندارد. در مطالعه حاضر، تنها اثرات فوری این مداخله بر روی افراد مورد بررسی قرار گرفته است و بررسی نتایج درازمدت این نوع مداخله، نیازمند مطالعات جداگانه است.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی (IR.SBMU.RETECH.REC.1399.480) این مطالعه را تأیید کرده است. قبل از شروع، همه شرکت‌کنندگان در‌مورد مراحل، اهداف و روش‌های مطالعه آگاه می‌شدند و سپس در صورت رضایت برای شرکت در پژوهش حاضر تمام افراد شرکت‌کننده رضایت‌نامه آگاهانه کتبی را امضا می‌کردند. اطلاعات مرتبط با شرکت‌کنندگان محرمانه باقی می‌ماند و از کدهای عددی استفاده شده است. همچنین آن‌ها اجازه داشتند در هر زمان بدون ارائه دلیل خاصی مطالعه را ترک کنند.

حامی مالی
این مقاله از طرف نهادی حمایت مالی نشده است و برگرفته از پایان نامه دوره دکتری تخصصی فیزیوتراپی خانم منور هادی زاده در گروه فیزیوتراپی دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی است.

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی: منور هادی‌زاده، عباس رحیمی، میثم ولایتی، فرخ نادری، جان دامرهولت؛ روش‌شناسی: منور هادی‌زاده، عباس رحیمی، فرخ نادری، جان دامرهولت؛ تحقیق و بررسی: منور هادی‌زاده، محمد جواهریان؛ تحلیل: منور هادی‌زاده، محمد جواهریان؛ منابع: منور هادی‌زاده؛ نگارش پیش‌نویس: منور هادی‌زاده، محمد جواهریان؛ ویراستاری و نهایی‌سازی: منور هادی‌زاده، عباس رحیمی، محمد جواهریان، میثم ولایتی، فرخ نادری، جان دامرهولت؛ بصری‌سازی: منور هادی‌زاده، میثم ولایتی؛ نظارت: منور هادی‌زاده، عباس رحیمی، فرخ نادری؛ مدیریت پروژه: منور هادی‌زاده، عباس رحیمی

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارش منافع نداشته است.
 

References
1.Blyth FM, March LM, Brnabic AJ, Jorm LR, Williamson M, Cousins MJ. Chronic pain in Australia: A prevalence study. Pain. 2001; 89(2-3):127-34. [DOI:10.1016/S0304-3959(00)00355-9] [PMID]
2.Magni G, Caldieron C, Rigatti-Luchini S, Merskey H. Chronic musculoskeletal pain and depressive symptoms in the general population. An analysis of the 1st National Health and Nutrition Examination Survey data. Pain. 1990; 43(3):299-307. [DOI:10.1016/0304-3959(90)90027-B] [PMID]
3.Mense S, Simons DG, Russell IJ. Muscle pain: Understanding its nature, diagnosis, and treatment. Pennsylvania: Lippincott Williams & Wilkins; 2001. [Link]
4.Simons DG. Understanding effective treatments of myofascial trigger points. Journal of Bodywork and Movement Therapies. 2002; 6(2):81-8. [DOI:10.1054/jbmt.2002.0271]
5.Zhuang X, Tan S, Huang Q. Understanding of myofascial trigger points. Chinese Medical Journal. 2014; 127(24):4271-7. [PMID]
6.Simons DG. Review of enigmatic MTrPs as a common cause of enigmatic musculoskeletal pain and dysfunction. Journal of Electromyography and Kinesiology. 2004; 14(1):95-107. [DOI:10.1016/j.jelekin.2003.09.018] [PMID]
7.Travell JG, Simons DG. Myofascial pain and dysfunction: The trigger point manual. Pennsylvania: Lippincott Williams & Wilkins; 1992. [Link]
8.Mense S, Gerwin RD. Muscle pain: Understanding the mechanisms. Berlin: Springer; 2010. [DOI:10.1007/978-3-540-85021-2]
9.Sergienko S, Kalichman L. Myofascial origin of shoulder pain: A literature review. Journal of Bodywork and Movement Therapies. 2015; 19(1):91-101. [DOI:10.1016/j.jbmt.2014.05.004] [PMID]
10.Chiarotto A, Clijsen R, Fernandez-de-Las-Penas C, Barbero M. Prevalence of myofascial trigger points in spinal disorders: A systematic review and meta-analysis. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2016; 97(2):316-37. [DOI:10.1016/j.apmr.2015.09.021] [PMID]
11.Alburquerque-García A, Rodrigues-de-Souza DP, Fernández-de-las-Peñas C, Alburquerque-Sendín F. Association between muscle trigger points, ongoing pain, function, and sleep quality in elderly women with bilateral painful knee osteoarthritis. Journal of Manipulative and Physiological Therapeutics. 2015; 38(4):262-8. [DOI:10.1016/j.jmpt.2014.10.018] [PMID]
12.Fernández-Lao C, Cantarero-Villanueva I, Fernández-de-Las-Peñas C, Del-Moral-Ávila R, Menjón-Beltrán S, Arroyo-Morales M. Development of active myofascial trigger points in neck and shoulder musculature is similar after lumpectomy or mastectomy surgery for breast cancer. Journal of Bodywork and Movement Therapies. 2012; 16(2):183-90. [DOI:10.1016/j.jbmt.2011.01.022] [PMID]
13.Giamberardino MA, Affaitati G, Fabrizio A, Costantini R. Myofascial pain syndromes and their evaluation. Best Practice & Research Clinical Rheumatology. 2011; 25(2):185-98. [DOI:10.1016/j.berh.2011.01.002] [PMID]
14.Vernon H, Schneider M. Chiropractic management of myofascial trigger points and myofascial pain syndrome: A systematic review of the literature. Journal of Manipulative and Physiological Therapeutics. 2009; 32(1):14-24. [DOI:10.1016/j.jmpt.2008.06.012] [PMID]
15.Zhou JY, Wang D. An update on botulinum toxin A injections of trigger points for myofascial pain. Current Pain and Headache Reports. 2014; 18(1):386. [DOI:10.1007/s11916-013-0386-z] [PMID]
16.Ong J, Claydon LS. The effect of dry needling for myofascial trigger points in the neck and shoulders: A systematic review and meta-analysis. Journal of Bodywork and Movement Therapies. 2014; 18(3):390-8. [DOI:10.1016/j.jbmt.2013.11.009] [PMID]
17.Srbely JZ. New trends in the treatment and management of myofascial pain syndrome. Current Pain and Headache Reports. 2010; 14(5):346-52. [DOI:10.1007/s11916-010-0128-4] [PMID]
18.Benjaboonyanupap D, Paungmali A, Pirunsan U. Effect of therapeutic sequence of hot pack and ultrasound on physiological response over trigger point of upper trapezius. Asian Journal of Sports Medicine. 2015; 6(3):e23806. [DOI:10.5812/asjsm.23806] [PMID]
19.Chu J, Takehara I, Li T, Schwartz I. Electrical twitch obtaining intramuscular stimulation (ETOIMS) for myofascial pain syndrome in a football player. British Journal of Sports Medicine. 2004; 38(5):E25. [DOI:10.1136/bjsm.2003.010306] [PMID]
20.Chu J, Yuen KF, Wang BH, Chan RC, Schwartz I, Neuhauser D. Electrical twitch-obtaining intramuscular stimulation in lower back pain: A pilot study. American Journal of Physical Medicine & Rehabilitation. 2004; 83(2):104-11. [DOI:10.1097/01.PHM.0000107485.86594.8B] [PMID]
21.Lee SH, Chen CC, Lee CS, Lin TC, Chan RC. Effects of needle electrical intramuscular stimulation on shoulder and cervical myofascial pain syndrome and microcirculation. Journal of The Chinese Medical Association. 2008; 71(4):200-6. [DOI:10.1016/S1726-4901(08)70104-7] [PMID]
22.Rock JM, Rainey CE. Treatment of nonspecific thoracic spine pain with trigger point dry needling and intramuscular electrical stimulation: A case series. International Journal of Sports Physical Therapy. 2014; 9(5):699-711. [PMID]
23.Sumen A, Sarsan A, Alkan H, Yildiz N, Ardic F. Efficacy of low level laser therapy and intramuscular electrical stimulation on myofascial pain syndrome. Journal of Back and Musculoskeletal Rehabilitation. 2015; 28(1):153-8. [DOI:10.3233/BMR-140503] [PMID]
24.Hadizadeh M, Tajali SB, Moghadam BA, Jalaie S, Bazzaz M. Effects of intramuscular electrical stimulation on symptoms following trigger points; A controlled pilot study. Journal of Modern Rehabilitation. 2017; 11(1):31-6. [DOI:10.18869/nirp.jmr.11.1.31]
25.Gerber NL, Sikdar S, Hammond J, Shah J. A brief overview and update of myofascial pain syndrome and myofascial trigger points. Journal of The Spinal Research Foundation. 2011; 6(1):55-64. [Link]
26.Vulfsons S, Ratmansky M, Kalichman L. Trigger point needling: Techniques and outcome. Current Pain and Headache Reports. 2012; 16(5):407-12. [DOI:10.1007/s11916-012-0279-6] [PMID]
27.Rathbone AT, Grosman-Rimon L, Kumbhare DA. Interrater agreement of manual palpation for identification of myofascial trigger points: A systematic review and meta-analysis. The Clinical Journal of Pain. 2017; 33(8):715-29. [DOI:10.1097/AJP.0000000000000459] [PMID]
28.Hsieh CY, Hong CZ, Adams AH, Platt KJ, Danielson CD, Hoehler FK, et al. Interexaminer reliability of the palpation of trigger points in the trunk and lower limb muscles. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2000; 81(3):258-64. [DOI:10.1016/S0003-9993(00)90068-6] [PMID]
29.Lucas N, Macaskill P, Irwig L, Moran R, Bogduk N. Reliability of physical examination for diagnosis of myofascial trigger points: A systematic review of the literature. The Clinical Journal of Pain. 2009; 25(1):80-9. [DOI:10.1097/AJP.0b013e31817e13b6] [PMID]
30.Bron C, Franssen J, Wensing M, Oostendorp RA. Interrater reliability of palpation of myofascial trigger points in three shoulder muscles. Journal of Manual & Manipulative Therapy. 2007; 15(4):203-15. [DOI:10.1179/106698107790819477] [PMID]
31.Gerber LH, Sikdar S, Armstrong K, Diao G, Heimur J, Kopecky J, et al. A systematic comparison between subjects with no pain and pain associated with active myofascial trigger points. PM&R. 2013; 5(11):931-8. [DOI:10.1016/j.pmrj.2013.06.006] [PMID]
32.Myburgh C, Lauridsen HH, Larsen AH, Hartvigsen J. Standardized manual palpation of myofascial trigger points in relation to neck/shoulder pain; the influence of clinical experience on inter-examiner reproducibility. Manual Therapy. 2011; 16(2):136-40. [DOI:10.1016/j.math.2010.08.002] [PMID]
33.Mora-Relucio R, Núñez-Nagy S, Gallego-Izquierdo T, Rus A, Plaza-Manzano G, Romero-Franco N, et al. Experienced versus inexperienced interexaminer reliability on location and classification of myofascial trigger point palpation to diagnose lateral epicondylalgia: an observational cross-sectional study. Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine. 2016; 2016:6059719. [DOI:10.1155/2016/6059719] [PMID]
34.Sanz DR, Lobo CC, López DL, Morales CR, Marín CS, Corbalán IS. Interrater reliability in the clinical evaluation of myofascial trigger points in three ankle muscles. Journal of Manipulative and Physiological Therapeutics. 2016; 39(9):623-34. [DOI:10.1016/j.jmpt.2016.09.002] [PMID]
35.Nascimento JDSD, Alburquerque-Sendín F, Vigolvino LP, Oliveira WF, Sousa CO. Inter-and intraexaminer reliability in identifying and classifying myofascial trigger points in shoulder muscles. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2018; 99(1):49-56. [DOI:10.1016/j.apmr.2017.06.020] [PMID]
36.Rozenfeld E, Finestone A, Moran U, Damri E, Kalichman L. Test-retest reliability of myofascial trigger point detection in hip and thigh areas. Journal of Bodywork and Movement Therapies. 2017; 21(4):914-9. [DOI:10.1016/j.jbmt.2017.03.023]
37.Licht G, Müller-Ehrenberg H, Mathis J, Berg G, Greitemann G. Untersuchung myofaszialer Triggerpunkte ist zuverlässig. Manuelle Medizin. 2007; 45(6):402-8. [DOI:10.1007/s00337-007-0559-0]
38.Heitkamp H, Gärtner-Tschacher N, Schöttker-Königer T. Intertester reliability of myofacial trigger point palpation in the vastus medialis obliquus muscle. manuelletherapie. 2014; 18(05):227-35. [DOI:10.1055/s-0034-1396918]
39.Mayoral Del Moral O, Torres Lacomba M, Russell IJ, Sánchez Méndez Ó, Sánchez Sánchez B. Validity and reliability of clinical examination in the diagnosis of myofascial pain syndrome and myofascial trigger points in upper quarter muscles. Pain Medicine. 2018; 19(10):2039-50. [DOI:10.1093/pm/pnx315] [PMID]
40.De Groef A, Van Kampen M, Dieltjens E, De Geyter S, Vos L, De Vrieze T, et al. Identification of myofascial trigger points in breast cancer survivors with upper limb pain: Interrater reliability. Pain Medicine. 2018; 19(8):1650-6. [DOI:10.1093/pm/pnx299] [PMID]
41.Dunning J, Butts R, Mourad F, Young I, Flannagan S, Perreault T. Dry needling: A literature review with implications for clinical practice guidelines. Physical Therapy Reviews. 2014; 19(4):252-65. [DOI:10.1179/108331913X13844245102034] [PMID]
42.Kumbhare DA, Elzibak AH, Noseworthy MD. Assessment of myofascial trigger points using ultrasound. American Journal of Physical Medicine & Rehabilitation. 2016; 95(1):72-80. [DOI:10.1097/PHM.0000000000000376] [PMID]
43.Adigozali H, Shadmehr A, Ebrahimi E, Rezasoltani A, Naderi F. Reliability of assessment of upper trapezius morphology, its mechanical properties and blood flow in female patients with myofascial pain syndrome using ultrasonography. Journal of Bodywork and Movement Therapies. 2017; 21(1):35-40. [DOI:10.1016/j.jbmt.2016.04.010] [PMID]
44.Fernández-de-Las-Peñas C, Dommerholt J. International consensus on diagnostic criteria and clinical considerations of myofascial trigger points: A Delphi study. Pain Medicine. 2018; 19(1):142-50. [DOI:10.1093/pm/pnx207] [PMID]
45.Sikdar S, Shah JP, Gebreab T, Yen RH, Gilliams E, Danoff J, et al. Novel applications of ultrasound technology to visualize and characterize myofascial trigger points and surrounding soft tissue. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2009; 90(11):1829-38. [DOI:10.1016/j.apmr.2009.04.015] [PMID]
46.Collins SL, Moore RA, McQuay HJ. The visual analogue pain intensity scale: What is moderate pain in millimetres? Pain. 1997; 72(1-2):95-7. [DOI:10.1016/S0304-3959(97)00005-5] [PMID]
47.Unverzagt C, Berglund K, Thomas J. Dry needling for myofascial trigger point pain: a clinical commentary. International Journal of Sports Physical Therapy. 2015; 10(3):402-18. [PMID]
48.Dommerholt J, de las Penas CF. Trigger point dry needling E-book. Amsterdam: Elsevier Health Sciences; 2018. [Link]
49.Faghri PD, Van Meerdervort HP, Glaser RM, Figoni SF. Electrical stimulation-induced contraction to reduce blood stasis during arthroplasty. IEEE Transactions on Rehabilitation Engineering. 1997; 5(1):62-9. [DOI:10.1109/86.559350] [PMID]
50.Carlsson AM. Assessment of chronic pain. I. Aspects of the reliability and validity of the visual analogue scale. Pain. 1983; 16(1):87-101. [DOI:10.1016/0304-3959(83)90088-X] [PMID]
51.Bijur PE, Silver W, Gallagher EJ. Reliability of the visual analog scale for measurement of acute pain. Academic Emergency Medicine. 2001; 8(12):1153-7. [DOI:10.1111/j.1553-2712.2001.tb01132.x] [PMID]
52.Joyce CR, Zutshi DW, Hrubes V, Mason RM. Comparison of fixed interval and visual analogue scales for rating chronic pain. European Journal of Clinical Pharmacology. 1975; 8(6):415-20. [DOI:10.1007/BF00562315] [PMID]
53.Reese NB, Bandy WD. Joint range of motion and muscle length testing-E-book. Amsterdam: Elsevier Health Sciences; 2016. [Link]
54.Farooq MN, Mohseni Bandpei MA, Ali M, Khan GA. Reliability of the universal goniometer for assessing active cervical range of motion in asymptomatic healthy persons. Pakistan Journal of Medical Sciences. 2016; 32(2):457-61. [DOI:10.12669/pjms.322.8747] [PMID]
55.Yamabata S, Shiraishi H, Munechika M, Fukushima H, Fukuoka Y, Hojo T, et al. Effects of electrical stimulation therapy on the blood flow in chronic critical limb ischemia patients following regenerative therapy. SAGE Open Medicine. 2016; 4:2050312116660723. [DOI:10.1177/2050312116660723] [PMID]
56.Broderick BJ, O’Briain DE, Breen PP, Kearns SR, ÓLaighin G. A pilot evaluation of a neuromuscular electrical stimulation (NMES) based methodology for the prevention of venous stasis during bed rest. Medical Engineering & Physics. 2010; 32(4):349-55. [DOI:10.1016/j.medengphy.2010.01.006] [PMID]
57.Griffin M, Nicolaides AN, Bond D, Geroulakos G, Kalodiki E. The efficacy of a new stimulation technology to increase venous flow and prevent venous stasis. European Journal of Vascular and Endovascular Surgery. 2010; 40(6):766-71. [DOI:10.1016/j.ejvs.2010.06.019] [PMID]
58.DeSantana JM, Walsh DM, Vance C, Rakel BA, Sluka KA. Effectiveness of transcutaneous electrical nerve stimulation for treatment of hyperalgesia and pain. Current Rheumatology Reports. 2008; 10(6):492-9. [DOI:10.1007/s11926-008-0080-z] [PMID]
59.Ballyns JJ, Shah JP, Hammond J, Gebreab T, Gerber LH, Sikdar S. Objective sonographic measures for characterizing myofascial trigger points associated with cervical pain. Journal of Ultrasound in Medicine. 2011; 30(10):1331-40. [DOI:10.7863/jum.2011.30.10.1331] [PMID]
60.Maher RM, Hayes DM, Shinohara M. Quantification of dry needling and posture effects on myofascial trigger points using ultrasound shear-wave elastography. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2013; 94(11):2146-50. [DOI:10.1016/j.apmr.2013.04.021] [PMID]

 
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: فیزیوتراپی
دریافت: 1401/7/20 | پذیرش: 1401/11/25 | انتشار: 1402/7/9
* نشانی نویسنده مسئول: a_rahimi@sbmu.ac.ir

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb