دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1403 )                   دوره، شماره، فصل و سال، شماره مسلسل | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Rahmani N, Kajbafvala M, Takian A, Shirazikhah M, Hamidi H, Ehsanzadeh S J. A Comparative Study of Rehabilitation Policies in Selected Countries: A Narrative Review. jrehab 2024; 25 (1) :2-25
URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-3160-fa.html
رحمانی ناهید، کجباف والا مهرناز، تکیان امیرحسین، شیرازی خواه مرضیه، حمیدی هادی، احسان زاده سید جعفر. مطالعه تطبیقی سیاست‌گذاری توانبخشی: یک مرور روایتی. مجله توانبخشی. 1403; 25 (1) :2-25

URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-3160-fa.html


1- گروه فیزیوتراپی، مرکز تحقیقات توانبخشی اعصاب اطفال، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
2- گروه فیزیوتراپی، مرکز تحقیقات توانبخشی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم‌پزشکی ایران، تهران، ایران. ، mehrnaz.kajbafvala@gmail.com
3- گروه سلامت جهانی و سیاست‌گذاری عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم‌پزشکی تهران، تهران، ایران.
4- مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
5- گروه زبان انگلیسی، دانشکده مدیریت بهداشت و علوم اطلاعات، دانشگاه علوم‌پزشکی ایران، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 3163 kb]   (513 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1819 مشاهده)
متن کامل:   (692 مشاهده)
مقدمه
براساس برآوردهای سازمان بهداشت جهانی، بیش از هزار میلیون نفر (تقریباً 15 درصد) از جمعیت جهان با ناتوانی زندگی می‌‌کنند. در کشور ایران طبق برآورد مذکور پیش‌بینی می‌شود بیش از 11 میلیون فرد دارای ناتوانی وجود داشته باشد [1-5]. آمار ناتوانی به آمارهای فوق محدود نمی‌شود، بلکه بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، ناتوانی شامل مجموعه‌ای از نقایص، محدودیت‌های حرکتی و ایجاد موانع در مشارکت فرد است که باعث می‌شود به‌واسطه بیماری یا مشکل به‌وجودآمده، شخص نتواند تعامل لازم را با محیط اطراف خود برقرار کند [2، 3، 5].
براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، اغلب نظام‌های بهداشتی و درمانی در پاسخ به مراقبت‌های بهداشتی و درمانی عمومی و تخصصی به افراد دارای ناتوانی شکست می‌خورند و عموماً افراد دارای ناتوانی ازجمله کودکان با طیف وسیعی از موانع نگرشی، فیزیکی و سیستماتیک هنگام تلاش برای دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی درمانی روبه‌رو می‌شوند. تحلیل‌ها نشان می‌دهند افراد دارای ناتوانی در مقایسه با افراد سالم، در نظام بهداشت و درمان دو برابر برای پیدا کردن امکانات بهداشتی درمانی و ارائه‌کنندگان مراقبت‌های بهداشتی درمانی تخصصی با مشکل مواجه هستند، سه برابر بیشتر احتمال دارد نادیده گرفته شوند و چهار برابر بیشتر احتمال دارد که بد درمان شوند و نیمی از افراد دارای ناتوانی نمی‌توانند از عهده تأمین نیاز به مراقبت‌های بهداشتی درمانی برآیند و آن‌ها 50 درصد بیشتر از افراد سالم از مخارج بهداشتی درمانی فاجعه‌بار رنج می‌برند [6, 7, 8, 9]. نتایج مطالعه‌ای که در ایران انجام شد نشان داد بیش از 35 درصد از افراد دارای ناتوانی به خدمات توانبخشی جسمی قابلیت دسترسی پیدا نکرده‌اند [1-3، 7]. حال آنکه مطالعات انجام‌شده در زمینه اثربخشی خدمات به‌هنگام توانبخشی در پیامد‌های مختلف مؤید آن است که این خدمات می‌تواند هزینه‌های نظام سلامت را به‌شکل چشم‌گیری کاهش دهد [10-14]. 
در ایران خدمات توانبخشی در سطوح مختلف ارائه می‌شود. این سرویس‌ها در بخش بستری در قالب بیمارستان‌های توانبخشی به‌صورت محدود ارائه می‌شود. در بخش سرپایی، خدمات توانبخشی در قالب مراکز جامع توانبخشی، مطب متخصصین طب فیزیکی و توانبخشی، فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتاردرمانی، شنوایی‌شناسی، ارتوپدی فنی و مراکز روزانه توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان بهزیستی و در سطح جامعه‌محور شامل مراکز مراقبت در منزل، حرفه‌آموزی و نیز در سطح مراقبت طولانی‌مدت در قالب مراکز شبانه‌روزی توسط سازمان بهزیستی ارائه می‌شود [15-18]. نکته حائز اهمیت این است که این خدمات هم‌اکنون در سطوح مختلف توسط نهادها و ارگان‌های متفاوت ارائه می‌شود که هیچ‌گونه ارتباط سیستماتیکی با یکدیگر ندارند و همین امر باعث شده از سطوح سیاست‌گذاری تا پایین‌ترین سطح اجرا خدمات به‌صورت غیرمنسجم و ناهماهنگ ارائه شود [18-20].
نظام سلامت نیازمند یک ساختار یکپارچه جهت ایجاد یک مکانیزم تأمین مالی قوی، تأمین نیروهای آموزش‌دیده و اطلاعات قابل‌اعتماد است که بر پایه آن‌ها تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های سلامت انجام شود [21-25]. از مهم‌ترین شاخص‌های کارآمدی نظام سلامت، سن، جنس، ناتوانی (معلولیت) و محل سکونت است [14]. در سال 2003، سازمان بهداشت جهانی، خدمات یکپارچه را به‌عنوان یک راه حل کلیدی که قادر است نظام سلامت را اصلاح کند معرفی کرد که می‌تواند ارتباط منطقی را بین درمان و مراقبت برقرار نماید [26-30]. عدم یکپارچه‌سازی خدمات، موانع مهمی را پیش روی نظام سلامت قرار می‌دهد؛ ازجمله: 1) عدم وجود متولی مشخص، 2) فقدان مدیریت و داشتن استراتژی و برنامه‌ریزی درمانی، 3) ارتباط ضعیف بین بیماران، سیستم درمانی و امکانات توانبخشی و مراقبتی، 4) نداشتن دید جامع نسبت به مسائل بیمار و توجه تنها به یک نیاز بیمار [31-34]. در مطالعه‌ای که در ایران انجام شد میانگین وضعیت ضعیف پاسخگویی نظام سلامت به برآورده شدن نیازهای توانبخشی جسمی 35/5 درصد بود و برخورداری از بیمه پایه سلامت، شدت ناتوانی، وضعیت اقتصادی افراد و بعد خانوار از عوامل تعیین‌کننده مؤثر و معنی‌دار در ارزیابی ضعیف پاسخگویی نظام سلامت بودند [5-39]. 
هم‌اکنون با توجه به سیاست‌های سازمان بهداشت جهانی، طراحی دقیق و واضح برنامه‌های توانبخشی با رویکرد یکپارچه‌سازی و ادغام مؤثر آن با سیستم‌های بهداشتی ضروری است. خدمات توانبخشی بهتر است که در هر سه سطح اول، دوم و سوم سیستم‌های سلامت جهت شناسایی نیازها و فراهم کردن یک طیف مؤثر از درمان در طول بهبودی شخص ارائه شوند و به ایفای نقش بپردازند. نیروی توانبخشی چندرشته‌ای در سیستم سلامت، طیف وسیعی از نیازهای توانبخشی را برای افراد مختلف فراهم می‌کند که در مدیریت بسیاری از شرایط نظیر شرایط مزمن، پیچیده یا سخت می‌تواند مؤثر باشد و کیفیت زندگی را بهبود بخشد [40-42].
سیاست‌های تأمین مالی و تدارکات باید اطمینان حاصل کنند که محصولات کمکی در دسترس تمام کسانی که به آن‌ها نیازمند هستند قرار می‌گیرند. محصولات کمکی نقش مهمی در بهبود عملکرد و افزایش استقلال و مشارکت فرد دارند، اما دسترسی به این محصولات به‌ویژه در کشورهایی با سطح درآمد کم تا متوسط مشکل است. چگونگی آموزش افراد استفاده‌کننده از این محصولات، استفاده ایمن و نگهداری محصولات با گذشت زمان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. متخصصان توانبخشی می‌توانند اطمینان حاصل کنند که محصولات کمکی که افراد دریافت می‌کنند برای آن‌ها مناسب است و محیط آن‌ها متناسب با نیاز کاربران تطبیق می‌یابد [43-48]. در سطح جهان، به‌ویژه در کشورهای کم‌درآمد و با درآمد متوسط، توانبخشی در سیستم‌های بهداشتی نیاز به تقویت دارد، به‌گونه‌ای که خدمات با کیفیت بالا و مقرون‌به‌صرفه برای همه افراد نیازمند در دسترس باشد [10-14، 5]. علاوه بر این، از آنجایی که پوشش جهانی سلامت کاملاً به‌عنوان هدف سوم توسعه پایدار سلامت شناخته می‌شود، کشورها تشویق می‌شوند تا از دسترسی عادلانه به خدمات بهداشتی با کیفیت بالا و مقرون‌به‌صرفه، ازجمله توانبخشی، اطمینان حاصل کنند [47، 49-54].
هم‌اکنون در ایران خدمات توانبخشی در سطوح مختلف و توسط دستگاه‌های اجرایی متفاوت بدون وجود سیاست واحد و نظام ارجاع مشخص ارائه می‌شود. با توجه به عدم ارائه خدمات یکپارچه و همچنین آمار بالای نیازمندان به خدمات توانبخشی از یک ‌سو و تأکید اسناد بالادستی و اجرای طرح تحول در نظام سلامت از سوی دیگر، به نظر می‌رسد ارائه خدمات جامع و یکپارچه با پوشش همگانی ضروری است. بنابراین مطالعه حاضر بر آن شد تا مروری بر اسناد ملی کشورهای با درآمد متوسط و بالا در زمینه اهداف و سیاست‌های حوزه توانبخشی انجام دهد و درنهایت سیاست‌های آن کشورها با سیاست‌های موجود در کشور ایران از نظر دسترسی افراد دارای ناتوانی به خدمات توانبخشی مقایسه شود و توصیه‌هایی به سیاست‌گذاران حوزه سلامت و توانبخشی و همچنین دستگاه‌های اجرایی ارائه خدمات توانبخشی در جهت بهبود کیفیت و دسترسی بالا به این خدمات ارائه شود.

روش‌ها
نوع مطالعه 

مطالعه حاضر یک مرور روایتی با جست‌وجوی سیستماتیک است که 5 مرحله برای آن بیان ‌شده است: 1) مشخص کردن سؤال پژوهش، 2) مشخص کردن همه مطالعات مرتبط، 3) انتخاب مطالعات برای تحلیل جزئی‌تر، 4) ترسیم داده‌ها براساس مفاهیم اصلی، 5) جمع‌آوری و خلاصه‌سازی یافته‌ها از مطالعات منتخب.

جامعه پژوهش
جامعه آماری، مقالات و اسناد موجود در پایگاه‌های اسکوپوس، پاب‌مد، گوگل‌اسکالر، گوگل، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران (ایرانداک)، کتب، سایت‌های مرتبط با وزارت بهداشت و سازمان بهداشت جهانی هر کشور، همچنین منابع و مراجع ارائه‌شده در کنفرانس‌ها بود. در بخش بحث گروهی متمرکز، افراد صاحب‌نظر و پیشکسوتان سیاست‌گذاری توانبخشی به‌همراه تیم تحقیق به بحث گروهی راجع به نتایج جست‌وجوها در این زمینه پرداختند.

استراتژی جست‌وجو
مطالعه حاضر براساس اهداف زیر انجام‌ شد:
1) شناسایی و تطبیق نظام ارائه خدمات توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا و همچنین کشور ایران، 2) مروری بر مطالعات مربوط به سیاست‌های ملی توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا و همچنین کشور ایران، 3)مروری بر فرایند و نحوه سیاست‌گذاری در زمینه توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا و همچنین کشور ایران.
جهت بررسی همه داده‌های موجود، بازه ‌زمانی برای جست‌وجوی اسناد در نظر گرفته نشد. همچنین معیار ورود مطالعات به مطالعه حاضر شامل مطالعات و اسنادی بود که به‌طور مستقیم به نظام ارائه خدمات توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا اشاره داشتند و معیار خروج عبارت بود از مطالعاتی که در کشورهای با درآمد پایین و به زبان غیرانگلیسی منتشر شده بودند. استراتژی جست‌وجو منطبق با هدف اول مطالعه در جدول شماره 1 آورده شده است.


با استفاده از کلیدواژه‌های:
"Rehabilitation", "Disability", "Policy", "National policy", "High income countries", "Middle income countries", "Strategy", "Program"
در پایگاه‌های اطلاعاتی موجود و در دسترس، کلیه اسناد، کتب و مقالات مرتبط با هدف مطالعه جست‌وجو شدند. کلیه مطالعات مرتبط با هدف فوق‌الذکر توسط 2 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه و کاملاً آشنا و باتجربه در زمینه سرچ کردن و اسکرین کردن مقالات، یافت شد. مقالات به‌دست‌آمده ابتدا براساس عنوان آن‌ها چک شدند و مقالات مرتبط با هدف این مطالعه اسکرین شدند و به مطالعه وارد شدند. درنهایت، متن کامل مقالات و اسناد به‌طور دقیق موردمطالعه قرار گرفتند و نظام ارائه خدمات/ برنامه‌ها و سیاست‌های توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا شناسایی شدند. کلیه این موارد استخراج‌شده در جلسه بحث گروهی موردبررسی قرار گرفتند. 

یافته‌ها 
پس از مرور تجارب سایر کشورها در بحث گروهی موارد زیر به‌صورت نهایی پیشنهاد شدند و براساس نتایج مطالعات، بهترین سیاست‌ها و برنامه‌های پیشنهادی برای کشور ایران در قالب سه هدف ذیل ارائه شدند:
- رفع موانع و توسعه دست‌یابی به خدمات توانبخشی مشابه با سیاست‌های دیگر جوامع (جدول شماره 2). 


- بالا بردن کیفیت و توسعه خدمات توانبخشی، تکنولوژی موردنیاز، خدمات حمایتی و توانبخشی مبتنی ‌بر جامعه (جدول شماره 3). 


- تقویت جمع‌آوری داده‌های بین‌المللی قابل‌مقایسه در ناتوانی و حمایت از تحقیقات در زمینه ناتوانی و خدمات مرتبط (جدول شماره 4). 



بحث
شناسایی نظام ارائه خدمات توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا و کشور ایران

ازجمله حوزه‌هایی که دولت‌ها طی دهه‌های اخیر، تغییرات ساختاری در آن‌ها به وجود آورده‌اند دو حوزه سلامت و رفاه اجتماعی هستند که لازم و ملزوم یکدیگرند. سازمان بهداشت جهانی نیز برای ایجاد همسویی و هماهنگی بین آن‌ها راهبردهای «هماهنگی بین‌بخشی و درون‌بخشی» را در نظام بهداشتی کشورها برای رفع این مشکلات توصیه کرده است [1-3، 6-7، 9].  
نتایج حاصل از مطالعه تطبیقی و یافته‌های پژوهش در خصوص ساختار سلامت، رفاه و تأمین اجتماعی در ایران حاکی از واقعیت‌های زیر است:
- متمرکز بودن برنامه‌ریزی؛ 
- توجه دولت به مدیریت و برنامه‌ریزی استراتژیک و کنترل کلان سیستم جامع سلامت، رفاه و تأمین اجتماعی؛ 
- محدود بودن فعالیت اصلی دولت در بخش رفاه اجتماعی و سلامت، به برنامه‌ریزی و مدیریت کلان سیستم و ایجاد زمینه جهت تعیین استانداردهای نظارت بر نحوه اجرای مقررات رفاهی و تأمین اجتماعی مطابق اسناد و قوانین ملی؛
 - در تقسیم‌بندی وظایف دولت، مسئولیت تدوین سیاست‌ها، خط‌مشی‌ها، برنامه‌ریزی و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و ایجاد نظام هماهنگ بهداشت و درمان به عهده وزارت بهداشت و درمان است؛ 
- در تقسیم‌بندی وظایف دولت در حوزه تأمین اجتماعی، مسئولیت تدوین سیاست‌ها، تعیین خط‌مشی‌ها و برنامه‌ریزی برای ارائه خدمات بهزیستی و تأمین اجتماعی به عهده وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و دستگاه‌های وابسته به آن نظیر تأمین اجتماعی، سازمان بازنشستگی کشوری، سازمان بهزیستی کشور و غیره است؛ 6) موضوعات بهزیستی و تأمین اجتماعی دربرگیرنده خدماتی نظیر بازنشستگی، بیمه درمان، ارائه خدمات درمانی، توانبخشی معلولین و آسیب‌دیدگان، حمایت از نیازمندان، سالمندان،کودکان و زنان بی‌سرپرست و پرداخت مستمری به آن‌هاست [1-5، 7].
به‌طورکلی، اهم مشکلات و نارسایی‌های ساختار موجود این بخش به شرح زیر است:
- جدا بودن مدیریت نظام بهداشت و درمان و مدیریت نظام بیمه درمان و خدمات توانبخشی و حمایتی در دو وزارتخانه موجب عدم انسجام و ناهماهنگی در مدیریت نظام رفاه و تأمین اجتماعی می‌شود؛ 
- عدم تجانس وظایف محوله به دستگاه‌های متولی امر سلامت، رفاه و تأمین اجتماعی؛ 
- عدم وجود اطلاعات و آمار لازم در حوزه سلامت، رفاه و تأمین اجتماعی؛ 
- عدم وجود نظام بیمه‌ای جامع. 
واقعیت‌ها و یافته‌های علمی حاصل از این پژوهش نشان دادند برای وزارت رفاه و تأمین اجتماعی که براساس قانون ساختار نظام رفاه و تأمین اجتماعی تشکیل شده و دربردارنده سازمان‌های حمایتی، بیمه‌ای و امدادی است، وظایف و مأموریت‌هایی در نظر گرفته شده که بسیار متنوع و متعدد هستند. تنوع، تعدد، حجم وسیع عملیات و حیطه‌های فعالیتی نظام رفاه و تأمین اجتماعی از یک سو و ویژگی‌های این خدمات و تخصص‌ها و مهارت‌های موردنیاز آن خدمات از سوی دیگر نشانگر آن است کـه چنین ساختار سازمانی نیاز به مهندسی مجدد دارد. بنابراین طراحی و تدوین الگوی نوین برای بخش سلامت و رفاه و تأمین اجتماعی ایران اجتناب‌ناپذیر است [1-5، 7، 8، 10، 14]. 
از این‌رو، با استناد به نتایج این مطالعه در خصوص نظام سلامت و رفاه اجتماعی کشورهای منتخب و اصول یادشـده پیشنهاد می‌شود:
- به‌منظور ارتقا و تمرکز در سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی، هدایت، نظارت، ارزیابی و افزایش هماهنگی در زمینه امور مرتبط با سلامت و رفاه ا جتماعی، از نظر وابستگی مسئولیت‌ها و وظایف، وزارت رفاه و تأمین اجتماعی در ایران با وزارت بهداشت ادغام شود و به‌صورت وزارت سلامت و رفاه اجتماعی در چارچوب قانونی خود و در ارتباط با این وزارت جدید فعالیت کند؛ 
- سازمان‌های بیمه‌گر که هم‌اکنون زیرمجموعه وزارت رفاه و تأمین اجتماعی هستند و با تشکیل وزارت سلامت و رفاه زیرمجموعه وزارت جدید قرار خواهند گرفت از آن منتزع و با حفظ استقلال و ماهیت حقوقی بر مبنای اصول بیمه‌گری اداره شوند؛ 
- مدیریت بخش سلامت از انحصار رشته پزشکی خارج شود و متناسب با تنوع و گستردگی وظایف وزارتخانه جدید، از مدیران باتجربه و متخصص در رشته‌های مختلف به تناسب استفاده شود؛
- برای پوشش جمعیتی، فقط ملیت ملاک و مبنای پوشش جمعیت قرار گیرد و سایر فروع و طبقه‌بندی‌ها حذف شوند.
لازم به ذکر است که با ادغام وزارت رفاه اجتماعی و وزارت بهداشت و درمان و ایجاد وزارت سلامت و رفاه اجتماعی، هماهنگی و انسجام در سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و تخصیص صحیح منابع حوزه سلامت، سطح رفاه و تأمین اجتماعی افزایش می‌یابد. اصولاً بدون توجه به نظام تأمین اجتماعی به‌عنوان یک اولویت، نظام بهداشت و درمان فاقد کارایی خواهد بود. جدا ماندن سلامت، رفاه و تأمین اجتماعی حداقل زیانی که برای جامعه و کشور دارد، دوباره‌کاری، روی هم افتادن مسئولیت‌ها، نادیده گرفتن بعضی از مسئولیت‌ها و به دوش یکدیگر انداختن وظایف و مسئولیت‌هایی است که پیوند تنگاتنگ با یکدیگر دارند. حاصل ادامه یافتن چنین وضعیتی قطعاً بروز نارضایتی‌ها، سردرگمی‌ها و ضرر و زیان مالی و اقتصادی قابل‌ملاحظه‌ای خواهد بود که بالاخره دیر یا زود باید برای آن چاره‌اندیشی کرد.

مروری بر مطالعات مربوط به سیاست‌های ملی توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا و همچنین کشور ایران
همان‌گونه که یافته‌ها نشان می‌دهند بیشتر استراتژی‌های کشورها در راستای هدف شماره 2 سازمان بهداشت جهانی (تقویت و توسعه توانبخشی و بازتوانی، تکنولوژی موردنیاز، خدمات حمایتی و توانبخشی جامعه‌محور) است و توجه به اهداف شماره 1 و 3 سازمان بهداشت جهانی در سیاست‌گذاری‌های توانبخشی کمتر بوده است. سنتز یافته‌های به‌دست‌آمده از تجارب کشورهای مختلف در حیطه توانبخشی، در قالب یک چارچوب مفهومی‌‌ برای سیاست‌گذاری ملی ارائه ‌شده است [8-12، 14]. همان‌گونه که پیش‌تر بیان شد، این چارچوب در قالب اهداف برنامه عملیاتی سازمان بهداشت جهانی است. در قسمت رفع موانع، برای اجرایی شدن این هدف مواردی مانند حمایت قانونی برای اسناد سیاست‌گذاری، دست‌یابی به رسانه عمومی و ایجاد فرصت برای ابراز خود در یک جامعه توانمندشده، مناسب‌سازی محیط فیزیکی و حمل‌ و نقل عمومی، حمایت دولتی از مشاغل دارای افراد ناتوان و کم‌توان و تشویق به استخدام آنان با کمک کارآفرینان و همچنین قوانین اجباری برای استخدام افراد ناتوان در بخش خصوصی یا اختصاص درآمد برای افراد ناتوان، اختصاص منابع بودجه‌ای کافی در این زمینه و همچنین انتقال دانش توانبخشی در جامعه برای کاهش دید منفی در این زمینه همراه با آشنایی با ارائه‌دهندگان و انواع خدمات توانبخشی ارائه شده است [5، 18-20، 24، 25].
به‌منظور تقویت و توسعه خدمات توانبخشی، توجه گسترده به مواردی مانند گسترش تکنولوژی توانبخشی، توسعه آموزش و مدیریت سیستم توانبخشی، گسترش انواع خدمات توانبخشی و توسعه سطوح توانبخشی ضروری شناخته شده است. یکی از مهم‏ترین قسمت‏ها توسعه سطوح خدمات است. خدمات توانبخشی در چهار سطح خدمات بیماران بستری در بیمارستان، بیماران سرپایی، خدمات اجتماع‌محور و ارائه خدمات توانبخشی در مراقبت‌های طولانی و تسکینی در کشورهای مختلف ارائه می‌شود [21-25].
در کشورهای مختلف در کنار توانبخشی پزشکی، سایر انواع خدمات توانبخشی نیز گسترش یافته است. خدمات پزشکی موجود در کشورهای مختلف در دامنه‏ای از خدمات رایج توانبخشی مانند فیزیوتراپی و کاردرمانی تا خدمات جدیدی مانند توانبخشی باروری و توانبخشی قلبی دیده می‌‌‏شود. این خدمات در دو نوع خدمات مبتنی ‌بر اختلال و خدمات مبتنی ‌بر گروه‌های هدف ارائه می‌شوند [5، 15]. خدمات مبتنی‌ بر اختلال می‌توانند در زمینه اختلال‌های جسمانی مانند کاردرمانی، فیزیوتراپی/ فیزیوتراپی در آب، گفتاردرمانی، توانبخشی تنفسی، توانبخشی اسکلتی و عضلانی، توانبخشی بعد از سکته، توانبخشی آسیب نخاعی، درمان ارتوپدی ورزشی، جلوگیری از افتادن، توانبخشی دهلیزی (تعادل گوش میانی)، توانبخشی در اختلال بینایی، آموزش‌های خاص جدید برای ناشنوایان، یا خدمات نورولوژیک و شناختی/ سلامت روان مانند توانبخشی نورولوژیکی برای پارکینسون، آلزایمر، دمانس، تومور مغزی، سکته و سندرم گیلن باره، مهارت اجتماعی، توجه به روانشناسی بالینی و اختلالات یادگیری، برنامه‌های کاهش استرس، ارزیابی ظرفیت یادگیری برای افراد دارای اختلال ذهنی یا خدمات بین‌رشته‌ای مانند توانبخشی قلبی (مانیتور افراد براساس الکتروکاردیوگرافی با تیم فیزیوتراپیست، پرستار و متخصص تغذیه، مداخلات مدیریت استرس، فعالیت فیزیکی، ترک سیگار و رژیم درمانی) باشند.
ارائه خدمات در سطوح مختلف نیاز به آموزش و مدیریت سازمانی دقیق، منسجم و ثمربخش دارد. برای ارائه جامع ‌برنامه‌های توانبخشی، در بعضی کشورها مانند ژاپن، خدمات توانبخشی در کل سیستم سلامت ادغام شده است [18]، یا دفتر هماهنگی بین‌سازمانی برای ارائه منسجم خدمات وجود دارد. در بعضی کشورهای آفریقایی، با توجه به اهمیت گستره خدمات، سازمان ملی توانبخشی اجتماع‌محور تأسیس شده است [19].
سیستم ارجاع مناسب از محلات یا روستاهای دورافتاده و ایجاد مرکز منطقه‏ای برای توانبخشی نیز یکی از مهم‌ترین موضوعات است. همچنین در برنامه‌های اقدامی تأکید می‌شود که مراکز توانبخشی نزدیک به بیمارستان‌های مناطق موجود باشد. ارائه خدمات در منزل در کشورهایی مانند انگلستان تمرکز بیشتری دارد. گسترش بیمارستان‌های توانبخشی نیز یکی از زیربناهای مدیریت سیستم توانبخشی است؛ تا جایی که در راستای درآمدزایی، کشورهایی مانند هند با تأسیس بیمارستان‌های خاص توانبخشی با ارائه خدمات مختلف جامع، بر روی «توریسم سلامت» سرمایه‌گذاری کرده‌اند یا دهکده‌های سلامت مخصوص سالمندان یا کودکان با امکانات توانبخشی پزشکی تأسیس شده است [20].
علاوه بر موارد مذکور، توجه به تکنولوژی به‌عنوان بستری مناسب برای افزایش کارایی سیستم توانبخشی در کشورها نکته مهمی است. کشورهای توسعه‌یافته مانند آلمان، سوئد و انگلستان در راستای تکنولوژی توانبخشی، در ارائه گجت‌ها و وسایلی که استقلال افراد ناتوان را در زندگی روزمره بالا می‌برند، تلاش‌های بسیاری داشته‌اند. در بعضی از کشورها نیز از وسایل رایج مانند تکنولوژی موبایل برای پیگیری تبعیت از درمان استفاده می‌کنند [25]. همچنین از تکنولوژی می‌توان برای بازدهی بهتر سیستم توانبخشی استفاده کرد و با شبکه آنلاین، اتصال بین برنامه‌های موجود توانبخشی در سطح جامعه را با یکدیگر فراهم نمود. همچنین در بعضی از کشورها، ایجاد شبکه ارتباطی و تبادل اطلاعات بین افراد دارای ناتوانی و کم‌توانی و خانواده‌های آنان با مراکز توانبخشی (ارائه بروشورهای چگونه با ناتوانی و کم‌توانی زندگی کنیم و شبکه‌های اجتماعی مجازی) نیز مدنظر قرار گرفته است [24]. 
نکته آخر و مهم این است که کل سیستم توانبخشی در کشور ایران نیاز به رصد مستمر دارد تا بتوان رعایت حق سلامت مانند فراهم بودن، دسترسی و اثربخشی را در آن بررسی کرد و کارکردهای نامناسب، جست‌وجو و اصلاح شوند. همچنین نیاز است تقویت سیستم اطلاعات آماری در بین بخش‌های مختلف و بررسی نیازهای توانبخشی یک سال آینده برای همکاری بین‌بخشی انجام شود. درنهایت نیاز است در چارچوب سیاست‌گذاری ملی توانبخشی، به توصیه‌های سازمان بهداشت جهانی توجه جدی شود و آگاهی و دانش نسبت به مفاهیم ناتوانی و معلولیت در میان سیاست‌گذاران رشد و توسعه یابد تا متولیان مختلف مانند وزارت بهداشت نسبت به مسائل سلامت این افراد غفلت و بی‌توجهی نشان ندهند. در مقایسه با سایر کشورهای با درآمد متوسط و بالا، کشور ایران با معضلات جدی زیر مواجه است: 
نبود پوشش‌های بیمه‌ای برای نیازهای ویژه درمانی و توانبخشی، دسترسی فیزیکی نامناسب به مراکز درمانی و بهداشتی، زیاد بودن هزینه‌های مستقیم خدمات درمانی و توانبخشی، ارائه نشدن خدمات توانبخشی و درمانی ویژه در بسیاری از مراکز درمانی، برخوردهای نامناسب ارائه‌کنندگان خدمات سلامت، زیاد بودن هزینه تجهیزات توانبخشی و دسترسی نامناسب به سیستم حمل و نقل عمومی در بسیاری از استان‌های کشور. 

مروری بر فرایند و نحوه سیاست‌گذاری در زمینه توانبخشی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا و همچنین کشور ایران
در بسیاری از کشورهای موردمطالعه، فرایند سیاست‌گذاری سلامت و توانبخشی به‌صورت غیرمتمرکز در یک نهاد خاص صورت می‌گیرد، به‌گونه‌ای که در اکثر این کشورها دولت مرکزی سیاست‌های کلی را تدوین کرده و سپس اجرا و نحوه اجرای آن سیاست‌ها را به دولت‌های منطقه‌ای و ناحیه‌ای واگذار نموده‌اند. با توجه به مرور انجام‌شده در کشورهای با درآمد متوسط و بالا، کشورها سعی کرده‌اند تا از تمرکزگرایی بپرهیزند و از طرفی بیشتر بر بخش پیشگیری و مراقبت در برنامه‌های سلامت وتوانبخشی آینده کشور تأکید کرده‌اند. درحالی‌که در کشور ایران به‌شدت تمرکزگرایی در سیستم سیاست‌گذاری و اجرای سیاست‌های نظام سلامت و توانبخشی (که بخش بسیار کوچکی از سیاست‌های سیستم سلامت را به خود اختصاص داده است)، دیده می‌شود و سیاست‌ها صرفاً در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین وزارت رفاه و بدون هماهنگی با سایر سازمان‌ها و ارگان‌ها اتخاذ می‌شود و تمامی بخش‌های کشور ملزم به اجرای آن سیاست‌ها بدون کوچک‌ترین تغییر هستند. یکی از سیاست‌های مهم کشورهای موردبررسی، جهت دسترسی بهتر به خدمات سلامت و توانبخشی با کیفیت بالا، تأمین مالی و سیستم بیمه‌ای بسیار قوی است [21-24, 29, 30]. 
در اکثر این کشورها تأمین مالی از طریق سیستم مالیاتی و با پوشش کامل بیمه‌ای صورت می‌گیرد، به‌گونه‌ای که پرداخت از جیب بیمار درصد بسیار کمی را به خود اختصاص داده است. در مقایسه با کشورهای موردبررسی، کشور ایران دارای سیستم بیمه‌ای بسیار ضعیف جهت تأمین مالی و همچنین پرداخت بالا از جیب بیمار جهت خدمات مختلف سلامت و به‌خصوص توانبخشی است. در ایران برای خدمات توانبخشی فقط یک رشته ، آن هم رشته فیزیوتراپی و صرفاً برای خدمات پایه، پوشش بیمه‌ای در نظر گرفته شده است و تمام هزینه‌های درمان توانبخشی بیماران به‌صورت پرداخت شخصی است. در کشور ایران، دو سازمان اصلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین وزارت رفاه (به‌طور اختصاصی سازمان بهزیستی کشور) مسئول سیاست‌گذاری و فرایندهای بودجه توانبخشی هستند. 
سازمان بهزیستی کشور در قالب کمک‌هزینه به افراد دارای معلولیت اثبات‌شده براساس تعریف طبقه‌بندی بین‌المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت ، منابعی را در اختیار مراکز ارائه‌دهنده خدمات توانبخشی در سطوح سرپایی، جامعه‌محور و اقامتی قرار می‌دهد که تأمین‌کننده تمام خدمات موردنیاز جامعه هدف نیست. منابع مالی موردنیاز وزارت بهداشت و درمان و همچنین سازمان بهزیستی کشور ایران از طرف سازمان برنامه و بودجه تأمین می‌شود. سایر نهادها مانند جمعیت هلال احمر کشور که سازمان غیردولتی است و بیشتر در حوزه تجهیزات پزشکی فعالیت دارد و همچنین بنیاد شهید که صرفاً ارائه خدمات به جانبازان را برعهده دارد به‌صورت جدا تأمین مالی می‌شوند [23، 26-30].
به نظر می‌رسد منافع و نیازهای گروه‌های در اقلیت مانند افراد دارای ناتوانی و معلولیت از سوی سیاست‌گذاران دیده نمی‌شود و در سطح جامعه نیز نمود پیدا نمی‌کند. نگرانی عمده آن بود که سیاست‌گذاران معمولاً تمایل دارند به سمت تدوین سیاست‌هایی حرکت کنند که نتایج و اثرات بیشتری هم برای افراد جامعه و هم برای خود آن‌ها داشته باشد. از طرفی، معمولاً مسائل گروه‌های اقلیت مانند افراد دارای ناتوانی و معلولیت، موضوعات جذاب و درخور توجهی برای سیاست‌گذاران نیستند. سیاست‌گذاران تمایل دارند انرژی کاری خود را در نهادها و پست‌هایی صرف کنند که در متن توجه سیاست‌گذاران کلیدی و رسانه‌ها قرار داشته باشند و نه در حاشیه. همچنین مطرح شده است که گروه‌های در اقلیت منافع مالی زیادی برای مدیران و سیاست‌گذاران ایجاد نمی‌کنند. سیاست‌گذاران معمولاً ترجیح می‌دهند در نهادهایی فعالیت کنند که با محدودیت‌های بودجه‌ای کمتری روبه‌رو باشند و از سوی دیگر منافع مالی شخصی خود را نیز به حداکثر برسانند. درمجموع، این موضوعات موجب شده است سیاست‌گذاران به در اقلیت بودن گروه‌های آسیب‌پذیر چندان توجه نکنند [5، 25، 31، 33، 38،  39].

نتیجه‌گیری
همان‌گونه که در بررسی تجربه کشورهای مختلف مشاهده شد، هدف نهایی از سیاست‌گذاری در حیطه توانبخشی، ادغام اجتماعی افراد دارای ناتوانی و کم‌توانی و درواقع رسیدن به زیستن و داشتن عاملیت فرد است. این هدف در کشورهای مختلف شامل موارد زیر است: حمایت جامع از افراد دارای ناتوانی و کم‌توانی، گسترش جامعه‏ای بدون موانع برای مشارکت معلولان در اجتماع، آزادی، برابری و حرمت، استقلال در زندگی روزمره. براساس یافته‌ها، در کشورهای با درآمد بالا مانند استرالیا، تأکید بر شمول اجتماعی معلولان در محیط کار و جریان رایج اشتغال است، یا در آلمان تأکید بر کارآفرینان برای کمک به افراد دارای ناتوانی و کم‌توانی شدید، بیشتر است و در کشورهای با درآمد متوسط ساخت جامعه‏ای که افراد دارای ناتوانی و کم‌توانی بتوانند در آن مستقل زندگی کنند بیشتر دیده می‌‌‌شود و به‌عنوان یک چشم‌انداز یا مأموریت بیان شده است. برای رسیدن به هدف شمول و ادغام اجتماعی، با توجه به یافته‌ها، ابتدا نیاز به بسترسازی و سپس استراتژی و برنامه‌های عملیاتی است. بسترسازی یکی از مهم‌ترین ابزارهای رسیدن به جامعه‌ای مناسب زندگی افراد ناتوان است. پس از بسترسازی و رفع موانع توانبخشی، نیاز است در برنامه ملی توانبخشی به توسعه خدمات به تفکیک سطوح بیمارستانی و اجتماع‌محور دقت شود و همچنین ارائه خدمات به تفکیک گروه‌های هدف مانند کودکان و سالمندان صورت گیرد. همین‌طور، انواع خدمات توانبخشی هم‌‌راستا با توانبخشی پزشکی ارائه شوند. روند تحولات اجتماعی و سیاسی ناتوانی، در کشورهای توسعه‌یافته نشان می‌دهد برگزاری کمپین‌ها یکی از مهم‌ترین نیروهای محرکه برای در دستور کار قرار گرفتن مسائل افراد ناتوان بوده است. دولت‌ها باید شرایط لازم را برای برگزاری چنین رویدادهایی تضمین کنند. در کشورهای پیشرو در تأمین نیازهای سلامت افراد ناتوان، این کمپین‌ها در افزایش آگاهی افراد جامعه، تغییر نگرش‌ها و دیده شدن و شنیده شدن خواسته‌های این افراد نقش مؤثری داشته‌اند. به‌کارگیری مدیران باتجربه و بانفوذ در حوزه سیاست‌گذاری می‌تواند گام مؤثری در راستای در دستور کار قرار دادن مسائل افراد ناتوان از سوی سیاست‌گذاران باشد. به‌کارگیری افرادی که عملکرد آن‌ها در سطح ملی شناخته شده است و در نهادهای مختلف نفوذ سیاسی دارند، می‌تواند در شکل‌گیری لابی‌های سیاسی و معرفی قوانین و مصوبات جدید تأثیرگذار باشد و روند بررسی مسائل افراد ناتوان را از سوی نهادهای ذی‌نفع تسریع کند. از طرف دیگر، این افراد با قدرت و نفوذ خود در میان سیاست‌گذاران می‌توانند سلسله‌مراتب سازمانی را در یک سازمان دور بزنند و به‌طور مستقیم مسائل افراد ناتوان را با رؤسای یک ‌نهاد یا سازمان مطرح کنند.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این مطالعه به‌صورت مروری روایتی انجام شد و نیازی به دریافت کد اخلاقی برای مطالعات مروری نیست.

حامی مالی
این طرح با حمایت دبیر فنی و تحقیقاتی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی انجام شد.

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی: ناهید رحمانی، امیرحسین تکیان، مهرناز کجباف والا؛ روش‌شناسی: امیرحسین تکیان، مرضیه شیرازی‌خواه، ناهید رحمانی، مهرناز کجباف والا؛ تحقیق و بررسی: ناهید رحمانی، مهرناز کجباف والا؛ نگارش پیش‌نویس: ناهید رحمانی، مهرناز کجباف والا؛ ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته: هادی حمیدی، سید جعفر احسان‌زاده؛ تأمین مالی: امیرحسین تکیان، مرضیه شیرازی‌خواه؛ منابع: امیرحسین تکیان، مرضیه شیرازی‌خواه؛ نظارت: مرضیه شیرازی‌خواه، ناهید رحمانی، مهرناز کجباف والا.

تعارض منافع
نویسندگان اعلام می‌کنند که هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.

تشکر و قدردانی
تیم تحقیق، از دبیر فنی و پژوهشی و مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تقدیر و تشکر می‌کنند.

 
References
1.Darvishi A, Mousavi M, Shirazikhah M, Zarei MA, Hendi H, Joghataei F, et al. Cost-effectiveness analysis of multiple sclerosis rehabilitation in Iran. 2022; [Unpublished]. [DOI:10.21203/rs.3.rs-1744098/v1]
2.Mousavi M, Daroudi R, Shirazikhah M, Alizadeh Zarei M, Hendi H, Joghataei F, et al. [Economic evaluation of rehabilitation of spinal cord injury patients in Iran in 2019 (Persian)]. Archives of Rehabilitation. 2022; 23(3):412-33. [DOI:10.32598/RJ.23.3.3369.2]
3.Shirazikhah M, Ghaedamini Harouni G, Shirazikhah A, Noroozi M, Sajadi HS. [Access to physical rehabilitation services among people with disabilities: Results of a national study in Iran (Persian)]. Koomesh Journal. 2022; 24(5):596-604. [Link]
4.Shirazikhah M, Roshanfekr P, Takian A, Alizadeh Zarei M, Shirazikhah A, Joghataei MT. Availability of physical rehabilitation facilities for people with disabilities in Iran: A comparative study on universal health coverage. Archives of Iranian Medicine. 2022; 25(10):698-705. [DOI:10.34172/aim.2022.109] [PMID] [PMCID]
5.World Health Organization (WHO). WHO global disability action plan 2014-2021: Better health for all people with disability. Geneva: World Health Organization; 2015. [Link]
6.World Health Organization (WHO). Health systems service delivery [Internet]. 2014 [Updated 2024 March 17]. Available from: [Link]
7.State Welfare Organization of Iran. [Iranian red crescent society (Persian)].Tehran: State Welfare Organization of Iran; 2015. [Link]
8.Kodner DL, Spreeuwenberg C. Integrated care: Meaning, logic, applications, and implications--A discussion paper. International Journal of Integrated Care. 2002; 2:e12. [DOI:10.5334/ijic.67] [PMID] [PMCID]
9.Shirazikhah M, Mirabzadeh A, Sajadi H, Joghataei MT, Biglarian A, Mousavi T, et al. National survey of availability of physical rehabilitation services in Iran: A mixed methods study. Electronic Physician. 2017; 9(11):5778-86. [DOI:10.19082/5778] [PMID] [PMCID]
10.World Health Organization (WHO). Integrated health service [Internet]. 2008 [Updated 2024 March 17]. Available from: [Link]
11.Ahmadzadeh N, Ebadi Fard Azar F, Baradaran HR, Roghani RS, Shirazikhah M, Taghi Joghataei M, et al. A framework for national rehabilitation policy and strategies in Iran: A scoping review of experiences in other countries. Iranian Journal of Public Health. 2020; 49(9):1597-610. [DOI:10.18502/ijph.v49i9.4072] [PMID] [PMCID]
12.Schmets G, Rajan D, Kadandale S, World Health O. Strategizing national health in the 21st century: A handbook. Geneva: World Health Organization; 2016. [Link]
13.Shirazikhah M, Ghaedamini Harouni G, Shirazikhah A, Noroozi M, Sajadi HS. [Iran health system responsiveness in regared to provision of physical rehabilitation: Results of a national survey (Persian)]. Scientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences. 2023; 28(4):174-85. [Link]
14.World Health Organization (WHO). Research for universal health coverage: World health report 2013. Geneva: World Health Organization; 2013. [Link]
15.Khamenei.ir. [Communicating the general policies of health (Persian) [Internet]. 2014 [Updated April 7]. Available from: [Link]
16.PAHO. Strategy for universal access to health and universal health coverage. Washington: Pan American Health Organization WHO; 2014. [Link]
17.Australian Disability Network. Australian Network on Disability employing people with disability. Sydney: Switzer Media & Publishing; 2015.
18.World Health Organization (WHO). World report on ageing and health. Geneva: World Health Organization; 2015. [Link]
19.Gillespie LD, Robertson MC, Gillespie WJ, Sherrington C, Gates S, Clemson LM, et al. Interventions for preventing falls in older people living in the community. The Cochrane Database of Systematic Reviews. 2012; 2012(9):CD007146. [DOI:10.1002/14651858.CD007146.pub3] [PMID] [PMCID]
20.Patterson L. Making our health and care systems fit for an ageing population: David Oliver, Catherine Foot, Richard Humphries. King's Fund March 2014. Age and Ageing. 2014; 43(5):731. [DOI:10.1093/ageing/afu105] [PMID]
21.Handoll HH, Cameron ID, Mak JC, Finnegan TP. Multidisciplinary rehabilitation for older people with hip fractures. The Cochrane Database of Systematic Reviews. 2009(4):Cd007125. [DOI:10.1002/14651858.CD007125.pub2]
22.Kamper SJ, Apeldoorn AT, Chiarotto A, Smeets RJ, Ostelo RW, Guzman J, et al. Multidisciplinary biopsychosocial rehabilitation for chronic low back pain. The Cochrane Database of Systematic Reviews. 2014; (9):CD000963. [DOI:10.1002/14651858.CD000963.pub3] [PMID]
23.Li Y, Reinhardt JD, Gosney JE, Zhang X, Hu X, Chen S, et al. Evaluation of functional outcomes of physical rehabilitation and medical complications in spinal cord injury victims of the Sichuan earthquake. Journal of Rehabilitation Medicine. 2012; 44(7):534-40. [DOI:10.2340/16501977-1005] [PMID]
24.Massimo G, Sunil D. Disability and rehabilitation status review of disability issues and rehabilitation services in 29 African countries. Geneva: World Health Organization; 2004. [Link]
25.World Health Organization (WHO). World report on disability 2011. Geneva: World Health Organization; 2011. [Link]
26.No Authors. Disability, poverty and development. World Hospitals and Health Services. 2002; 38(1):21-33. [PMID]
27.Sustainable Development Goals. Sustainable Development Knowledge Platform. New York NY: United Nations; 2015.
28.Oddy M, da Silva Ramos S. The clinical and cost-benefits of investing in neurobehavioural rehabilitation: A multi-centre study. Brain Injury. 2013; 27(13-14):1500-7. [DOI:10.3109/02699052.2013.830332] [PMID] [PMCID]
29.Siegert RJ, Jackson DM, Playford ED, Fleminger S, Turner-Stokes L. A longitudinal, multicentre, cohort study of community rehabilitation service delivery in long-term neurological conditions. BMJ Open. 2014; 4(2):e004231. [DOI:10.1136/bmjopen-2013-004231] [PMID] [PMCID]
30.World Health Organization (WHO). World health statistics 2016: Monitoring health for the SDGs sustainable development goals. Geneva: World Health Organization; 2016. [Link]
31.United Nations Human Right. Convention on the rights of persons with disabilities. New York: United Nations Human Right; 2006. [Link]
32.Chen CC, Heinemann AW, Bode RK, Granger CV, Mallinson T. Impact of pediatric rehabilitation services on children's functional outcomes. The American Journal of Occupational Therapy. 2004; 58(1):44-53. [DOI:10.5014/ajot.58.1.44] [PMID]
33.Currie J, Vogl T. Early-life health and adult circumstance in developing countries. Annual Review of Economics. 2013; 5(1):1-36. [DOI:10.1146/annurev-economics-081412-103704]
34.Radford K, Phillips J, Drummond A, Sach T, Walker M, Tyerman A, et al. Return to work after traumatic brain injury: Cohort comparison and economic evaluation. Brain Injury. 2013; 27(5):507-20. [DOI:10.3109/02699052.2013.766929] [PMID]
35.State Welfare Organization of Iran. [The draft document of national strategic plan csPcA(Persian)]. Tehran: State Welfare Organization of Iran; 2011.
36.Guilbert JJ. The world health report 2002 - Reducing risks, promoting healthy life. Education for Health. 2003; 16(2):230. [DOI:10.1080/1357628031000116808] [PMID]
37.Ojaghi S, Nourizadeh S, Mahboubi M, Khazaei M, Najafi G. [Disaster crisis handling preparedness level of hospitals in Kermanshah (Persian)]. Journal of Kermanshah University of Medical Sciences. 2008; 13(3):267-74. [Link]
38.Yousefzadeh S, Ahmadi Dafchahi M, Mohammadi Maleksari M, Dehnadi Moghadam A, Hemati H, Shabani S. [Epidemiology of injuries and their causes among traumatic patients admitted into Poursina Hospital, Rasht (second half of the year 2005) (Persian)]. Journal of Kermanshah University of Medical Sciences. 2007; 11(3):e80625. [Link]
39.Zarei Matin H, Jandaghi G, Heydari F, Imani M. [The attitude of war handicaped toward the services recieved in terms of their needs (Persian)]. Iranian Journal of War and Public Health. 2010; 2(2):22-31. [Link]
40.WHO. Iran (Islamic Republic of) WHO statistical profile. Geneva: WHO; 2015.
41.Chen Y, Tang Y, Vogel LC, Devivo MJ. Causes of spinal cord injury. Topics in Spinal Cord Injury Rehabilitation 2013; 19(1):1-8. [DOI:10.1310/sci1901-1] [PMID] [PMCID]
42.Jazayeri SB, Ataeepour M, Rabiee H, Motevalian SA, Saadat S, Vaccaro AR, et al. Prevalence of spinal cord injury in Iran: A 3-source capture-recapture study. Neuroepidemiology. 2015; 45(1):28-33. [DOI:10.1159/000435785] [PMID]
43.Frank AO, Chamberlain MA. Rehabilitation: an integral part of clinical practice. Occupational Medicine. 2006; 56(5):289-91. [DOI:10.1093/occmed/kql027] [PMID]
44.Naghavi M, Abolhassani F, Pourmalek F, Lakeh M, Jafari N, Vaseghi S, et al. The burden of disease and injury in Iran 2003. Population Health Metrics. 2009; 7:9. [DOI:10.1186/1478-7954-7-9] [PMID] [PMCID]
45.Rahimi-Movaghar V, Saadat S, Rasouli MR, Ganji S, Ghahramani M, Zarei MR, et al. Prevalence of spinal cord injury in Tehran, Iran. The Journal of Spinal Cord Medicine. 2009; 32(4):428-31. [DOI:10.1080/10790268.2009.11754572] [PMID] [PMCID]
46.Sousa RM, Ferri CP, Acosta D, Albanese E, Guerra M, Huang Y, et al. Contribution of chronic diseases to disability in elderly people in countries with low and middle incomes: A 10/66 Dementia Research Group population-based survey. The Lancet. 2009; 374(9704):1821-30. [DOI:10.1016/S0140-6736(09)61829-8]
47.Stucki G, Melvin J. The international classification of functioning, disability and health: A unifying model for the conceptual description of physical and rehabilitation medicine. Journal of Rehabilitation Medicine. 2007; 39(4):286-92. [DOI:10.2340/16501977-0041] [PMID]
48.World Health Organization (WHO). Declaration of Alma Ata. Geneva: World Health Organization Geneva; 1978. [Link]
49.Béland F, Bergman H, Lebel P, Clarfield AM, Tousignant P, Contandriopoulos AP, et al. A system of integrated care for older persons with disabilities in Canada: Results from a randomized controlled trial. The Journals of Gerontology. Series A, Biological Sciences and Medical Sciences. 2006; 61(4):367-73. [DOI:10.1093/gerona/61.4.367] [PMID]
50.Benvenuti F, Stuart M, Cappena V, Gabella S, Corsi S, Taviani A, et al. Community-based exercise for upper limb paresis: A controlled trial with telerehabilitation. Neurorehabilitation and Neural Repair. 2014; 28(7):611-20. [DOI:10.1177/1545968314521003] [PMID]
51.Harvey RL, Roth EJ, Heinemann AW, Lovell LL, McGuire JR, Diaz S. Stroke rehabilitation: Clinical predictors of resource utilization. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 1998; 79(11):1349-55. [DOI:10.1016/S0003-9993(98)90226-X] [PMID]
52.Meyer T, Gutenbrunner C, Bickenbach J, Cieza A, Melvin J, Stucki G. Towards a conceptual description of rehabilitation as a health strategy. Journal of Rehabilitation Medicine. 2011; 43(9):765-9. [DOI:10.2340/16501977-0865] [PMID]
53.World Health Organization (WHO). People-centred and integrated health services: an overview of the evidence: Interim report. Geneva: World Health Organization Geneva; 2015. [Link]
54.World Health Organization (WHO). WHO global strategy on people-centred and integrated health services: Interim report. Geneva: World Health Organization Geneva; 2015. [Link]
نوع مطالعه: مروری | موضوع مقاله: فیزیوتراپی
دریافت: 1401/5/9 | پذیرش: 1402/12/11 | انتشار: 1403/1/13
* نشانی نویسنده مسئول: تهران

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb