مقدمه
تنوساینوویت دکورون معمولاً در اثر التهاب و تغییرات دژنراتیو بافتهای همبند در اولین کمپارتمان اکستانسوری مچ دست بروز میکند [
1، 2]. در این عارضه تاندون عضلات ابداکتور پولیسیس لونگوس و اکستنسور پولیسیس برویس به علت اصطکاک، درون تونل فیبروزی گیر میافتند [
1]. اگرچه درخصوص نوع تغییرات بافتی که میتواند منشأ بروز عارضه دکورون باشد نظرات متفاوتی بیان شده است [
3]، ولی درخصوص وجود حرکات تکرار شونده بهعنوان عامل بروز ضایعات بافتی اتفاق نظر وجود دارد [
4، 5]. شیوع این عارضه در مردان 0/5 درصد و در خانمها 1/3 درصد است [
6]. در زنان بارداری و شیردهی جزء ریسکفاکتورهای اصلی این عارضه محسوب میشود [
7، 8]. ابتلا به این عارضه در میانسالی (بعد از 40 سالگی) بیشتر گزارش شده است [
8]. شروع درگیری تاندونها در اولین کمپارتمان اکستانسوری مچ دست با بروز علائمی همچون درد و حساسیت موضعی در کناره رادیال مچ دست و قاعده انگشت شست همراه است [
6]. در مبتلایان به عارضه دکورون انجام حرکاتی همچون گرفتن اشیا در دست و یا اولنار دیوییشن مچ دست باعث کشیدگی بافتهای درگیر و تشدید درد میشود [
1]. برایناساس در مبتلایان به این عارضه قدرت گرفتن اشیا کاهش مییابد و ممکن است کندی و ناتوانی در انجام عملکردهای دستی بروز کند [
9]. اختلال در عملکرد دستی میتواند انجام فعالیتهای روزمره، شغلی، ورزشی و یا تفریحات مبتلایان به این عارضه را نیز تحت تأثیر منفی قرار دهد [
10، 11].
برای درمان عارضه دکورون معمولاً استفاده از گزینههای غیرجراحی مانند استفاده از دارو (جهت تسکین درد و التهاب)، اولتراسوند و بیحرکت کردن محل ضایعه (برای تسریع فرایند التیام بافتها) ارجحیت دارد [
12]. ازآنجاکه انجام عمل جراحی میتواند تبعاتی چون آسیب به عصب رادیال سطحی، گیر افتادگی و یا دررفتگی تاندونها را در پی داشته باشد، بهجز در موارد مزمن که به درمانهای غیرجراحی پاسخ ندادهاند، مداخلات جراحی مد نظر قرار نمیگیرد [
6]. یکی از مداخلات محافظهکارانه که طبق شواهد علمی و بالینی برای عارضه دکورون بهصورت رایج استفاده میشود، کنترل حرکات محل ضایعه به وسیله اسپیلنت شست است [
13]. اعمال بیحرکتی محل ضایعه میتواند بهتنهایی و یا همراه مداخلات محافظهکارانه دیگر، همچون تزریق موضعی مورد توجه قرار گیرند [
14]. استفاده از اسپیلنتهای دست یکی از راههای متداول برای اعمال بیحرکتی در محل ضایعه و جلوگیری از وارد آمدن نیروهای تخریبی روی بافتهای درگیر در عارضه دکورون است [
1]. برای مبتلایان به دکورون از اسپیلنتی تحت عنوان اسپایکای شست استفاده میشود که ضمن قرار گرفتن بر نواحی ساعد و مچ دست، دور انگشت شست را نیز احاطه کرده و تا مفصل میانی این انگشت امتداد مییابد [
15]. هدف استفاده از اسپیلنت اسپایکای شست محدود کردن حرکات در مفاصل کارپومتاکارپال و متاکارپوفالنژیال اول دست است [16]. اعمال بیحرکتی روی این مفاصل، از فلکشن شست و اولنار دیوییشن مچ دست جلوگیری میکند [
9]. پوشیدن اسپیلنت اسپایکای شست باعث ثبات مفاصل پایهای انگشت شست و ایجاد وضعیت استراحت در تاندون عضلات ابداکتور پولیسیس لونگوس و اکستنسور پولیسیس برویس میشود که از روی این مفاصل عبور میکنند [
17، 18]. بنابراین انتظار میرود استفاده از اسپیلنت اسپایکای شست جهت کاهش التهاب و تسریع بهبودی محل ضایعه مؤثر باشد [
1،
17].
برای درمان عارضه دکورون مفاصل پروگزیمال شست در وضعیت ابداکشن بیحرکت میشوند تا از انجام فلکشن شست و کشیده شدن تاندونهای آسیبدیده بر روی مفاصل کارپومتاکارپال و متاکارپوفالنژیال اول دست جلوگیری شود [
9،
17، 18]. باتوجهبه اینکه در شست دست 2 وضعیت ابداکشن بهصورت پالمار (دور شدن نسبتاً عمودی شست از سطح کف دست) و رادیال (دور شدن شست موازی با سطح کف دست و یا استخوان رادیوس) وجود دارد، هنوز مشخص نشده است کدام وضعیت میتواند برای طراحی اسپیلنت اسپایکای شست مناسبتر باشد. بررسی مطالعات پیشین درمورد تأثیر اسپیلنتهای اسپایکای شست نشان میدهد در برخی، از وضعیت ابداکشن پالمار برای قرار دادن شست در وضعیت استراحت استفاده شده است [
12،
18-20]. درصورتیکه مقالات دیگر ابداکشن رادیال را برای وضعیت قرارگیری شست درون اسپیلنت گزارش کردهاند [
11، 13، 15،
21]. بسیاری از مطالعات قبلی نیز فاقد جزئیات مربوط به وضعیت قرارگیری شست درون اسپیلنت اسپایکای شست هستند [
9،
22-30]. باتوجهبه دانش نویسندگان، تاکنون مطالعهای به مقایسه تأثیر قرارگیری شست در 2 وضعیت ابداکشن (پالمار و رادیال) شست نپرداخته است. ازآنجاکه وضعیت قرارگیری شست علاوهبر کاهش درد و عوارض ضایعه دکورون میتواند بر نحوه انجام عملکردهای دستی فرد استفادهکننده نیز تأثیرگذار باشد، لازم بود جهت شناسایی اسپیلنت مؤثرتر برای استفاده در در مداخلات بالینی و پژوهشی مقایسهای بین این 2 وضعیت شست انجام شود. برایناساس هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر 2 نوع اسپیلنت با وضعیتهای متفاوت ابداکشن (پالمار و رادیال) شست بر درد، قدرت گرفتن و عملکرد دست مبتلایان به عارضه تنوساینوویت دکورون بود.
روشها
این پژوهش یک مطالعه شبهتجربی جهت بررسی پیامدها در 3 حالت مختلف مطالعه بود. نمونهگیری مطالعه از نوع غیرتصادفی آسان و از بین افراد مراجعهکننده به مراکز بالینی در شهرهای اصفهان و تهران انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل وجود تندرنس در اولین کمپارتمان اکستانسوری مچ دست، بروز درد (بالاتر از نمره 3 براساس مقیاس بصری درد) در قسمت رادیال مچ دست، مثبت بودن تست فینکل اشتاین و تست گیرافتادگی تاندون اکستانسور پولیسیس برویس بود [
1، 9]. درصورت گزارش سابقه استفاده از اسپیلنت اسپایکای شست یا تزریق موضعی کورتیکواستروئید در مچ دست طی 3 ماه پیشین، جراحی، شکستگی، دیابت، پوکی استخوان شدید، آرتریت مفاصل و یا درگیری اعصاب محیطی در اندام فوقانی، فرد وارد مطالعه نمیشد [
24]. همچنین محدودیت خاصی برای زمان ابتلا به عارضه در نظر گرفته نشد و افراد دارای ضایعات حاد و مزمن میتوانستند وارد مطالعه شوند. مجوزهای پژوهشی و کد اخلاق قبل از شروع نمونهگیری اخذ شده بود و افراد داوطلب قبل از ورود به مطالعه درمورد جزئیات طرح توجیه میشدند و رضایتنامه مکتوب ارائه میکردند.
برایناساس ۳۰ نفر فرد مبتلا به تنوساینوویت دکورون که واجد معیارهای ورود به مطالعه بودند، داوطلب شرکت در مطالعه شدند. هر فرد 3 حالت مداخله شامل ارزیابی بدون اسپیلنت، با اسپیلنت اسپایکای ابداکشن پالمار شست و با اسپیلنت اسپایکای ابداکشن رادیال شست را دریافت میکرد. مدتزمان استفاده از اسپیلنتهای مطالعه، محدود به همان یک جلسه ارزیابی بود که بهصورت متوسط حدود 90 دقیقه برای هر شرکتکننده طول میکشید. ترتیب حالات براساس قرعه و با برداشتن پاکت دربسته از داخل کیسه سیاه تعیین میشد. اسپیلنتهای مطالعه بهصورت پیشساخته برای افراد مطالعه تهیه شد. برای ساخت قالب اولیه این اسپیلنتها، مچ دست افراد نمونه در 15 درجه اکستنشن و شست آنها در 30 درجه ابداکشن قرار میگرفت. اسپیلنتهای مورداستفاده در این مطالعه در 3 اندازه مختلف برای هر 2 سمت راست و چپ و توسط یک نفر ارتوزیست ماهر طراحی و از جنس ورق ترموپلاستیک 3 میلیمتر ساخته شد.
هر دو اسپیلنت مطالعه حدود دوسوم ساعد را دربر میگرفتند و در پایین تا حدود چین میانی کف دست امتداد پیدا میکردند تا اجازه خم شدن به انگشتان دست را بدهند. هر 2 نوع اسپیلنت توسط 3 تسمه ولکرو پدگذاری و روی اندام بسته میشدند و مچ دست را در حدود 15 درجه اکستنشن حفظ میکردند (
تصویر شماره 1). اسپیلنتهای مطالعه تمام حرکات مچ دست را محدود میکردند. در اسپیلنت ابداکشن پالمار، انگشت شست در حدود 30 درجه ابداکشن و تقریباً عمود به کف دست قرار میگرفت (
تصویر شماره 1-الف). در اسپیلنت ابداکشن رادیال، شست دست در وضعیت 30 درجه ابداکشن و تقریباً موازی با کف دست (موازی با امتداد استخوان رادیوس) قرار میگرفت (
تصویر شماره 1-ب). در هر 2 نوع اسپیلنت مفصل اینتر فالنژیال شست خارج از اسپیلنت بود و میتوانست آزادانه حرکت کند.
پیامدهای اصلی این مطالعه شامل شدت درد، قدرت گرفتن اشیا در کف دست (گریپ)، قدرت گرفتن مابین کناره رادیال انگشت اشاره و شست دست (پینچ) و عملکرد دستی شرکتکنندگان بود که در هر 3 حالت مطالعه اندازهگیری میشدند. جهت بررسی شدت درد از مقیاس شدت بصری درد استفاده شد. شرکتکنندگان روی یک صندلی و پشت میز مینشستند و ساعد خود را در وضعیت چرخش عادی (میدپوزیشن) قرار داده و یک استوانه نرم از جنس فوم پلیاتیلن (قطر 7 و ارتفاع 13 سانتیمتر) را در کف دست خود تا حد امکان فشار میدادند. پس از 3 ثانیه نگه داشتن استوانه در کف دست آن را رها کرده و میزان درد حین گرفتن جسم را بر روی یک خطکش 10 سانتیمتری نشانهگذاری و گزارش میکردند. عدد صفر به معنای عدم احساس درد بود و عدد 10 دلالت بر احساس شدیدترین درد ممکن داشت. کاهش شدت درد دلالت بر تأثیر مثبت استفاده از اسپیلنت داشت. قدرت گریپ با استفاده از یک دینامومتر دستی اندازهگیری شد. شخص در حالتی که پشت میز نشسته بود آرنج خود را در 90 درجه فلکشن و ساعد را در وضعیت چرخش عادی نگاه میداشت و اهرم دینامومتر (SH5001, SAEHAN Inc., South Korea) را با حداکثر قدرت فشار میداد (
تصویر شماره 2-الف) تا دستگاه حداکثر نیروی گرفتن را ثبت کند [
31]. نیروی حاصل از فشار دادن انگشتان شست و اشاره در برابر هم (پینچ) به 2 صورت لترال و پالمار پینچ و با استفاده از یک نیروسنج پینچ (SH5008, , SAEHAN Inc., South Korea) اندازهگیری شد.
برای اندازهگیری نیروی لترال پینچ ، از شخص خواسته میشد که نیروسنج پینچ را مانند حالتی که کلیدی در دست میگیرد نگاه داشته و سپس با انگشت شست حداکثر نیرو را به دکمه متحرک دستگاه وارد سازد (
تصویر شماره 2-ب). برای ثبت نیروی پالمار پینچ نیروسنج پینچ به حالت نگه داشتن سوزن مابین انگشت شست و اشاره قرار میگیرد و فرد با شست خود حداکثر نیرو را به آن وارد میکند (
تصویر شماره 2-ج) تا دستگاه حداکثر نیروی پینچ را ثبت کند [
32]. افزایش میزان نیروهای قدرت گریپ و پینچها دلالت بر تأثیر مثبت اسپیلنتهای مطالعه داشت. برای سنجش عملکرد دستی شرکتکنندگان از ارزیابی بهوسیله روش جبسون-تیلور استفاده شد. این ارزیابی با ابزار استاندارد که دارای هفت زیرمجموعه (نوشتن، برگرداندن کارت، برداشتن اشیا کوچک، گذاشتن 4 مهره روی یکدیگر، جابهجایی قوطیهای سبک، جابهجایی قوطیهای سنگین و تقلید حرکات حین غذا خوردن) بود، انجام شد [
33]. زمان اجرای این فعالیتها توسط زمانسج اندازهگیری و ثبت میشد. انجام وظایف این آزمون در زمان کوتاهتر بر عملکرد دستی بهتر دلالت داشت و بیانگر تأثیر مثبت استفاده از اسپیلنت بود.
اندازهگیریهای مطالعه قبل از شروع ارزیابی برای هر شرکتکننده توضیح و نمایش داده میشد. برای کاهش خطای اندازهگیری، هر ارزیابی (به غیر از ارزیابی جبسون-تیلور) 3 مرتبه تکرار میشد و میانگین اندازهگیریها بهعنوان دادههای مطالعه جهت تجزیهوتحلیل آماری استفاده میشد. تکرار ارزیابی جبسون-تیلور باتوجهبه طولانی شدن زمان ارزیابی و برای ممانعت از خستگی در نظر گرفته نشد. در بین ارزیابیها به شرکتکنندگان حدود 1 تا 2 دقیقه استراحت داده میشد و در صورت تمایل آنها به ادامه بررسی، ارزیابیها پیگیری میشد. تجزیهوتحلیل آماری با استفاده از نسخه 16 نرمافزار SPSS انجام شد. پس از تأیید نرمال بودن توزیع دادهها با استفاده آزمون شاپیروویلک، از آزمون آماری تحلیل واریانس با دادههای تکراری وجود تفاوت در حالات مطالعه بررسی شد. در صورت گزارش اختلاف معنادار آماری بین حالات مطالعه، از آزمون تکمیلی بنفرونی برای مقایسه زوجبهزوج حالتهای مداخله استفاده شد. سطح معناداری در تمام تحلیلهای آماری 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها
30 فرد مبتلا به تنوساینوویت دکورون (شامل 24 زن و 6 مرد) در این مطالعه شرکت کردند. تمام شرکتکنندگان ارزیابیهای مطالعه را تکمیل کردند. اطلاعات جمعیتشناختی و بالینی شرکتکنندگان در
جدول شماره 1 خلاصه شده است.
آمار توصیفی پیامدهای مطالعه شامل شدت درد، قدرت گریپ، لترال پینچ، پالمار پینچ و زمان آزمون جبسون تیلور در
جدول شماره 2 ارائه شده است.
نتایج آزمون تحلیل واریانس برای دادههای مکرر اختلافات آماری معنادار را برای تمام متغیرهای مطالعه (شامل شدت درد، قدرت گریپ،لترال پینچ، پالمار پینچ و آزمون جبسون-تیلور) نشان داد. بنابراین برای مقایسه دوبهدوی حالات مطالعه، در خروجی تحلیل واریانس از آزمون بنفرونی استفاده شد که نتایج آن در
جدول شماره 3 ارائه شده است.
مقایسه دوبهدوی گروههای مطالعه نشان داد استفاده از هر 2 نوع اسپیلنت باعث کاهش شدت درد حین گرفتن استوانه فومی در کف دست در مقایسه با وضعیت بدون اسپیلنت شده است (0/001>P). استفاده از هر 2 نوع اسپیلنت اسپایکای شست، قدرت گریپ، لترال پینچ و پالمار پینچ را نیز بهصورت معناداری کاهش داده (0/001>P) و زمان انجام آزمون جبسون-تیلور را در مقایسه با وضعیت بدون اسپیلنت افزایش میدهد (0/001>P). مقایسه 2 نوع اسپیلنت مطالعه نشان داد اسپیلنت ابداکشن پالمار در کاهش درد مؤثرتر از اسپیلنت ابداکشن رادیال عمل میکند (0/001>P). در هنگام استفاده از اسپیلنت ابداکشن پالمار قدرت گریپ، پالمار پینچ و لترال پینچ بیشتر از اسپیلنت ابداکشن رادیال است (0/001>P). باوجوداین تفاوت آماری معناداری در مقایسه زمان آزمون جبسون-تیلور بین 2 نوع اسپیلنت مطالعه مشاهده نشد (0/12=P).
بحث
نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از اسپیلنت اسپایکای شست در افراد مبتلا به تنوساینوویت دکورون میتواند درد ضایعه در حین گرفتن اشیا را نسبت به وضعیت بدون اسپیلنت کاهش دهد. استفاده از این اسپیلنتها به دلیل محدود کردن دامنه حرکات مفاصل دست میتواند موجب کاهش قدرت گرفتن اشیا در کف دست و بین انگشتان شست و اشاره شود. همچنین محدودیت حرکتی اعمالشده توسط این اسپیلنتها با کند کردن حرکات موجب کاهش عملکردهای دستی افراد میشود. در اسپیلنت ابداکشن پالمار شست قدرت گرفتن اشیا در دست و بین انگشتان بهتر از اسپیلنت ابداکشن رادیال است. باوجوداین سرعت عملکرد دستی در 2 اسپیلنت تفاوتی نداشته و کندتر از حالت بدون اسپیلنت است.
استفاده از اسپیلنت محدودکننده حرکات شست یکی از متداولترین اقدامات برای درمان تنوساینوویت دکورون محسوب میشود [
17]. اگر چه مطالعات پیشین عمدتاً بر تزریق کورتیکواستروئیدها در محل ضایعه متمرکز بوده و کارایی تزریق موضعی را بیشتر از بیحرکت کردن شست گزارش کردهاند [
34] ولی نکته قابلتوجه این است که در برخی از مطالعات به جای اسپیلنت از روشهای بانداژ [
35] و گچگیری [
36] هم بهعنوان بیحرکتی استفاده شده است و هنوز دستوالعمل استاندارد جهت ارائه اسپیلنت با بیشترین کارایی برای دکورون ارائه نشده است [
26]. همچنین باید در نظر داشت که در برخی افراد به دلیل تنوعهای آناتومیک، در پیدا کردن کانال تاندون، در تزریق خطا رخ میدهد [
34]. علاوهبراین، تزریق موضعی میتواند در برخی افراد، عوارضی همچون گرفتگی عروق سطحی، پارگی و خونریزی تاندون، واکنشهای آلرژیک و یا تشکیل لکههای روشن پوستی در پی داشته باشد [
23،
34].
باتوجهبه عدم کارایی قطعی تزریق موضعی کورتیکو استروئیدها، استفاده از اسپیلنت میتواند بهعنوان گزینه جایگزین و یا همزمان با تزریق کاربرد پیدا کند [
30]. استفاده از درمان اسپیلنت، محدود به درمانهای محافظهکارانه نبوده و میتواند پس از انجام جراحی در مبتلایان به تنوساینوویت دکورون نیز کاربرد داشته باشد [
29]. گستردگی طیف کاربرد اسپیلنت شست در درمان تنوساینوویت، لزوم شناسایی نوع مؤثرتر این اسپیلنت را مشخصتر میکند. براساس بررسی قبلی اسپیلنتهای مورداستفاده در این ضایعه شامل 4 نوع هستند: اسپیلنت کوتاه (دست) دربرگیرنده مفصل بینانگشتی شست، اسپیلنت کوتاه (دست) با آزادی مفصل بینانگشتی شست، اسپیلنت بلند (ساعد) دربرگیرنده مفصل بینانگشتی شست و اسپیلنت بلند (ساعد) با آزادی مفصل بینانگشتی شست [
9]. برایناساس آنچه تاکنون در طراحی اسپیلنت شست مورد توجه بوده است، بیشتر شامل محدودیت حرکات مچ دست ازطریق در نظر گرفتن طول اسپیلنت [
27]، محدودیت حرکات بیشازحد ازطریق دربر گرفتن مفصل بینانگشتی [
20] و همچنین تاحدودی رعایت وزن [
19] و مدتزمان استفاده از اسپیلنت [
26] بوده است.
اسپیلنتهایی که در مطالعه حاضر استفاده شدند از نوع بلند (ساعد) با آزادی مفصل بینانگشتی بود. این نوع ارتوز متداولترین طراحی برای اسپیلنت اسپایکای شست محسوب میشود [
9] و هدف آن جلوگیری از حرکات اولنار دیوییشن و فلکشن شست بود تا فشار را از روی محل ضایعه و تاندونهای درگیر کاهش دهد [
27]. در مطالعه حاضر علاوهبر کنترل حرکات جانبی مچ دست، به وضعیت قرارگیری انگشت شست درون اسپیلنت نیز توجه شده بود. مفصل کارپومتاکارپال مهمترین مفصل شست محسوب میشود [
37]. گستردگی سطوح مفصلی کارپومتاکارپال شست باعث تنوع حرکات شست میشود. بهگونهای که در 40 تا 60 درصد حرکات دستی فعالیتهای روزمره از حرکات این مفصل استفاده میشود [
38]. برخلاف مفصل بینانگشتی که حرکاتش روی تاندون عضلات ابداکتور پولیسیس لونگوس و اکستنسور پولیسیس برویس اثرگذار نیست [
9]، این مفصل محل عبور این 2 تاندون محسوب میشود. تنوساینوویت دکورون باعث بروز درد و اختلال در عملکرد مفصل کارپو متاکارپال میشود [
27]. مورد توجه قرار گرفتن وضعیت کارپو متاکارپال شست در اسپیلنت، مهمترین وجه تمایز این مطالعه با مطالعات قبلی بود.
نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از اسپیلنت، اسپایکای شست در حین گرفتن اشیا را کاهش میدهد. کاهش درد در پی استفاده از اسپیلنت و یا بیحرکتی شست در کلیه مطالعات قبلی نیز گزارش شده بود [
13، 15،
28، 30،
35، 39]. برای امکانپذیر کردن بررسی تأثیر فوری اسپیلنتهای این مطالعه، شدت درد در حین فشردن استوانه فومی در کف دست اندازهگیری شد تا نقش اسپیلنت در کاهش فشار لحظهای بر روی محل ضایعه مشخص شود. در حین استفاده از اسپیلنت ابداکشن پالمار درد کمتری نسبت به اسپیلنت ابداکشن رادیال گزارش شد. باوجوداین نمیتوان کاهش درد بیشتر با اسپیلنت ابداکشن پالمار را نتیجه مستقیم کاهش میزان فشار روی محل ضایعه تفسیر کرد، چون راحتی وضعیت قرارگیری شست درون اسپیلنت و یا میزان فشار لبه اسپیلنت بر روی شست نیز میتواند در گزارش شدت درد دخیل شده باشد. همچنین باید توجه داشت گزارش درد میتواند تحت تأثیر عوامل روانشناختی و شخصیتی افراد نیز باشد [
40]. باتوجهبه طولانی بودن میانگین زمان علائم در شرکتکنندگان و مزمن بودن عارضه احتمال دارد که مواردی از پدیدههای روانشناختی همچون فاجعهسازی درد نیز وجود داشته باشد که باعث گزارش نمرات اغراقآمیز درد شده باشد. باوجوداین، مطالعه ارزیابی وضعیت روانشناختی شرکتکنندگان مطالعه را در نظر نگرفته بود و تنها بر سنجش عینی نیروها و عملکرد دست متمرکز بود.
مطالعات قبلی نشان داده است اندازهگیری نیروی پالمار پینچ و لترال پینچ بهعنوان یک متغیر پایا و معتبر در تنوساینوویت دکورون کاهش مییابد [
32،
41]. اندازهگیری نیروهای گریپ و پینچ و همچنین عملکرد دست نشان داد استفاده از هر دو اسپیلنت باعث کاهش این متغیرها میشود. باتوجهبه محدود کردن حرکات شست این کاهش نیروها یک پیشبینی منطقی بود. باوجوداین میزان تولید نیروهای گریپ و پینچ در استفاده از اسپیلنت پالمار بیشتر از اسپیلنت رادیال است. این مزیت را میتوان به تقابل نزدیکتر و مؤثرتر انگشت شست با انگشت اشاره و سایر انگشتان مرتبط دانست. باتوجهبه مطالعات قبلی انتظار میرود بیحرکتی درون اسپیلنت در زمان طولانیتر باعث بهبود ضایعه و نهایتاً افزایش قدرت پینچ و گریپ در مبتلایان به ضایعه شود [
15،
35]. در مطالعات قبلی عملکرد اندام فوقانی عمدتاً با پرسشنامه ناتوانی بازو، شانه و دست اندازهگیری شده است [
17،
22، 24،
29–27،
34].
ازآنجاکه استفاده از پرسشنامه برای مطالعات طولی همزمان نمیتواند کاربرد داشته باشد، در این مطالعه از آزمون جبسون-تیلور استفاده شد که بسیاری از حرکات روزمره اندام فوقانی را شامل میشود و میتوان تأثیر محدودیت دامنه حرکات و هماهنگی در طول زنجیره حرکتی را با آن سنجید. به نظر میرسد علاوهبر کمبود مطالعات بر روی درمانهای اسپیلنتی ضایعه دکورون، درخصوص آزمونهای عینی برای ارزیابی درمانهای دکورون نیز خلأهایی وجود داشته باشد [
9]. موضوع توسعه ابزارهای سنجش عملکرد در تنوساینوویت دکورون میتواند در مطالعات آینده مورد توجه پژوهشگران عرصه ابزارسازی قرار گیرد. زمان انجام تست جبسون-تیلور با 2 اسپیلنت تفاوتی نداشت. به نظر میرسد در حرکات این آزمون بیشتر از اینکه قدرت گریپ و پینچ انگشتان تأثیرگذار باشد، حرکات هماهنگ زنجیره اندام فوقانی مؤثر است. بنابراین محدود کردن حرکات مچ دست که در هر 2 اسپیلنت انجام شده است، باعث کندی حرکات آزمون عملکرد دستی شده باشد.
نتیجهگیری
در تجویز، طراحی و ساخت اسپیلنتهای اسپایکای شست برای افراد مبتلا به تنوساینوویت دکورون اگر شست در وضعیت ابداکشن پالمار قرار گیرد، درد ضایعه بهصورت مؤثرتری کاهش مییابد. علاوهبر این قرار گرفتن شست در وضعیت ابداکشن پالمار باعث میشود قدرت گرفتن اشیا در دست و بین انگشتان برای انجام عملکردهای دستی محفوظ بماند.
نتایج ارائهشده باید باتوجهبه محدودیتهای مطالعه حاضر تفسیر شود. باید توجه داشت که تعداد شرکتکنندگان مطالعه کوچک است و اکثر شرکتکنندگان به دلیل محدودیتهای اعمالشده برای بیماری کرونا دیرهنگام به پزشک مراجعه کرده و دارای ضایعات از نوع مزمن بودند. بنابراین ممکن است تعمیم نتایج مطالعه به بیماران مراحل حاد محدودیت داشته باشد. این مطالعه تأثیر فوری اسپیلنتها را بررسی کرد و ممکن است مقایسه تأثیر بلندمدت این اسپیلنتها نتایج متفاوتی داشته باشد. اسپیلنتهای مورداستفاده در این مطالعه از نوع اسپایکای ساعدی شست و از جنس پلاستیک سخت بود و براساس اندازهگیری به بیماران پوشانده میشد، باتوجهبه محدود شدن اسپیلنتها در 3 اندازه ممکن است جابجاییهای جزئی دست درون اسپیلنت در حین اندازهگیریها اتفاق افتاده باشد. برای مطالعات آینده میتوان اسپیلنتهایی از جنسهای دیگر و یا سفارشی ساخت و بعد از مدتزمان استفاده بیشتر، بررسیشان کرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه قبل از شروع مجوز اخلاق در پژوهش (IR.MUI.RESEARCH.REC.1397.379) و کد ثبت کارآزمایی بالینی (IRCT20190925044885N1) را اخذ کرده بود. شرکتکنندگان قبل از ورود به مطالعه از روند اجرای طرح آگاهی کامل پیدا میکردند و پس از آن رضایتنامه کتبی از آنها اخذ میشد. به شرکتکنندگان توضیح داده میشد که مشارکت آنها کاملاً اختیاری است و در صورت عدم تمایل به ادامه همکاری، در هر مرحله از مطالعه میتوانند از طرح کنارهگیری کنند. همچنین جهت محرمانه ماندن اطلاعات شخصی شرکتکنندگان، فرمهای جمعآوری داده قبل از ثبت نهایی و تجزیهوتحلیل اطلاعات کدگذاری میشد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد مصوب دانشگاه علومپزشکی اصفهان (کد پایان نامه 397558) است. هزینههای این طرح ازطریق بودجههای حمایت از پایاننامههای تحصیلات تکمیلی و توسط معاونت تحقیقات و فناوری این دانشگاه تأمین شده است. نگارنده پایاننامه خانم هانیه محمدزاده، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد گروه ارتوز و پروتز دانشگاه علومپزشکی اصفهان است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: صادقی، هانیه محمدزاده، ابوالقاسم زارعزاده؛ تحقیق و بررسی: هانیه محمدزاده، ابوالقاسم زارعزاده، محمدعلی مردانی، ابراهیم صادقی دمنه؛ ویراستاری و نهاییسازی نوشته: ابراهیم صادقی دمنه، هانیه محمدزاده، ابوالقاسم زارعزاده، محمدعلی مردانی.
تعارض منافع
هیچ گونه تعارض منافعی برای اظهار وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از زحمات شوراهای تخصصی معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علومپزشکی اصفهان و مشارکت بیمارانی که در اجرای طرح تحقیقاتی فوق همکاری کردند، قدردانی میشود.