مقدمه
گردندرد مکانیکی، 45 تا 54 درصد از جمعیت عمومی را در برخی از زمانهای زندگیشان تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند به ناتوانی شدید منجر شود [
1]. بین وجود نقاط ماشهای عضله در فیبرهای فوقانی عضله تراپزیوس و وجود اختلال گردنی رابطه وجود دارد [
2]. نقاط ماشهای مایوفاشیال نقاطی با تحریک بیشازحد هستند که در یک باند سفت عضله اسکلتی قرار دارند که در اثر کشش یا فشرده شدن دردناک میشوند و میتوانند باعث ایجاد اجزای حسی، حرکتی و خودمختار شوند. جنبههای حرکتی شامل ضعف عضلانی، سفتی عضله، عملکرد حرکتی و محدودیت دامنه حرکت است. جنبههای حسی شامل درد ارجاعی، حساسیت موضعی محیطی و حساسسازی مرکزی است [
3].
در حال حاضر انواع زیادی از مداخلات دستی و غیردستی برای غیرفعالسازی نقاط ماشهای وجود دارد. مداخلات غیردستی شامل تزریق سم بوتولینوم، طب سوزنی، سوزن خشک، اسپری و تکنیکهای کششی و روشهای فیزیکی مانند اولتراسوند و تنس است. مداخلات دستی شامل تکنیکهای انرژی عضلانی، استرینکانتراترین، آزادسازی فشار دستی، فشار ایسکمیک و تسهیل عصبیعضلانی است [
4]. تکنیک انرژی عضلانی و شاک ویو، ازجمله رویکردهای جدید در مدیریت نقاط ماشهای هستند. برخی شواهد درمورد اثرات مطمئن آنها در این زمینه وجود دارد، اما ما باید تلاش کنیم و تحقیقات بیشتری برای روشن کردن جنبههای مختلف استفاده از آنها در این شرایط انجام دهیم.
تکنیک انرژی عضلانی یک روش درمانی دستی است که با استفاده از انرژی خود عضله در انقباضات ایزومتریک ملایم باعث شل شدن عضلات از طریق درمان مهار خودکار یا متقابل و طویل شدن عضله میشود. اگر انقباض زیر حداکثر عضله با کشیدگی همان عضله دنبال شود، به آن تکنیک انرژی عضلانی از نوع مهار اتوژنیک گفته میشود و اگر انقباض زیر حداکثر عضله با کشش عضله مقابل دنبال شود، این معمولاً به عنوان تکنیک انرژی عضلانی از نوع متقابل شناخته میشود [
5]. تکنیک انرژی عضلانی به عنوان روشی برای مدیریت نقاط ماشهای توصیه میشود [
6,
7]. تکنیکهای انرژی عضلانی یک روش معمول مورداستفاده برای دستیابی به آزاد شدن تون (مهار) در عضله قبل از کشش است، با ایجاد انقباض ایزومتریک به عضله بیشازحد استفادهشده، ازطریق تأثیر اندامهای تاندون گلژی (مهار اتوژنیک)، آرامسازی پس از انقباض ایزومتریک ایجاد میشود [
8]. تکنیک انرژی عضلانی از نوع آرامسازی پس از انقباض ایزومتریک (روش لویت) به عنوان یک درمان مؤثر در کاهش سفتی عضلات ناشی از نقطه ماشهای مایوفاشیال گزارش شده است [
9].
شاک ویو بهعنوان ابزاری غیرتهاجمی، مؤثر و بیضرر برای بیماریهای اسکلتیعضلانی در نظر گرفته شده است. پارامترهای اصلی شاک ویو شامل چگالی شارش انرژی و کل انرژی صوتی است. اثرات اصلی درمانی شاک ویو به پالسهای مفید مستقیم در نقاط موردنظر و اثرات ثانویه به اثرات بیولوژیکی اشاره دارد که باعث ترمیم و بازسازی بافت میشود [
10]. درنتیجه، معلوم نیست که سودمندترین رویکرد از بین تکنیک انرژی عضلانی بهتنهایی، شاک ویو بهتنهایی و ترکیبی از هر دو روش کدام است، زیرا هیچ پژوهشی با موضوع مقایسه خاص بین این 3 رویکرد (تکنیک انرژی عضلانی بهتنهایی، شاک ویو بهتنهایی و ترکیب هر دو) وجود ندارد. برای مقایسه اثرات بین این 3 روش مداخله درمانی، نیاز به پژوهشهای بیشتر بود. بنابراین کلینیسینها برای انتخاب یک روش خاص در درمان نقاط ماشهای مایوفاشیال یک هدف عینی خواهند داشت. از این رو مطالعه برای مقایسه اثرات تکنیک انرژی عضلانی بهتنهایی، شاک ویو بهتنهایی و ترکیب هردوی آنها در حداقل جلسات، بر روی درد ذهنی، آستانه درد فشاری و عملکرد و حرکت گردن در افراد مبتلا به نقاط ماشهای در عضله تراپزیوس فوقانی صورت گرفت.
روش بررسی
یک آزمایش کنترلشده تصادفی برای درمان شرکتکنندگان با نقاط ماشهای فعال در عضله تراپزیوس فوقانی طراحی شده است. این مطالعه را کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی تهران تأیید کرد. همه شرکتکنندگان (54 نفر) با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. سن بین 18-40 سال، وجود یک باند سفت قابل لمس و یک نقطه ماشهای در عضله تراپزیوس فوقانی و وجود 1 تا 3 نقطه ماشهای در یک سمت از معیارهای ورود به مطالعه بود. معیارهای خروج شامل فیبرومیالژیا، رادیکولوپاتی گردنی، نورالژی صورت، مشکلات انعقادی، سرطان، سابقه جراحی گردن یا شانه، سابقه ترومبوز ورید عمقی، سابقه میوپاتی، سابقه اینفیلتراسیون در عضله تراپزیوس فوقانی، داروهای ضدانعقاد، مصرف آسپیرین در طول 3 روز گذشته، داشتن نقطه ماشهای در دیگر عضلات گردن و کمبود آهن یا کلسیم بودند [
11].
به منظور ارزیابی بهترین کارایی مداخلات، این 3 گروه با یکدیگر مقایسه شدند. گروه A (تعداد=18 نفر) فقط تکنیک انرژی عضلانی، گروه B (تعداد=18 نفر) فقط شاک ویو رادیال و گروه C هردو تکنیک انرژی عضلانی و شاک ویو رادیال را دریافت کردند. همه شرکتکنندگان پس از تشخیص متخصص ارتوپدی، متخصص مغز و اعصاب یا روماتولوژیست مبنی بر وجود نقاط ماشهای عضله تراپزیوس فوقانی وارد مطالعه شدند. کلیه شرکتکنندگان (33 زن و 21 مرد، 29/38±6/84 ساله، شاخص توده بدن=25/24±3/32 کیلوگرم در متر مربع) از نظر معیارهای ورود و خروج بررسی شدند و 3 جلسه مداخله در طول 1 هفته را دریافت کردند. قبل از شروع پروتکل، رضایتنامه کتبی توسط شرکتکنندگان انتخابشده، امضا شد تا اجازه خود را اعلام کنند. در موافقت کتبی، تمام مزایا و معایب احتمالی قبل از شروع مداخله بهطور واضح برای شرکتکنندگان روشن شد. علاوه بر این، ما از شرکتکنندگان خواستیم که از انجام سایر درمانها یا استفاده از داروها در خانه خودداری کنند.
شرکتکنندگان بهطور تصادفی در گروه A (فقط تکنیک انرژی عضلانی)، گروه B (فقط شاک ویو رادیال) و گروه C (ترکیبی از تکنیک انرژی عضلانی و شاک ویو رادیال) قرار گرفتند. تصادفیسازی با استفاده از پاکتهای مهرومومشده و تصادفی پرشده از توصیف گروههای مداخله انجام شد. ما 3 پاکت نامه تهیه کردیم که در هرکدام از آنها یکی از 3 مداخله نوشته شده بود. از اولین شرکتکننده خواستیم که یک پاکت را انتخاب کند. همچنین خواستیم که شرکتکننده دوم یک پاکت را انتخاب کند و درنتیجه شرکتکننده سوم صاحب پاکت سوم بود. ما سیکل مشابهی را برای سه شرکتکننده بعدی تکرار کردیم.
ارزیابی
شدت درد، آستانه درد فشاری، پرسشنامه شاخص ناتوانی گردن و دامنه خم شدن طرفی فعال به سمت مقابل قبل و بعد از مداخله در هر گروه اندازهگیری شد.
مقیاس درد آنالوگ بینایی: شدت درد با استفاده از مقیاس درد آنالوگ بینایی ارزیابی شد. مقیاس درد آنالوگ بینایی به طول 10 سانتیمتر است که در انتهاهای مخالف، کلمات »بدون درد« و »بدترین درد قابلتصور« را دارد [
12]. از شرکتکنندگان خواسته شد تا نقطهای را در امتداد مقیاس مشخص کنند که به بهترین شکل، میزان درد قبل از مداخله و بعد از جلسه سوم را نشان دهد.
آستانه درد فشاری: به عنوان حداقل میزان فشار لازم برای تحریک درد تعریف میشود. برای ارزیابی آستانه درد فشاری طبق توصیه فیشر از یک الگومتر فشار دیجیتال استفاده شد [
13]. این روش با قرار دادن سطح نوک لاستیک (1 سانتی متر مربع) بهصورت عمودی به نقاط ماشهای شناختهشده و فشار دادن با سرعت 1 کیلوگرم در ثانیه، با استفاده از یک الگومتر (آمریکا، مدل SF-500) به دست آمد [
14]. نقاط ماشهای میوفاشیال با بروز درد موضعی یا ارجاعی مشخص شدند. از شرکتکنندگان پرسیده شد که هرگاه احساس درد کردند و فشار آنها متوقف شد، »بله« را گزارش دهند. 3 اندازهگیری تکراری با فاصله 30 ثانیه در همان نقطه به دست آمد و مقدار متوسط محاسبه و برای تجزیهوتحلیل بیشتر استفاده شد.
دامنه خم شدن طرفی فعال به سمت مخالف: دامنه خم شدن طرفی فعال ستون فقرات گردنی بهسمت مخالف با استفاده از گونیامتر مخصوص دامنه حرکتی گردن اندازهگیری شد [
7]. از شرکتکنندگان خواسته شد که بهصورت قائم بنشینند. محور گونیامتر در زائده مهره اول ستون فقرات توراسیک و مرکز بازوی گونیامتر بر روی برجستگی پس سری در زاویه قائمه قرار داشت. سپس بازوی افقی با دست تثبیت شد و بازوی عمودی آن بر روی برجستگی پس سری قرار گرفت تا زاویه خم شدن جانبی را اندازهگیری کند [
15]. از شرکتکنندگان خواسته شد تا سر خود را به طرف مقابل خم کنند. با تکمیل دامنه حرکتی موجود، حرکت متوقف شد و از بالا آمدن شانه، ممانعت شد. درجه خم شدن بهسمت مقابل ثبت شد.
پرسشنامه شاخص ناتوانی گردن نسخه عربی [
16]: از شاخص ناتوانی گردن برای اندازهگیری عملکرد گردن هر شرکتکننده استفاده شد. شاخص ناتوانی گردن شامل 10 مورد با صفر تا 5 امتیاز به هر مورد است. هرچه امتیاز بالاتر باشد، ناتوانی در ناحیه گردن شدیدتر است.
مداخله
گروه A (فقط تکنیک انرژی عضلانی): شرکتکننده در وضعیت خوابیده به پشت دراز کشید، بازوها در کنار هم بودند. تراپیست در انتهای سر شرکتکننده ایستاد. سر و گردن طرف شرکتکننده از طرفی که تحت درمان قرار گرفته بود دور میشد تا به سد محدودیت برسد. درحالیکه معاینهکننده شانه را با یک دست تثبیت کرده، با دست دیگر ناحیه گوش یکطرفه / ماستوئید را فنجان میکرد. 3 دسته فیبر تراپزیوس فوقانی کشیده شده بود. فیبرهای خلفی با خم شدن طرفی و چرخش بهسمت مقابل، فیبرهای میانی با خم شدن طرفی و دامنه میانی چرخش بهسمت مقابل و الیاف قدامی با خم شدن طرفی و چرخش اندک بهسمت درمان. از شرکتکننده خواسته شد تا یک مقاومت ملایم (20 تا 50 درصد قدرت موجود) را به شانه و گوش که بهسمت هم حرکت میکنند، وارد کند. حرکت متقابل بهمنظور ایجاد انقباض عضله از هردو انتها بهطور همزمان مهم است.
درجه تلاش باید خفیف باشد و هیچ دردی احساس نشود. انقباض به مدت 7 تا 10 ثانیه ادامه داشت و با آرامش کامل، معاینهکننده بهآرامی سر و گردن را تسکین میدهد تا درجه خم شدن و چرخش را افزایش دهد. بهصورت همزمان شانه بهسمت پایین کشیده میشود. همانطور که کشش ایجاد میشود، شرکتکنندگان در این مرحله از درمان میتوانند با توجه به دستورالعمل (در حین نفس کشیدن، لطفاً دست خود را به سمت پاها برسان) کمک کنند. مشارکت شرکتکننده در کشش، احتمال شروع رفلکس کششی را کاهش میدهد. هنگامی که عضله در حالت کششی قرار گرفت، شرکتکننده شل شده و کشش تا 30 ثانیه حفظ میشود. این روش برای 5 بار تکرار شد یا تا زمانی که هیچ سود بیشتری امکانپذیر نباشد [
17,
18].
گروه B (فقط شاک ویو رادیال): شرکتکننده روی صندلی نزدیک درمانگر نشسته بود و میتوانست بازوهای خود را روی آن ریلکس کند. نقاط ماشهای مشخص و با مارکر پوستی مشخص شدند. ژل شاک ویو بر روی نقاط ماشهای تراپزیوس فوقانی استفاده شد. به شرکتکنندگان در هر جلسه 2000 جلسه شاک با تراکم شارش انرژی کم (0/1 میلیژول بر میلیمتر مربع در دقیقه با استفاده از M.L.R / S.M.R 8300 ایرانی و PAGANI / ایتالیایی) و درمجموع در 3 جلسه که بهصورت هفتگی بود 6000 شوک داده شد.
گروه C (ترکیبی از تکنیک انرژی عضلانی و شاک ویو رادیال): مداخله با روش شاک ویو آغاز شد و سپس بلافاصله با روش تکنیک انرژی عضلانی که پیش از این ذکر شد، دنبال شد.
تمام تجزیهوتحلیل آماری با نرمافزار آماری SPSS، نسخه 24 انجام شد. از آزمون کولموگروف آ اسمیرنف برای ارزیابی نرمال بودن دادهها استفاده شد. برای بررسی اثرات درونگروهی از آزمون تی زوجی و برای بررسی اثرات بینگروهی از آزمون آنووای یکطرفه استفاده شد. سطح آلفا برای تمام آزمونهای آماری 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها
54 شرکتکننده شامل 21 مرد و 33 زن در مطالعه حاضر شرکت کردند. میانگین سنی در گروه A 27/60±6/85 سال، در گروه B 31/10±6/65 سال و در گروه C 29/40±6/94 سال بود. میانگین شاخص توده بدنی در گروه A 24/97±3/30 کیلوگرم بر متر مربع، در گروه B 25/53±3/95 کیلوگرم بر مترمربع و در گروه C 25/20±2/95 کیلوگرم در مترمربع برای شرکتکنندگان بود. از نظر سن بین 3 گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت (F=1/186, P=0/314). همچنین اختلاف معنیداری در شاخص توده بدنی بین 3 گروه وجود نداشت (F=0/190, P=0/828). همه متغیرها براساس نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنف توزیع نرمالی داشتند (0/05>P). طبق نتایج آزمون تی زوجی، گروه A، گروه B و گروه C به تفکیک
جدول شماره 1، به طور قابل توجهی کاهش درد (0/001>P)، کاهش حساسیت عضله (0/001>P)، افزایش دامنه حرکتی (0/001>P) و بهبود عملکرد گردن (0/001>P) داشتند.
تغییرات شدت درد در گروه تکنیک انرژی عضلانی قبل و بعد از مداخله، با اختلاف میانگین 3/05 و انحراف معیار 2/15 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P). همچنین ، تغییرات شدت درد قبل و بعد از مداخله در گروه شاک ویو رادیال با اختلاف میانگین 3/16 و انحراف معیار 1/29 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P). بهعلاوه تغییرات شدت درد در گروه ترکیبی قبل و بعد از مداخله با اختلاف میانگین 3/88 و انحراف معیار 1/49 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P).
تغییرات آستانه درد فشاری در گروه تکنیک انرژی عضلانی قبل و بعد از مداخله، با اختلاف میانگین 5/37 و انحراف معیار 4/29 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P). همچنین تغییرات آستانه درد فشاری قبل و بعد از مداخله در گروه شاک ویو رادیال با اختلاف میانگین 10/50 و انحراف معیار 3/34 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P). به علاوه، تغییرات آستانه درد فشاری در گروه ترکیبی قبل و بعد از مداخله با اختلاف میانگین 11/94 و انحراف معیار 3/68 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P).
تغییرات شاخص ناتوانی گردن در گروه تکنیک انرژی عضلانی قبل و بعد از مداخله، با اختلاف میانگین 16/07 و انحراف معیار 10/46 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P). همچنین شاخص ناتوانی گردن فشاری قبل و بعد از مداخله در گروه شاک ویو رادیال با اختلاف میانگین 17/44 و انحراف معیار 8/61 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P). بهعلاوه، تغییرات شاخص ناتوانی گردن در گروه ترکیبی قبل و بعد از مداخله با اختلاف میانگین 22/11 و انحراف معیار 9/74 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P).
تغییرات فلکشن طرفی گردن بهسمت مخالف در گروه تکنیک انرژی عضلانی قبل و بعد از مداخله، با اختلاف میانگین 6/88 و انحراف معیار 4/22 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P). همچنین تغییرات خم شدن طرفی گردن بهسمت مخالف قبل و بعد از مداخله در گروه شاک ویو با اختلاف میانگین 9/05 و انحراف معیار 4/06 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P). بهعلاوه، تغییرات فلکشن طرفی گردن بهسمت مخالف در گروه ترکیبی قبل و بعد از مداخله با اختلاف میانگین 9/88 و انحراف معیار 4/44 برآورد شد و تغییرات بهطور معنیداری متفاوت بود (0/001>P).
تجزیهوتحلیل آزمون آنووای یکطرفه برای بررسی تأثیرات بین گروه ها استفاده شد. نتایج این مطالعه از نظر آستانه درد فشاری اختلاف معنیداری بین 3 گروه نشان داد (F=14/89, P<0/001). آزمون تعقیبی با استفاده از اصلاح بونفرونی اختلاف معنیداری را در میانگین بهبود بین گروههای تکنیک انرژی عضلانی و شاک ویو رادیال نشان داد (0/001>P) ، همچنین تفاوت معنیداری بین تکنیک انرژی عضلانی و گروههای ترکیبی (0/001>P) وجود داشت. بین گروههای شاک ویو رادیال و گروه ترکیبی اختلاف معنیداری وجود نداشت (0/78=P). علاوه بر این، بین 3 گروه از نظر شدت درد (F=1/29, P=0/28)، شاخص ناتوانی گردن (F=1/29, P=0/28) و دامنه حرکتی خم شدن طرفی بهسمت مقابل (F=2/39, P=0/10) تفاوت معنیداری وجود نداشت (
جدول شماره 2).
بحث
در این مطالعه، شدت درد، آستانه درد فشاری، شاخص ناتوانی گردن و دامنه فلکشن طرفی گردن بهسمت مقابل قبل و بعد از 3 جلسه درمان در 3 گروه آزمایش (فقط تکنیک انرژی عضلانی، فقط شاک ویو رادیال و هردو گروه) مقایسه شد. براساس نتایج بعد از سومین جلسه تکنیک انرژی عضلانی (3 جلسه در هفته)، شاک ویو رادیال (2000 ضربان، 5 هرتز، 3 جلسه در هفته) و ترکیب هردو (3 جلسه در هفته)، دریافتیم که استفاده از هر 3 روش تأثیر مفیدی در کاهش شدت درد، حساسیت عضلانی، بهبود عملکرد گردن و افزایش حرکت گردن در شرکتکنندگان با نقاط ماشهای فعال در عضله تراپزیوس فوقانی دارد.
نتایج این مطالعه نشان داد که نمره شدت درد و شاخص ناتوانی گردن بهطور قابلتوجهی کاهش یافته نمره آستانه درد فشاری بهطور قابلتوجهی افزایش یافته و درجه فلکشن طرفی گردن بهسمت مخالف پس از جلسه سوم در گروه تکنیک انرژی عضلانی (0/001>P)، شاک ویو رادیال (0/001>P) و گروه ترکیبی (0/001>P) در افراد دارای نقاط ماشهای فعال عضله تراپزیوس فوقانی افزایش یافت.
یافتههای این مطالعه نشان داد که تغییرات نمره آستانه درد فشاری بین 3 گروه تفاوت قابلتوجهی داشت، درحالیکه تغییرات نمرات شدت درد، شاخص ناتوانی گردن و فلکشن طرفی گردن بهسمت مخالف بین 3 گروه تفاوت معنیداری نداشت.
با توجه به دانش ما هیچ مطالعهای برای مقایسه بین تکنیک انرژی عضلانی و شاک ویو رادیال وجود نداشت. از این رو ما از مقالاتی استفاده کردیم که تکنیک انرژی عضلانی و شاک ویو رادیال را با سایرتکنیکها مقایسه میکردند.
نتایج این مطالعه مشابه نتایج مطالعه الغدیر و همکاران است که اثربخشی درمانهای ترکیبی بر درد گردن و حساسیت عضلانی را در بیماران مرد مبتلا به نقاط ماشهای فعال عضله تراپزیوس فوقانی بررسی کردند. شرکتکنندگان بهطور تصادفی به گروه A که تکنیک انرژی عضلانی و روش فشار ایسکمیک همراه با مداخله معمولی دریافت میکردند، گروه B که کلیه مداخلات گروه A را به استثنای فشار ایسکمیک دریافت میکردند و گروه C که فقط تحت درمان معمول قرار گرفتند، تقسیم شدند. آنها دریافتند که تجزیهوتحلیل بینگروهی تفاوت معنیداری را در گروههای A ، B و C در شدت درد و آستانه درد فشاری نشان داد. دی کوهن در همه گروهها بهجز گروه C اندازه اثر قابلتوجهی در درمان را نشان داد. آنها نتیجه گرفتند که تکنیک انرژی عضلانی بهعلاوه فشار ایسکمیک در کاهش درد گردن و حساسیت عضلانی در بیماران مرد مبتلا به نقاط ماشهای فعال عضله تراپزیوس فوقانی بیشتر از تکنیک انرژی عضلانی بهتنهایی، مؤثر است [
19]. یافتههای ما مطابق با نتایج الغدیر و همکاران است که در آن شدت درد و آستانه درد فشاری در گروه تکنیک انرژی عضلانی معنیدار بودند. روش تکنیک انرژی عضلانی (آرامسازی پس از انقباض ایزومتریک) مطالعه حاضر با مطالعه الغدیر یکسان بود.
مطالعه یگانه و همکاران در سال 2015 تأثیر ترکیبی از سوزن خشک و تکنیک انرژی عضلانی را بر نقاط ماشهای پنهان عضله تراپزیوس فوقانی در زنان بررسی کرد. نمونههای این مطالعه بهطور تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند: گروه 1 (سوزن خشک و تکنیک انرژی عضلانی)، گروه 2 (فقط تکنیک انرژی عضلانی) و گروه 3 (فقط سوزن خشک) دریافت کردند که هر 3 گروه درمانی کاهش درد و افزایش آستانه درد فشاری و همچنین افزایش فلکشن جانبی گردن را داشتند. بااینحال، گروه دریافتکننده سوزن خشک و تکنیک انرژی عضلانی در مقایسه با 2 گروه دیگر در شدت درد، آستانه درد فشاری و دامنه حرکتی پیشرفت قابلتوجهی را نشان دادند. تفاوت معنیداری بین گروه فقط تکنیک انرژی عضلانی و گروه فقط سوزن خشک یافت نشد. سرانجام، آنها نتیجه گرفتند نتایج نشان میدهد که هر 3روش درمانی مورداستفاده در این مطالعه برای درمان نقاط ماشهای مایوفاشیال مؤثر بودند. طبق این مطالعه، سوزن خشک و تکنیک انرژی عضلانی بهعنوان راهی جدید برای درمان نقاط ماشهای مایوفاشیال پیشنهاد میشود [
11]. نتایج مطالعه ما مطابق با یافتههای یگانه و همکاران است که در آن شدت درد، آستانه درد فشاری و دامنه حرکتی در گروه تکنیک انرژی عضلانی معنیدار بودند.
مطالعه کومار و همکاران، اثربخشی تکنیک انرژی عضلانی، فشار ایسکمیک و استرینکانتراسترین را بر روی نقاط ماشهای عضله تراپزیوس فوقانی بررسی کردند. آنها به 3 گروه تخصیص یافتند که شامل 2 جنس مذکر و مؤنث با نقاط ماشهای یکطرفه عضله تراپزیوس فوقانی بودند، به گروه A تکنیک انرژی عضلانی، گروه B فشار ایسکمیک و گروه C تکنیک استرینکانتراسترین همراه با درمان فیزیکی معمولی داده شد. نتایج نشان داد تفاوت معنیداری بین گروهها پس از 4 هفته در رابطه با شدت درد، دامنه حرکتی گردن و شاخص ناتوانی گردن وجود دارد. سرانجام، این مطالعه نتیجه گرفت که مداخله 4 هفتهای با فشار ایسکمیک، استرینکانتراسترین و تکنیک انرژی عضلانی در درمان نقاط ماشهای عضله تراپزیوس فوقانی مؤثر بودند، اما تکنیک انرژی عضلانی در درمان نقطه ماشهای تراپزیوس فوقانی نسبت به تکنیکهای فشار ایسکمیک و استرینکانتراسترین برتری داشت [
20]. نتایج مطالعه ما با یافتههای کومار و همکاران مشابه است که در آن شدت درد، شاخص ناتوانی گردن و خم شدن جانبی گردن در گروه تکنیک انرژی عضلانی معنیدار بودند.
نتایج مطالعه حاضر با نتایج مطالعه لوآن و همکاران که یک آزمایش تصادفی درمورد مقایسه اثر شاک ویو و سوزن خشک در نقاط ماشهای انجام دادند، همسو بود. شرکتکنندگان بهطور تصادفی به 2 گروه شاک ویو و سوزن خشک تقسیم شدند. نتیجه این مطالعه بهبود قابلتوجهی در شدت درد، آستانه درد فشاری و شاخص ناتوانی گردن را در تمام زمانهای پس از درمان در هر 2 گروه درمانی نشان داد. مدول برشی نقاط ماشهای بلافاصله پس از اولین درمان در هر 2 گروه سوزن خشک و شاک ویو کاهش یافت. کاهش قابلتوجه در مدول برشی تا 3 ماه پس از درمان در هر 2 گروه حفظ شد. تفاوت معنیداری بین گروه شاک ویو و گروه سوزن خشک وجود نداشت. درنهایت، آنها نتیجه گرفتند شاک ویو بهاندازه سوزن خشک بهمنظور تسکین درد، ترمیم عملکرد و کاهش سفتی عضلات در درمان نقاط ماشهای تراپزیوس فوقانی برای یک دوره 3 ماهه مؤثر و ایمن است. شاک ویو میتواند برای استفاده بالینی و تحقیقاتی برای سندرم درد مایوفاشیال پیشنهاد شود. تحقیقات بیشتر برای کشف مقرونبهصرفه بودن 2 مداخله و پارامترهای مطلوب شاک ویو برای نقاط ماشهای مایوفاشیال لازم است [
21]. نتایج مطالعه ما با یافتههای لوآن و همکاران مشابه است، به گونهای که شدت درد، شاخص ناتوانی گردن و آستانه درد فشاری در گروه شاک ویو معنیدار بودند. پروتکل مطالعه حاضر (2000 شوک در جلسه، با تراکم شارش انرژی 0/10 میلی ژول در میلیمتر مربع در دقیقه) با مطالعه لوان یکسان بود.
مطالعه دیگر برای لی و همکاران با مطالعه ما مطابق بود. آنها اثرات تسهیل عصبیعضلانی حس عمقی، شاک ویو و تزریق در نقطه ماشه را برای درد و عملکرد مؤثر بر سندرم درد مایوفشیال مطالعه کردند. آنها نشان دادند از نظر آستانه درد فشاری بین 2 گروه تفاوت آشکاری وجود نداشت، اما مقیاس مورلی (درد، دامنه و فعالیتهای زندگی روزمره) و شاخص ناتوانی گردن اختلافات قابلتوجهی در بین گروهها داشتند. درنهایت، آنها نتیجه گرفتند که درمان اثرات تسهیل عصبیعضلانی حس عمقی، نسبت به روشهای دیگر، باعث بهبود عملکرد گردن، دامنه حرکت در مفصل شانه و فعالیتهای زندگی روزمره میشود. شاک ویو باعث کاهش درجه درد و افزایش عملکرد میشود. درمان تزریق در نقطه ماشه درد را کاهش میدهد، اما در افزایش فعالیتهای عملکردی اثرات ناکافی داشت [
22]. نتایج مطالعه ما با یافتههای لی و همکاران مشابه بود، به گونهای که شدت درد، شاخص ناتوانی گردن و آستانه درد فشاری در گروه شاک ویو معنیدار بودند. پروتکل مطالعه حاضر (2000 شوک در هر جلسه) در مقایسه با مطالعه لی (1000 شوک) متفاوت بود.
مطالعه جئون و همکاران مشابه مطالعه ما بود. آنها بیماران مبتلا به سندرم درد مایوفاشیال در عضله تراپزیوس فوقانی را فراخوان کردند و بهطور تصادفی به 2 گروه شاک ویو و گروه تزریق در نقطه ماشهای + تحریک الکتریکی عصب ازطریق پوست تقسیم شدند. آنها افزایش قابلتوجه آستانه درد (یک پوند بر سانتیمتر مربع) و کاهش قابلتوجه شدت درد را پس از درمان اول و سوم در هر 2 گروه (شاک ویو و تزریق در نقطه ماشهای + تحریک الکتریکی عصب ازطریق پوست) دیدند. تغییرات بین گروهها از نظر آستانه درد فشاری و شدت درد بهطور قابلتوجهی متفاوت بود. تغییرات در پرسشنامه درد مکگیل، دامنه حرکتی گردن و مقیاس درجهبندی درد بین 2 گروه تفاوت معنیداری نداشت. سرانجام، آنها نتیجه گرفتند که شاک ویو در ایجاد درد و افزایش دامنه حرکتی گردن به اندازه تزریق در نقطه ماشهای و تحریک الکتریکی عصب ازطریق پوست در بیماران مبتلا به سندرم درد مایوفاشیال در عضله تراپزیوس فوقانی مؤثر است [
23]. نتایج مطالعه ما مطابق با یافتههای جئون و همکاران است که در آن شدت درد، آستانه درد فشاری و خم شدن جانبی گردن بهسمت مقابل در گروه شاک ویو معنیدار بودند. پروتکل مطالعه حاضر (2000 شوک / جلسه، 3 جلسه در هفته، تراکم شارش انرژی 0/10 میلیژول بر میلیمتر مربع در دقیقه) در مقایسه با مطالعه جئون و همکاران (1500 شوک / جلسه، 3 جلسه در هفته، تراکم شارش انرژی 0/10 میلیژول بر میلیمتر مربع در دقیقه) فقط از نظر تعداد ضربه متفاوت بود.
نتایج این مطالعه مشابه نتایج مطالعه مشتاق و همکاران بود. آنها شاک ویو و فشار ایسکمیک را مقایسه کردند و شرکتکنندگان بهطور تصادفی در 2 گروه قرار گرفتند. شرکتکنندگان در گروه A شاک ویو را با تکنیک انرژی عضلانی و شرکتکنندگان در گروه B فشار ایسکمیک را با تکنیک انرژی عضلانی دریافت کردند. آنها دریافتند که در درک درد از نظر شدت درد، افزایش آستانه درد فشاری و دامنه حرکتی خم شدن جانبی گردن در هردو گروه شاک ویو و فشار ایسکمیک در شرکتکنندگان با نقاط ماشهای در عضله تراپزیوس فوقانی کاهش قابلتوجهی وجود دارد. تفاوت واضحی در کاهش درد در شدت درد بین دو گروه مشاهده نشد. بااینحال افزایش در آستانه درد فشاری و دامنه حرکتی در گروه شاک ویو بهطور قابلتوجهی بیشتر از فشار ایسکمیک بود. سرانجام، آنها نشان دادند که شاک ویو درمانی از نظر بهبود آستانه درد فشاری و همچنین دامنه حرکتی گردن در شرکتکنندگان با نقاط ماشهای تراپزیوس فوقانی هنگام ترکیب با تکنیک انرژی عضلانی از فشار ایسکمیک برتر است. بااینحال، از نظر کاهش درد، شاک ویو درمانی و فشار ایسکمیک به همان اندازه مؤثر هستند [
17]. نتایج مطالعه حاضر مطابق با یافتههای مشتاق و همکاران است، که شدت درد، آستانه درد فشاری و خم شدن جانبی گردن در گروه ترکیبی معنیدار بودند. روش مشتاق و همکاران در گروه A مانند گروه ترکیبی در مطالعه حاضر بود.
عوامل مختلفی را میتوان به کاهش درد در گروههای آزمایش نسبت داد. طول کوتاه سارکومر و هیپوکسی در منطقه، منبع درد در نقاط ماشهای است. بهطورکلی، در درمان نقاط ماشهای، 2 عامل نیاز به توجه ویژه دارد [
24]: افزایش خونرسانی به نقاط ماشهای مایوفاشیال و افزایش طول سارکومرها.
مکانیسم احتمالی کاهش درد در گروه تکنیک انرژی عضلانی را میتوان به اثرات ضددرد نسبت داد که میتواند با رفلکس بازدارنده تاندون گلژی، در طی انقباض ایزومتریک فعال شود که به شل شدن رفلکسی عضله منجر میشود. تحریک سمپاتیک به دلیل فعال شدن گیرندههای مکانیکی عضله و مفصل است که با فعال شدن آوران سوماتیک و موضعی ماده خاکستری دور قناتی برانگیخته میشوند که در تعدیل نزولی درد نقش دارد. افزایش دامنه حرکتی با تکنیک انرژی عضلانی را میتوان براساس مکانیسمهای فیزیولوژیکی پشت تغییرات در قابلیت انعطافپذیری عضله / آرامش رفلکسی، تغییرات ویسکوالاستیک و کششی توضیح داد. ترکیبی از انقباض و کشش (همانطور که در تکنیکهای انرژی عضلانی استفاده میشود) ممکن است برای تولید تغییر ویسکوالاستیک مؤثرتر از کشش پسیو باشد، زیرا نیروهای بیشتر میتوانند باعث افزایش تغییر ویسکوالاستیک و کشش پسیو شوند [
25].
مکانیسم امواج شاک ویو برای کاهش درد را میتوان بر اساس نظریههای شناختهشده توضیح داد. اساس بیولوژیکی اثر ضددردی شاک ویو تراپی، تعامل با نوروپپتیدهای حسی مانند ماده P یا پپتید مربوط به ژن کلسی تونین است که به درد اسکلتیعضلانی کمک میکند [
27 ،
26]. امواج شاک ویو شعاعی، مدولاسیون درد را ازطریق فعال شدن فیبرهای آ ـ بتا در عضله و مهار درد ازطریق اینترنورونهای گابا در شاخ پشتی فراهم میکند. وقتی شاک ویو درمانی بهطور مکرر اعمال میشود، این پدیده مشهودتر است که با حساسیتزدایی ناحیه در معرض، مرتبط است و توضیحی درمورد اثرات ضددردی اموج شاک ویو درمانی ارائه میدهد. این مطلب، یافتههای تراول را که سالها پیش مشاهده کرده است که درد تسکین مییابد و نقاط ماشهای پس از فشار و کشش از بین میروند، تأیید میکند [
29 ،
28]. تفکیک مکانیکی انقباضات دائمی اکتین / میوزین با کمک امواج شاک ویو، ازطریق کشش عرضی موضعی سارکومرها، با استفاده از امواج شوک عمود بر جهت فیبر، تا از بین بردن سارکومرهای منقبضشده غیرطبیعی صورت میگیرد.
نتیجهگیری
طبق مطالعه حاضر، به هر 3 گروه آزمایش (فقط گروه تکنیک انرژی عضلانی، فقط گروه شاک ویو رادیال و هر 2 گروه ترکیبی) درمانهای مناسب برای نقاط ماشهای فعال در عضله تراپزیوس فوقانی داده شد، اما گروه ترکیبی بهطور قابلتوجهی پیشرفت بیشتری در رابطه با شدت درد، افزایش آستانه درد فشاری و خم شدن جانبی گردن و بهبود عملکرد گردن با کاهش شاخص ناتوانی گردن پس از 3 جلسه درمان نشان دادند. بنابراین، ترکیب تکنیک انرژی عضلانی با شاک ویو رادیال به عنوان یک روش موثرتر و مناسب برای درمان افراد دارای نقاط ماشهای فعال تراپزیوس فوقانی توصیه میشود. فرض بر این است که افزایش جلسات باعث پیشرفت بیشتر میشود.
برخی از شرکتکنندگان ارجاعدادهشده پس از توضیح ناراحتی احتمالی در اثر شاک ویو رادیال برای شرکت در مطالعه مردد بودند. همچنین در طی مطالعه برخی از شرکتکنندگان واجد شرایط به دلیل کووید-19 در جلسات درمانی شرکت نکردند که اینها از محدودیتهای مطالعه بود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی تهران پروتکل مطالعه (IR.TUMS.MEDICINE.REC.1399.917) را تأیید کرد و کد آن، IRCT20130121012210N8 است. شرکتکنندگان بهطور کامل از اهداف تحقیق مطلع شدند. علاوهبر کسب رضایت کتبی، به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات بهدستآمده از آنها محرمانه باقی خواهد ماند. شرکت در پژوهش حاضر داوطلبانه بود و شرکتکنندگانی که تمایلی به ادامه همکاری نداشتند، از مطالعه خارج میشدند.
حامی مالی
این مقاله از پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد کرار حسن ابومحمود از گروه فیزیوتراپی دانشکده توانبخشی دانشگاه علومپزشکی تهران استخراج شده است. مطالعه حاضر با پشتیبانی دانشگاه علومپزشکی تهران (شماره گرنت: 51135-163-3-99) انجام شد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: کرار حسن ابومحمود، آزاده شادمهر؛ روششناسی و تحلیل: کرار حسن ابومحمود، آزاده شادمهر، محمدرضا هادیان، شهره جلایی، سارا فریدون نیا؛ تحقیق: کرار حسن ابومحمود، جمیل تحسین؛ ویراستاری و نهاییسازی: کرار حسن ابومحمود، آزاده شادمهر، شهره جلایی، سارا فریدوننیا؛ نظارت: آزاده شادمهر
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مطالعه تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی تهران برای حمایت و تأمین مالی این مطالعه (شماره گرنت: 51135-163-3-99) و همچنین افرادی که در آن شرکت کردند، تشکر میکنیم.