1- گروه مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2- گروه مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. ، l.riahi@srbiau.ac.ir
3- گروه مدیریت توانبخشی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
چکیده: (4654 مشاهده)
اهداف: ارائه خدمات توانبخشی مطلوب به معلولان همواره از دغدغههای مهم نظام سلامت در جهان محسوب میشود. شناسایی نظامهای توانبخشی معلولان برای سیاستگذاران و متولیان سلامت و توانبخشی یک ضرورت اجتنابناپذیر است. در این میان پرداختن به مطالعات تطبیقی و بهرهمندی از تجارب کشورهای موفق بسیار مفید خواهد بود. این مطالعه با هدف مقایسه تحلیلی نظامهای ارائه خدمات توانبخشی به معلولان در ایران با سایر کشورهای مطرح در زمینه توانبخشی طراحی و اجرا شد.
روش بررسی: این پژوهش به صورت تطبیقی در سال 1399 انجام شد. جهت تعیین چارچوب مقایسه جامعه پژوهش، از چهار بُعد عملکرد نظامهای سلامت بر مبنای گزارش سال 2000 سازمان جهانی بهداشت بهعنوان الگو استفاده شد و نه کشور در ابعاد تولیت، تولید منابع، تأمین مالی و تدارک خدمات، مورد مقایسه قرار گرفتند. یافتهها از هر کشور به تفکیک ابعاد مذکور در جداول تطبیقی ارائه شد. الگوی مورد استفاده در این مطالعه، الگوی بِرِدی و هیلکر بود که چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه را در مطالعات تطبیقی مشخص میکند. در پژوهش حاضر، نمونهگیری هدفمند مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل نظامهای توانبخشی در جهان بود و نمونههای پژوهش نظام توانبخشی کشورهای ایران، چین، ترکیه، هندوستان، آمریکا، مکزیک، آلمان، انگلیس و آفریقای جنوبی بودند. ملاکهای ورود بر حسب دستهبندی جغرافیایی، انتخاب حداقل یک کشور از قارههای آمریکا، اروپا، آسیا و آفریقا و بر حسب مدل کارکردی سازمان جهانی بهداشت و قابل دسترس بودن دادههای مربوط به ابعاد چهارگانه عملکرد نظامهای سلامت بود.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد، تولیت توانبخشی معلولان در نظام ارائه خدمات توانبخشی در ایران با سازمان بهزیستی بوده، ولی در اغلب کشورها وزارت سلامت متولی توانبخشی معلولان بود. از نظر تولید منابع، تمامی کشورهای مورد مطالعه در زمینه تربیت نیروی انسانی متخصص از طریق نظام دانشگاهی اقدام میکردند. همچنین در ایران، هندوستان و مکزیک دسترسی به دادههای ملی جامع به طور کامل وجود نداشت، ولی در آمریکا، آلمان، چین، آفریقای جنوبی و ترکیه این بستر جهت برنامهریزی و سیاستگذاری فراهم بود. تأمین مالی در کشورهای آلمان، آمریکا، چین و ترکیه بیشتر از طریق نظام بیمهای، در انگلیس بیشتر از محل مالیات، ولی در ایران از طریق پرداخت یارانه از محل درآمدهای عمومی و مالیات صورت میگرفت و درنهایت تدارک خدمات در ایران علاوه بر فعالیت بخش خصوصی، در بخش دولتی به صورت غیرمنسجم توسط نهادهای مختلف از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان آموزش و پرورش استثنایی، هلال احمر، سازمان بهزیستی و بنیاد شهید و امور ایثارگران و در سایر کشورها اغلب از طریق بیمارستانها و بخش خصوصی ارائه میشد. در اغلب کشورهای مورد مطالعه توانبخشی معلولان با بخش بهداشت و درمان دارای پیوستگی قابل ملاحظهای بود.
نتیجهگیری: علیرغم نقاط قوت متعدد در نظام ارائه خدمات توانبخشی به معلولان در ایران، ادغام بخش توانبخشی سازمانهای موازی در ایران در وزارت بهداشت و درمان، علاوه بـر افـزایش هماهنگیهای درون و برونبخشی و انسجام مدیریت و سیاستگذاری واحد، میتواند موجـب کـاهش هزینـههـا، تخصیص صحیح و افزایش منابع مالی این بخش شود. علاوه بر این، میتواند منجر به کاهش همپوشانی وظـایف و مـسئولیتهـا و جلـوگیری از دوبـارهکـاری، تربیت نیروی متخصص متناسب با نیاز و نهایتاً ارائه خدمات مطلوبتر شود؛ بنابراین ضروری است سیاستگذاران و برنامهریزان این حوزه با دید وسیعتری نسبت به بازنگری و اصلاح ساختار، قوانین و فرایندها در راستای حرکت به سوی شکلگیری نظام ارائه خدمات توانبخشی به معلولان در ایران اقدام کنند.
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
مدیریت توانبخشی دریافت: 1399/4/18 | پذیرش: 1399/7/10 | انتشار: 1399/10/12
* نشانی نویسنده مسئول: گروه مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران |