Amiri Ebrahim Mohammadi F, Akbarfahimi N, Rassafiani M, Hosseinzadeh S. Content Validity and Reliability of the Persian Version of School Function Assessment in Children With Cerebral Palsy Aged 7-12 Years. jrehab 2020; 21 (2) :138-153
URL:
http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2580-fa.html
1- گروه کاردرمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران.
2- گروه کاردرمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران. ، fahimi1970@yahoo.com
3- مرکز تحقیقات اعصاب اطفال، دانشگاه علوم بهزیستی توانبخشی، تهران، ایران
4- گروه آمار زیستی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 5999 kb]
(1743 دریافت)
|
چکیده (HTML) (3628 مشاهده)
متن کامل: (2820 مشاهده)
مقدمه
فلج مغزی شایعترین ناتوانی حرکتی مزمن و عارضه عصبشناختی در کودکان است که در نتیجه یک ضایعه غیرپیشرونده در مغز در حال رشد، ایجاد میشود و موجب محدودیت در انجام فعالیتهای دستی، اختلال در تعادل، کاهش کیفیت زندگی و کاهش مشارکت در فعالیتهای اجتماعی میشود [2 ،1]. یکی از حوزههای مشارکت کودکان فلج مغزی ورود به مدرسه است. ورود به مدرسه نیازمند داشتن توانایی شناختی، فیزیکی، تطابق با محیط و تطابقات روانی اجتماعی است [4 ،3].
دانشآموزان فلج مغزی اغلب به علت نقایص فیزیکی، شناختی و اجتماعی مؤثر بر توانایی آنها برای مشارکت فعال در فعالیتهای یادگیری و تعامل با همسالان، بهسختی قادر به انجام عملکردهای مورد انتظار مدرسه هستند [4]. از طرفی مشکلات همراه فلج مغزی مانند اختلال در برنامهریزی حرکتی، اختلالات یادگیری، مشکلات هوشی و شناختی، بینایی، شنوایی و مشکل در برقراری ارتباط با همسالان و اختلالات عاطفی و روانیاجتماعی، بر سطح مشارکت و عملکرد آنان در مدرسه تأثیرگذار است [5 ،2]. از این رو بررسی دقیق عوامل مؤثر بر محدودیت عملکرد این کودکان مستلزم استفاده از ابزاری جامع و دقیق است.
در حال حاضر در دنیا از آزمونهای مختلفی برای ارزیابی مشارکت، دستخط و تواناییهای نوشتاری و توانمندیهای شناختی دانشآموزان فلج مغزی استفاده میشود. ازجمله این آزمونها میتوان به آزمونهایی مانند: مقیاس مشارکت و محیط و ارزیابی مشارکت و لذت کودک اشاره کرد.
PEM-C، مشارکت کودک در فعالیتهای مربوط به خانه، مدرسه و اجتماع و عوامل تأخیر مشارکت کودک را در این اماکن میسنجد. همچنین اطلاعات مفیدی در مورد میزان مشارکت کودک و عوامل حمایتکننده یا محدودکننده آن در اختیار خانوادهها قرار میدهد، اما متأسفانه در مورد محدودیتهای آزمونها گزارشی وجود ندارد [6].
CAPE با 55 سؤال برای گروه سنی 21-6 سال کاربرد دارد و برای اندازهگیری میزان مشارکت کودک در فعالیتهای روزمره و بیرون از مدرسه، به کار میرود. از جمله محدودیتهای استفاده از این آزمون هزینه بالای آزمون و نیاز به توانایی بالای کودک برای تکمیل آن است؛ به علاوه تمام حوزههای مشارکت و تطابقهای محیطی را دربر نمیگیرد [7].
برای ارزیابی دستخط و تواناییهای نوشتاری کودک از ابزارهایی مانند مقیاس ارزیابی دستخط کودک [8]، ابزار ارزیابی دستخط کودک [9]، ارزیابی دستخط مینه سوتا [10] و آزمون مهارتهای دستخط6 استفاده میشود. CHES-C برای پایههای اول تا هشتم کاربرد دارد و هدف آن ارزیابی سرعت دستخط و شناسایی مشکلات دستخط است. این ابزار روشی آسان و سریع برای ارزیابی عملکرد دستخط کودک است که تنها دو دقیقه زمان میبرد. به علت پایین بودن پایایی آزمون بازآزمون، اندازهگیری میزان تغییر و پیشرفت در دستخط با استفاده از این ابزار مشکل است [8].
ETCH برای دانشآموزان پایههای اول تا ششم کاربرد دارد و هدف از آن ارزیابی خوانایی و سرعت دستخط کودک است. این آزمون از روایی محتوایی و صوری خوب، ولی اعتبار نامناسب برخوردار است، یعنی نمرات بین آزمونگرهای مختلف در زمانهای مختلف، بسیار متفاوت گزارش شده است. حین استفاده از این آزمون، درمانگر باید در نظر داشته باشد که تفاوت نمره در دو زمان ممکن است به خاطر اعتبار پایین آزمون، و نه به علت تغییر در عملکرد کودک اتفاق افتاده باشد [9]. MHA کیفیت و سرعت دستخط کودک هنگام کپی کردن از فاصله نزدیک را میسنجد. به علت دامنه وسیع نمرههای آزمون بازآزمون، شواهد کمی از قابلیت مینهسوتا در اندازهگیری میزان تغییر و پیشرفت در عملکرد کودک حمایت میکنند [10].
آزمون مهارتهای دستخط برای محدوده سنی شش تا هجده سال قابل استفاده است و به بررسی یکپارچگی حسیعصبی و تعیین اینکه آیا مسائل یکپارچگی حسیعصبی منجر به مشکلات یادگیری میشوند، میپردازد و برای اندازهگیری میزان پیشرفت دانشآموزان با ناتوانی، هدایت تمرینات توانبخشی یا آموزشی کاربرد دارد [11].
از جمله ابزارهای ارزیابی رایج شناختی مقیاس هوش وکسلر برای کودکان و آزمون هوش غیرکلامی هستند. مقیاس هوش وکسلر برای سنین شش الی شانزده سال کاربرد دارد و هدف آن اندازهگیری تواناییهای هوشی عمومی (کلامی و غیرکلامی) است و دادههای دقیق و روشنی در مورد کارکرد شناختی فرد با توجه به پاسخ او به خردهآزمونها میدهد. در مقایسه با استنفورد بینه، دامنههای انتهای هوشی را اندازه نمیگیرد (کمتر از 40 و بالاتر از 160). در نمرهگذاری بعضی از مواد مثل درک و فهم، شباهت و گنجینه لغات درجه معینی از ذهنیت وجود دارد. در نتیجه نمرهدهی یک ارزیاب سختگیر نسبت به سهلگیر متفاوت خواهد بود. مهمترین محدودیت این آزمون فقدان تنوع کافی دادهها در مورد روایی آنهاست [14-12].
آزمون هوش غیرکلامی برای سنین 6 تا 89 سال قابل استفاده است و به ارزیابی نقایص حرکتی، زبانی و شناختی ناشی از وضعیتهای نرولوژیک میپردازد. این آزمون برای افرادی که اختلالات زبانی و گفتاری شدید و نقص شنوایی دارند نیز قابل استفاده است، ولی تنها یک شاخص هوش، توانایی حل مشکلات انتزاعی، را اندازهگیری میکند [15].
آزمون ارزیابی کارکرد مدرسه اولینبار در سال 1998 توسط وندی کاستر و همکارانش در آمریکا ساخته شد و برای اندازهگیری دامنه وسیعی از مهارتهای کارکردی مرتبط با مدرسه توسعه یافت. اساس طراحی SFA مدل عملکردی است. در این مدل عملکرد به عنوان ساختار پیچیدهای در چند سطح مختلف شناخته میشود. هر سطح به یک جنبه مهم عملکرد اشاره دارد (سطح یک: مشارکت اجتماعی، سطح دو: عملکرد تکلیف، سطح سه: عملکرد فعالیت، سطح چهار: ساختارها و فرایندهای پایه). چند ویژگی مهم این مدل در طی توسعه SFA در نظر گرفته شد. هر سطح بر ابعاد مختلفی از عملکرد تمرکز دارد. از آنجا که هر سطح مدل دارای تمرکز متفاوتی است، برای کسب اطلاعات مربوطه از چند پرسش مختلف استفاده شد.
دانش فعلی در مورد رابطه بین انجام فعالیتهای مجزا مانند گرفتن مداد یا یادآوری دستورالعملهای کوتاه و توانایی برای انجام روتینهای پیچیدهای که اغلب در مدرسه مورد نیاز است، محدود است؛ بنابراین یافتههای حاصل از بررسی یک سطح نمیتواند به سطوح دیگر تعمیم داده شود. به لحاظ مدل مفهومی این آزمون بر اساس سه مفهوم اصلی طراحی شده است:
1. عملکرد کاری توسط فاکتورهای محیطی و فردی منعکس میشود؛ ناتوانی نتیجه عدم تطابق بین الزامات محیطی و توانایی دانشآموز برای برآورده کردن این الزامات است. تغییر در محیط و مهارتهای دانشآموز میتوانند عملکرد کاری را تغییر دهند.
2. عملکرد کاری وابسته به بافتار است: عملکرد دانشآموز در یک بافتار لزوماً همان عملکرد در دیگر بافتار نیست.تعاملات اجتماعی کودک در یک محیط ساختاریافته مانند کلاس یا یک محیط کمتر ساختاریافته مثل زمین بازی متفاوت است.
3. عملکرد به وسیله نتیجه معین میشود، نه روشهای انجام آن: روشهای مختلفی برای انجام تکالیف و فعالیتهای مهم مدرسه استفاده میشود؛ مثلاً دانشآموز برای حرکت در کلاس ممکن است از صندلی چرخدار یا عصا استفاده کند. این آزمون از سه بخش اصلی تشکیل شده است: 1. مشارکت: به ارزیابی سطح مشارکت کودک در محیطهای مختلف برای انجام فعالیتهای مربوط به مدرسه میپردازد؛ 2. حمایتکنندههای تکلیف: به اندازهگیری میزان تطابقات و کمکهایی که هنگام مشارکت کودک در تکالیف مربوط به مدرسه فراهم میشوند، اشاره دارد؛
4. انجام فعالیت: توانایی دانشآموز برای انجام تکالیف کارکردی ویژه، شامل ابعاد فیزیکی و شناختی را ارزیابی میکند. این سه بخش به شناسایی نقاط قوت و محدودیتهای مؤثر بر مشارکت دانشآموزان در طیف وسیعی از تکالیف مربوط به مدرسه میپردازد [17 ،16]. برخلاف تستهای قدیمی (مثل مقیاس رشد حرکتی پی بادی و تست مهارت حرکتی) که عمدتاً برای کودکان عادی طراحی شدهاند، تست ارزیابی کارکرد مدرسه در طیف وسیعی از اختلالات کارکردی شامل نقایص حسی، رفتاری، عاطفی، شناختی و حرکتی دانشآموزان قابل استفاده است. تنها محدودیت این آزمون تعدد سؤالات مطرحشده است. این محدودیت با در نظر گرفتن نمره مجزا برای هر بخش، و امکان گزارش تنها یک بخش از ارزیابی تا حدودی مرتفع شده است.
در ایران اغلب ابزارهای ارزیابی مورداستفاده، به سنجش مهارتهای تحصیلی و ابعاد شناختی و فیزیکی کودک، از جمله کارکرد دست میپردازند. متأسفانه لیست یا آمار دقیقی از ارزیابیهای مورداستفاده در مدارس در دست نیست، ولی به نظر میرسد رایجترین ابزار ارزیابی در خصوص عملکرد مدرسه همان ابزار ارزیابی مهارتهای تحصیلی است. این ابزارها قادر به بررسی تمامی مشکلات این کودکان نیستند؛ بنابراین نیاز به یک ابزار ارزیابی جامع با قابلیت بررسی مشکلات رایج کودکان مدرسهرو احساس میشود [17 ،16]. با توجه به محدودیتهای آزمونهای موجود به نظر میرسد دسترسی به آزمونی که علاوه بر پوشش این محدودیتها، به بررسی عملکرد مدرسهای دانشآموزان با نیازهای ویژه و با زیربنای توانبخشی بپردازد، ضروری است. با توجه به ویژگی های آزمون ارزیابی کارکرد مدرسه در مقایسه با آزمونهای موجود در ایران و خارج از کشور، هدف از این مطالعه بررسی روایی محتوایی و پایایی آزمون ارزیابی کارکرد مدرسه در کودکان با فلج مغزی به عنوان یکی از شایعترین اختلالات حرکتی در کودکان بود.
روش بررسی
پژوهش حاضر یک مطالعه غیرتجربی مقطعی (توصیفی تحلیلی)، از نوع روششناختی است. جامعه موردمطالعه کودکان فلج مغزی هفت تا دوازده سال در حال تحصیل (سال 96- 1395) در مدارس عادی و استثنایی شهر تهران بودند. با توجه به مطالعه انجامشده و دستورالعمل اجرای ارزیابی، مقدار ضریب همبستگی درونردهای بین 8/0 تا 99/0 برای حیطههای پرسش نامه به دست آمده بود{COSTER 1999 #17}. با در نظر گرفتن سطح اطمینان (95/0=α-1)، تکرار دوبار(2=k)، 85/0= ICC و دامنه مطلوب برای ICC (1/0w=) [17 ،16]، حجم نمونه با فرمول شماره 1 برابر 120 نفر تعیین شد. نمونهها به شیوه نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند (فرمول شماره 1).
پاسخدهنده به سؤالات پرسشنامه یکی از والدین بودند. معیارهای ورود دانشآموزان به مطالعه شامل فلج مغزی به تشخیص متخصص مغز و اعصاب،سن بین هفت تا دوازده سال، فلج مغزی بدون معلولیت همراه (نابینایی یا ناشنوایی) و تکمیل رضایتنامه شرکت در مطالعه توسط والد بود. در صورت عدم تمایل والد به ادامه پاسخدهی به سؤالات، دانشآموز از مطالعه خارج میشد.
ابزار پژوهش
در این مطالعه از دو پرسشنامه استفاده شد:
الف) پرسشنامه ویژگیهای فردی که شامل اطلاعات جمعیتشناختی مربوط به جنسیت و سن کودک، مقطع تحصیلی، نوع فلج مغزی دانشآموزان بود و توسط یکی از والدین تکمیل میشد.
ب) آزمون عملکرد مدرسه: آزمون عملکرد مدرسه اولینبار در سال 1998توسط وندی کاستر و همکارانش در آمریکا برای دانشآموزان دچار تنوع وسیعی از اختلالات کارکردی شامل نقایص حسی، رفتاری، عاطفی، شناختی و حرکتی ساخته شد. این آزمون شامل 320 سؤال در سه بخش، مشارکت با 7 سؤال، کمک به تکالیف با 21 سؤال و انجام فعالیت با 292 سؤال است.
حوزه مشارکت، به ارزیابی سطح مشارکت کودک در محیطهای مختلف برای انجام فعالیتهای مربوط به مدرسه میپردازد. نمرهدهی هر سؤال به صورت عددی از 1 تا 6 است که برای مشارکت بسیار محدود نمره 1و نمره 6 برای مشارکت کامل در نظر گرفته میشود. حوزه کمک به انجام تکالیف، به اندازهگیری میزان تطابقات و کمکهایی که هنگام مشارکت کودک در تکالیف مربوط به مدرسه فراهم میشوند میپردازد. نمرهدهی هر سؤال از 1 تا 4 و نمره 1 برای کمک به میزان زیاد و نمره 4 برای بدون کمک است.
حوزه انجام فعالیت، توانایی دانشآموز را برای انجام تکالیف کارکردی ویژه مانند ابعاد فیزیکی و شناختی رفتاری ارزیابی میکند. نمره دهی سؤالات این بخش نیز به صورت1 تا 4 (1، انجام نمیدهد و 4، به صورت مداوم انجام میدهد) است. اجرای این آزمون در مجموع 120-90 دقیقه زمان میبرد. از ویژگیهای روانشناختی این آزمون میتوان به بررسی همخوانی درونی سه بخش آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ اشاره کرد که برای بخش مشارکت بین 93/0-92/0 برای بخش کمک به انجام تکالیف 96/0- 94/0 و برای بخش انجام فعالیت 98/0-93/0 گزارش شده است [19 ،18 ،16]. روایی آزمون بازآزمون با محاسبه ضریب درونردهای برای سه بخش مشارکت، کمک به انجام تکالیف، انجام فعالیت به ترتیب 97/0، 95/0-80/0 و 99/0-90/0 توسط مبدع آن گزارش شده است [19 ،18 ،16].در این مطالعه از نسخه فارسی آزمون عملکرد مدرسه استفاده شد. این نسخه توسط شجاعی و همکاران در سال 1396 تهیه شده است [20].
فرایند اجرا
پس از کسب مجوزهای لازم، برای بررسی پایایی و روایی نسخه فارسی آزمون SFA، بر اساس دستورالعمل آزمون، از پروتکل استاندارد ارزیابی کیفیت زندگی استاندارد و روش لاوشه استفاده شد. روایی محتوایی آزمون با نظرسنجی از هشت نفر از متخصصین و درمانگران صاحبنظر در حوزه کودکان با فلج مغزی به لحاظ ساده بودن، مربوط بودن، واضح بودن و ضرورت گویه صورت گرفت. نمرهدهی در مورد هریک از آیتمها بر اساس مقیاس چهارتایی (روش لاوشه) انجام شد [22-20]. جهت بررسی پایایی آزمون بازآزمون به سه مدرسه جامع استثنایی تهران (سروش، توانخواهان و امام علی) و مراکز تابع دانشکدههای توانبخشی دانشگاههای علومپزشکی تهران مراجعه شد و پس از انتخاب واجدین شرایط ورود به مطالعه، در هر مدرسه یا مرکز یک روز به عنوان جلسه توجیهی برای شرکتکنندگان ترتیب داده شد.
به علت تعدد سؤالات و احتمال بروز خستگی یا کسالت حین پاسخگویی، به شرکتکنندگان توضیح داده شد تا در صورت تمایل میتوان پرسشنامه را برای 24 ساعت جهت پاسخگویی در اختیار آنان قرار داد یا سؤالات در طی یک یا دو جلسه حضوری توسط ارزیاب خوانده شود و آنان پاسخگو باشند. پس از ارائه توضیحات لازم در زمینه مطالعه، رضایتنامه کتبی از والد اخذ شد و پرسشنامه SFA به شیوه انتخابی والد تکمیل شد. پاسخگویی به 320 سؤال در عرض 90-120 دقیقه انجام شد. تمام روند مصاحبه در ساعاتی که والد در مدرسه حضور داشت انجام میشد. بعد از گذشت چهار هفته مجدداً فرم SFA توسط هر 120 والد تکمیل و نتایج حاصل از هر دو مرحله ثبت شد. دادههای حاصل از مطالعه به وسیله نرمافزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
تجزیه و تحلیل آماری
برای توصیف متغیرها با روش آماری توصیفی به محاسبه شاخصهای تمایل مرکزی و پراکندگی برای متغیرهای کمی و محاسبه مقادیر فراونی برای متغیرهای کیفی موردمطالعه پرداخته شد. برای بررسی روایی محتوایی بر اساس دستورالعمل آزمون از پروتکل استاندارد (IQOLA) و روش لاوشه استفاده شد و شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی محاسبه شد [22].همخوانی درونی سه بخش با محاسبه آلفای کرونباخ توصیف شد. پایایی آزمون بازآزمون با محاسبه ضریب ICC انجام شد.
یافتهها
از 120 دانشآموز شرکتکننده پژوهش 53 درصد پسر و 47 درصد دختر در دامنه سنی هفت تا دوازده سال و با میانگین سنی4/9 سال بودند. توزیع انواع فلج مغری به صورت 10 درصد فلج مغزی همی پلژی، 5/27 درصد دایپلژی، 8/5 درصد مونوپلژی و 7/56 درصد کودروپلژی بود. ویژگیهای گروه نمونه در جدول شماره 1 ارائه شده است.
با توجه به نحوه تفسیر شاخص CVI گزارششده در دستورالعمل آزمون، نمره CVI بالاتر از 79/0 مناسب، نمره CVI بین 70/0 تا 79/0 سؤالبرانگیز بود و نیاز به اصلاح یا بازنگری داشت و نمره CVI کمتر از 70/0غیرقابل قبول تشخیص داده میشد [22]. نتایج حاصل از بررسی CVI نشان داد شاخص CVI برابر 87/0 تا 1 است که مقدار قابل قبولی است؛ بنابراین تمامی آیتم ها از روایی محتوایی مناسبی برخوردار هستند.
بر اساس جدول لاوشه و ارزیابی هشت متخصص، CVR بالای 62/0 نیاز است [22]. نتایج این مطالعه حداقل و حداکثر CVR را 7/0 تا 1 نشان داد که نمایانگر CVR قابل قبول است.
برای بررسی همخوانی درونی سه بخش، از محاسبه آلفای کرونباخ و برای برسی پایایی آزمون بازآزمون، از محاسبه ضریب ICC استفاده شد که نتایج آن در جداول شماره 2 و 3 آمده است. تفسیر ضرایب آلفای کرونباخ و ICC به این شرح است: آلفای کرونباخ بالای 9/0 عالی، بین 8/0تا 9/0 خوب، بین 7/0 تا 8/0 قابل قبول، بین 6/0 تا 7/0 مورد سؤال، بین 5/0 تا 6/0 ضعیف و زیر 5/0 غیرقابل قبول است. نمره ICC بالاتر از 9/0 عالی، بین 75/0 تا 9/0 خوب، بین 5/0 تا 75/0 متوسط و زیر 5/0 ضعیف در نظر گرفته میشود [23].
جدول شماره 2 نتایج بررسی همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای هر بخش را نشان میدهد. ضریب آلفای کرونباخ برای بخش اول و دوم عالی و برای بخش سوم خوب تا عالی بود که نشان میدهد با توجه به تعاریف، همخوانی درونی SFA عالی است.
جهت بررسی همسانی پایایی آزمون بازآزمون از محاسبه ضریب همبستگی درونردهای با فاصله اطمینان 95 درصد استفاده شد. همانطور که ملاحظه میشود مقدار ICC برای بخش اول عالی و برای بخش دوم و سوم خوب تا عالی به دست آمده است. نتایج در جدول شماره 3 نشان داده شده است.
بحث
بسیاری از ابزارهای ارزیابی موجود بر اساس مهارتهای دانشآموزان عادی در مدارس معمولی هستند. درنتیجه این ابزارها به خوبی قادر به بررسی چالشهای پیشِروی دانشآموزان با فلج مغزی نیستند. این مطالعه در سه بخش به بررسی روایی و پایایی SFA در کودکان فلج مغزی مدرسهرو پرداخت. از آنجایی که مطالعات محدودی درباره بررسی روایی و پایایی این آزمون خصوصاً درباره کودکان فلج مغزی صورت گرفته است، بحث و مقایسه نتایج این مطالعه با مطالعات قبلی با دشواری همراه میشود [18 ،16 ،5].
هوانگ و همکارانش به بررسی ترجمه و تطبیق فرهنگی تست آزمون کارکرد مدرسه، برای استفاده میانفرهنگی در تایوان پرداختند [18]. به علت تفاوتهایی در ساختار زبانشناسی، زبان چینی و انگلیسی، جملات غیرقابل فهمی در ترجمه دیده میشد و بنابراین برای افزایش خوانایی ترجمه تعدادی از آیتمها با آوردن مثال یا استفاده از واژگان مترادف تطبیق داده شدند.تطابقات فرهنگی عبارتاند از: با توجه به اینکه وجود کافه تریا در مدارس تایوان رایج نیست آیتم خوردن در کافه تریا با خوردن در کلاس جایگزین شد و آیتمهایی مانند بازیهای کارتی و فعالیتهای زمینی حذف شد؛ درمجموع در این مطالعه چهارده آیتم تطبیق، سیزده آیتم حذف و سه آیتم اضافه شدند [18].
در مطالعه شجاعی و همکارانش در ایران تعدای از آیتمها تطبیق فرهنگی داده شدند؛ مانند به علت اینکه در مدارس ایران برای دانشآموزان در مدرسه حمام تعبیه نشده است، واژه حمام به واژه دستشویی تغییر یافت. فضای ناهارخوری جایگزین کافهتریا شد. فوتبال کودکان جایگزین کیکبال، وسطی جایگزین داژبال، وسایل کلاسی جایگزین ظروف کلاسی، فلش یا سیدی جایگزین نوار یا دیسکت شد. واحد اندازهگیری از 20 فوت به 6 متر تبدیل و جهت چپ به راست به راست به چپ تغییر یافت [20]. مطالعه حاضر به بررسی روایی و پایایی این نسخه فارسیشده پرداخته است.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد تمام آیتمهای نسخه فارسی (7/0CVI>) این آزمون از روایی محتوایی مناسب برای کودکان فلج مغزی برخوردار است. روایی محتوایی نسخه فارسی این آزمون در ایران بین کودکان عادی به جز پنج آیتم (7/0CVI <) مناسب [20] و بین کودکان با اختلالات حرکتی به جز 23 آیتم (42/0CVI <) قابل قبول [24] گزارش شده است. همچنین روایی محتوایی نسخه چینی این آزمون برای کودکان فلج مغزی مناسب (7/0CVI>) بوده است [25].
هوانگ و همکارانش در سال 2002 جهت بررسی روایی SFA در 64 کودک با تشخیصهای مختلف (29 کودک بدون اختلال و ناتوانی و دارای آموزش عمومی، 18 کودک دچار اختلال یادگیری و 17 کودک مبتلا به فلج مغزی) به تعیین روایی ساختاری آزمون کارکرد مدرسه با استفاده از دو روش روایی همگرا و روش گروه شناختهشده پرداختند [19]. روایی همگرای SFA به وسیله آزمون مقیاس رفتار تطابقی واینلند (VABS) بررسی شد. نتایج نشان داد ارتباط متوسط تا بالایی (7/0-5/0) بین حوزههای قابل مقایسه آزمون کارکرد مدرسه و مقیاس رفتار تطابقی واینلند وجود دارد. در روش گروه شناختهشده توانایی ابزار برای تمایز بین گروههایی با ویژگیهای شناختهشده سنجیده میشود.
نتایج نشان داد تفاوت بارزی در هر سه بخش SFA بین سه گروه وجود دارد. تفاوت معنیداری بین کودکان عادی و اختلال یادگیری در مشارکت و تکالیف فیزیکی وجود نداشت، اما تفاوت چشمگیر و معناداری در عملکردهای شناختی رفتاری این کودکان مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد تفاوت معنیداری در هر دو حوزه فیزیکی و شناختی رفتاری بین کودکان فلج مغزی و کودکان عادی وجود داشت [19]. این مطالعه فقط به بررسی روایی محتوایی روی 120 والد دانشآموز فلج مغزی انجام شد و در کل روایی محتوایی مناسبی به دست آمد.
در این مطالعه نتایج بررسی پایایی آزمون بازآزمون نسخه فارسی SFA در 120 والد کودک فلج مغزی، بر اساس ICC، در بخش مشارکت 90/0، در بخش دوم؛ تکالیف جسمانی 91/0 و تکالیف شناختی رفتاری 84/0 و در بخش سوم بین 83/0 تا 97/ 0 به دست آمد که در کل در طیف پایایی خوب قرار میگیرد. پایایی آزمون بازآزمون نسخه اصلی SFA بر اساس ICC در 29 دانشآموز با طیف وسیعی از اختلالات حرکتی (تنها شش کودک با فلج مغزی در این گروه قرار داشتند)، برای سه بخش مشارکت، کمک به انجام تکالیف، انجام فعالیت به ترتیب 95/0، 80/0-97/0 و 90/0-99/ 0و در کل 82 /0-98/0 بود [17 ،16]. پایایی آزمون بازآزمون نسخه چینی SFA در چهارده کودک فلج مغزی شش تا هجده سال، بر اساس ICC، در بخش مشارکت 83/0، بخش دوم؛ تکالیف جسمانی 78/0 تا 84/0 و تکالیف شناختی رفتاری 69/0تا 82/0 و در بخش سوم بین 49/0 و 97/0 و در کل متوسط گزارش شد [25].
پایایی آزمون بازآزمون نسخه فارسی SFA توسط چهل معلم دانشآموزان عادی با فاصله دو هفته بررسی شد که نتایج نشان داد ضریب همبستگی درونردهای در محدوده 97/0 تا 75/0 در کل خوب است. گرچه مقدار ICC در تکالیف شناختی رفتاری و انجام تکالیف در طیف خوب قرار دارد، اما شاید علت پایین بودن نمره ICC در این دو بخش (دو آیتم حفظ و تغییر وضعیت "84/0" از بخش تکالیف شناختی رفتاری و ارتباط کارکردی "89/0" از بخش انجام تکالیف) را بتوان به درگیری حرکتی وسیع (کوادرو پلژی بودن 7/56 درصد دانشآموزان شرکتکننده) دانشآموزان و متعاقب آن، اعتماد به نفس پایین در حرکت و برقراری ارتباط مربوط دانست.
نتایج بررسی همسانی درونی نسخه فارسی SFA در 120 والد کودک فلج مغزی نشان داد ضریب آلفای کرونباخ برای بخشهای مشارکت 95/0، تکالیف جسمانی 99/0، تکالیف شناختی رفتاری 95/0، انجام فعالیت 83/0 تا 99/0 و در کل 92/0 (عالی) است. این در حالی است که همسانی درونی به روش محاسبه آلفای کرونباخ برای نسخه فارسی SFA در هشتاد کودک با اختلالات متنوع حرکتی در کل 96/0 (عالی) است. نتایج بررسی همسانی درونی SFA طی طراحی و توسعه این آزمون به روش راش آنالیز و محاسبه آلفای کرونباخ در 363 دانشآموز با ناتواناییهای حرکتی متنوع برای بخش مشارکت بین 93/0-92/0 برای بخش کمک به انجام تکالیف 94/0- 96/0 و برای بخش اجرای فعالیت 93/0-98/0 و در کل بین 82/0 تا 98/0 گزارش شده است [17 ،16].
در نسخه چینی نیز آلفای کرونباخ برای 93 دانشآموز فلج مغزی در بخش مشارکت 92/0، تکالیف جسمانی 94/0، تکالیف شناختی رفتاری 93/0، انجام فعالیت 91/0 تا 97/0 و در کل 92/0 (عالی) بیان شده است [25]. گرچه مقدار ضریب آلفای کرونباخ در انجام تکالیف در طیف خوب قرار دارد، اما شاید علت پایین بودن این نمره خصوصاً در آیتم ایمنی (84/0) را بتوان به معضلات محیطی و ناکافی بودن تسهیلگرهای محیطی مانند استفاده از امکانات و تجهیزات بهتر آموزشی در مدارس استثنایی تهران مربوط دانست.
در پایان میتوان نتیجهگیری کرد نسخه فارسی آزمون عملکرد مدرسه برای کودکان فلج مغزی تهران از روایی محتوایی و پایایی خوبی برخوردار است و درمانگران میتوانند از آن به منظور تعیین و پیشبرد اهداف درمان جهت بهبود عملکرد کاری کودکان فلج مغزی استفاده کنند. محدودیت این مطالعه طولانی بودن زمان مصاحبه بود که منجر به کاهش رغبت والد جهت شرکت مجدد در آزمون میشد. همچنین به علت عدم دسترسی به مقالات مشابه در خصوص بررسی روایی و پایایی این آزمون در کودکان فلج مغزی، امکان بحث دقیق وجود نداشت. مطالعاتی جهت بررسی پایایی بین درمانگران و مراقبین کودکان فلج مغزی و کودکانی با نقایص دیگر پیشنهاد میشود. همچنین به نظر میرسد بررسی روایی سازه و تحلیل عاملی تکمیلکننده این مطالعه خواهد بود.
نتیجهگیری
نتایج نشان داد نسخه فارسی آزمون عملکرد مدرسه از روایی محتوایی، همخوانی درونی و پایایی آزمون بازآزمون مناسبی برای کودکان فلج مغزی مدرسهرو برخوردار است. بنابراین این آزمون، آزمون مناسبی برای بررسی کارکرد مدرسه این کودکان است و میتوان از آن به صورت پژوهشی و بالینی برای ارزیابی کارکرد مدرسه کودکان فلج مغزی استفاده کرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
برای اجرای این مطالعه ابتدا کد اخلاقی به شماره IR.USWR.REC.1396.29 اخذ شد. پس از انتخاب شرکتکنندگان، هدف از اجرای مطالعه برای آنان تشریح شد و رضایت کتبی از آنان اخذ شد. به شرکتکنندگان اطمینان داده شد اطلاعات آنان محرمانه باقی خواهد ماند. ارزیابی به شکل انفرادی صورت گرفت. محقق متعهد شد تا یک نسخه از نتایج آزمون در اختیار والد قرار دهد. در صورت مشاهده هر مشکل بر اساس نتایج آزمون، مشاورات لازم در اختیار آنان قرار میگرفت. در صورت عدم تمایل به ادامه شرکت در مطالعه بدون هیچ منعی امکان خروج از مطالعه وجود داشت. این مطالعه هیچ ضرر یا هزینهای برای والد و دانشآموز نداشت.
حامی مالی
این مطالعه از پایاننامه کارشناسیارشد نویسنده اول گروه کاردرمانی ، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ، تهران استخراج شده است،
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: نازیلا اکبر فهیمی، مهدی رصافیانی؛ روش شناسی: فرزانه امیری ابراهیم محمدی، سمانه حسینزاده؛ تحقیق و بررسی: فرزانه امیری ابراهیم محمدی؛ نگارش پیشنویس: نازیلا اکبرفهیمی، فرزانه امیری ابراهیم محمدی؛ ویراستاری و نهایی سازی نوشته: تمام نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان بر خود واجب میدانند از همکاری ارزشمند مسئولین محترم مدارس استثنایی سروش، توانخواهان و امام علی و مراکز تابع دانشکدههای توانبخشی دانشگاههای علومپزشکی تهران تشکر کنند.
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
کاردرمانی دریافت: 1397/11/5 | پذیرش: 1398/7/15 | انتشار: 1399/4/11
* نشانی نویسنده مسئول: تهران-اوین- بلوار دانشجو - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی-گروه آموزشی کاردرمانی |