مقدمه
انستیتو ملی ایمنی و بهداشت شغلی آمریکا (NIOSH) اختلالات اسکلتی ـ عضلانی را به صورت گروهی از شرایط که اعصاب، تاندونها، عضلات و ساختار حمایتکننده مانند دیسکهای بینمهرهای را درگیر میکند، تعریف کرده است. آنها نماینده دامنه وسیعی از اختلالات هستند که از نظر شدت با هم تفاوت داشته و شامل علائم دورهای خفیف تا شرایط مزمن و ناتوانکننده میشوند. مثالها شامل سندرم تونل کارپال، سندرم تنش گردن و کمردرد است [1]. سایر نویسندگان اختلالات اسکلتی ـ عضلانی را یک اصطلاح جمعی برای چند بیماری میدانند که در زیرگروههای الف) اختلالات بالینی شناختهشده مانند التهاب تاندونها و سفید انگشتی ناشی از ارتعاش؛ ب) شرایط بالینی کمتر شناختهشده نظیر سندرم تاندون گردن؛ ج) اختلالات غیراختصاصی مانند اختلالات ترومای تجمعی یا آسیبهای ناشی از فشارهای تکراری تقسیمبندی میشود [2].
مسائل ایمنی و بهداشتی در محیطهای شغلی از اهمیت بسیاری برخوردار است. اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار از جمله مهمترین مسائلی است که ارگونومیستها در سراسر جهان با آن روبهرو هستند و عمدهترین عامل از دست رفتن زمان کار، افزایش هزینهها و آسیبهای انسانی نیروی کار و سبب فرسودگی شغلی به شمار میرود [4 ،3]. بر اساس برآورد سازمان بینالمللی کار (ILO)
در حدود 160 میلیون بیماری مرتبط با کار هر سال در جهان اتفاق میافتد که بیشترین آمار ثبتشده با اختلالات اسکلتی ـ عضلانی ناشی از کار مرتبط است. به علاوه، در هر سال 2/3 میلیون نفر بر اثر بیماریها و حوادث شغلی جان خود را از دست میدهند. بیش از یک میلیون شاغل، انواعی از آسیبها را هر سال تجربه میکنند که حرکات تکراری، پوسچر
نامناسب و فشار بیش از حد از دلایل اصلی این آسیبها هستند [5].
فاکتورهای متعددی در ایجاد آسیبهای اسکلتی ـ عضلانی نقش دارند. از جمله این فاکتورها میتوان به فاکتورهای الف) فیزیکی، سازمانی، و جنبههای اجتماعی کار و محل کار؛ ب) جنبههای فیزیکی و اجتماعی زندگی در خارج از محل کار (ورزش و تمرینات ورزشی و غیره)؛ ج) ویژگیهای فیزیکی و فیزیولوژیکی فرد اشاره کرد [6].
آسیبهای اسکلتی ـ عضلانی ناشی از کار سبب تحمیل هزینههای زیادی به سیستم بهداشتی ـ درمانی کشورها میشود. هزینههای مستقیم شامل هزینههای پرداختی به پزشک و بیمارستان، توانبخشی، بیمه، و غیره است. هزینههای غیرمستقیم شامل ازکارافتادگی فرد آسیبدیده و تلفات دستمزد او، هزینههای تحمیلشده به کارفرما در خصوص استخدام و آموزش نیروی جدید به جای فرد آسیبدیده است. هزینههای اداری شامل هزینههای مرتبط برای دریافت غرامت است و هزینه مرتبط با کیفیت زندگی که با درد و رنج فرد آسیبدیده و خانواده او ارتباط دارد[7 ،2].
در کشور ژاپن رشد بیماریهای اسکلتی ـ عضلانی در سالهای 1960 الی1980، اغلب میان افرادی که به کارهای تایپ،اپراتوری تلفن و خطوط مونتاژ میپرداختند دیده شده و بیشتر آنان در نواحی دست، بازو و شانه احساس ناراحتی میکردند. در کشورهای اسکاندیناوی از سال 1980 این مشکلات آشکار شدند و اغلب مربوط به کمردرد بین کارگران یقهسفید و آسیبهای گردن،مچ و شانه در میان کارگران یقهآبی میشد. بررسیهای نوردیک فاکتورهای ایجادکننده درد گردن و بازو به دقت تحقیق افزود [8]. بر اساس مطالعات انجامشده در اروپا، حدود 40 میلیون کارگر مبتلا به این اختلالات وجود دارند (بیش از 30 درصد کارگران) که هزینه درمانی آنها 5/0 تا 2 درصد از تولید ناخالص اتحادیه اروپاست [9].
در ایران نیز مطالعات زیادی در این رابطه انجام شده است که از جمله میتوان به مواردی از این قبیل اشاره کرد؛ نتایج بررسی اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و فاکتورهای مرتبط با ایجاد این اختلالات در 94 کارگر از شاغلین صنعت نقاشی نشان داد نشانههای اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در برخی نواحی بدن مانند کمر، مچ، زانو و شانه بیش از سایر بخشهای بدن است [10]. همچنین نتایج مطالعه ارزیابی ریسک ارگونومی و بررسی شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در میان 99 نفر از افراد شاغل در صنف تعمیر خودرو نشان داد بیشترین علائم اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در ناحیه کمر (62/6 درصد) و بیشترین شکایت در ناحیه مچ دست (64/6 درصد) بود و 5/55 درصد از افراد مورد ارزیابی در این مطالعه دارای ریسک فاکتور بالا در ابتلا به درد و ناراحتی بودند [11].
بر اساس مطالعه چوبینه و همکاران در اصفهان روی 1439 نفر، شیوع علائم این اختلالات در قالیبافان بالا بوده و عمدتاً در کمر (2/45 درصد)، ران و باسن (1/6 درصد)، زانو (6/34 درصد) و مچ پا (7/23 درصد) (6/34 درصد) بیشترین میزان را داشته است [12]. در مطالعه دیگر که مستغاثی و همکاران در یزد بر روی 92 نفر از کارگاران یک کارخانه تولید مواد غذایی انجام دادند، میزان شیوع کمردرد را 6/44 درصد گزارش کردند [13].
امروزه با توجه به اینکه بحث شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی اندامهای بدن، در اغلب کشورهای صنعتی و در حال توسعه از اهمیت بسیار بالایی بر خوردار است، اطلاع از آخرین آمار آن در سطح کشور میتواند برای برنامهریزان بهداشتی، این امکان را فراهم کند که آموزشهای بهداشت حرفهای مبتنی بر پیشگیری را به مطلوبترین شکل طراحی و ارائه کنند. از طرفی، مطالعات متاآنالیز اغلب به منظور دستیابی به نتایجی دقیق با قدرت آماری بالا و در عین حال معتبر انجام میشود که در نتیجه افزایش حجم نمونه ناشی از ترکیب مطالعات مختلف و کاهش فاصله اطمینان این اندازههاست [14]. لذا با توجه به انجام مطالعات فراوان در رابطه با اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و به منظور اعتبار بخشیدن به نتایج حاصل از این مطالعات، مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در کل بدن در ایران و تعیین شیوع این اختلالات برحسب مکان انجام مطالعه به روش متاآنالیز انجام شد.
روش بررسی
مطالعه حاضر به صورت مطالعه فراتحلیل (متاآنالیز) جهت بررسی شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی ناشی از کار در کشور ایران انجام شد.
جهت جستوجوی مقالات مرتبط به دلیل اینکه برخی پایگاهها، به عملگرهای جستوجو (نظیر OR ،AND ،NOT) حساسیت نشان ندادند، با استفاده از کلید واژههای معتبر فارسی (شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی) و انگلیسی (prevalence musculoskeletaldisorders) در پایگاههای مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، اسکوپوس، گوگل اسکالر، پابمد، مگایران و WOS جستوجو انجام شد. در جستجو مقالاتی که بین سالهای 2001 تا 2016 در شهرهای مختلف ایران نوشته شده بودند، مدنظر قرار گرفتند. معیار ورود مطالعات به بررسی، در نظر گرفتن میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در دوره زمانی یکساله، روش انجام مطالعه به شکل مقطعی یا توصیفی ـ تحلیلی، انتشار به زبان فارسی یا انگلیسی، دسترسی به متن کامل مقاله، ارزیابی اختلالات اسکلتی ـ عضلانی با استفاده از شیوههای استاندارد (استفاده از پرسشنامه استاندارد اختلالات اسکلتی ـ عضلانی نوردیک (NMQ)
و در نظر گرفتن شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی تمام بدن "اندامهای فوقانی و تحتانی") بود.
پرسشنامه نوردیک یکی از معمولترین و استانداردترین پرسشنامههای تعیین علائم و نشانههای اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در نواحی مختلف بدن است و میتواند به عنوان یک روش استاندارد مناسب جهت جمعآوری اطلاعات و دادههای موردنیاز در ارتباط با بیماریها و کسب اطلاعات راجع به نرخ بروز و شیوع بیماریها و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با شغل به کار رود. همچنین روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعات مختلف مورد تأیید قرار گرفته است.
انتخاب مطالعات و استخراج دادهها
در ابتدا لیستی از عناوین و چکیده کلیه مقالات موجود در پایگاههای اطلاعاتی پیشگفته توسط محققین تهیه و پس از جستوجوی اولیه مقالات، خلاصه مقالات مطالعه شد و موارد مرتبط با موضوع پژوهش انتخاب شدند و مورد غربالگری قرار گرفتند. سپس تمام مقالاتی که با موضوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط بودند در فهرستی جمعآوری شدند و در مرحله بعد، فهرستی از اطلاعات لازم برای ارزیابی اولیه (شامل نام نویسنده، سال، محل، اندازه نمونه، میزان شیوع کلی، عملکرد، علت اختلالات، سن و تجربه کاری کارگران) تهیه و ارزیابی نهایی صورت گرفت و مقالات با عناوین تکراری خارج شدند.
در ادامه نیز چکیده مقالات به صورت دقیق برای یافتن مطالعات مناسب بررسی شدند و مطالعات غیرمرتبط با موضوع از پژوهش خارج شدند. در موارد عدم توافق بین دو نفر نیز مورد اختلاف توسط فرد مسئول حل میشد. در انتها نیز فهرست منابع مورد استفاده در تمامی مقالات جستوجوشده نیز مورد ارزیابی قرار گرفت تا سایر منابع احتمالی نیز وارد مطالعه شوند. درنهایت محققان چکلیست نهایی را تنظیم کردند و مقالات مربوط به این مطالعه برای متاآنالیز وارد شدند. بر این اساس، 82 مقاله با استفاده از کلمات کلیدی مورد بررسی قرار گرفتند که 23 عدد از آنها به سبب تکراری بودن و همپوشانی (چاپ یک مقاله هم به فارسی و هم لاتین) کنار گذاشته شدند و در بررسی بعدی نیز 14 مقاله دیگر نیز به دلیل کیفیت پایین (نظیر عدم استفاده از پرسشنامه استاندارد یا عدم دقت و شفافیت در بیان یافتهها) حذف شدند و درهایت 45 مقاله با عناوین مرتبط به مرحله متاآنالیز منتقل شدند [15-41] و متن کامل این مقالات برای تجزیه و تحلیل مورد بررسی قرار گرفت. تصویر شماره 1 مراحل ورود مطالعات به مطالعه متاآنالیز را نشان میدهد.
آنالیز آماری
با توجه به اینکه در آنالیز مطالعه، میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و حجم نمونه در تمامی مقالات وجود داشت از توزیع دوجملهای برای محاسبه واریانس و از میانگین وزنی نیز برای ترکیب میزان شیوع در مطالعات انجامیافته استفاده شد. به هر مطالعه نیز متناسب با عکس واریانس آن وزن داده شد. از طرفی با توجه به اینکه تفاوت زیادی میان میزان شیوع در مطالعات صورتگرفته وجود داشت و میزان تجانس در اندازههای میزان شیوع بیشتر از 97 درصد بود و با توجه به دستهبندی شاخص I2 کمتر از 25 درصد ناهمگنی جزئی، 25 تا 75 درصد ناهمگنی متوسط و بیش از 75 درصد ناهمگنی شدید مشخص میشود ین میزان در این مطالعات به عنوان ناهمگنی شدید طبقهبندی میشود.
در این مطالعه از مدل اثرات تصادفی جهت بررسیها استفاده شد. بر اساس مدل اثرات تصادفی فرض بر آن است که تفاوتهای موجود، ناشی از نمونهگیریهای مختلف و تفاوت در پارامتر اندازهگیریشده در مطالعات گوناگون است [42]. همچنین با توجه به نوع دادههای موردبررسی که در تمامی آنها میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مورد بررسی قرارگرفته بود، از رسم نمودار و تعیین سوگرایی انتشار صرف نظر شد. در محاسبه ارتباط میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی با سال انجام مطالعه و حجم نمونه، از متارگرسیون استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار STATA (نسخه 10) صورت پذیرفت.
یافتهها
در این مطالعه در جستوجوهای اولیه 82 مقاله شناسایی شد که پس از ارزیابی عناوین مقالات و چکیده آنها، 59 عنوان مقاله وارد مرحله بعد شدند.پس از ارزیابی نهایی، 45 مقاله از مطالعاتی که در فاصله سالهای2001 تا 2016 به انجام رسیده بود با حجم نمونه موردبررسی 9813 نفر با میانگین 218 نمونه در هر مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. روش انجام مطالعه در مقالات از نوع توصیفی ـ تحلیلی و مقطعی بود که در تمام مقالات شیوع اختلالات در اندامهای مختلف بدن مورد بررسی قرار گرفته بود.
میانگین سنی و سابقه کاری در این مطالعات به ترتیب بین 54/33-91/7 و 27/10-79/6 سال بود. فراوانی مطالعات انجامشده در ایران به این صورت بود: 1/31 درصد از مطالعات در شمال، 6/15 درصد در جنوب، 33/3 درصد در مرکز و 20 درصد در نواحی دیگر کشور انجام شده بود. جهت تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در تمامی مقالات از پرسشنامه نوردیک استفاده شده بود. جدول شماره 1 مشخصات مقالات موردبررسی در خصوص میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی را در اندامهای فوقانی و تحتانی در نقاط مختلف کشور ایران نشان میدهد.
براساس نتایج جدول شماره 1 میزان شیوع کلی اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در اندامهای فوقانی به ترتیب در گردن 3/39 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 9/45-7/32)، شانه 9/36 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 1/44-8/32)، آرنج 2/16 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 2/19-2/13)، مچ دست 34 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 6/37 -4/30) و قسمت پشت 8/36 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 7/42-31) برآورد شد.
همچنین میزان شیوع کلی اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در اندامهای تحتانی به ترتیب در کمر 49 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 55-43)، ران و باسن 20/5 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 7/23-3/17)، زانو 2/39 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 1/44-2/34) و مچ پا 9/26 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 3/33-5/20) برآورد شد. بر اساس مشاغل مختلف میزان شیوع اختلالات به این صورت بود که بیشترین کمردرد شغلی در بین پرسنل اداری با شیوع 53 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 66-39) و مشاغل بیمارستانی (پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری و غیره) با شیوع 50 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 62-37) بود و بیشترین شیوع اختلال ران و باسن در کارکنان اداری با شیوع 9/27 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 7/35-20)، بیشترین شیوع زانو درد در کاربران رایانه با شیوع 8/47 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 9/61-7/33) و همچنین بیشترین شیوع اختلال مچ پا در کارکنان اداری با شیوع 8/55 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 61/1-50/5) مشاهده شد.
بیشترین شیوع شانه درد درکاربران رایانه با شیوع 9/40 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 4/62-4/19)، بیشترین شیوع گردن درد در مشاغل پزشکی با شیوع 4/49 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد:1/56-8/42)، بیشترین شیوع اختلال دست در مشاغل پزشکی با شیوع 7/37 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 2/44- 3/31)، بیشترین شیوع آرنج درد در کارکنان اداری با شیوع 8/22 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 1/36-5/9) و همچنین بیشترین شیوع پشت درد درکاربران رایانه با شیوع 1/47 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 3/62-9/31) مشاهده شد.
مطابق با یافتههای جدول شماره 2، میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در مشاغل مختلف نشان داد درد در شانه 40 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 62-19) و کمردرد 38 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 56-19) بود. همچنین با توجه به ناهمگنی مطالعات (شاخص I2)، فاصله اطمینان برای هر مطالعه و برای کل مطالعات بر اساس مدل اثرات تصادفی نیز در تصویرهای 2، 3 و 4 نشان داده شده است که با توجه به اینکه تعداد اندامهای مورد بحث در این مطالعه زیاد است، از نمودار شیوع کمردرد به عنوان نمونه برای اندام تحتانی استفاده شده است. در تصویر شماره 5 روند زمانی میزان شیوع کمردرد در ایران در فاصله سالهای 2001 تا 2016 نشان داده شده است.
در تصویر شماره 6 نمودار شیوع کمردرد به عنوان نمونه برای اندام تحتانی استفاده شده است. در این نمودار میزان شیوع اختلالات اسکلتی در اندامهای تحتانی (کمردرد) به صورت کلی و جداگانه برای کلیه مطالعات بر اساس مدل اثرات تصادفی دیده میشود و پراکندگی مطالعات به تفکیک نوع مطالعه در فاصله اطمینان 95 درصد برای هر مطالعه در قالب خطوط افقی حول میانگین اصلی ترسیم شده است و میزان شیوع را در هر مطالعه نشان میدهد. نقطه وسط هر پارهخط، برآورد میزان شیوع در هر مطالعه و علامت لوزی نیز فاصله اطمینان میزان شیوع را برای کل مطالعات نشان میدهد. علامت لوزی نتیجه ترکیب مطالعات با فاصله اطمینان 95 درصد است.
در تصویر شماره 7 از نمودار شیوع کمردرد به عنوان نمونه برای اندام تحتانی استفاده شده است.
در این نمودار میزان شیوع کمردرد به صورت کلی و جداگانه برای کلیه مطالعات برحسب نواحی مختلف ایران و بر اساس مدل اثرات تصادفی نشان داده شده است. با استفاده از پارهخطها فاصله اطمینان میزان شیوع را در هر مطالعه نشان میدهند، نقطه وسط هر پاره خط، برآورد میزان شیوع در هر مطالعه و علامت لوزی نیز فاصله اطمینان میزان شیوع را برای کل مطالعات نشان میدهد.
در تصویر شماره 8 از نمودار شیوع کمردرد به عنوان نمونه برای اندام تحتانی استفاده شده است. در این نمودار میزان شیوع اختلالات اسکلتی در اندامهای تحتانی (کمردرد) به صورت کلی و جداگانه برای کلیه مطالعات برحسب مشاغل مختلف و بر اساس مدل اثرات تصادفی نشان داده شده است. پارهخطها فاصله اطمینان میزان شیوع را در هر مطالعه نشان میدهند. نقطه وسط هر پارهخط، برآورد میزان شیوع در هر مطالعه و علامت لوزی نیز فاصله اطمینان میزان شیوع را برای کل مطالعات نشان میدهد.
تصویر شماره 5 روند شیوع کمردرد در ایران را بین سالهای 2001 تا 2017 نشان میدهد. طبق نمودار سوگرایی انتشار، این نمودار برای اختلالات اسکلتی ـ عضلانی تحتانی (کمردرد) معنیدار نیست.
تصویر شماره 7، نمودار متارگرسیون برحسب میانگین سابقه کاری برای شیوع کمردرد را نشان میدهد که بین شیوع کمردرد با میانگین سابقه کاری کل افراد رابطه معنیداری وجود ندارد.دوایر بزرگتر نشاندهنده اندازه نمونه بزرگتر و بالعکس است.
بحث
در مطالعه فراتحلیل حاضر میزان شیوع مشکلات اسکلتی ـ عضلانی ناشی از کار در اندام تحتانی و فوقانی کارکنان در بین 9813 نفر در 82 مقاله مورد بررسی قرار گرفت که درنهایت از این تعداد، 45 مقاله با میانگین تعداد نمونه 218 نفر در متاآنالیز نهایی وارد شدند و میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی برای تمام اندامهای فوقانی و کل اندامهای تحتانی در آنها محاسبه شد.
نتایج این مطالعه حاکی از بالا بودن شیوع این اختلالات در اندامهای تحتانی بهویژه در کمر بود. دیگر نتایج این پژوهش نیز بیشترین میزان شیوع کلی اختلالات اسکلتی ـ عضلانی ناشی از کار را در اندامهای فوقانی، به گردن 3/39 درصد و شانه درد 9/36 درصد مربوط دانست. همچنین در مقایسه نتایج این تحقیق با دیگر مطالعات انجامشده نیز باید اشاره کرد هرچند بررسیهای ما نشان داد تاکنون مطالعات مروری نظاممند و متاآنالیز جامعی در زمینه بررسی شیوع این مشکلات در اندامهای تحتانی و فوقانی در ایران انجام نشده است و بیشتر مطالعات انجامشده به صورت مقطعی بوده است، اما میتوان به برخی از تحقیقات مرتبط از جمله مطالعه مروری و متاآنالیز انجامشده توسط عزیزپور و همکاران با عنوان «بررسی میزان شیوع کمردرد در طی زندگی در ایران» اشاره کرد.
نتایج این مطالعه که به روش متاآنالیز انجام شده بود نیز نشان داده است مطالعات موردبررسی در تحقیق آنها بهشدت ناهمگن و دارای شاخص ناهمگنی 98/8 بوده و اختلاف معنیداری نیز میان شیوع این اختلالات با سال انجام مطالعه (744/0P=) و حجم نمونه (353/0P=) وجود نداشته است و آنها میزان شیوع کمردرد در ایران را 6/51 درصد گزارش کرده بودند [43] که این بخش از نتایج این مطالعه با نتایج تحقیق حاضر در رابطه با شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در اندامهای تحتانی کمر بسیار نزدیک است و این امر بیانگر میزان شیوع بالای مشکلات این ناحیه در بین کارکنان ایرانی است. لیو و همکاران نیز در مطالعه مروری نظاممند خود میزان شیوع کمردرد را بین کارکنان مختلف کشورهای آفریقا با استفاده از 27 مقاله مورد بررسی قرار دادهاند. نتایج مطالعه آنها نیز حاکی از بالا بودن میزان شیوع کمردرد 50 درصد بود که همانند نتایج مطالعه ما بود [44].
افزون بر این، نتایج مطالعه هوو و همکاران نیز نشان داد کمردرد یک مشکل اساسی در کشورهای جهان است؛ به طوری که شیوع مشکلات اسکلتی ـ عضلانی یکساله جهانی مقالههای موردبررسی در این مطالعه بین 22-65 درصد بود [45]. در مطالعه ما نیز با وجود اینکه میزان حداکثری آن 5/57 درصد بود، نتایج تقریباً مشابه نتایج دیگر کشورهای جهان در این مطالعه مروری بود. هرچند میزان شیوع حداقلی برآوردهشده در مطالعه ما تقریباً دو برابر این مطالعه بود؛ بنابراین میتوان اذعان کرد این مشکل در بین کارکنان ایرانی حادتر بوده است و نیازمند واکاوی بیشتر برای بررسی علل این شیوع است.
نتایج بررسی شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی توسط مهرپرور و همکاران در یزد که روی 92 نفر از کارگران یک کارخانه تولید مواد غذایی انجام شد نیز نشان داد میزان شیوع این اختلالات در نواحی کمر، شانه، گردن و مچ دست به ترتیب 6/44، 4/17، 9/9، 2/22 درصد بود که حاکی از بالا بودن میزان شیوع اختلالات در کمر (درصد44/6) بوده است [13] که با نتایج مطالعه ما نیز مطابقت داشت. از طرفی مطالعه اوسبورن و همکاران نیز نشان داد که شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی از هر نوع در طول عمر کشاورزان 90/6 درصد بوده و شیوع این اختلالات در دوره زمانی یکساله با فاصله اطمینان 95 درصد معادل 9/76 درصد است و نیز شیوع این اختلالات در اندامهای فوقانی در دامنه 3/6-71/4 درصد و در اندامهای تحتانی در دامنه 41-4/10 درصد بوده است [46].
این در حالی است که در مطالعه ما نیز در میان اختلالات اسکلتی ـ عضلانی اندامهای تحتانی، کمردرد با شیوع 49 درصد دارای بالاترین شیوع بود و میزان کمردرد در پرسنل اداری با میزان 53 درصد، بیشترین شیوع را داشت. همچنین بر اساس دیگر یافتههای پژوهش ما، در مطالعات انجامشده در مناطق مختلف ایران، میزان شیوع کمردرد به ترتیب در شمال ایران 51/6 درصد، در جنوب ایران 2/50 درصد، در شرق ایران 8/57 درصد، غرب ایران 5/41 درصد و در مرکز ایران 2/47 درصد بر آورد شد؛ بنابراین با توجه به نتایج این مطالعات، باید به سلامت اندامهای تحتانی توجه بیشتری شود و برنامههای آموزشی مداخلهای ارگونومی جهت پیشگیری از اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط به این اندامها در محیطهای کاری موردنظر مدیران و مسئولین سازمانها قرار گیرد.
دیگر نتایج مطالعه ما نشان داد شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در اندامهای فوقانی در مطالعات انجامشده در شهرهای تهران و شیراز بیش از سایر شهرها بود و میزان شیوع این اختلالات در شهر یزد پایینتر بود که این بخش از یافتههای ما با نتایج مطالعه عزیزپور و همکاران هماهنگ و همراستاست که نشان دادند میزان شیوع کمردرد در طی زندگی در مطالعات انجامشده آنها در شهرهای تهران و شیراز بالاتر از مطالعه انجامشده در شهر یزد بوده است [43]. مضاف بر آن دیگر نتایج مطالعه بیانگر آن بود که شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در اندامهای فوقانی در مطالعات انجامشده در سال 2005 بالاتر از مطالعات انجامشده در سایر سالها بوده است و بالاترین میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در شهر تهران در مطالعه انجامشده در شاغلین یکی از صنایع تولید لوازم خانگی مشاهده شده است.
میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی گزارششده در طی یکسال در اندامهای فوقانی در مطالعه میرمحمدی و همکاران نیز در ناحیه گردن 24 درصد، در ناحیه شانه و بازو 17 درصد، در ناحیه فوقانی پشت 9 درصد و در ناحیه کمر50 درصد بود [17] که با نتایج مطالعه ما نیز مطابقت داشت. از طرفی طبق دیگر یافتهها بین شیوع کمردرد و میانگین سن کل افراد رابطه معنیداری وجود نداشت. به عبارت دیگر با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت طراحی ارگونومیک ایستگاههای کاری و آموزشهای ارگونومی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار بهخصوص گسترش این اختلالات را در اندامهای فوقانی و کمر کاهش میدهد؛ بنابراین آموزشهای ارگونومی و بهداشت حرفهای مبتنی برای پیشگیری از ابتلا به اینگونه اختلالات توصیه میشود [47]. پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی در زمینه شیوع بیماریهای های اسکلتی ـ عضلانی از نمونه پرسشنامههای روا و پایا شده بومی به زبان فارسی و کوتاهشده استفاده شود [49 ،48] و نیز جهت ارزیابی درد و ناراحتی نیز مطالعات مفصلتری صورت پذیرد [50].
نتیجهگیری
درمجموع نتایج مطالعه حاکی از آن است که مشکلات اسکلتی ـ عضلانی ناشی از کار در بین کارکنان ایرانی، بهویژه در اندامهای فوقانی (گردن، شانهها، مچ دست) و اندامهای تحتانی (کمر، زانو، ران و باسن و فوقانی پشت)، در مقایسه با دیگر کشورها شیوع نسبتاً بالایی دارد. و در این مطالعه بیشترین آسیب در تمامی گروههای کاری مرتبط با کار در اندامهای تحتانی، بهویژه در کمر 49 درصد و در زانو 2/39 درصد بود و از بین اندامهای فوقانی بیشترین اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در گردن بالاتر بود؛ بنابراین میتوان گفت در نظر گرفتن سن، سابقه کاری، سالهای تحصیل و توانایی فیزیکی کارکنان در بهکارگیری آنها در بخشهای مختلف و آموزش ارگونومیکی کارکنان در زمینه بهترین روش صحیح انجام کار و بهترین وضعیت بدنی در حین کار یا نشستن، از جمله اقداماتی است که میتواند در پیشگیری از اختلالات اسکلتی ـ عضلانی نقش مؤثری ایفا کند. بر این اساس پیشنهاد میشود برنامههای مداخلهای ارگونومی و بهداشت شغلی در جهت کنترل یا حذف عوامل ایجادکننده ریسک بیماریهای شغلی در مشاغل مختلف اجرا شود.
همچنین میتوان با طراحی ارگونومیک ایستگاههای کاری و برنامههای مداخلهای آموزشهای ارگونومی، ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار بهخصوص گسترش این اختلالات را در اندامهای فوقانی و تحتانی کاهش داد. از طرفی با توجه به جـوان بـودن کارکنـان، شـاید در زمـان حاضـر شـکایت اسکلتی ـ عضلانی بالایی دیـده نشـود، اما در آینـدهای نزدیـک مشکلاتی را برای کارکنان ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین اقداماتی نظیر کاهش ساعات کاری، تغییر ایستگاههای کـاری بـه طوری که صندلیها و میزهای سفارش دادهشده منطبـق بـا اصـول ارگونومی و متناسب با ابعاد بدنی افـراد طراحـی شـده باشـند تـا از بروز ناراحتیها جلوگیری کنند، اسـتفاده از زیرپـاییهای مناسـب، تعیین زمانی جهت ورزش کارکنان و ارائـه دورههای آموزشـی بـه کارکنان به منظور رعایت وضعیت بدنی مناسب در هنگام کار به عنوان استراتژیهایی برای کاهش خطر ابتلا به این اختلالات نیز پیشنهاد میشود. همچنین این تحقیق نیز مانند بسیاری از دیگر پژوهشها با محدودیتها و موانعی همراه بود که میتوان مواردی چون عدم دسترسی به متن کامل تمام مقالات، عدم وجود چارچوب خاص جهت گزارش مقالات منتشرشده، عدم دسترسی به نتایج پایاننامهها و پایین بودن کیفیت و کمیت بانکهای اطلاعاتی اشاره کرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کلیه اصول اخلاقی مربوط چاپ مقاله مروری رعایت شده است.
حامی مالی
این مقاله هیچ نوع حامی مالی ندارد.
مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان در نگارش این مقاله سهیم هستند.
تعارض منافع
نویسندگان اظهار میدارند هیچگونه تعارض منافعی در مورد این مقاله وجود ندارد.