1- مرکز تحقیقاتی اختلالات شناختی و حرکتی توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
2- گروه گفتاردرمانی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. ، majid_saleh_slp@yahoo.com
3- گروه گفتاردرمانی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
متن کامل [PDF 2049 kb]
(1400 دریافت)
|
چکیده (HTML) (3647 مشاهده)
متن کامل: (1302 مشاهده)
مقدمه
در فرایند ارتباط کلامی، صوت ابزار نمایانگر حالات عاطفی، هیجانی، روانی و همچنین حالتهای جسمی گوینده، بهویژه وضعیت حنجره است [2 ،1]. در صورت مختلشدن صوت و ﺑﺎ اﻓﺰاﻳﺶ واﺑﺴﺘﮕﻲ فرد به صدا جهت برآورده کردن رﺿـﺎﻳﺖ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ و ﺷـﻐﻠﻲ، افراد ﻣﺘﺤﻤﻞ اﺛﺮات ﻣﺨﺮب ﺑﻴﺸـﺘﺮی ﺧﻮاهند شد [3]. درﻧﺘﻴﺠـﻪ اﺧﺘﻼل ﺻوت ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﺸـﻜﻼت و ﺑﻴﻤـﺎریﻫـﺎی ﺟﺴـﻤﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎی ﻋـﺎﻃﻔﻲ ﺑـﻪ ﻫﻤـﺮاه داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﺪ [2]. در این صورت ﺑﻴﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل صوت، ﻣﺸﻜﻼت روانشناختی و ﻋﺎﻃﻔﻲ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﻴﺎﻣﺪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﺸﻜﻞ ﺧﻮد ﮔﺰارش میکنند [4 ،1].
اﻳـﻦ ﺑﻴﻤﺎران ﻧﻪﺗﻨﻬﺎ در زﻧـﺪﮔﻲ ﺣﺮﻓـﻪای، ﺑﻠﻜـﻪ در زﻧـﺪﮔﻲ روزاﻧـﻪ و ﺷﺨﺼﻲ ﺧﻮد ﻧﻴﺰ ﻣﺸﻜﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ارﺗﺒﺎﻃﻲ، ﺟﺴﻤﻲ و ﻋﺎﻃﻔﻲ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ [5]. به ویژگیهای پایه صوت که به طور پیوسته در برقراری ارتباط اختلال ایجاد و توجه سایرین را جلب میکنند (به جلب توجه سایرین منجر میشود) و بر گوینده و شنونده تأثیر نامطلوب میگذارد صوت نابهنجار گفته میشود. تشخیص صوت نابهنجار باید با درنظر گرفتن عواملی همچون سن، جنس حتی فرهنگ و سطح طبقاتی فرد صورت گیرد [6]. آسیبهای صوتی میتوانند به دلیل اختلالات ساختاری و عملکردی باشند. آسیبهای صوتی ساختاری، ناهنجاریهای فیزیولوژیکی در ساختار و در مکانهای مختلف تارهای صوتی و مرتبط با شرایط بدنی هستند. آسیبهای صوتی عملکردی به دلیل نقص در بهکارگیری مکانیسم صوتی عادی است [8 ،7].
ﺑﺮ اﺳﺎس آﻣﺎر ﻣﻮﺟﻮد، سه درصد ﺑﺰرﮔﺴﺎﻻن ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺪاوم ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی اﺧﺘﻼل ﺻوت دارﻧﺪ و 50 تا 60 درصد اﻓﺮاد دارای اﺧﺘﻼﻻت ﺻوت، ﺗﺄﺛﻴﺮات اﺧﺘﻼﻟﺸـﺎن را ﺑـﺮ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی رواﻧﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﮔﺰارشﻛﺮدهاﻧﺪ [9 ،8]. ﺑﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﻧﻘـﺶ ﺻوت در ﺑﻴﺎن ﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎت و در زﺑﺎن، اﻓﺮاد ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل ﺻـوت، ﺧـﻮد را در ﺑﺮﻗـﺮاری ارﺗﺒـﺎط ﻧـﺎﺗﻮان اﺣﺴـﺎس ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ [8 ،7]. طبق برنامهای که جامعه اروپایی حنجرهشناسان توسعهاش دادند پنج ابزار تشخیصی پایه برای بررسی اختلال صوتی در نظر گرفته شده است که به این شرح هستند: ارزیابی ادراکی صوت، استروبوسکوپی، تحلیل آکوستیک صوت، ارزیابی ایرودینامیک و ارزیابیهای ذهنی [10].
روشهای ارزیابی عینی به تشخیص ماهیت اختلالات صوت کمک میکنند، اما هیچکدام از این روشها اطلاعاتی درباره تأثیر این اختلالات بر کیفیت زندگی فرد فراهم نمیکنند [12 ،11]. ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮر اﺳﺘﻔﺎده از پرسشنامهای ﺳـﺎﺧﺘﺎرﻣﻨﺪ ﺑـﺮای ارزﻳﺎﺑﻲﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ واﺑﺴﺘﻪ، در ﺑﻴﻤﺎران دارای اﺧـﺘﻼل ﺻوت ﺿﺮوری اﺳﺖ [14 ،13]. پرسشنامه ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻوت در ﺳﺎل 1997 برای کمّیکردن نتایج روانی و اجتماعی اختلالات صوت و ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﻲ درک ﺑﻴﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل ﺻوت، از ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﺟﺴﻤﻲ، ﻋﺎﻃﻔﻲ و عملکردی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ [15]. شاخص معلولیت صوت، پرسشنامهای خوداجراست که در طیف وسیعی از اختلالات صوت به کار گرفته میشود. این پرسشنامه، پرکاربردترین ابزار خودارزیابی در بیمارانی است که خودشان درکی مبتنی بر معلولیت صوت دارند و ﺷﺎﺧﺼﻲ ﺑﺮای ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎر و ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزﻳﺎﺑﻲ اﺧﺘﻼل ﺻوت از دﻳﺪ ﻓﺮد ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل ﺻوت است [11]. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ میتوان از اﻳﻦ اﺑﺰار برای ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗأﺛﻴﺮ اﺧﺘﻼل ﺻوت ﺑﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﻓﺮد اﺳﺘﻔﺎده کرد [16].
شاخص معلولیت صوت به زبانهای مختلفی از جمله زبان فارسی ترجمه شده است و این ابزار، ابزاری روا و پایاست. در ایران، ﻣﺮادی و ﻫﻤﻜﺎران در ﺳﺎل 2012 رواﻳﻲ و ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ اﻳـﻦ پرسشنامه را اﺳﺘﺨﺮاج کردند و ﻧﻘﻄﻪ ﺑـﺮش آن را در اﻳﺮان و اﻓﺮاد ﻓﺎرﺳﻲزﺑﺎن 5/14 اﻋﻼم ﻛﺮدند. اﻳـﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ روی 80 ﺑﻴﻤﺎر ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧـﺘﻼﻻت ﺻـﻮت و 80 ﺑﻴﻤـﺎر ﺳـﺎﻟﻢ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ و از آزﻣﻮنﺑﺎزآزﻣﻮن و همسانی دروﻧﻲ ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﻲ ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ اﺳﺘﻔﺎده شد و درﻧﻬﺎﻳﺖ ﮔﺰارش شد اﻳﻦ آرمون در اﻳﺮان رواﻳﻲ و ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ ﻣﻄﻠﻮﺑﻲ دارد.
دبیر مقدم و همکاران در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪای از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ، ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ و ﻣﻘﻄﻌﻲ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪای که متشکل از دو ﮔﺮوه ﺑﻴﻤﺎران دارای ﺗﻮده ﺣﺠﻤﻲ ﺣﻨﺠﺮه (04n=) و اﻓﺮادﺳﺎﻟﻢ (04n=) بود، اﻣﺘﻴﺎز ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻوت را در این دو گروه مقایسه کردهاند. در این مطالعه اﺑﺘﺪا اﻃﻼﻋﺎت زﻣﻴﻨﻪای آزﻣﻮدﻧﻲﻫﺎ از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ درﻳﺎﻓﺖ شد و ﺳﭙﺲ پرسشنامه ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻوت ارزﻳﺎﺑﻲ شد. برای ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ دو ﮔﺮوه از آزﻣﻮن ﺗﻲ ﻣﺴﺘﻘﻞ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. بر اساس نتایج، ﮔﺮوه ﺑﻴﻤﺎران با ﺗﻮدهﻫﺎی ﺣﺠﻤﻲ ﺣﻨﺠﺮه نسبت به افراد سالم در ﻧﻤﺮه ﻛﻠﻲ، با نمره 41 در مقابل 5 و در ﻫﺮ ﺳﻪ زﻳﺮآزﻣﻮن ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻوت (جسمی 17 در برابر 2، عاطفی 12 در برابر 1 و عملکردی 12 در برابر 1) نمرات بیشتری را کسب کردند و در ﻫﻤﻪ ﻣﻮارد اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻧﻤﺮات ﻣﻌﻨﺎدار ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪ (P<0/05) [17].
بنیجر و همکاران در مطالعهای با عنوان «ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻوت در خوانندگان» به تعیین معلولیت صوتی در خوانندگان پرداختند که مشخص شد خوانندگان دارای کیست به نسبت خوانندگان دارای ندول، نمره بیشتری در ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻﺪا کسب کردند [18]. روزن و همکاران در مطالعهای با عنوان «استفاده از شاخص معلولیت صوتی در ارزیابی شدت اختلالات صوتی»، سه گروه از بیماران را (اختلالات عملکردی، زخمهای خوشخیم تارهای صوتی و فلج تارهای صوتی یکطرفه) قبل و بعد از درمان بررسی کردند که بر اساس نتایج بهدستآمده بیماران دارای فلجی تارهای صوتی بیشترین مقدار معلولیت صوتی را قبل و بعد از درمان داشتند، اما نمرات معلولیت صوتی قبل و بعد از درمان در بیماران دارای اختلال صوتی عملکردی و بیماران دارای زخمهای خوشخیم نزدیک به نمرات افراد طبیعی بود [19]. هسیونگ و همکاران در مطالعهای معلولیت صوتی در انواع بدعملکردیهای صوتی را بررسی کردند که مشخص شد، زیرآزمون فیزیکی دارای بیشترین معلولیت صوتی در انواع اختلالات صوتی است و عنوان کردند شاخص معلولیت صوتی ابزاری مناسب جهت بررسی نواقص صوتی بر اساس تأثیرات عملکردی، فیزیکی و عاطفی است و بنابراین طرح درمانی بیماران با توجه به نیازهای خاصی که هر بیمار دارد باید ارائه شود [20].
هالوا و همکاران در مطالعهای معلولیت صوتی در بیماران دارای ندول و اختلالات عملکردی صوت را بررسی کردند که طبق نتایج، در هر دو گروه، زیرمقیاسهای فیزیکی تحت تأثیر بیشتری قرار گرفته بود و زیرمقیاسهای عملکردی و عاطفی نیز بعد از زیرمقیاس فیزیکی به ترتیب تحت تأثیر قرار گرفته بودند [21].
ﻃﺒـﻖ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎمﺷﺪه در اﻳﺮان، ﺗﺎﻛﻨﻮن ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻـوت به منظور مقایسه میزان معلولیت صوتی در انواع اختلالات صوت بررسی ﻧﺸـﺪه اﺳـﺖ. با فرض این مسئله که ممکن است ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ در انواع اختلالات صوت، ﻣﺘﻔﺎوت باشد و جنبههای مختلف فیزیکی، عاطفی و عملکردی (احساس مشکل بیشتر در آن حوزه از دید بیمار) به صورت متفاوتی تحت تأثیر قرار گرفته باشد و با توجه به اینکه هر اختلالی، درمان متفاوتی دارد، ﺿـﺮوری دانستیم ﻛﻪ اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ را انجام دهیم تا بر اساس نتایج بهدستآمده، درمان مناسب (بهداشت صوتی، دستورزی حنجره، صوت درمانی و ارجاع به متخصصهای مربوطه) اولویتبندی و ارائه شود.
روش بررسی
این مطالعه از نوع توصیفیتحلیلی بود که به صورت مقطعی انجام شد. بدین صورت که آزمون شاخص معلولیت صوت در 166 نفر از افراد دارای اختلال صوت در محدوده سنی 18 تا60 سال که با روش دردسترس از کلینیکهای خصوصی در شهر تبریز انتخاب شده بودند، اجرا شد. معیارهای ورود نمونه در این پژوهش، داشتن اختلال صوت، فقدان نقایص بینایی و شنوایی، بهره هوشی طبیعی، داشتن سواد خواندن و نوشتن، قرارداشتن در محدوده سنی 18 تا 60 سال و رضایت فرد مبنی بر شرکت در مطالعه بود. همچنین معیارهای خروج از مطالعه، وجود مشکلات ادراکیشناختی، وجود مشکلات سایکولوژیکال، سرماخوردگی در روز نمونهگیری و آلرژی در یک هفته اخیر منتهی به نمونهگیری بود. ابتدا بر اساس تشخیص پزشک متخصص گوش و حلق و بینی و تصاویر استروبوسکوپی حنجره، وجود اختلال صوت تأیید شد. سپس آزمون شاخص معلولیت صوت در اختیار بیماران قرار گرفت و درباره چگونگی پاسخ به پرسشنامه برای هریک از بیماران توضیح داده شد.
در تمام مدت، درمانگر در کنار بیمار حضور داشت تا به سؤالات احتمالی بیمار پاسخ دهد. آزمون شاخص معلولیت صوت شامل 30 سؤال و دارای سه ﺑﺨﺶ ﺟﺴﻤﻲ، ﻋﺎﻃﻔﻲ و عملکردی اﺳﺖ. هرکدام از این زیرمقیاسها شامل 10 سؤال است و هر سؤال در یک مقیاس ترتیبینمرهای (لیکرت) سنجش میشود که هر عدد نشاندهنده مقادیر متفاوتی است: صفر: هرگز، 1: تقریباً هرگز، 2: گاهی اوقات، 3: تقریباً همیشه و 4: همیشه. نمونه استروبوسکوپی بیماران را سه آسیبشناس گفتار و زبان تجزیه و تحلیل کردند و با اجماع نظر آسیبشناسان گفتار و زبان، طبق تقسیمبندی بون، نوع اختلال صوت افراد بر اساس دو طبقهبندی عملکردی و ساختاری مشخص شد.
در مرحله بعدی مقادیر بهدستآمده از آزمون شاخص معلولیت صوت به طور کلی و به تفکیک سه بخش پرسشنامه در دو گروه مقایسه شد. درنهایت اطلاعات بهدستآمده با نسخه 19 نرمافزار SPSS و با استفاده از روشهای آماری میانگین، انحراف معیار و از طریق آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی شد. به افراد آزمودنی اطمینان داده شد ماهیت بررسی و آزمون غیرتهاجمی است و هیچگونه آسیب جسمی یا آموزشی به آنها وارد نمیکند. از جمله موارد و محدودیتهای این مطالعه میتوان به ناقص پرشدن بعضی پرسشنامهها اشاره کرد. به همین دلیل برای دستیابی به تعداد نمونههایی که لازم داشتیم از افراد بیشتری نمونهگیری شد تا این محدودیت برطرف شد.
یافتهها
برای تجزیه و تحلیل دادهها با توجه به هدف و موضوع پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شده است.
مندرجات جدول شماره 1 میزان میانگین و انحراف معیار را در بین متغیرهای پژوهش در دو گروه عملکردی و ساختاری نشان میدهد. مندرجات جدول شماره 1 نشان میدهد میزان معلولیت صوتی در گروه ساختاری به صورت کلی و در بین مؤلفههای عملکردی، جسمی و عاطفی از گروه عملکردی بیشتر است؛ چراکه میزان میانگین گروه ساختاری در مقایسه با گروه عملکردی بیشتر است. طبق آزمون تکنمونهای کالموگروفاسمیرنوف، نتایج نشان داد توزیع متغیرهای مطالعهشده در نمونه موردمطالعه عادی است (پیشفرض عادیبودن متغیرهای موردمطالعه) چراکه مقادیر Z در سطح 05/0P< معنادار نیست. همچنین بر اساس آزمون باکس برای همگنی ماتریسهای کوواریانس، نتایج آزمون باکس نشان داد همبستگی متغیرهای وابسته در گروههای مطالعهشده همگن است؛ چراکه F محاسبهشده در سطح 05/0P< معنادار نیست. همچنین طبق آزمون کرویت بارتلت برای بررسی پیشفرض همبستگی متعارف بین متغیرها، پیششرط همبستگی متعارف بین متغیرها محقق شده است؛ چراکه خی دو محاسبهشده در سطح 10/0P< معنادار است.
مندرجات جدول شماره 2 نشان میدهد تمامی آزمونهای تحلیل واریانس چندمتغیره معنیدار است به عبارت دیگر متغیرهای مطالعهشده در بین گروههای مطالعهشده متفاوت است؛ چراکه مقدار F محاسبهشده در سطح 01/0P< معنادار است. بنابراین برای مشخصشدن جهت معنیداری از جدول مقایسه میانگینهای زوجی استفاده شد.
مندرجات جدول شماره 3 نشان میدهد میانگین گروه ساختاری در بخش عملکردی از گروه عملکردی بیشتر است و در سطح 01/0P< معنادار است. از سوی دیگر میانگین نمره افراد دارای معلولیت صوتی گروه ساختاری در بین بخشهای جسمی و عاطفی نیز به ترتیب با میانگین نمرات 7/18 و 2/15 از افراد دارای معلولیت صوتی با گروه عملکردی بیشتر است و در سطح 05/0P< معنادار است.
بحث
عملکرد صوتی سالم، بخش مهمی از زندگی روزمره است؛ بیان نیازهای اساسی را تسهیل و تعامل در جامعه را برای افراد امکانپذیر میکند. تأثیر معلولیت ناشی از اختلالات صوت به طور عمده از فردی به فرد دیگر متفاوت است و به عواملی مانند شغل، محیط زندگی و کار، واکنش اطرافیان به کیفیت اختلال صوت و شخصیت کلی فرد مرتبط است. بنابراین در برنامه ریزیدرمانی این بیماران توجه به درک فرد از ناتوانی صوتی خود و تلاش در راستای کاهش عواقب ناشی از آن بسیار ضروری است.
با توجه به نتایج مطالعه حاضر، میزان میانگین و انحراف معیار معلولیت صوتی در گروه ساختاری به صورت کلی و در بین بخشهای عملکردی، جسمی و عاطفی از گروه عملکردی بیشتر است.اختلالات صوت میتواند بر ارتباط و تعاملات اجتماعی اثر گذاشته و باعث ایجاد مشکلات روانشناختی و هیجانی شود و بر کیفیت زندگی تأثیر منفی بگذارد. معمولاً در این گروه از بیماران برای درمان اختلال صوتی از روش جراحی استفاده میشود، اما گاهی به تأثیرات منفی این اختلال در سایر جنبههای زندگی فرد توجه نمیشود، بنابراین در سالهای اخیر در کنار بررسی درک فرد مبتلا به اختلال صوت از مشکلش، به جنبههای ساختاری و عملکردی نیز توجه شده است.
بنابراین استفاده از برنامههای بررسی کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به اختلال صوت اهمیت ویژه دارد. با توجه به اینکه کیفیت زندگی افراد دارای اختلالات صوت ارتباط مستقیمی با شدت اختلالات دارد و به نظر میرسد چون اختلالات صوت در گروه ساختاری، شدت بیشتری نسبت به گروه عملکردی دارد و با توجه به اینکه موارد معلولیت در اختلالات عملکردی معمولاً بیشتر در موقعیتهایی مانند تقاضای شغلی و حرفهای تحت تأثیر قرار میگیرد و با درنظرگرفتن این موضوع که با کاهش این تقاضاها میزان معلولیت هم کاهش پیدا میکند، در صورتی که در اختلالات ساختاری معلولیت با تقاضای شغلی در ارتباط نیست و در تمام موقعیتها این معلولیت وجود دارد، بنابراین معلولیت شدیدتری ایجاد میکند و در نتیجه معلولیت صوتی در این گروه بیشتر است [22 ،16].
بنیجر و همکاران در مطالعهای ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻوتی در خوانندگان را بررسی کرد و مشخص شد خوانندگان دارای کیست (اختلال صوتی ساختاری) نسبت به خوانندگان دارای ندول (اختلال صوتی عملکردی) نمره بیشتری در ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﺻوت کسب کردند که نتایج آن همسو با مطالعه حاضر است. با توجه به بالاتربودن میانگین نمره کلی و نمرات زیرآزمونهای شاخص معلولیت صوت در گروه ساختاری نسبت به گروه عملکردی، کیفیت زندگی وابسته به صوت در گروه ساختاری در همه ابعاد دچار آسیب بیشتری میشود و این گروه نیاز به توجه و مراقبت جدی روانی و عاطفی دارند و صرفاً درمانهای پزشکی و جراحی مشکلات آنها را از بین نمیبرد و باید درمان همهجانبه با تأکید بر بهبود جنبههای روانشناختی اختلالات صوت، صورت بگیرد.
در کنار درمانهای پزشکی و گفتاردرمانی، با توجه به اهمیت مسائل روانشناختی و کیفیت زندگی، درمان یکپارچه و همهجانبه کمک بیشتری به بیماران میکند و احتمال عود بیماری را کاهش میدهد. دیگر گروه بررسیشده در این مطالعه، بیماران مبتلا به اختلالات عملکردی صوت بودند که افراد بررسیشده در مقیاس جسمی نمرات بالاتری نسبت به خط برش آزمون شاخص معلولیت صوتی را به خود اختصاص دادند. در درمان اختلالات عملکردی صوت معمولاً از روش دستورزی و صوتدرمانی استفاده میشود.
نتیجهگیری
کیفیت زندگی وابسته به صدا، در اختلالات صوت ساختاری نسبت به بیماران دارای اختلالات صوت عملکردی پایینتراست و باید علاوه بر درمانهای مرسوم مانند جراحی به جنبههای دیگر مانند مسائل روانشناختی توجه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش حاصل طرح تحقیقاتی به شماره 58549 بود. جهت رعایت اصول اخلاقی از افراد شرکتکننده در این مطالعه اجازه گرفته شد. افراد موردپژوهش در رد یا قبول شرکت در پژوهش آزاد بودند. همچنین به افراد موردمطالعه اطمینان داده شد که اطلاعات گردآوریشده از آنها بدون ذکر نام خواهد بود و به صورت محرمانه تا پایان مطالعه حفظ خواهد شد.
حامی مالی
این پژوهش با حمایت مالی معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان به یک اندازه در نگارش بخشهای مختلف مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
طبق نظر نویسندگان این مقاله هیچگونه تعازض منافعی ندارد.
References
- Casper JK, Leonard R. Understanding voice problems: A physiological perspective for diagnosis and treatment. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins; 2006.
- Nicolosi L, Harryman E, Kresheck J. Terminology of communication disorders: Speech-language-hearing: Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins; 2004.
- Crannell K. Voice and articulation. Belmont: Nelson Education; 2011.
- Kent RD. The uniqueness of speech among motor systems. Clinical Linguistics & Phonetics. 2004; 18(6-8):495-505. [DOI:10.1080/02699200410001703600]
- Bouwers F, Dikkers FG. A retrospective study concerning the psychosocial impact of voice disorders: Voice Handicap Index change in patients with benign voice disorders after treatment (measured with the Dutch version of the VHI). Journal of Voice. 2009; 23(2):218-24. [DOI:10.1016/j.jvoice.2007.08.007] [PMID]
- Moradi N, Soltani M, Javadipoor S, Poorshahbaz A, Hashemi H, Soltani N. Cross-cultural adaptation and validation of the voice handicap index into Iranian. Proceeding of 10th Iranian congress of Speech Therapy. 2011; 9(3):14-7.
- Wheeler KM, Collins SP, Sapienza CM. The relationship between VHI scores and specific acoustic measures of mildly disordered voice production. Journal of Voice. 2006; 20(2):308-17. [DOI:10.1016/j.jvoice.2005.03.006] [PMID]
- Boone DR, McFarlane SC, Von Berg SL, Zraick RI. The voice and voice therapy, 7th ed. Boston: Pearson; 2005:180-244.
- Moradi N, Pourshahbaz A, Soltani M, Javadipour S, Hashemi H, Soltaninejad N. Cross-cultural equivalence and evaluation of psychometric properties of voice handicap index into Persian. Journal of Voice. 2013; 27(2):258. [DOI:10.1016/j.jvoice.2012.09.006] [PMID]
- Dejonckere PH, Bradley P, Clemente P, Cornut G, Crevier-Buchman L, Friedrich G, et al. A basic protocol for functional assessment of voice pathology, especially for investigating the efficacy of (phonosurgical) treatments and evaluating new assessment techniques. European Archives of Oto-rhino-laryngology. 2001; 258(2):77-82. [DOI:10.1007/s004050000299] [PMID]
- Behlau M, dos Santos LdMA, Oliveira G. Cross-cultural adaptation and validation of the voice handicap index into Brazilian Portuguese. Journal of voice. 2011; 25(3):354-9. [DOI:10.1016/j.jvoice.2009.09.007] [PMID]
- Schindler A, Ottaviani F, Mozzanica F, Bachmann C, Favero E, Schettino I, et al. Cross-cultural adaptation and validation of the Voice Handicap Index into Italian. Journal of voice. 2010; 24(6):708-14. [DOI:10.1016/j.jvoice.2009.05.006] [PMID]
- Van Houtte E, Claeys S, Wuyts F, Van Lierde K. The impact of voice disorders among teachers: Vocal complaints, treatment-seeking behavior, knowledge of vocal care, and voice-related absenteeism. Journal of voice. 2011; 25(5):570-5. [DOI:10.1016/j.jvoice.2010.04.008] [PMID]
- Fakar Gharamaleki F, Shahbodaghi MR, Jahan A, Jalayi S. [Investigation of acoustic characteristics of speech motor control in children who stutter and children who do not stutter (Persian)]. Archives of Rehabilitation. 2016; 17(3):232-43. [DOI:10.21859/jrehab-1703232]
- Jacobson BH, Johnson A, Grywalski C, Silbergleit A, Jacobson G, Benninger MS, et al. The Voice Handicap Index (VHI): Development and validation. American Journal of Speech-Language Pathology. 1997; 6(3):66-70. [DOI:10.1044/1058-0360.0603.66]
- Spector BC, Netterville JL, Billante C, Clary J, Reinisch L, Smith TL. Quality-of-life assessment in patients with unilateral vocal cord paralysis. Otolaryngology-Head and Neck Surgery. 2001; 125(3):176-82. [DOI:10.1067/mhn.2001.117714] [PMID]
- Dabirmoghaddam P, Aghadoost O, Baziar M, Aghadoost A. Comparison Voice Handicap Index (VHI) in patients with vocal mass lesions in larynx and healthy people. Journal of Modern Rehabilitation. 2016; 9(7):20-7.
- Benninger MS, Syamal MN, Gardner GM, Jacobson BH. New Dimensions in Measuring Voice Treatment Outcomes and Quality of Life. In Sataloff RT, editors. Clinical Assessment of Voice. 2nd ed. San Diego: PlutalPublishing; 2017.
- Rosen CA, Murry T. Voice handicap index in singers. Journal of voice. 2000; 14(3):370-7. [DOI:10.1016/S0892-1997(00)80082-X]
- Hsiung M-W, Lu P, Kang B-H, Wang H-W. Measurement and validation of the voice handicap index in voice-disordered patients in Taiwan. The Journal of Laryngology & Otology. 2003; 117(6):478-81. [DOI:10.1258/002221503321892334]
- Halawa WE, Perez SS, Antonio CG. Measurement of vocal handicap in patients with vocal nodules and functional dysphonias. Egyptian Journal of Ear, Nose, Throat and Allied Sciences. 2011; 12(2):121-4. [DOI:10.1016/j.ejenta.2011.09.003]
- Ebersole B, Soni RS, Moran K, Lango M, Devarajan K, Jamal N. The Influence of occupation on self-perceived vocal problems in patients with voice complaints. Journal of Voice. 2018; 32 (6): 673-80. [DOI:10.1016/j.jvoice.2017.08.028] [PMID]
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
گفتاردرمانی دریافت: 1397/4/25 | پذیرش: 1398/7/18 | انتشار: 1398/10/9