URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2041-fa.html
هدف اختلال نافرمانی مقابلهای یکی از اختلالهای رفتاری است که مهمترین ویژگی آن الگوی پایدار رفتار تکراری منفیگرایی، لجبازی، نافرمانی و خصومت در برابر مظاهر قدرت است که باعث اختلال قابل ملاحظه بالینی در کنشوری تحصیلی، اجتماعی و شغلی فرد میشود. والدین این کودکان در برخورد با مشکلات رفتاری فرزندانشان اغلب از روشهای تنبیهی و سختگیرانه استفاده میکنند که این کار در بلندمدت مشکلات رفتاری کودک را تشدید و والدین را با مشکلات بسیاری در زمینه مدیریت رفتاری فرزندانشان روبهرو میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش رفتاری مادران دارای کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای بر کاهش علائم اختلال و رفتارهای پرخاشگرانه فرزندان ۹ تا ۱۱ ساله آنها بوده است.
روش بررسی روش پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران کودکان ۹ تا ۱۱ ساله شهرستان ازنا در سال ۱۳۹۲ بود. ۳۰ نفر از مادران کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای که در زیرمقیاس رفتارهای مقابلهای و رفتارهای پرخاشگرایانه پرسشنامه فهرست رفتاری کودکان، نمرهای بیش از نمره برش پرسشنامه کسب کردند به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آنها پس از همگنسازی از نظر متغیرهایی همچون میزان تحصیلات دانشآموزان، جنس، شدت علائم اختلال، سن و میزان تحصیلات مادران و پس از اعلام رضایت مادران برای شرکت در مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. معیارهای ورود برای شرکتکنندگان در پژوهش حاضر به شرح زیر در نظر گرفته شد: پرخاشگری کودکان یکی از ملاکهای ورود به پژوهش حاضر بود. در این پژوهش نمره پرخاشگری همه کودکان مبتلا به این اختلال بیشتر از نمره برش پرسشنامه فهرست رفتاری کودکان بود. یکی دیگر از ملاکهای ورود، سن مادران بود که همگی آنها بین ۳۳ تا ۳۷ سال داشتند. تکوالدی بودن یا دو والدی بودن خانواده نیز در نظر گرفته شد که در این پژوهش همگی خانوادهها دو والدی بودند. تعداد فرزندان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای نیز مدنظر قرار گرفت که همگی خانوادهها یک کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای داشتند. سن کودکان نیز به عنوان ملاک ورودی دیگر در نظر گرفته شد که همگی بین ۹ تا ۱۱ سال داشتند. تحصیلات مادران نیز در این زمینه در نظر گرفته شد که همگی مادران نمونه پژوهشی حاضر تحصیلات دیپلم و بیشتر داشتند. ابزارهای پژوهش شامل فهرست رفتاری کودک فرم والدین (۱۹۹۱) و پرسشنامه علائم مرضی کودکان فرم ویژه والدین (۱۹۹۴) بود. آموزش رفتاری والدین در قالب ۹ جلسه نود دقیقهای در گروه آزمایش اجرا شد. در پایان دو گروه پرسشنامههای مذکور را به عنوان پسآزمون تکمیل کردند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها نتایج بیانگر تأثیر آموزش مدیریت رفتار بر کاهش نمره علائم اختلال نافرمانی مقابلهای کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود (۰/۰۰۱≥P). همچنین آموزش رفتاری والدین موجب کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در گروه آزمایش شد (۰/۰۱۲≥P).
نتیجهگیری بهطورکلی یافتهها نشان میدهد آموزش رفتاری به مادران، علائم اختلال نافرمانی مقابلهای و رفتارهای پرخاشگرانه را در کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای کاهش میدهد و از بروز رفتارهای نامطلوب در محیط خانوادگی پیشگیری میکند. آموزش و استفاده از اصولی همچون اجتناب از تنبیه، توجه به نتایج منطقی و طبیعی رفتار، تمایز بین انضباط و تنبیه برای مادران که از اصول اصلی این برنامه آموزشی بوده، توانسته است از مشکلات رفتاری کودکان مبتلا بکاهد و رفتارهای مطلوب آنها را افزایش دهد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |