URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-1911-fa.html
هدف برخی از تحقیقات گزارش دادهاند که دوزبانگی ممکن است فرایندهای شناختی را تحت تأثیر قرار دهد. فراگیری زبان دوم از طریق مؤسسات آموزش زبان و با استفاده از کلاسهای آموزشی تشکیلشده در این مؤسسات صورت میگیرد. این کلاسها در عصر حاضر بهسرعت در حال گسترش است. با توجّه به ماهیت متمایز فراگیری زبانهای خارجی از طریق مؤسسات آموزشی نسبت به روشهای دیگر دوزبانهشدن، اثرات فراگیری زبان خارجی از طریق آموزشگاههای زبان سزاوار خط جداگانهای در تحقیقات دوزبانگی است. لذا هدف پژوهش حاضر مقایسه سوئیچینگ و خلاقیت در کودکان زبانآموز سطوح پیشرفته زبان انگلیسی و کودکان غیر زبانآموز است.
روش بررسی روش پژوهش از نوع علّیمقایسهای است. پژوهش حاضر به روش مقطعی انجام شده است. جامعه مطالعهشده در این پژوهش شامل تمام کودکان (۱۳ تا ۱۵ ساله) تکزبانه و دوزبانه شهر اصفهان در سال ۱۳۹۴ است. به منظور انجام پژوهش، ۶۴ کودک در محدوده سنی ۱۳ تا ۱۵ سال در سطوح پیشرفته زبان انگلیسی (سطح RECE و REACH در کانون زبان ایرانیان و سطوح معادل آن در آموزشگاههای دیگر) به عنوان گروه مورد (دوزبانه) به همراه ۵۱ کودک غیر زبانآموز (تکزبانه) در همان رده سنی (۱۳ تا ۱۵ ساله) به عنوان گروه شاهد از منطقه ۳ شهر اصفهان انتخاب شدند. کودکان هر دو گروه از آموزشگاههای مشابه انتخاب شدند. انتخاب نمونه بهوسیله روش نمونهگیری هدفمند انجام شد. به منظور بررسی و اندازهگیری میزان خلاقیت کودکان تکزبانه و دوزبانه از پرسشنامه خلاقیت تورنس استفاده شد و همچنین از نسخه فارسی کامپیوتریشده آزمون استروپ کلاسیک D-KEFS CW (آزمون رنگواژه) برای سنجش و اندازهگیری توانایی سوئیچینگ دو گروه کودکان تکزبانه و دوزبانه استفاده شد. دادههای بهدستآمده از پرسشنامه خلاقیت تورنس و آزمون استروپ کلاسیک D-KEFS CW، از طریق روشهای آماری توصیفی و نیز با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تجزیهوتحلیل شد. تجزیهوتحلیل دادهها با نسخه ۲۲ نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها نتایج نشان داد بین کودکان دوزبانه و کودکان تکزبانه ازلحاظ متغیر سوئیچینگ تفاوت معناداری وجود دارد (p<۰/۰۵). به این صورت که کودکان دوزبانه در تکالیف سوئیچینگ بهتر از کودکان تکزبانه عمل کردند. همچنین بین نمرههای کودکان تکزبانه و کودکان دوزبانه در سه مؤلفه خلاقیت که شامل سیالی، انعطافپذیری و بسط است تفاوت معنادار مشاهده شد (P<۰/۰۰۱). به عبارت دیگر کودکان دوزبانه در تکالیف مرتبط با سیالی، انعطافپذیری و بسط بهتر از کودکان تکزبانه عمل کردند. از لحاظ مؤلفه ابتکار در دو گروه تفاوتی مشاهده نشد (P>۰/۰۰۱). به طورکلی نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که کودکان دوزبانه در تکالیف مرتبط با سوئیچینگ، سیالی، انعطاف پذیری و بسط بهتر از کودکان تک زبانه عمل کردند.
نتیجهگیری بر اساس یافتههای بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت فراگیری زبان انگلیسی در حد پیشرفته و از طریق آموزشگاههای زبان میتواند بهطور معناداری توانایی سوئیچینگ کودکان و نمرههای آنها را در سه مؤلفه خلاقیت (که شامل سیالی، انعطافپذیری و بسط میشود) افزایش دهد. از اینرو باید به نقش فراگیری زبان دوم بر خلاقیت و توانایی سوئیچینگ کودکان توجه شود. بهطورکلی، عملکرد بهتر کودکان زبانآموز را میتوان به تعویض مداوم زبان در افراد دوزبانه، مکانیسمهای خاص شناختی استفاده از دو سیستم زبانی، آشنایی کودکان با فرهنگ و آدابورسوم جدید بهواسطه یادگیری زبان جدید، کسب تجربههای جدید که فراگیری زبان تازه به همراه دارد، تمرینات فشرده ارائهشده در کلاسهای آموزش زبان و همچنین جوّ خاص حاکم بر کلاسهای آموزش زبان نسبت داد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |