URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-1593-fa.html
هدف فراگیری فعل بهعنوان یکی از اجزای اصلی جمله همواره بهعنوان یکی از مقولههای سؤالبرانگیز در روند فراگیری زبان محسوب شده است. در این میان یکی از مسائل مهم در فعلآموزی، تشخیص معنای فعل با استفاده از سرنخهای نحوی و فراگیری جنبه معنایی فعل است. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رشد جنبه معنایی فعل در یک کودک فارسیزبان بود. علاوهبراین همانگونه که در برخی از زبانها گزارش شده است، پاسخ به این پرسشها بود: آیا در فرایند فراگیری فعل و تعبیر معنای فعلِ کودک فارسیزبان، سرنخهای نحوی نقشی اساسی ایفا میکند؟ آیا کودک در تعبیر معنای فعل از قالب نحوی جمله کمک میگیرد؟
روش بررسی این پژوهش بهصورت موردی و طولی روی یک کودک فارسیزبان بین سنین 21 تا 45 ماهگی انجام و اطلاعات بهطورطبیعی و در بافت مکالمات روزمره جمعآوری شد. پس از گردآوری دادهها که در طول بیستوچهار ماه انجام گرفت، افعال تولیدشده براساس طبقهبندی معنایی افعال در چارچوب دیدگاه لی و نایگلس (2005) در چهار طبقه معنایی افعال حرکتی، افعال درونی-ارتباطی، افعال فرایندهای بدنی و افعال خلقت-اجرایی دستهبندی شد. چارچوب نظری پژوهش راهاندازی نحوی نایگلس (1990 و 2005) بود که دیدگاهی تعاملی (معنایی-نحوی) محسوب میشد. همچنین روش تحلیل دادههای پژوهش نیز از نوع توصیفی-تحلیلی بود.
یافتهها یافتههای حاصل از پژوهش حضور راهاندازی نحوی را در روند رشد فعلآموزی کودک فارسیزبان تأیید میکند؛ به این ترتیب که کودک فارسیزبان در دوره سنی 21 تا 45 ماهگی از سرنخهای نحوی در تعبیر معنای فعل استفاده میکند و قالب نحوی جمله به کودک کمک میکند که معنای فعل را تعبیر کند. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، نشاندادن سلسلهمراتب ظهور طبقه معنایی افعال در روند زبانآموزی بود؛ به این صورت که شواهد حاصل از پژوهش نشان داد که در روند فعلآموزی کودک فارسیزبان، ابتدا طبقه فعلهای حرکتی ظاهر میشود و از بیشترین بسامد رخداد در روند فراگیری فعل برخوردار است. پسازآن فعلهای فرایندهای بدنی و سپس فعلهای خلقت-اجرایی و افعال درونی-ارتباطی با بسامد کمتر در این بازه سنی تولید میشود. بسامد کم افعال درونی-ارتباطی و نیز درکنکردن معنای ضمنی برخی افعال توسط کودک، بهویژه در دورههای ابتدایی این بازه سنی فعلآموزی، نشان میدهد که در آغاز بیشتر پدیدههای ملموس و غیرانتزاعی در ذهن کودک وجود دارد. بهعبارتدیگر کودک پدیدههای ملموس و غیرانتزاعی را سریعتر یاد میگیرد و بهتدریج با یادگیری واژههای ملموس و عینی، ذهن نقشی کودک خودبهخود بهدنبال ویژگیهای مشترک بین واژههای ملموس و انتزاعی میگردد و آنها را درمییابد. یکی از مسائل قابلتوجه در یافتههای پژوهش حاضر این بود که هرچه تعامل کودک با محیط اجتماعی بیشتر میشود و رشد شناختی کودک افزایش مییابد، تولید فعل بهویژه فعلهای خلقت-اجرایی در کودک افزایش مییابد.
نتیجهگیری شواهد بهدستآمده از پژوهش نشان داد که بسامد روند رشد فعل بهلحاظ معنایی در کودک فارسیزبان مانند کودکان دیگر زبانهاست و قالب نحوی جمله در تعبیر معنای فعل به او کمک میکند. بهنظر میرسد از این ویژگی میتوان در تشخیص، ارزیابی و توانبخشی اختلالات گفتار و زبان در روند فراگیری فعل بهره گرفت.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |