URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-1133-fa.html
هدف: مشخص کردن ارتباط بین کارکرد حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلجمغزی با سطح عملکرد حرکتی درشتی که در آن قرار دارند و نیز بررسی و مقایسه تغییرات عملکرد حرکتی درشت کودکان فلجمغزی براساس شدت درگیری آنها هدف این تحقیق بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای طولی ۳۰ کودک مبتلا به فلجمغزی ۴ تا ۱۲ ساله از کلینیکهای توانبخشی تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب شدند و به صورت غیرتصادفی و براساس سامانه عملکرد حرکتی درشت به سه گروه خفیف، متوسط و شدید تقسیم شدند. ابزار جمعآوری داده سامانه طبقهبندی عملکرد حرکتی درشت و مقیاس کارکرد حرکتی درشت بود. دادهها قبل و بعد از انجام مداخله توسط محقق جمعآوری شد. مداخله شامل ۲ جلسه کاردرمانی معمول در هر هفته به مدت سه ماه بود. برای تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی اسپیرمن، کروسکال والیس، ویلکاکسون و منویتنی استفاده شد.
یافتهها: بین سطح عملکرد حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلجمغزی و کارکرد حرکتی درشت آنها در پیشآزمون و پسآزمون رابطه آماری معنادار و منفی وجود داشت. در پیشآزمون میانگین نمره کارکرد حرکتی درشت در گروه خفیف به صورت معناداری بالاتر از متوسط و در گروه متوسط بالاتر از شدید بود (۰/۰۰۱=P)، اما پس از مداخله در میانگین کارکرد حرکتی درشت گروه متوسط و خفیف تفاوت معناداری مشاهده نشد، در حالی که بین گروه متوسط و شدید تفاوت همچنان معنادار بود (۰/۰۰۱=P). بیشترین میزان تغییرات در کارکرد حرکتی درشت متعلق به سطوح ۳ و ۴ بوده است (۰/۰۰۱=P).
نتیجهگیری: کودکانی که سطح عملکرد حرکتی درشت آنها ۳ و ۴ بود، بیشترین تغییرات کارکرد حرکتی درشت را متعاقب بر خورداری از مداخلات کاردرمانی نشان دادند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |