مقدمه
آسیب بینایی، یکی از ناتوانیهای مهم و شایع به شمار میرود و 285 میلیون نفر در سراسر دنیا دارای آسیب بینایی هستند که از این تعداد، 39 میلیون نفر نابینا بوده و 246 میلیون نفر ضعف بینایی دارند [
1]. در سراسر جهان، آسیب بینایی در چهاردهمین رتبه در میان سایر آسیبهای جسمانی قرار دارد [
2]. در ایران، تعداد افراد نابینا و کمبینا تقریباً 180.000 نفر گزارش شده است [
3]. افراد دارای آسیب بینایی، از فرصتهای مشاهده و تماس چهره به چهره محروم هستند و ادراک متفاوت از جهان دارند و همین موضوع میتواند به مشکلات هیجانی و اجتماعی در آنها منجر شود [
4].
بلوغ روانشناختی، جسمی، اجتماعی و بلوغ هیجانی، یکی از چالشهای اصلی دوران نوجوانی است که با تغییرات شگرف در نوجوان همراه است. با وجود این، چالشهای اخیر هنگامی وخیمتر میشوند که نوجوان افزون بر تغییرات بلوغ، دچار کمتوانی باشد [
5]. در خلال بلوغ هیجانی، فرد پیوسته تلاش میکند به سلامت هیجانی و روانشناختی دست یابد [
6]. بلوغ هیجانی از هفت مؤلفه صمیمیت، همدلی، ابراز وجود، ثبات روانی، استقلال، تعادل روانی و توانایی در نظر گرفتن موضوعهای هیجانی تشکیل شده است [
7]. نوجوان همزمان با رشد، مورد حمایت والدین قرار میگیرد و میتواند به ثبات هیجانی دست یابد [
8] و یاد میگیرد چگونه روابط بینفردی و درونفردی را گسترش دهد [
9]. بلوغ هیجانی ضعیفتر، موجب استفاده از روشهای مقابلهای ناکارآمد [
10] و بلوغ هیجانی بالاتر، به استفاده از روشهای مقابلهای مسئلهمحور و مفیدتر منجر میشود [
11]. برجستهترین علامت بلوغ هیجانی، توانایی تحمل تنش و بیتفاوتی [
12] به برخی از محرکهایی است که تأثیر منفی بر فرد باقی میگذارد و موجب بیحوصلگی یا احساساتی شدن در وی میشود [
13]. ثبات هیجانی (مؤلفه مهم بلوغ هیجانی)، یکی از تعیینکنندههای اصلی در الگوهای شخصیتی است که رشد نوجوان را تحت تأثیر قرار میدهد. افراد دارای ثبات هیجانی میتوانند ارضای نیازهای خود را به تأخیر اندازند، ناکامی را تحمل کنند، به برنامهریزی بلندمدت باور دارند و انتظارات خود را متناسب با موقعیتهای مختلف، تغییر میدهند [
14].
افراد دارای آسیب بینایی بهدلیل محرومیت از مشاهده کردن، احتمالاً در شکلدهی پیوند ایمن با سایر افراد و سازگاری با موقعیتهای دشوار، مشکل دارند [
15] و در دوران نوجوانی، از بلوغ هیجانی ضعیف، توانایی کمتر برای سازگاری هیجانی و اجتماعی با محیط [
16] و مشکلات تحصیلی بیشتر، برخوردارند [
17]. افزون بر آن، مشکلات رفتاری، اختلالات روانشناختی [
18] و مشکلات هیجانی بیشتری را در مقایسه با همسالان بهنجار تجربه میکنند [
19]؛ اگرچه، برخی یافتهها، حاکی از عدم تفاوت بین شیوع مشکلات روانشناختی و افسردگی در نوجوانان دارای آسیب بینایی در مقایسه با نوجوانان بهنجار است [
20]. آن دسته از نوجوانان دارای آسیب بینایی که نمیتوانند از دوره کودکی بهطور مناسب به دوره جوانی انتقال یابند، به هویت یکپارچه از خویشتن دست پیدا نمیکنند. بنابراین، مشکلات مختلفی را تجربه میکنند که ازجمله مهمترین آنها میتوان به سرکوب هیجانها و احساسات، گوشهگیری، واکنشهای دفاعی و سرزنش کردن و مقصر دانستن خود یا دیگران، اشاره کرد. حتی علائم جدی افسردگی و اضطراب در دختران دارای آسیب بینایی، بیشتر از پسران گزارش شده است [
19]. درواقع، آسیب بینایی در این افراد، موجب عدم توازن شناختی، هیجانی، اجتماعی و حرکتی میشود [
17]. تأخیر در مهارتهای مذکور، به تأخیر در تحول اجتماعی منجر میشود و امکان تعامل سالم با سایر افراد را از نوجوانان سلب میکند. درنتیجه، نوجوانان برای ارضای نیازهای طبیعی خود دچار مشکل میشوند [
21].
با وجود مشکلات هیجانی در نوجوانان دارای آسیب بینایی [
22]، استفاده از مداخلههای درمانی بهمنظور تأمین مدیریت هیجانی و بهداشت روان در نوجوانان دارای آسیب بینایی، میتواند از بروز بسیاری از مشکلات و آشفتگیهای هیجانی و روانشناختی در سالهای آتی پیشگیری کند [
23]. یکی از رویکردهای پیشگیرانه از بروز مشکلات هیجانی و مدیریت هیجانها در افراد، درمان پذیرش و تعهد است. این درمان از درمانهای موج سوم رفتاردرمانی به شمار میرود که هایز و همکاران آن را از ابتدای دهه 1980 معرفی کردهاند. رویکرد ACT مبتنی بر فلسفه زمینهگرایی واقعبینانه است و بر نقش زمینه و بافت برای درک طبیعت و رویدادها تأکید میکند [
24]. هدف اصلی درمان، کمک به فرد است تا بتواند دردها، رنجها و تنشهایی را که تجربه کرده است، بهطور مؤثر مدیریت کند، با لحظه حال و اکنون ارتباط برقرار کند، انعطافپذیری خود را افزایش دهد و رفتار خود را بهمنظور دستیابی به اهداف ارزشمند تغییر دهد [
25]. درواقع، شناسایی و تشخیص مرزهایی که افراد را از زندگی مطلوب باز میدارد از مؤلفههای اصلی درمان پذیرش و تعهد است [
26]. شش فرایند مهم در ACT عبارتند از: پذیرش، تماس با لحظه اکنون، تصریح ارزشها، گسلش شناختی، تعهد به عمل کردن و در نظر گرفتن خویشتن بهعنوان زمینه تغییر. هدف تمامی فرایندهای مذکور، مواجه ساختن فرد با تجربههای زمان اکنون و حال است تا بتواند ارتباط بین فکر منفی و تجربه پیشین را از بین ببرد، روابط واقعی بین فکر و تجربه را بپذیرد، تجربههای پیشین را از دنیای ساختگی خود جدا سازد و به اهدافی دست یابد که از ارزش بالاتر برخوردارند و به ارزشهای خود در زندگی پایبند شود [
27].
درمان پذیرش و تعهد، از مفهوم «ارزشها» بهعنوان چارچوبی برای هدایت راهبردهای مداخلهای استفاده میکند و موجب بهبود رضایت از زندگی و افزایش انگیزش میشود [
28]. اصول رفتاری نیز همراه با درمان پذیرش و تعهد به فرد کمک میکند در جهت ارزشهای خود عمل کند. انجام چنین رفتارهای مهم و هدفمند حتی در هنگام تجربه هیجانهای شدید، ممکن است بهعنوان شکلی از تنظیم هیجان در نظر گرفته شود [
29]. هنگامی که افکار و احساسات، فرد را از حفظ رفتارهای مطابق با ارزشها، دور میکند اصول درمان پذیرش و تعهد، موردتوجه قرار میگیرد. اگرچه درمان پذیرش و تعهد برای بزرگسالان طراحی شده است، در جمعیت بالینی نوجوانان نیز قابل اجراست و اصول آن یکسان است اما تمرینها، مثالها و استعارههای آن با شرایط نوجوانان متناسبسازی میشود [
30].
بسیاری از یافتههای مطالعات پیشین بیانگر تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر سلامت روان نوجوانان [
31]، کاهش پریشانی روانشناختی [
32]، کاهش پرخاشگری فیزیکی [
33]، بهبود تنظیم هیجانی [
34]، کاهش افسردگی و افزایش سازگاری [
35]، تنظیم حالتهای خلقی [
36]، کاهش اختلال وسواس ـ اجبار [
37]، ارتقای تابآوری و خوشبینی [
38] و بهبود حرمت ـ خود [
39] بوده است. ولی با توجه به جستوجوهای پژوهشگر، مطالعهای یافت نشد که تأثیر ACT را بر بلوغ هیجانی نوجوانان دارای آسیب بینایی بررسی کرده باشد.
بهطورکلی، مؤلفههای درمان پذیرش و تعهد ازجمله ارزشها، ممکن است برای نوجوانان از این جهت بسیار مفید باشند که آنها در یک دوره گذار به سر میبرند تا بتوانند به هویت یکپارچه دست یابند [
30]. با وجود این، درمان پذیرش و تعهد از این جهت که بتواند بهعنوان یک برنامه پیشگیرانه در جمعیت غیربالینی نوجوانان عمل کند هنوز به بوته آزمایش گذاشته نشده است. نتایج حاصل از نمونههای بالینی نشان میدهند ACT بهعنوان یک راهبرد تنظیم هیجان مؤثر است و بنابراین ضرورت پرداختن به آن، بهعنوان یک برنامه پیشگیرانه بهویژه در دوره نوجوانی، بیشتر احساس میشود. بنابراین انجام پژوهشهایی که نشان دهد درمان پذیرش و تعهد چگونه میتواند در موقعیتهای واقعی زندگی و نمونههای غیربالینی به کار رود بسیار مهم است تا بتوان براساس یافتههای پژوهشی، کاربرد رویکرد ACT را برای جمعیت عادی متناسبسازی کرد [
40].
به همین دلیل پژوهش حاضر بهدنبال بررسی این مسئله بود که آیا درمان گروهی پذیرش و تعهد، بر بلوغ هیجانی و حیطههای آن (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) در نوجوانان دختر دارای آسیب بینایی تأثیر میگذارد؟
روشها
پژوهش حاضر، یک مطالعه شبهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود که با پیگیری 8 هفتهای انجام شد. از جامعه آماری نوجوانان دختر 14 تا 18 سال دارای آسیب بینایی ساکن در شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400، یک مجتمع آموزشی نابینایان در شهر تهران، به شیوه در دسترس انتخاب شد. حجم نمونه با در نظر گرفتن احتمال خطای نوع اول 0/05، توان آزمون 0/84 و 2/13=σ و 10/3=2µ و 0/12=1µ، و احتمال ریزش 20 درصد، حداقل 28 نفر تعیین شد. بنابراین 28 نفر از نوجوانان از جامعه آماری برای مطالعه انتخاب شده و بهطور تصادفی در یکی از دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند.
ابزار گردآوری دادهها
مقیاس بلوغ هیجانی
در پژوهش فعلی، اطلاعات با استفاده از مقیاس بلوغ هیجانی جمعآوری شد. این مقیاس که سینگ و بهارگاوا آن را تهیه کردهاند، یک مقیاس خودگزارشی و در برگیرنده 48 ماده و 5 حیطه شامل ثبات هیجانی (10 ماده)، پیشرفت هیجانی (10 ماده)، سازگاری اجتماعی (10 ماده)، یکپارچگی شخصیت (10 ماده) و استقلال (8 ماده) است [
41]. این مقیاس بهصورت پنجدرجهای در مقیاس لیکرت نمرهگذاری میشود و به هر یک از گزینههای خیلی زیاد، زیاد، نامشخص، احتمالاً و هرگز، بهترتیب نمره 1 تا 5 تعلق میگیرد. هر اندازه نمره فرد بالاتر باشد (180 و بالاتر از آن)، بیانگر وجود مشکل در بلوغ هیجانی و حیطههای مربوط به آن است. اعتبار مقیاس با استفاده از روش آزمون ـ بازآزمون 0/75 به دست آمد و روایی مقیاس با استفاده از همسانی درونی برای کل مقیاس 0/64 و برای حیطههای ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال، بهترتیب 0/75، 0/63، 0/58، 0/86 و 0/42 گزارش شد [
42]. در مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اعتبار مقیاس بلوغ هیجانی از روش آزمون بازآزمون با 10 نوجوان دارای آسیب بینایی با فاصله زمانی 4 هفته استفاده شد. محاسبه ضریب همبستگی پیرسون نشان داد ضرایب اعتبار برای کل مقیاس، 0/90 و برای حیطههای ثبات هیجانی 0/99، پیشرفت هیجانی 0/98، ناسازگاری اجتماعی 0/97، یکپارچگی شخصیت 0/90 و استقلال 0/85 است. همچنین ضریب همسانی درونی برای کل مقیاس بلوغ هیجانی 0/85 به دست آمد که بیانگر ضریب عالی برای مقیاس بود
روش اجرا
پس از اخذ معرفینامه و دریافت کد اخلاق از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی و کسب مجوز از سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران، به یکی از مجتمعهای آموزشی نابینایان در سال تحصیلی 1399-1400 مراجعه شد. ابتدا اهداف پژوهش برای مسئولین مجتمع، تشریح شد و از نوجوانان داوطلب برای همکاری در پژوهش، رضایتنامه کتبی گرفته شد. ابتدا 82 نوجوان با استفاده از مقیاس بلوغ هیجانی ارزیابی شدند. مقیاس بلوغ هیجانی توسط دستیار پژوهشگر برای هر یک از نوجوانان بهطور انفرادی قرائت شد و پاسخ نوجوانان به هر ماده ثبت شد. پس از نمرهگذاری مقیاس توسط پژوهشگر، 33 نفر که نمره 180 و بالاتر از آن اخذ کرده بودند با توجه به معیارهای ورود (وجود آسیب بینایی از کمبینایی تا نابینایی مطلق، برخورداری از بهره هوش نرمال، عدم ابتلا به آسیب شنیداری و اختلال رفتاری و فقدان چندمعلولیتی با توجه به پرونده تحصیلی) انتخاب شدند. غیبت بیش از 2 جلسه از درمان پذیرش و تعهد یا شرکت همزمان یا طی 6 ماه اخیر در جلسات درمان گروهی پذیرش و تعهد بهعنوان معیارهای خروج در نظر گرفته شد. نوجوانان پس از همتاسازی بر مبنای سن و پایه تحصیلی، در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 14 نفر) گمارده شدند. با توجه به وضعیت آسیب بینایی در شرکتکنندگان و افزایش اثربخشی درمان پذیرش و تعهد در گروههای کوچک [
43]، گروه آزمایشی به دو گروه فرعی 7نفره تقسیم شد و هر گروه فرعی در 10 جلسه به مدت 2 ماه (یک روز در هفته، هر جلسه بهمدت 60 دقیقه) و خارج از زمان آموزش مجتمع، در جلسات درمان گروهی پذیرش و تعهد شرکت کردند. درحالیکه گروه کنترل، همزمان فقط در جلسات توانمندسازی فوق برنامه در مجتمع شرکت داشتند. جلسات درمانی در یک اتاق جداگانه در مجتمع (7 نفر در اتاق و در روزهای مختلف) برگزار شد. اجرای مقیاس بلوغ هیجانی توسط دستیار پژوهشگر انجام شد ولی نمرهگذاری مقیاس و اداره جلسات درمانی بر عهده پژوهشگر بود که آموزش لازم را از طریق شرکت در کارگاه آموزشی درمان پذیرش و تعهد دریافت کرده بود. افزون بر آن، هیچیک از شرکتکنندگان و دستیار پژوهشگر از این موضوع که پرسشنامه متعلق به افراد گروه آزمایشی یا کنترل است، آگاهی نداشتند.
طرح کلی پروتکل درمان پذیرش و تعهد براساس محتوای کتابهای «درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد» [
44] و «مفهومپردازی درمان پذیرش و تعهد» [
45] تنظیم شد و با استفاده از تکنیکهای ذهنآگاهی و گشتالت و یکی از پژوهشهای پیشین در این زمینه [
46]، تلاش شد تا استفاده از هر تکنیک با توجه به شرایط نوجوانان دارای آسیب بینایی و منطبق با اهداف هر جلسه درمانی تنظیم شود افزون بر آن، محتوای برنامه میبایست از انعطافپذیری لازم با شرایط نوجوانان برخوردار باشد. درواقع، طرح پروتکل درمانی، نمونهها و استعارههای مورداستفاده در جلسات، با توجه به ویژگیهای نوجوانان دارای آسیب بینایی و نظرخواهی از متخصصان آموزش افراد نابینا متناسبسازی شد. بهمنظور سنجش روایی اجتماعی پروتکل، از پرسشنامه نیمرخ درجهبندی مداخله که مارتنز و همکاران در سال 1985 ساختهاند، استفاده شد. این پرسشنامه دارای 15 سؤال بهصورت لیکرت و دارای 6 سطح از کاملاً موافق تا کاملاً مخالف است و دامنه نمرههای آن بین 15 تا 90 قرار دارد. کسب نمره بالاتر از 52 حاکی از پذیرش پروتکل مداخلهای است [
47]. پایایی پرسشنامه از طریق همسانی درونی، بین 0/84 تا 0/98 به دست آمد و نمره روایی اجتماعی در پژوهش حاضر عبارت بود از 71 که در حد قابلقبول بود. پس از برگزاری آخرین جلسه درمان گروهی پذیرش و تعهد و 8 هفته پس از آن، تمامی شرکتکندگان با استفاده از مقیاس بلوغ هیجانی، دوباره ارزیابی شدند. در جریان جلسات درمانی، گروه آزمایشی با ریزش 2 نفر مواجه شد که بهدلیل عدم تمایل به ادامه همکاری با پژوهشگر، از مطالعه خارج شدند. پس از خاتمه فرایند پژوهش و سپری شدن دوره پیگیری و بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، محتوای جلسات درمانی بهمدت 3 جلسه بهطور اجمالی برای گروه کنترل نیز برگزار شد. همچنین، نوجوانان آزاد بودند تا هر زمان که بخواهند از ادامه همکاری با پژوهشگر خودداری کنند.پژوهشگر نیز متعهد به حفظ حریم خصوصی و اطلاعات شخصی و محرمانه نوجوانان بود و شرکت در پژوهش فاقد هرگونه هزینه اضافی یا ضرر و زیان احتمالی برای شرکتکنندگان بود.
دادههای بهدستآمده از موقعیتهای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک (بهمنظور بررسی نرمالیتی)، آزمون لون (بهمنظور تعیین همگنی واریانسها)، آزمون ام.باکس (بهمنظور تعیین همگنی شیب خط)، تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تی وابسته تجزیهوتحلیل شد.
محتوای پروتکل درمان پذیرش و تعهد به تفکیک جلسات درمانی در
جدول شماره 1 ارائه شده است.
یافتهها
میانگین و انحرافمعیار سنی نوجوانان در گروه آزمایشی و کنترل بهترتیب 2/11±16/17 و 1/23±16/22 سال بود. از آزمون مجذور کای بهمنظور تعیین تفاوت دو گروه آزمایشی و کنترل از نظر سن و پایه تحصیلی استفاده شد و از آنجایی که سطح معنیداری برای سن و پایه تحصیلی بالاتر از 0/05 بود (بهترتیب 1/00=p و 0/705=p)، نتیجه گرفته میشود که هر دو گروه از لحاظ سن و پایه تحصیلی، همتا بودند. شاخصهای میانگین و انحرافمعیار نمرههای بلوغ هیجانی و حیطههای آن (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) در مراحل پیشآزمون و پسآزمون به تفکیک دو گروه آزمایشی و کنترل در
جدول شماره 2 ارائه شده است.
همانطور که در
جدول شماره 2 مشاهده میشود میانگین بلوغ هیجانی و حیطههای آن در موقعیت پیشآزمون در دو گروه آزمایشی و کنترل، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد (نمره بالاتر نشانگر مشکل در بلوغ هیجانی و نمره پایینتر نمایانگر بلوغ هیجانی بهنجار است). از سوی دیگر، میانگین بلوغ هیجانی و حیطههای آن در گروه آزمایشی در موقعیت پسآزمون کاهش یافته (بیانگر بهبود بلوغ هیجانی است)، در حالی که میانگین بلوغ هیجانی و حیطههای آن در گروه کنترل در موقعیت پسآزمون، افزایش یافته است (حاکی از عدم بهبود بلوغ هیجانی است).
بهمنظور بررسی فرضیههای پژوهش مبنی بر اینکه «درمان پذیرش و تعهد، بلوغ هیجانی و حیطههای آن (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت، و استقلال) را در نوجوانان دختر دارای آسیب بینایی، بهبود میبخشد» از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. بدینمنظور، پیشفرضهای آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج آزمون شاپیرو ـ ویلک نشان داد تمامی مقادیر بهدستآمده برای بلوغ هیجانی و حیطههای آن، برای آزمون در یک گروه، در سطح 0/05 معنیدار نیست. بنابراین پیشفرض عادی بودن توزیع نمرهها برقرار است. پس میتوان نتیجه گرفت که بین گروههای آزمایشی و کنترل در متغیرهای پژوهش در مرحله پیشآزمون، تفاوت وجود ندارد؛ به این معنا که دو گروه در مرحله پیشآزمون با یکدیگر همگن هستند.
بهمنظور بررسی پیش فرض همگنی واریانسها از آزمون لون استفاده شد (
جدول شماره 3).
نتایج آزمون لون نشان داد با توجه به معنیدار نبودن مقدار 1/202=F، مفروضه همگنی واریانسها برقرار است (05/p>0).
بررسی پیشفرض همگنی شیب رگرسیون بین متغیر کمکی (پیشآزمون بلوغ هیجانی) و متغیر وابسته (پسآزمون بلوغ هیجانی) در سطوح عامل (گروههای آزمایشی و کنترل) نشان داد تعامل پیشآزمونها و پسآزمونهای بلوغ هیجانی (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) در گروه به لحاظ آماری، معنیدار نیست (05/p>0). بهمنظور بررسی پیشفرض همگنی ماتریس واریانس ـ کوواریانس حیطههای بلوغ هیجانی در گروههای موردپژوهش از آزمون ام.باکس استفاده شد و با توجه به مقدار ام.باکس 15/315، شاخص 0/785=F و 0/696=p نتیجه گرفته میشود که شرط همگنی ماتریس واریانس ـ کوواریانس برقرار است.
با توجه به رعایت تمامی پیشفرضها، بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش مبنی بر اینکه درمان پذیرش و تعهد، بلوغ هیجانی و حیطههای آن (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) را در نوجوانان دارای آسیب بینایی بهبود میبخشد از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد (
جدول شماره 4).
براساس نتایج ارائهشده در
جدول شماره 4 نتیجه گرفته میشود که حضور نوجوانان دارای آسیب بینایی در جلسات درمان پذیرش و تعهد، موجب بهبود بلوغ هیجانی در مقایسه با گروه کنترل شده است و براساس ضریب اتا، میتوان اظهار داشت که 90 درصد از تغییرات بلوغ هیجانی در نوجوانان دارای آسیب بینایی بهدلیل دریافت درمان پذیرش و تعهد است. بنابراین نخستین فرضیه پژوهش موردتأیید قرار گرفت. همچنین یافتههای ارائهشده در
جدول شماره 4 بیانگر آن است که حیطههای بلوغ هیجانی در نوجوانان دارای آسیب بینایی پس از حضور در جلسات درمانی پذیرش و تعهد بهبود یافته است و براساس ضرایب اتا میتوان نتیجه گرفت که بهترتیب 69 درصد، 59 درصد، 55 درصد، 92 درصد و 68 درصد از واریانس در ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال در نوجوانان دارای آسیب بینایی از طریق دریافت برنامه درمانی پذیرش و تعهد، قابلتبیین است. بدینترتیب، دومین فرضیه پژوهش تأیید میشود.
برای بررسی ماندگاری تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر بلوغ هیجانی و حیطههای آن در نوجوانان دارای آسیب بینایی، از آزمون تی وابسته استفاده شد که نتایج آن در
جدول شماره 5 قابلمشاهده است.
همانطور که نتایج ارائهشده در
جدول شماره 5 نشان میدهد، بین نمرههای پسآزمون و پیگیری متغیر بلوغ هیجانی و حیطههای آن (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری هیجانی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) در گروه آزمایشی، تفاوت معنیداری وجود ندارد. بنابراین، نتیجه گرفته میشود که تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر بلوغ هیجانی و حیطههای آن (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری هیجانی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) در نوجوانان دارای آسیب بینایی، حتی پس از 8 هفته از خاتمه برنامه درمانی، پایدار بوده است (
جدول شماره 5).
بحث
هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر بلوغ هیجانی و حیطههای آن (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) در نوجوانان دختر دارای آسیب بینایی بود. نخستین یافته پژوهش نشان داد درمان پذیرش و تعهد، بلوغ هیجانی را در نوجوانان دختر دارای آسیب بینایی بهبود میبخشد. یافته اخیر با نتایج برخی از پژوهشها [
15،
30] همخوانی دارد. در تبیین یافته اخیر میتوان به این نکته اشاره کرد که دختران نوجوان در مقایسه با پسران، چالشهای بیشتری درباره بلوغ هیجانی تجربه میکنند [
48] و به نظر میرسد درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با سایر برنامههای مبتنی بر مراقبه، یک برنامه ذهنآگاهی جذاب برای کار با نوجوانان دختر به شمار میرود. از آنجایی که نوجوانان در مقابل دریافت دارودرمانی بهویژه در موقعیتهای آموزشگاهی، مقاومت میکنند استفاده از درمانهای روانشناختی که بتواند به تنظیم و مدیریت هیجانها کمک کند، رو به فزونی است. استفاده از ذهنآگاهی در تنظیم هیجان برای نوجوانان بسیار اهمیت دارد و با توجه به اینکه آنها در دوره گذار از کودکی به جوانی به سر میبرند در صدد یافتن شیوهای خاص برای تعامل با محیط اجتماعی هستند و ذهنآگاهی میتواند در این زمینه برای آنها مفید باشد [
29]. دو مؤلفه اصلی ذهنآگاهی عبارتند از: توجه به لحظه اکنون و انجام یک فعالیت بر مبنای اتخاذ نگرشی عاری از قضاوت و داوری [
30]. این دو مؤلفه با دو راهبرد تنظیم هیجان (استقرار توجه و پذیرش)، ارتباط تنگاتنگ دارند. استقرار توجه به معنای توانایی انتخاب یک جنبه بهمنظور تمرکز بر آن است، درحالیکه پذیرش، دربرگیرنده تجربه یک هیجان بدون تلاش برای جلوگیری از وقوع آن است. دلایل بسیاری برای پذیرش این باور وجود دارد که ذهنآگاهی ممکن است برای مسیریابی نوجوانان در جامعه مفید باشد. تغییرات رشدی مغز به معنای آن است که نوجوانان بیشتر از بزرگسالان تحت تأثیر هیجانها قرار میگیرند و واکنشهای هیجانی شدیدتری را تجربه میکنند، اگرچه، لوب فرونتال مغز (که مسئول کنترل کارکردهای اجرایی، قضاوت، برنامهریزی و تنظیم هیجانی است) هنوز در آنها تحول نیافته است. ذهنآگاهی و توانایی آن در تنظیم هیجانها ممکن است به مواجهه با این عدم توازن، کمک کند و به کاهش مشکلات هیجانی در جمعیت غیربالینی و بهنجار منجر شود [
49].
یکی دیگر از یافتههای پژوهش بیانگر آن بود که حیطههای بلوغ هیجانی (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) در نوجوانان دختر دارای آسیب بینایی پس از شرکت در جلسات درمان پذیرش و تعهد، بهبود یافته است. این یافته با نتایج برخی از پژوهشها [
7,
30,
50, 51] همخوانی دارد. در تبیین این یافته که درمان پذیرش و تعهد موجب بهبود ثبات هیجانی شده است میتوان اظهار داشت که در ACT، از مفهوم «ارزشها» بهعنوان چارچوبی برای هدایت راهبردهای مداخله استفاده میشود که رضایت از زندگی و افزایش انگیزش را در پی دارد. افراد در خلال جلسات ACT یاد میگیرند که ارزشها بهعنوان تمایلات و آرزوهایی است که قصد دستیابی به آنها را در آینده در سر میپرورانند. اصول رفتاری نیز همراه با ACT به فرد کمک میکند در جهت ارزشهای خود، رفتار نماید. انجام چنین رفتارهای مهم و هدفمند حتی در هنگام تجربه هیجانهای شدید ممکن است بهعنوان شکلی از تنظیم هیجان در نظر گرفته شود [
29]. هنگامی که افکار و احساسات موجب میشوند فرد به انجام رفتارهایی مبادرت ورزد که از ارزشهای خود فاصله گرفته است اصول درمان پذیرش و تعهد به کمک فرد میشتابد و او را قادر میسازد تا افکار و احساسات و هیجانهای خود را نسبت به آسیب بینایی در لحظه اکنون و حال بپذیرد و افکار و هیجانهای خوشایند را تجربه کند. اگرچه زندگی در مجتمع آموزشگاهی، به نوجوانان دختر کمک میکند تا به انسجام اجتماعی بهتر در گروه دست یابند، به نظر میرسد که از حمایت هیجانی خانواده محروم باشند و شرکت در برنامه مداخلهای، حمایت هیجانی لازم را برای آنها فراهم کرده است [
30].
یافته دیگر حاکی از آن بود که درمان پذیرش و تعهد موجب افزایش سازگاری اجتماعی در نوجوانان دختر با آسیب بینایی شده است. یافتهای که با پژوهشهای دیگر [
22،
50،
52] نیز همخوانی دارد. پایداری و ثبات هیجانی نهتنها یکی از تعیینکنندههای اصلی در الگوهای شخصیتی است بلکه رشد و تحول نوجوان را تحت تأثیر قرار میدهد و در هر سطحی، نمایانگر تحول هیجانی بهنجار است. توانایی بالقوه فرد برای رشد جنبههای هیجانی، به تعامل اجتماعی و ارتباط وی با سایر افراد، وابسته است. از آنجایی که نوجوانان دارای آسیب بینایی از فرصت تعامل چهره به چهره با سایر افراد محروم هستند معمولاً عدم ثبات هیجانی را تجربه میکنند ولی در خلال جلسات درمان پذیرش و تعهد یاد میگیرند که ظرفیت سازش با خویشتن و همسالان را در خود افزایش دهند، ناکامی را تحمل کنند و برای بلندمدت به برنامهریزی بپردازند و انتظارات خود را به تعویق اندازند یا آنها را با توجه به موقعیتهای مختلف، تغییر دهند و همین موضوع به بهبود سازگاری اجتماعی آنها منجر میشود [
52].
یکی دیگر از یافتههای بهدستآمده حاکی از آن است که درمان پذیرش و تعهد موجب بهبود یکپارچگی شخصیت در نوجوانان دختر دارای آسیب بینایی شده است. این یافته با نتایج پژوهش پیشین [
20] همخوان است. در تبیین یافته اخیر اشاره به این نکته ضرورت دارد که برخی از نوجوانان دارای آسیب بینایی که موفق نمیشوند از دوره کودکی به جوانی انتقال یابند و دوره گذار را طی کنند قادر نیستند بهطور مناسب، هویت یکپارچه به دست آورند. بنابراین احتمال دارد عدم انسجام در شخصیت و مشکلات مختلف را تجربه کنند که ازجمله مهمترین آنها میتوان به سرکوب هیجانها و احساسات، گوشهگیری، واکنشهای دفاعی و سرزنش کردن و مقصر دانستن خود یا دیگران اشاره کرد. در واقع آسیب بینایی در این افراد موجب عدم توازن شناختی، هیجانی، زبانی، اجتماعی و حرکتی شده است [
17] و تأخیر در مهارتهای مذکور، تحول اجتماعی را به تعویق میاندازد و امکان تعامل سالم با سایر افراد را از نوجوان سلب میکند [
21]. درنتیجه نوجوان برای ارضای نیازهای طبیعی خود دچار مشکل میشود [
52]. درمان پذیرش و تعهد، یک برنامه ذهنآگاهی جذاب برای استفاده نوجوانان به شمار میرود، زیرا نوجوانان به نقش ذهنآگاهی در تنظیم هیجان، واقف هستند و همین امر به آنها کمک میکند تا از دوره گذار بهخوبی عبور کنند و از این طریق به هویت یکپارچه از خویشتن دست یابند [
30]. درواقع، تنظیم هیجان به نوجوان کمک میکند تا با شناسایی، درک، پذیرش و تعدیل پاسخهای انعطافپذیر به هیجانها، آنها را مدیریت کند. توانایی بالا در تنظیم هیجان به افراد اجازه میدهد حتی هنگامی که با هیجانهای دشوار مواجه میشوند متناسب با اهداف شخصی رفتار کنند، افزون بر آن که میبایستی رفتار تکانهای خود را مدیریت کنند. بنابراین پایبندی به ارزشها و عمل کردن به آنها برای نوجوانان از این جهت اهمیت دارد که موجب یکپارچگی هویت و دستیابی به شخصیت منسجم میشود [
34].
آخرین یافته بیانگر آن بود که درمان پذیرش و تعهد موجب بهبود استقلال در نوجوانان دختر دارای آسیب بینایی شده است. یافتهای که با پژوهشی دیگر [
10] همخوان است. از آنجایی که یکی از مؤلفههای بلوغ هیجانی، دستیابی به استقلال است در تبیین یافته اخیر احتمالاً میتوان این نکته را مطرح کرد که هنگامی که فرد برای انجام فعالیتهای روزمره خود، از تعهد بالا برخوردار است، روابط خود را براساس تجارب درونی مدیریت میکند و با افزایش انعطافپذیری در خود، تلاش مینماید مطابق با ارزشهای زندگی رفتار کند، شرایط فعلی خود را بپذیرد و نیاز به اعمال نظارت از سوی سایر افراد نداشته باشد. بنابراین از طریق خودتنظیمی تلاش میکند به انجام مستقلانه امور بپردازد؛ فرایندی که حاصل ذهنآگاهی و تنظیم هیجان است و از نشانههای بلوغ هیجانی به شمار میرود [
13].
نتیجهگیری
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد درمان پذیرش و تعهد موجب بهبود بلوغ هیجانی و حیطههای آن (ثبات هیجانی، پیشرفت هیجانی، سازگاری اجتماعی، یکپارچگی شخصیت و استقلال) در نوجوانان دارای آسیب بینایی میشود. یکی از اهداف عمده درمان پذیرش و تعهد، کمک به نوجوانان است تا همانگونه که ارزشهای خود را بنا میکنند بدون آنکه نگرش منفی به کمتوانی یا معلولیت خود نشان دهند، به درک این نکته نائل شوند که بهجای مهار افکار، احساسات و هیجانهای خود، آنها را بشناسند، بپذیرند و حتی مهار کنند. از آنجایی که بلوغ هیجانی نمایانگر تحول هیجانی بهنجار است، فراهم کردن و اجرای برنامههای مکمل و درمانی از سوی روانشناسان ارائهدهنده خدمات درمانی به نوجوانان دارای آسیب بینایی کمک میکند تا آنها ارضای نیازهای خود را به تعویق اندازند، ناکامی را تحمل کنند، برای دستیابی به اهداف بلندمدت برنامهریزی کنند و انتظارات خود را در ارتباط با موقعیتهای مختلف تعدیل نمایند. بدینترتیب بستر لازم برای پیشگیری از ناسازگاریهای اجتماعی در نوجوانان فراهم خواهد شد.
نمونهگیری در دسترس، عدم توجه به متغیرهای جمعیتشناختی (پایگاه اجتماعی اقتصادی، رتبه تولد، تعداد خواهر / برادر)، انتخاب نمونه صرفاً از جنس دختر و استفاده از ابزار خودگزارشی از مهمترین محدودیتهای پژوهش حاضر به شمار میروند. بنابراین پیشنهاد میشود بهمنظور اندازهگیری بلوغ هیجانی از سایر روشها ازجمله مصاحبه با نوجوان و همسالان وی استفاده شود. استفاده از درمان پذیرش و تعهد برای سایر گروههای نوجوانان با نیازهای ویژه میتواند به نتایج نویدبخش منجر شود. همچنین، کنترل برخی از متغیرهای جمعیتشناختی و در نظر گرفتن متغیر جنسیت و نمونهگیری تصادفی در مطالعاتی از این گونه میتواند به غنا و تعمیم بیشتر یافتههای پژوهشی منجر شود. افزون بر آن، برگزاری کارگاههای توانمندسازی برای والدین و معلمانی که با نوجوانان دارای آسیب بینایی سروکار دارند میتواند از بروز مشکلات هیجانی این گروه از افراد پیشگیری کند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش از سوی کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی (کد اخلاق: IR.USWR.REC.1398.170) موردتأیید قرار گرفته است. بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، اهداف پژوهش بهطور کامل برای مسئولین مجتمع آموزشی و نوجوانان شرح داده شد و پس از اخذ رضایتنامه کتبی به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات بهدستآمده از پرسشنامهها محرمانه خواهد ماند و شرکت آنها در پژوهش، هیچگونه ضرر و زیانی دربر نخواهد داشت و نوجوانانی که مایل به ادامه همکاری نبودند میتوانستند از پژوهش خارج شوند. ضمن توجه به حالات روانی و خستگی نوجوانان، تلاش شد تا شأن و حقوق انسانی ایشان در خلال پژوهش رعایت شود و پس از اتمام مداخله، افراد گروه کنترل در 3 جلسه فشرده با محتوای برنامه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد آشنا شدند.
حامی مالی
این مقاله بخشی از پایاننامه کارشناسی ارشد فاطمه میرمحمدی از گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، روششناسی، اعتبارسنجی، تحلیل، تحقیق و بررسی، منابع و نگارش پیشنویس: فاطمه میرمحمدی، معصومه پورمحمدرضاتجریشی؛ ویراستاری و نهاییسازی، بصریسازی و نظارت: معصومه پورمحمدرضاتجریشی؛ مدیریت پروژه: فاطمه میرمحمدی.
تعارض منافع
نویسندگان اظهار میدارند که این پژوهش هیچ تعارض منافعی ندارد.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی و آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران، مسئولین مجتمع آموزشی نابینایان و نوجوانان شرکتکننده در مطالعه که در اجرای پژوهش نهایت همکاری را داشتهاند سپاسگزاری میشود.
References
1.
Pascolini D, Mariotti SP. Global estimates of visual impairment: 2010. The British Journal of Ophthalmology. 2012; 96(5):614-8. [DOI:10.1136/bjophthalmol-2011-300539] [PMID]
2.
Ashrafi E, Mohammadi SF, Fotouhi A, Lashay A, Asadi-lari M, Mahdavi A, et al. National and sub-national burden of visual impairment in Iran 1990-2013; study protocol. Archives of Iranian Medicine. 2014; 17(12):810-5. [PMID]
3.
Hashemi H, Rezvan F, Yekta A, Ostadimoghaddam H, Soroush S, Dadbin N, et al. The prevalence and causes of visaual impairment and blindness in a rural population in the north of Iran. Iranian Journal of Public Health. 2015; 44(6):855-64. [PMID] [PMCID]
4.
Ruiz FJ, Flórez CL, García-Martín MB, Monroy-Cifuentes A, Barreto-Montero K, García-Beltrán DM, et al. A multiple-baseline evaluation of a brief acceptance and commitment therapy protocol focused on repetitive negative thinking for moderate emotional disorders. Journal of contextual behavioral science. 2018; 9:1-14. [DOI:10.1016/j.jcbs.2018.04.004]
5.
Aghaee-Chaghooshi S, Khodabakhshi-Koolaee A, Falsafinejad M. Puberty challenges of female adolescents with visual impairment. British Journal of Visual Impairment. 2021; 41(1):96-107. [DOI:10.1177/02646196211019069]
6.
Joy M, Mathew A. Emotional maturity and general well-being of adolescents. IOSR Journal of Pharmacy. 2018; 8(5):1-6. [Link]
7.
Sunny AM, Jacob JG, Jimmy N, Shaji DT, Dominic C. Emotional maturity variation among college students with perceived loneliness. International Journal of Scientific and Research Publications. 2018; 8(5):233-51. [DOI:10.29322/IJSRP.8.5.2018.p7736]
8.
Rawat C, Gulati R. Influence of Home environment and peers influence on Emotional maturity of Adolescents. Journal of Social Sciences. 2019; 6(1):15-8. [Link]
9.
Jobson MC. Emotional maturity among adolescents and its importance. Indian Journal of Mental Health. 2020; 7(1):35-41. [DOI:10.30877/IJMH.7.1.2020.35-41]
10.
Bélanger J, Edwards PK, Wright M. Commitment at work and independence from management:a study of advanced teamwork. Work and Occupations. 2003; 30(2):234-52. [DOI:10.1177/0730888403251708]
11.
Rawat C, Singh R. A study of emotional maturity of adolescents with respect to their educational settings. Journal of Social Sciences. 2016; 49(3-2):345-51. [DOI:10.1080/09718923.2016.11893630]
12.
Dousti M, PourmohamadrezaTajrishi M, GhobariBonab B. [The effectiveness of resilience training on psychological well-being of female street children with externalizing disorders (Persian)]. Journal of Developmental Psychology. 2014; 11(41):43-54. [Link]
13.
Cloninger KM, Cloninger CR. The psychobiology of the path to a joyful life: Implications for future research and practice. The Journal of Positive Psychology. 2020; 15(1):74-83. [DOI:10.1080/17439760.2019.1685579]
14.
Singh R, Pant K, Valentina L. Impact analysis: Family structure on social and emotional maturity of adolescents. The Anthropologist. 2014; 17(2):359-65. [DOI:10.1080/09720073.2014.11891445]
15.
Demir T, Bolat N, Yavuz M, Karaçetin G, Doğangün B, Kayaalp L. Attachment characteristics and behavioral problems in children and adolescents with congenital blindness. Noro Psikiyatri Arsivi. 2014; 51(2):116-21. [DOI:10.4274/npa.y6702] [PMID] [PMCID]
16.
Wong HB, Machin D, Tan SB, Wong TY, Saw SM. Visual impairment and its impact on health-related quality of life in adolescents. American Journal of Ophthalmology. 2009; 147(3):505-11. [DOI:10.1016/j.ajo.2008.09.025] [PMID]
17.
Chennaz L, Valente D, Baltenneck N, Baudouin JY, Gentaz E. Emotion regulation in blind and visually impaired children aged 3 to 12 years assessed by a parental questionnaire. Acta Psychologica. 2022; 225:103553. [DOI:10.1016/j.ACTpsy.2022.103553] [PMID]
18.
Ghorbaninejad S, Sajedi F, Pourmohamadreza Tajrishi M, Hosseinzadeh S. The relations between behavioral problems and demographic variables in students with visual impairment. Iranian Rehabilitation Journal. 2020; 18(3):249-56. [DOI:10.32598/irj.18.3.260.1]
19.
Augestad LB. Mental health among children and young adults with visual impairments: A systematic review. Journal of Visual Impairment & Blindness. 2017; 111(5):411-25. [DOI:10.1177/0145482X1711100503]
20.
Garaigordobil M, Bernarás E. Self-concept, self-esteem, personality traits and psychopathological symptoms in adolescents with and without visual impairment. The Spanish Journal of Psychology. 2009; 12(1):149-60. [DOI:10.1017/S1138741600001566] [PMID]
21.
Hankó C, Pohárnok M, Lénárd K, Bíró B. Motherhood experiences of visually impaired and normally sighted women. Human Arenas. 2022; 7:127-55. [DOI:10.1007/s42087-022-00276-9]
22.
Duijndam S, Karreman A, Denollet J, Kupper N. Emotion regulation in social interaction: Physiological and emotional responses associated with social inhibition. International Journal of Psychophysiology. 2020; 158:62-72. [DOI:10.1016/j.ijpsycho.2020.09.013] [PMID]
23.
Schofield DJ, Shrestha RN, Percival R, Passey ME, Callander EJ, Kelly SJ. The personal and national costs of mental health conditions: Impacts on income, taxes, government support payments due to lost labour force participation. BMC Psychiatry. 2011; 11:72. [DOI:10.1186/1471-244X-11-72] [PMID] [PMCID]
24.
Demehri F, Saeedmanesh M, Jala N. [The effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) on rumination and well-being in adolescents with general anxiety disorder (Persian)]. Middle Eastern Journal of Disability Studies. 2018; 8:25. [Link]
25.
Nasiri F, Keshavarz Z, Davazdahemami M, Karimkhani Zandi S, Nasiri M. [The effectiveness of religious-spiritual psychotherapy on the quality of life of women with breast cancer (Persian)]. Journal of Babol University of Medical Sciences. 2019; 21(1):67-73. [DOI:10.22088/jbums.21.1.67]
26.
Lee EB, Pierce BG, Twohig MP, Levin ME. Acceptance and commitment therapy. In: Wenzel A, editor. Handbook of cognitive behavioral therapy: Overview and approaches. Washington: American Psychological Association; 2021. [DOI:10.1037/0000218-019]
27.
Geda YE, Krell-Roesch J, Fisseha Y, Tefera A, Beyero T, Rosenbaum D, et al. Acceptance and commitment therapy in a low-income country in sub-saharan Africa: A call for further research. Frontiers in Public Health. 2021; 9:732800. [DOI:10.3389/fpubh.2021.732800] [PMID] [PMCID]
28.
Amiri Argmand SA, Mirzaeian B, Baghbanian SM. [Comparison of the effectiveness of pharmacotherapy and cognitive-behavioral stress management and their combination on distress tolerance and headache reduction in patients with tension headache (Persian)]. Journal of Babol University of Medical Sciences. 2022; 24(1):169-78. [DOI:10.22088/jbums.24.1.169]
29.
Roemer L, Williston SK, Rollins LG. Mindfulness and emotion regulation. Current Opinion in Psychology. 2015; 3:52-7. [DOI:10.1016/j.copsyc.2015.02.006]
30.
Livheim F, Hayes L, Ghaderi A, Magnusdottir T, Högfeldt A, Rowse J, et al. The effectiveness of acceptance and commitment therapy for adolescent mental health: Swedish and Australian pilot outcomes. Journal of Child and Family Studies. 2015; 24(4):1016-30. [DOI:10.1007/s10826-014-9912-9]
31.
Brown M, Glendenning A, Hoon AE, John A. Effectiveness of web-delivered acceptance and commitment therapy in relation to mental health and well-being: A systematic review and meta-analysis. Journal of Medical Internet Research. 2016; 18(8):e221. [DOI:10.2196/jmir.6200] [PMID] [PMCID]
32.
Takahashi F, Ishizu K, Matsubara K, Ohtsuki T, Shimoda Y. Acceptance and commitment therapy as a school-based group intervention for adolescents: An open-label trial. Journal of Contextual Behavioral Science. 2020; 16:71-9. [DOI:10.1016/j.jcbs.2020.03.001]
33.
Bennett CM, Dillman Taylor D. ACTing as yourself: Implementing acceptance and commitment therapy for transgender adolescents through a developmental lens. Journal of Child and Adolescent Counseling. 2019; 5(2):146-60. [DOI:10.1080/23727810.2019.1586414]
34.
Guerrini Usubini A, Cattivelli R, Bertuzzi V, Varallo G, Rossi AA, Volpi C, et al. The ACTyourCHANGE in teens study protocol: An acceptance and commitment therapy-based intervention for adolescents with obesity: A randomized controlled trial. International Journal of Environmental Research and Public Health. 2021; 18(12):6225. [DOI:10.3390/ijerph18126225] [PMID] [PMCID]
35.
Bass C, van Nevel J, Swart J. A comparison between dialectical behavior therapy, mode deACTivation therapy, cognitive behavioral therapy, and acceptance and commitment therapy in the treatment of adolescents. International Journal of Behavioral Consultation and Therapy. 2014; 9(2):4. [DOI:10.1037/h0100991]
36.
Van der Gucht K, Griffith JW, Hellemans R, Bockstaele M, Pascal-Claes F, Raes F. Acceptance and commitment therapy (ACT) for adolescents: Outcomes of a large-sample, school-based, cluster-randomized controlled trial. Mindfulness. 2017; 8(2):408-16. [DOI:10.1007/s12671-016-0612-y]
37.
Laurito LD, Loureiro CP, Dias RV, Faro L, Torres B, Moreira-de-Oliveira ME, et al. Acceptance and commitment therapy for obsessive compulsive disorder in a Brazilian context: Treatment of three cases. Journal of Contextual Behavioral Science. 2022; 24:134-40. [DOI:10.1016/j.jcbs.2022.04.002]
38.
Shiri S, Farshbaf-Khalili A, Esmaeilpour K, Sattarzadeh N. The effect of counseling based on acceptance and commitment therapy on anxiety, depression, and quality of life among female adolescent students. Journal of Education and Health Promotion. 2022; 11:66. [DOI:10.4103/jehp.jehp_1486_20] [PMID] [PMCID]
39.
Mirmohammadi F, Pourmohamadreza-Tajrishi M, Dolatshahi B, Bakhshi E. [The effectiveness of acceptance and commitment group therapy on the self-esteem of girls with visual impairment (Persian)]. Archives of Rehabilitation. 2021; 22(4):462-81. [DOI:10.32598/RJ.22.4.3261.1]
40.
Burckhardt R, Manicavasagar V, Batterham PJ, Hadzi-Pavlovic D, Shand F. Acceptance and commitment therapy universal prevention program for adolescents: A feasibility study. Child and Adolescent Psychiatry and Mental Health. 2017; 11:27. [DOI:10.1186/s13034-017-0164-5] [PMID] [PMCID]
41.
Singh Bal B, Singh D. An analysis of the components of emotional maturity and adjustment in combat sport athletes. American Journal of Applied Psychology. 2015; 4(1):13-20. [DOI:10.11648/j.ajap.20150401.13]
42.
Kumar B. Study of difference of emotional maturity among adolescents of Dehradun. The International Journal of Indian Psychology. 2018; 6(3):31-42. DOI:10.25215/0603.085
43.
Naylor PD, Labbé EE. Exploring the effects of group therapy for the visually impaired. British Journal of Visual Impairment 2017; 35(1):18-28. [DOI:10.1177/0264619616671976]
44.
Hayes SC, Strosahl KD, Wilson KG. Acceptance and commitment therapy, second edition: The process and practice of mindful change. New York: Guilford Publications; 2016. [Link]
45.
Bach PA, Moran DJ. ACT in practice: Case conceptualization in acceptance & commitment therapy. Oakland: New Harbinger Publications; 2008. [Link]
46.
Tajvar Rostami S, Rahimi F, Kazemi M. [Effectiveness of acceptance and commitment treatment in depression and spiritual well-being of blind girls in Shahrekord (Persian)]. Journal of Modern Psychological Researches. 2017; 11(44):75-88. [Link]
47.
Martens BK, Witt JC, Elliott SN, Darveaux DX. Teacher judgments concerning the acceptability of school-based interventions. Professional Psychology: Research and Practice. 1985; 16(2):191-8. [DOI:10.1037//0735-7028.16.2.191]
48.
Pant P, Joshi PK. A comparative study of emotional stability of visually impaired students studying at secondary level in inclusive setup and special schools. Journal of Education and Practice. 2016; 7(22):53-8. [Link]
49.
Kallapiran K, Koo S, Kirubakaran R, Hancock K. Review: Effectiveness of mindfulness in improving mental health symptoms of children and adolescents: A meta-analysis. Child and Adolescent Mental Health. 2015; 20(4):182-94. [DOI:10.1111/camh.12113] [PMID]
50.
Parua RK. Emotional development of children with visual impairment studying in integrated and special schools. International Journal of Advanced Research. 2015; 3(12):1345-8. [Link]
51.
Yari S, Noruzi A. [Emotions and emotion theories in information retrieval: Roles and applications (Persian)]. Library & Information Science Research. 2021; 10(2):29-320. [DOI:10.22067/INFOSCI.2021.23913.0]
52.
Manitsa I, Doikou M. Social support for students with visual impairments in educational institutions: An integrative literature review. British Journal of Visual Impairment. 2022; 40(1):29-47. [DOI:10.1177/0264619620941885]