مقدمه
هدف کاردرمانی تدوین فرایندها و پیامدهای درمانی همخوان با سبک زندگی و ارزشهای مراجعان است. فرهنگ مراجع و درمانگر و نیز تعاملات بین آنها ازجمله عوامل مهم در این زمینه هستند که به تعدیل سبک زندگی و سیستم ارزشهای مراجعان کمک میکنند [
1].
اگرچه از مفهوم فرهنگ تعاریف متعددی ارائه شده است، ولی بهطور گسترده میتوان فرهنگ را بهعنوان مجموعهای از عوامل غیرمادی که هویت و رفتارهای آموختهشده یک فرد و یا گروههای اجتماعی را ایجاد میکنند تعریف کرد [
2]. تایلور (1874) تعریف جامعی از فرهنگ ارائه کرد و آن را مجموعه پیچیدهای از دانش، اعتقاد، هنر، اخلاق، قانون، عرف و هرگونه قابلیت و عادت دیگری که انسان بهعنوان عضوی از جامعه کسب میکند تعریف کرد [
3]. گوجرال (2000) نیز فرهنگ را بهطور سادهتر بهصورت باورهای سنتی و شیوههای اجتماعی که به وضع قوانینی برای تعامل اجتماعی در یک محل یا گروه اجتماعی خاص منجر میشود توصیف کرد [
2].
فرهنگ اسلامی غالباً در کشورهای اسلامی خاورمیانه جاری است. با وجود این ازنظر تکامل تاریخی، ترکیب اجتماعی و ساختارهای اقتصادی تفاوتهای زیادی بین کشورهای خاورمیانه وجود دارد. اکثر کشورهای این منطقه عرب هستند، اما افغانستان، ایران، و ترکیه استثنا هستند. بااینحال، همه این کشورها نیز عمدتاً مسلمان هستند. خاورمیانه درواقع، منطقهای بزرگ، باستانی با ساختاری بسیار پیچیده و متنوع است که طی هزاران سال تاریخ بشر شکل گرفته است [
4]. نظام فرهنگی مسلمانان خاورمیانه دارای نظمی غنی بوده که با مجموعهای از آداب و رسوم اسلامی و محلی در هم تنیده شده است [
5]. مسلمانان بر این باورند که تمام هدف زندگی عبادت خداوند و جلب رضایت اوست. عبادت یک مسئولیت فردی برای یک مسلمان است که براساس رابطه مستقیم بین خالق و مخلوقات شکل میگیرد. در اسلام هیچ واسطهای بین خداوند و بنده وجود ندارد و این ارتباط شخصی با پیروی از قرآن و سنت پیامبر اسلام برقرار و تقویت میشود. این منابع ارتباطی وسیلهای برای نشان دادن و حفظ ارتباط با خداوند و ذکر او در زندگی روزمره هستند. عبادت با شناخت یگانگی خداوند آغاز میشود و محدود به اعمال مذهبی خاصی نیست. عبادت حقیقی، رجوع مستمر به خداوند است که هنگامی ظاهر میشود که هر عملی که مسلمان انجام میدهد در جهت رضای خداوند باشد. درنهایت، اخلاص درونی در توسل به خداوند است [
6]. به نقل از دونا لی باون، بیشتر زندگی روزمره افراد در این بافتار فرهنگی، ترکیبی از مدرنیته و سنتمحور است. سیستم فرهنگیای که مسلمانان خاورمیانه را در کنار هم نگه میدارد، آمیزهای از آداب و رسوم اسلامی و محلی در یک زمینه تاریخی تعیینشده است. فرهنگ روزمره سنتهای مذهبی کلاسیک و محلی را در کنار هم میآمیزد تا مشکلات را حل کند، مانند پیدا کردن شغل، تربیت فرزندان، از بین بردن نزاع در یک جامعه، مبارزه با تورم و مشکلات اقتصادی. در این عرصه روزمره است که مردم تضادهای فرهنگی بین سنت و مدرنیته یا دینداری و سکولاریسم را که توسط تغییرات سریع در خاورمیانه به وجود آمده است، ایجاد میکنند. در این فرهنگ والدین شریک ازدواج فرزندان را تعیین میکنند. همچنین تعیین میکنند کدام شبکههای خانوادگی میتوانند به آنها کمک کنند تا شغل پیدا کنند و چگونه تعطیلات مذهبی را جشن بگیرند [
5].
چارچوبهای حرفهای کاردرمانی در کشورهای غربی توسعه یافته و پذیرفته شدهاند، ولی در رابطه با تناسب و امکان کاربرد آنها برای گروههای فرهنگی مختلف مطالعات اندکی وجود دارد [
7]. چارچوبهای موجود برای کاردرمانی در بستری از ارزشهای غربی که بر فردگرایی، خودمختاری، شایستگی و تسلط تمرکز دارند، تکامل یافتهاند [
8, 9]. آواد (2003) اظهار کرد که تحمیل مفاهیم غربی از تمرین کاردرمانی، بر فرهنگهایی با باورها، ارزشها و نگرشهای بسیار متفاوت ممکن است یک خطر بالقوه باشد و خطر نامناسب یا نامربوط بودن به موقعیتهای موجود در آن فرهنگهای متفاوت را به دنبال داشته باشد. این مسئله ممکن است به تعارضات مفهومی و فلسفی منجر شود. مسئله اصلی تأکید مدلهای مراقبت غربی بر تقویت استقلال فردی است که برخلاف باورهای پارادایماتیک شرقی و اسلامی است که بر سرنوشتگرایی و مسئولیتهای خانوادگی متمرکز هستند [
2].
یکی از چارچوبها و مدلهای کاردرمانی که راهنمای حرفه کاردرمانی است، مدل چارچوب تمرین کاردرمانی است که ازطریق این مدل، وسعت عمل کاردرمانی و روشهای ارائه مراقبت برای مراجعان شناسایی و تعیین میشود. یکی از حوزههای خاصی که در مدل چارچوب تمرین کاردرمانی بهعنوان بخشی از حوزه عمل کاردرمانی شناسایی شده است، بافتار و محیطی است که مراجعان در آن مشغول به کار هستند و بر عملکرد کاری آنها تأثیر میگذارد. زمینههای متعدد زندگی یک فرد که در مدل چارچوب تمرین کاردرمانی شناسایی شدهاند عبارتاند از: فرهنگی، فردی، زمانی، معنوی، فیزیکی، اجتماعی و مجازی. بافت فرهنگی مراجع بهعنوان آداب و رسوم، باورها، الگوهای فعالیت، استانداردهای رفتار و انتظارات پذیرفتهشده توسط جامعهای که مراجع عضوی از آن است، تعریف میشود [
10]. این مسئله شامل قومیت و ارزشها و همچنین جنبههای سیاسی نیز هست. علاوهبراین، زمینه فرهنگی میتواند شامل فرصتهایی برای آموزش، اشتغال و حمایت اقتصادی نیز باشد. ازآنجاییکه زمینه فرهنگی بر انتخاب کار و رفتارهای کاری مبتنی بر باورها، ارزشها و انتظارات اجتماعی تأثیر زیادی میگذارد، لازم و ضروری است که کاردرمانگران دانش فرهنگی مراجعان خود را طی بررسی و برنامهریزی مداخلات حرفهای در نظر بگیرند [
10]. یکی از رایجترین ادیان در جهان، اسلام است. ایران یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی است که مسلمانان 99 درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند [
11]. در کشورهای اسلامی، فرهنگ عامه مردم با دین و مذهب آنان در هم تنیده و یکپارچه شده است و باتوجهبه اینکه این فرهنگ بر تمامی رفتارهای مراجعان تأثیر عمیقی داشته و تمامی جوانب زندگی آنان را دربر میگیرد، این سؤال مطرح میشود که دین اسلام چه تأثیری بر عملکرد کاری مراجعان دارد؟
هر مراجع که در جلسات کاردرمانی شرکت میکند، دیدگاه فرهنگی و جهانبینی خود را به این جلسات به همراه میآورد. به منظور تعامل مؤثر، کاردرمانگر باید بهدقت به ارزشها و باورهای فرهنگی مراجع درمورد سلامتی و رفاه گوش دهد و آن را درک کند. به عبارت دیگر، خدمات مؤثر مراجعمحور باید شامل آگاهی و دانش کافی و نیز بیان منحصربهفرد آنها درمورد فرهنگ مراجعان باشد [
12]. اگرچه پژوهشهایی درزمینه تأثیر فرهنگ بر عملکرد کاری در برخی ساختارهای فرهنگی انجام شده است و در منابع مختلف کاردرمانی نیز اشاراتی به این موارد شده است [
10،
13]، اما کمتر رابطه فرهنگ اسلامی با عملکرد کاری مورد بررسی قرار گرفته است. البته در این زمینه مطالعاتی در کشورهای اسلامی [
14-
16] و همچنین بر روی مهاجران مسلمان ساکن در کشورهای غیراسلامی [
17] انجام شده است. با وجود این نتیجهگیری نهایی از این متون که بتواند راهنمای عمل کاردرمانگران باشد انجام نشده است. این مرور میتواند بهصورت پایهای به شکلگیری یک بینش برای محققین و کاردرمانگران درزمینه تأثیرات فرهنگ اسلامی بر کاردرمانی منجر شود. بنابراین هدف از این مطالعه تبیین تأثیرات فرهنگ اسلامی بر عملکرد کاری مراجعان کاردرمانی در کشورهای اسلامی است.
روشها
در این مطالعه از روش تحلیل محتوای کیفی آشکار برای تحلیل دقیق دادهها استفاده شده است. تحلیل محتوای آشکار روشی است که زبان و کلمات مورداستفاده و قابلمشاهده را درگیر کرده که این شامل پیوند منطقی توصیفاتی است که دستهای از واحدهای معنای مرکزی را شکل میدهد [
18]. طبقه به گروهی از مفاهیم گفته میشود که اجزای تشکیلدهنده آن دارای محتوای یکسانی هستند. این طبقات میتوانند شامل زیرمجموعههای مختلفی باشند و از واحدهای معنایی که در مراحل مختلف متراکم شدهاند ساخته شده است [
19]. در این مطالعه و در فرایند تدوین طبقات، واحدهای معنایی مرتبط با ارتباط فرهنگ اسلامی با عملکرد کاری مراجعان کاردرمانی در مقالات مرورشده شناسایی شدند و این واحدها براساس ارتباط با همدیگر، نظامبندی و گروهبندی شدند.
این مطالعه به بررسی سیستماتیک مقالات مربوط به تأثیرات فرهنگ اسلامی بر عملکرد کاری مراجعان کاردرمانی با استفاده از روش تحلیل محتوای آشکار میپردازد. کاسارجیان (1977) تصریح میکند که تجزیهوتحلیل محتوا باید از ساختار فرایندی روشن و هدفمند پیروی کند [
20]. برایناساس، در این مطالعه از مدل فرایند 4 مرحلهای مشتقشده از مدل مایرینگ (2008) استفاده شده است. این مراحل، شامل جمعآوری مقالات، تحلیل توصیفی، انتخاب طبقات و دستهبندیها و در آخر ارزیابی مواد و روش تحقیق هستند [
21]. برایناساس و به طریقهای که بیان میشود مقالات مرتبط جمعآوری شدند. سپس این مقالات مرور شدند و توسط محققین تحلیل توصیفی شدند. سپس کدهای اولیه (39 مورد) از درون آنها استخراج شدند و این مفاهیم و کدها بهمرور براساس شباهتها و تفاوتهایشان طبقهبندی شدند و طبقات اولیه شکل گرفتند. در ادامه، این طبقات اولیه با هم ترکیب شدند و طبقات نهایی شکل گرفتند. مرور متون با استفاده از پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس، پابمد، سیناهل و همچنین پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه دادههای جهان اسلام و پایگاه مگیران و موتور جستوجوگر گوگل اسکالر انجام شده است (
جدول شماره 1).
معیارهای ورود در
جدول شماره 2 آورده شده است.
محدود بودن مطالعات در حوزه فرهنگ اسلامی و کاردرمانی دلیل انتخاب مقالات در همه بازههای زمانی بود. کلمات کلیدی عبارت بودند از: occupational therapy، Islamic culture و Muslims و نیز کلیدواژههای کاردرمانی، فرهنگ اسلامی و مسلمانان.
در ابتدا 46 مقاله استخراج شدند که تعداد زیادی از آنها درمورد معنویت و فرهنگ بوده که پس از بررسی همه آنها باتوجهبه هدف تحقیق صرفاً مقالاتی که در ارتباط با کاردرمانی در بافتار فرهنگی اسلامی بودند، انتخاب شدند که درنهایت، به 20 مورد انتخاب شدند (
جدول شماره 3).
ارزیابی مواد و روش تحقیق
جهت افزایش اعتبار و ارزیابی کیفیت از ابزار برنامه مهارتهای ارزیابی انتقادی [
35] استفاده شد. این ابزار متشکل از 10 سؤال بوده که جهت ارزیابی کیفیت مطالعات به کار میرود (
جدول شماره 4).
جدول شماره 5 یک نمای کلی از تمام مقولههای تحلیلی و تعاریف آنها ارائه میدهد.
نمونه مقالات درمورد فرهنگ اسلامی و کاردرمانی براساس این دسته بندیها تحلیل شده است. ابتدا هر مقاله خطبهخط مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و واحدهای معنایی براساس هدف تحقیق از متن مقالات استخراج شدند. سپس واحدهای معنایی تبدیل به کد شدند و در مرحله سوم طبقهبندی کدها شروع شده اعتقادات خاص در علیت بیماری وجود خرافات در علیت بیماری در کشورهای اسلامی یکی از چالشهای بزرگ کادر درمان بوده و نهتنها مخل کاردرمانی است، بلکه باعث آسیب به خود مراجعان نیز هست. در علم حاضر پزشکی علیت اغلب بیماریها در بحث ژنتیک، عفونتهای میکروبی، عوامل شیمیایی و غیره میگنجد که برای هرکدام از بیماریها یک یا چند دلیل منطقی اثباتشده موجود است، ولی در حین صحبت کردن با مراجعان میتوان اعتقادات مختلفی که اغلب جنبه خرافی دارند را درمورد علیت بیماری شنید. بهعنوان مثال دعاهای منفی دشمنان، وجود ارواح پلید در بدن بیمار، نقض تابوها از جانب بیمار، اعتقاد به آزمایش و خواست الهی و تنبیه بزرگ از جانب خداوند به دلیل رفتارها و اخلاق بد بیمار قبل از آسیب و یا در اختلالات کودکان ممکن است اعتقاد به عدم کسبوکار حلال پدر و مادر در بین اطرافیان وجود داشته باشد که همگی این موارد علاوهبر اختلال در امر درمان، باعث افزایش فشارهای روحی و روانی مراجعان و همراهان وی میشود (مقالات شماره 1، 2، 4، 6، 8، 9، 13، 14).
تردید در پذیرش فلسفه کاردرمانی
یکی از فلسفههای مهم کاردرمانی استفاده از کار و فعالیت در جهت درمان ناتوانی بیمار است که اغلب این فعالیتها شامل خودمراقبتی، اشتغال و تفریح هستند. یکی از چالشهای کاردرمانگران در کشورهای اسلامی به نقل از چند مورد از مطالعات مرورشده میل به درمانهایی است که تأثیر سریعتری و اغلب جنبه تهاجمی دارند. همچنین میل به دارودرمانی و یا استفاده از ورزش که کمتر در حوزه کاری کاردرمانگران وجود دارد. چالش بعدی در این زمینه نبود تفریح در بین سالمندان است که درواقع کار و اشتغال برای آنها مهم است، ولی علایق تفریحی کمتری دارند. یکی دیگر از فلسفههای کاردرمانی زندگی مستقل و بدون وابستگی به دیگران است. وظیفه مهم کاردرمانگران استفاده از فعالیتهای پایه و ابزاری روزمره زندگی در جهت حفظ استقلال مراجعان است، ولی متأسفانه در برخی از مراجعان به دلیل وابستگی به اطرافیان و خانواده امکان پذیرش و مقبولیت این نوع از درمانها کمتر است (مقالات شماره 2، 4، 6، 8، 12، 13).
محدودیت در ادا کردن نماز:
جهت خواندن نماز مراجعان باید ابتدا پس از انجام طهارت، برخی از قسمتهای بدن مانند صورت و دستها و پاهای خود را شست. درنهایت نماز که شامل حرکات درشت ایستادن و نشستن است خوانده میشود. این فعالیت هدفمند ممکن است در اثر اختلالات جسمانی مختل شود. به عنوان مثال در فردی که در فاز حاد دچار آسیب عروقی مغز شده است و نیز در ضایعات گسترده مغزی خواندن نماز دشوار و حتی غیرممکن است و همراهان در منزل ممکن است در این زمینه چالش داشته باشند. در مراجعانی که قبلاً معتقد به این فعالیت (نماز) بودند انجام آن به دلیل مشکلات جسمی استرسآور و ممکن است در حین انجام آن دچار خستگی جسمانی شوند (مقالات شماره 3، 4، 5، 7، 17).
چالشهای فرهنگی و محلی
باتوجهبه مطالعات مروری که شامل کشورهای مختلف اسلامی است محققین کاردرمانی به نبود ابزارهای ارزیابی بومی که مبتنی بر فرهنگ آنهاست اشاره کردهاند که این ابزارها هم شامل ارزیابی کلیه فعالیتهای روزمره زندگی مراجعان در حوزه کاردرمانی بوده و هم در حوزه معنویت و مذهب مراجعان است. چالش بعدی در این زمینه بحث پوشش مراجعان است که غالباً مبتنی بر فرهنگ اسلامی است و حجاب کامل هم در زنان و هم در مردان رعایت میشود که در این زمینه یکی از چالشها تعداد زیاد لباسهاست تا بتوانند در خانواده و در جامعه حجاب را رعایت کنند. البته این مشکل در مراجعان مرد کمتر است و نیاز به پوشش زیاد و خارج از عرف نیست (مقالات شماره 4، 6، 12، 13، 14، 19)
بحث
یافتههای حاصل از این مطالعه نشانگر ارتباط بافتار فرهنگی با عملکرد کاری مراجعان کاردرمانی است. درواقع عملکردهای کاری افراد در یک محیط و بافتار خاصی رخ میدهد که در هر جامعهای باتوجهبه فاکتورهای مختلفی میتواند شکل و رنگ خاص خود را داشته باشد. در کشورهای اسلامی، بهویژه در کشورهای واقع در خاورمیانه باتوجهبه برتری فرهنگ و تمدن اسلامی، غالبیت محیط زندگی افراد با مفاهیم معنوی و اسلامی در هم تنیده است. بنابراین اهمیت این موضوع در کاردرمانی بهعنوان یک رشته توانبخشی که در زندگی مراجعان با ناتوانی خاص ورود میکند باید حتماً لحاظ شود.
فرصتها و چالشها 2 دیدگاه انتقادی را در پیشروی ما قرار میدهند که باید بدون داشتن پیشفرضهای خاصی به آنها پرداخت و صرفاً با داشتن تفکر انتقادی میتوان به جوانب آنها نگاه کرد. نظام تربیتی اسلام بر نقد اندیشه استوار است. زیرا توانایی نقد، امکان تمییز و تشخیص درست از نادرست و نیز قضاوت صحیح و صریح را فراهم میکند. تفکر انتقادی موجب خواهد شد تا زمینه شناخت دقیق و عمیق فراهم شود. از منظر اسلام داشتن روحیه انتقادی بهویژه نقد از خود و انتقادپذیری ضمن آنکه از ویژگیهای انسان کامل به حساب آمده، لازمه پویایی و زمینهساز حرکت تکاملی فرد و جامعه اسلامی است [
37].
تأثیرات مثبت فرهنگ اسلامی، درواقع به عواملی گفته میشود که اهمیت آنها باعث بهبود عملکردکاری مراجعان میشود و کاردرمانگران باید از این عوامل جهت افزایش استقلال و حمایت از مراجعان خود استفاده کنند. در کشورهای اسلامی اعضای خانواده و وحدت آنها غالباً باعث حمایت از فرد ناتوان و زمینهساز بهبود مهارتها با کمک اعضای خانواده میشود. درصورتیکه این شبکه حمایتی دچار اختلال شود، میتواند باعث آسیب جدی به برنامه توانبخشی شود. از دیدگاه عالمان دینی تمامی دستورهای اسلام به نوعی ناظر بر صیانت از خانواده است. دادههای این مطالعه همسو با مطالعه آنوشکا (2019) بود. در مطالعه ایشان نیز اسلام جنبه مهمی از زندگی مشارکتکنندگان بود. بسیاری از افراد براساس ایمان عمیق به خدا و توانایی او برای محافظت، فعالیتهای روزمره خود و برنامهریزیهای خانوادگی خود را انجام دادهاند. شرکتکنندگان در تحقیق دارای درک خاصی از خداوند به عنوان تصمیم گیرنده نهایی بودند. آنها معتقد بودند که خداوند تولد، مرگ، ازدواج و حتی اشتغال را تعیین کرده است [
38]. اسلام باعث کمک به مراجعان به شیوههای مختلف میشود. بهعنوان مثال دستورات اسلام باعث محافظت از بدن، پیشگیری از بیماریها و نیز کمک به کاهش استرس و اضطراب میشود. ساجد در سال 2022 در یک مطالعه کارآزمایی تصادفی کنترلشده با هدف بررسی تأثیر مداخلات مبتنی بر دین اسلام بر کاهش سطوح افسردگی و اضطراب به این نتیجه دست یافت که مداخلات مبتنی بر دین اسلام بهطور قابلتوجهی سطوح افسردگی و اضطراب را در میان شرکتکنندگان کاهش داد. همچنین بهبود قابلتوجهی در سلامت عمومی بیماران پس از مداخله مشاهده شد. آنها راضی و معتقد بودند هر چیزی که برایشان اتفاق میافتد مقدر شده است [
39].
یکی از طبقات مهم درمورد فرصتهای مثبت جهت بهبود مهارتهای حرکتی و دیگر مهارتهای روزمره زندگی استفاده از نماز است که در کشورهای اسلامی به این فعالیت بهای زیادی داده میشود و کاردرمانگران میتوانند از این فرصت جهت اجرای مهارتها و فعالیتهای هدفمند استفاده کنند. تأثیرات نماز را میتوان در زمینههای مختلفی بررسی کرد. بهعنوان مثال در حوزه مهارتهای حرکتی، فعالیت مغزی و دیگر تأثیرات بر روی سلامتی که مقالات مختلفی آنها را اثبات کردهاند [
40-
42].
چالشهای فرهنگی میتوانند موانعی بر سر راه ارائه خدمات کاردرمانی باشند که بررسی جزئی آنها واجب به نظر میرسد تا بتوان با ارائه راهکارهای مناسب از شدت آنها کاست. درواقع شناسایی دقیق چالشها برای هر بافتار فرهنگی در هر کشوری واجب به نظر میرسد. یکی از چالشهای فرهنگی، اهمیت رعایت اصل محرم بودن در ارتباطات بینفردی است که دادههای این مطالعه با مطالعه کارولین موری همخوانی داشت. از دیدگاه ایشان ساختار چالشهای اجتماعی و فرهنگی، مسائل مربوط به رفتارهای اجتماعی کاردرمانگران و هنجارها، ارزشها و باورهای آنها مهم است. یکی از مضمونهای دریافتی وی، مشکلات ایجاد روابط درمانی است که ممکن است چالشها، شامل تفاوت در سن و جنسیت، اتکای بیش از حد به ابزارهای ارزیابی برای جمعآوری اطلاعات، غیر قابلپیشبینی بودن مراجع، خودداری مراجعین از شرکت در درمان و قبول کاردرمانی باشد [
43]. یکی از چالشهای مهم در امر درمان و توانبخشی مراجعان کاردرمانی وجود اعتقادات خاص در علیت بیماری است که میتواند چالش جدی در ارائه خدمات ایجاد کند. یکی از علل آن وجود خرافات است. در اصطلاح رایج، خرافات (یا اعتقاد به آن) یک کلمه معمولی و رایج است که بهعنوان شانس، شهود، افکار غیرمنطقی و مکان کنترل نیز تعریف میشود [
44]. این مسئله میتواند به دلایل و ویژگیهای مختلف ایجاد شود؛ بهعنوان مثال، عدم آگاهی از رویدادها، عدم کنترل محیط و یا تفکر سرنوشتساز [
45]. این مسئله در سراسر جهان وجود دارد و مختص بافتار فرهنگ اسلامی نیست. بهعنوان مثال در اروپا، یک نظرسنجی در آلمان نشان داد نیمی از مردم شمال آلمان، 68 درصد از زنان و 38 درصد از مردان، خرافاتی هستند [
44]. بهعبارتدیگر، تفکر خرافی در تمام دنیا وجود دارد، اما زمانی که وارد حوزه سلامتی شود، مضر میشود و بر رفاه افراد تأثیر میگذارد و جزو باورهای بهداشتی فرد میشود [
44]. چالش بعدی مشکلات و محدودیتهایی است که در ادا کردن نماز وجود دارند. این چالش به نوعی ممکن است باعث تلاش و تقلای زیاد در مراجع و یا مراقبین شود. این مسئله میتواند به این دلیل باشد که در احکام اسلامی آمده است که نماز در هیچ حال انسانی نباید ترک شود [
46]. با وجود این بیماران در انجام فریضه نماز در بیمارستان با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند و هیچگونه کمکی به آنان نمیشود [
47]. انجام ندادن این فرضیه میتواند باعث ایجاد گناه در فرد معتقد شود [
48]. براساس مطالعه راوری و همکاران، عدم اقامه نماز توسط بیماران میتواند به دلیل شرایط بیمارستان و موانع موجود باشد. این موانع عبارتاند از: موانع مربوط با مقدمات نماز، وضعیت حرکتی بیمار و همچنین امکانات و موانع مربوط به بیماری. از دیدگاه مطالعه ایشان بیمارانی که از احکام نماز در زمان بیماری آگاه بودند بیشتر موفق به انجام اقامه نماز میشدند. اکثر موانع اقامه نماز با داشتن آگاهی کافی از شرایط اقامه نماز در زمان بیماری قابل برطرف شدن هستند. آموزش احکام نماز توسط پرسنل میتواند راهکار خوبی به بیماران در اقامه نماز باشد [
48].
چالش بعدی تردید در پذیرش فلسفه کاردرمانی است که همانطور که اشاره شد یک عامل بسیار مهم و تعیینکننده عملکرد کاری افراد، بافتار محیطی حاکم بر آن جامعه است. در کاردرمانی نیز این بافتار بهعنوان یک عامل اجتنابناپذیر و اثرگذار بر ارائه خدمات شناخته شده است [
49] و باتوجهبه اینکه کشور ایران دارای بافتاری محیطی خاص بوده و به دلیل همین مسئله و نیز برخی مشکلات اجرایی، استفاده از روشهای مبتنی بر آکیوپیشن با مشکلاتی روبهرو است و مراجعین و درمانگران به دلیل عینی بودن اهداف مربوط به کارکرد و ساختار بدنی تمایل بیشتری به آنها نشان میدهند [
50, 51]. درواقع، باتوجهبه مطالعات اندک انجامشده در کشور ایران به نظر میرسد که تاکید خانوادهها غالباً بر روی ریزفاکتورهایی مانند کنترل حرکتی، دامنه حرکتی، قدرت عضلانی و غیره است و اجرای عملکردهای کاری و اجرای نقشهای زندگی اهمیت کمتری برای آنان دارند [
50, 51]. مطالعهای که توسط راجی و مهربان (2019) در ایران انجام شد به این مسئله میپردازد که کاردرمانگران ایرانی عملکرد بدن را در کودکان مبتلا به فلج مغزی در اولویت قرار میدهند. درحالیکه فعالیتهای روزمره زندگی و مشارکت در جامعه در اولویتهای بعدی آنان است. در ارتباط با چالشهای فرهنگی و محلی مطالعهای یافت نشد که این امر به دلیل کمبود مطالعات در این زمینه در کاردرمانی است و نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینهها مشاهده میشود.
غالب چالشهای ایجادشده فرهنگی به دلیل نبود مدل مناسب فرهنگی براساس فرهنگ اسلامی کشورهای مسلمان است که درواقع یکی از راهکارهای مناسب میتواند مطالعه و تحقیق در این زمینه باشد و همچنین تقویت استدلال بالینی کاردرمانگران هم میتواند در این زمینه مفید واقع شود. درواقع تأثیر زمینه و فرهنگ بر استدلال بالینی، هم در حرفه کاردرمانی و هم در محیط کار، این پتانسیل را دارد که مفروضات فلسفی و نحوه همسویی آنها با عملکرد کاردرمانی را زیرورو کند. نیاز به درک بیشتر درمورد چالشهایی است که کاردرمانگران تجربه میکنند و اینکه چگونه زمینه و فرهنگ بر بروز و مدیریت این چالشها تأثیر میگذارند. بهطور خاص، این فراترکیب به درک بیشتر درمورد آنچه در طی فرهنگپذیری در کاردرمانی اتفاق میافتد، نحوه تفسیر کدهای اخلاقی و نحوه گزارش و مدیریت خطاهای عملی نیاز دارد [
43].
نتیجهگیری
باتوجهبه تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از مرور مقالات، میتوان به این نتیجه رسید که دین اسلام که در کشورهای اسلامی به یک فرهنگ خاصی تبدیل شده است. این دین تأثیرات عمیقی بر زندگی روزمره مراجعان کاردرمانی دارد که این تأثیرات میتوانند بهعنوان جنبه مثبت داشته باشند و باعث اتحاد و یکپارچگی خانوادهها در بروز بحران و بیماری شوند. همچنین داشتن تفکرات و توصیههای مثبت باعث حفاظت از فرد ناتوان میشود. وجود یکسری چالشها باعث ایجاد برخی موانع در زندگی روزمره افراد میشود و حتی میتواند سیر درمان و توانبخشی مراجعان را مختل کند. درصورتیکه این چالشها برای مراجع برطرف نشوند میتوانند مانع بزرگی بر سر راه ارائه خدمات توانبخشی و کاردرمانی شوند. کاردرمانگران میتوانند از فرصتها جهت بهبود عملکرد مراجعان استفاده کنند. جهت برطرف کردن چالشهای موجود باید تحقیقات زیادی جهت ارائه راهکارهای لازم انجام داد تا به این پرسش پاسخ داده شود که چه مدلی جهت ارزیابی و درمان عملکردهای روزمره مناسبتر است و کاردرمانگران از چه مدلی میتوانند جهت استدلال بالینی برای حل چالشها استفاده کنند.
محدودیتهای پژوهش
باتوجهبه تحقیقات اندک درزمینه کاردرمانی یکی از محدودیتهای پژوهش، کمبود منابع درزمینه فرهنگ اسلامی در کاردرمانی بوده است.عدم ارائه مطالب در دیگر حوزههای اسلامی و فرایض دینی، مانند روزه و امورات مربوط به زیارت و غیره ازجمله محدودیتهای این مطالعه بوده است. مسئله دیگر عدم آشنایی محققین با زبان عربی و یافتن مقالات عربی زبان بود.
پیشنهادات پژوهش
انجام مطالعاتی درزمینه مدلهای کاردرمانی مبتنی بر اسلام و معنویت جهت بهبود معنویت و دینداری مراجعان کاردرمانی لازم به نظر میرسد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله یک متا سنتز بدون نمونه انسانی یا حیوانی است.
حامی مالی
این مطالعه هیچگونه حامی مالی ندارد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، تحلیل دادهها، نگارش، ویرایش و بررسی: حسن وحیدی، نازیلا اکبر فهیمی، آزاد رحمانی، مهدی رصافیانی؛ گردآوری اطلاعات: حسن وحیدی، نازیلا اکبر فهیمی؛ سرپرست: نازیلا اکبر فهیمی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
1.
Chiang M, Carlson G. Occupational therapy in multicultural contexts: Issues and strategies. British Journal of Occupational Therapy. 2003; 66(12):559-67. [DOI:10.1177/030802260306601204]
2.
Awaad J. Culture, cultural competency and occupational therapy: A review of the literature. British Journal of Occupational Therapy. 2003; 66(8):356-62. [DOI:10.1177/030802260306600804]
3.
Mumford D. Transcultural aspects of rehabilitation. In: Hume C, Pullen IM, editors. Rehabilitation for mental health problems: An introductory handbook. London: Churchill Livingstone; 1994. [Link]
4.
Moghadam VM. Modernizing women: Gender and social change in the Middle East. Colorado: Lynne Rienner Publishers; 2003. [DOI:10.1515/9781685858995]
5.
Bowen DL, Early EA. Everyday life in the Muslim Middle East: Indiana: Indiana University Press; 2002. [Link]
6.
Ahmad M, Khan S. A model of spirituality for ageing Muslims. Journal of Religion and Health. 2016; 55(3):830-43. [DOI:10.1007/s10943-015-0039-0] [PMID]
7.
Hagedorn R. Foundations for practice in occupational therapy: London: Churchill Livingstone; 1997. [Link]
8.
Iwama MK. Meaning and inclusion: Revisiting culture in occupational therapy. Australian Occupational Therapy Journal. 2004; 51(1):1-2. [DOI:10.1111/j.1440-1630.2004.00429.x]
9.
Kondo T. Cultural tensions in occupational therapy practice: Considerations from a Japanese vantage point. The American Journal of Occupational Therapy. 2004; 58(2):174-84. [DOI:10.5014/ajot.58.2.174] [PMID]
10.
Glen G, Brown ·C. Willard & Spackman’s occupational therapy. Pennsylvania: Wolters Kluwer Health; 2023. [Link]
11.
Rezaei M, Adib-Hajbaghery M, Seyedfatemi N, Hoseini F. Prayer in Iranian cancer patients undergoing chemotherapy. Complementary Therapies in Clinical Practice. 2008; 14(2):90-7. [DOI:10.1016/j.ctcp.2008.01.001] [PMID]
12.
Black RM. Intersections of care: An analysis of culturally competent care, client centered care, and the feminist ethic of care. Work. 2005; 24(4):409-22. [Link]
13.
Castro D, Dahlin-Ivanoff S, Mårtensson L. Occupational therapy and culture: A literature review. Scandinavian Journal of Occupational Therapy. 2014; 21(6):401-14. [DOI:10.3109/11038128.2014.898086] [PMID]
14.
Al Busaidy NS, Borthwick A. Occupational therapy in Oman: The impact of cultural dissonance. Occupational Therapy International. 2012; 19(3):154-64. [DOI:10.1002/oti.1332] [PMID]
15.
Awaad T. Culture, cultural competency and psychosocial occupational therapy: A Middle Eastern perspective. British Journal of Occupational Therapy. 2003; 66(9):409-13. [DOI:10.1177/030802260306600905]
16.
Malkawi SH, Alqatarneh NS, Fehringer EK. The influence of culture on occupational therapy practice in Jordan. Occupational Therapy International. 2020; 2020:1092805-. [DOI:10.1155/2020/1092805] [PMID]
17.
Maroney P, Potter M, Thacore VR. Experiences in occupational therapy with Afghan clients in Australia. Australian Occupational Therapy Journal. 2014; 61(1):13-9. [DOI:10.1111/1440-1630.12094] [PMID]
18.
Neuendorf KA. The content analysis guidebook. California: Sage Publications, Inc; 2017. [DOI:10.4135/9781071802878]
19.
Graneheim UH, Lundman B. Qualitative content analysis in nursing research: Concepts, procedures and measures to achieve trustworthiness. Nurse Education Today. 2004; 24(2):105-12. [DOI:10.1016/j.nedt.2003.10.001] [PMID]
20.
Kassarjian HH. Content analysis in consumer research. Journal of Consumer Research. 1977; 4(1):8-18. [DOI:10.1086/208674]
21.
Mayring P. Qualitative content analysis. A Companion to Qualitative Research. 2004; 1(2):159-76. [Link]
22.
Mohamed CR, Nelson K, Wood P, Moss C. Issues post-stroke for Muslim people in maintaining the practice of salat (prayer): A qualitative study. Collegian. 2015; 22(3):243-9. [DOI:10.1016/j.colegn.2014.01.001] [PMID]
23.
Pooremamali P, Eklund M, Östman M, Persson D. Muslim Middle Eastern clients’ reflections on their relationship with their occupational therapists in mental health care. Scandinavian Journal of Occupational Therapy. 2012; 19(4):328-40. [DOI:10.3109/11038128.2011.600328] [PMID]
24.
Romli MH, Yunus FW. Malaysian occupational therapists’ perspective on prayer activity of Muslim clients. Education in Medicine Journal. 2016; 8(4):23-38. [DOI:10.5959/eimj.v8i4.448]
25.
Busuttil J. Establishing psychosocial occupational therapy in an Arab country. British Journal of Occupational Therapy. 1994; 57(4):124-6. [DOI:10.1177/030802269405700404]
26.
Busuttil J. Planning occupational therapy services in Kuwait. British Journal of Occupational Therapy. 1996; 59(3):125-7. [DOI:10.1177/030802269605900308]
27.
Engel-Yeger B. Comparing participation patterns in out-of-school activities between Israeli Jewish and Muslim children. Scandinavian Journal of Occupational Therapy. 2013; 20(5):323-35. [DOI:10.3109/11038128.2013.793738] [PMID]
28.
Thomas H. Developing a culturally competent model of occupational therapy in Bulgaria and Kosovo [BA thesis]. Carolina: University of North Carolina; 2017. [Link]
29.
Chowdhury N. Integration between mental health-care providers and traditional spiritual healers: Contextualising Islam in the twenty-first century. Journal of Religion and Health. 2016; 55(5):1665-71. [DOI:10.1007/s10943-016-0234-7] [PMID]
30.
Malone J, Dadswell A. The role of religion, spirituality and/or belief in positive ageing for older adults. Geriatrics. 2018; 3(2):28. [DOI:10.3390/geriatrics3020028] [PMID]
31.
Margolis SA, Carter T, Dunn EV, Reed RL. Validation of additional domains in activities of daily living, culturally appropriate for Muslims. Gerontology. 2003; 49(1):61-5. [DOI:10.1159/000066509] [PMID]
32.
Babaei M, Rassafiani M. [Scope of spirituality research in occupational therapy literature: A scoping review Study (Persian)]. Journal of Research in Rehabilitation Sciences. 2016; 12(3):185-93. [Link]
33.
Rassafiani M, Sahaf R, Yazdani F. Occupational therapy in Iran: Past, present, and future. Annals of International Occupational Therapy. 2018; 1(1):49-56. [DOI:10.3928/24761222-20180212-04]
34.
Babaei M, Rafiey H, Karbalaee-Nouri A, Rassafiani M, Haghgoo H, Biglarian A. Spirituality as a neglected core in occupational therapy practice: An Iranian Exploratory Survey. Journal of Religion and Health. 2023; 62(2):1207-22. [Link]
35.
Long HA, French DP, Brooks JM. Optimising the value of the critical appraisal skills programme (CASP) tool for quality appraisal in qualitative evidence synthesis. Research Methods in Medicine & Health Sciences. 2020; 1(1):31-42. [DOI:10.1177/2632084320947559]
36.
Avenier MJ. Shaping a constructivist view of organizational design science. Organization Studies. 2010; 31(9-10):1229-55. [DOI:10.1177/0170840610374395]
37.
Mahrozade T, Shahi B. [The study of the Educational Nature of Critical thinking both From the Islamic View Point and Post Structuralism (Persian)]. Journal of Management and Planning in Educational Systems. 2013; 6(2):45-66. [Link]
38.
Ataullahjan A, Mumtaz Z, Vallianatos H. Family planning, Islam and sin: Understandings of moral actions in Khyber Pakhtunkhwa, Pakistan. Social Science & Medicine. 2019; 230:49-56. [DOI:10.1016/j.socscimed.2019.03.011] [PMID]
39.
Saged AAG, Sa'ari CZ, Abdullah MB, Al-Rahmi WM, Ismail WM, Zain MIA, et al. The effect of an Islamic-Based intervention on depression and anxiety in Malaysia. Journal of Religion and Health. 2022; 61(1):79-92. [DOI:10.1007/s10943-021-01484-3] [PMID]
40.
Chamsi-Pasha M, Chamsi-Pasha H. A review of the literature on the health benefits of Salat (Islamic prayer). The Medical Journal of Malaysia. 2021; 76(1):93-7. [PMID]
41.
Doufesh H, Ibrahim F, Safari M. Effects of Muslims praying (Salat) on EEG gamma activity. Complementary Therapies in Clinical Practice. 2016; 24:6-10. [DOI:10.1016/j.ctcp.2016.04.004] [PMID]
42.
Hamed Msed. Effect of regular prayer (SALAT) Movements on postural balance. Giza: Cairo University; 2012.
43.
Murray C, Turpin M, Edwards I, Jones M. A qualitative meta-synthesis about challenges experienced in occupational therapy practice. British Journal of Occupational Therapy. 2015; 78(9):534-46. [DOI:10.1177/0308022615586786]
44.
Taher M, Pashaeypoor S, Cheraghi MA, Karimy M, Hoseini ASS. Superstition in health beliefs: Concept exploration and development. Journal of Family Medicine and Primary Care. 2020; 9(3):1325-30. [DOI:10.4103/jfmpc.jfmpc_871_19] [PMID]
45.
Larose F, Bourque J, Freiman V. The effect of contextualising probability education on differentiating the concepts of luck, chance, and probabilities among middle and high school pupils in Quebec. Data and context in statistics education: Towards an evidence-based society Proceedings of the Eighth International Conference on Teaching Statistics. 2010; 1-4. [Link]
46.
Demehri F, Honarmand M, Yavari A. [Depression and obsessive-compulsive as antecedent of guilt feeling and anxiety as consequences of it in university girl students (Persian)]. Journal of Woman Cultural Psychology. 2011; 2(6):25-36. [Link]
47.
Kazemi M, Vazirinejad R, Ravari A, Jafarpor P. [Relationship between religious attitudes and prayer of patients in medical and surgical in Hospital of AliIbn AbiTaleb, Rafsanjan, 2012 (Persian)]. Community Health Journal. 2012; 6(3):31-8. [Link]
48.
Ravi A, Mirzaei T, Mirzaei S, Kazemi M, Hosieni F. [Prayer (Salat) performance for patient, patients, hospital (Persian)]. Journal of Medicine and Spiritual Cultivation. 2018; 26(2):145-58.
49.
Kondo T. Cultural tensions in occupational therapy practice: Considerations from a Japanese vantage point. American Journal of Occupational Therapy. 2004; 58(2):174-84. [DOI:10.5014/ajot.58.2.174] [PMID]
50.
Khayatzadeh Mahani M, Hassani Mehraban A, Kamali M, Parvizy S. Facilitators of implementing occupation based practice among Iranian occupational therapists: A qualitative study. Medical Journal of The Islamic Republic of Iran. 2015; 29:307. [PMID]
51.
Khazaeli K, Rassafiani M, Sourtiji H. [A study on employing occupation during intervention by occupational therapists in Isfahan and Tehran, Iran (Persian)]. Journal of Research in Rehabilitation Science. 2012; 8(1):132-44. [Link]
52.
Raji P, Mehraban AH, Ahmadi M, Schiariti V. Assessment priorities in cerebral palsy using ICF core set by Iranian occupational therapists. Canadian Journal of Occupational Therapy. 2019;86(4):289-98. [DOI:10.1177/0008417419833400] [PMID]