@ARTICLE{Esteki, author = {Esteki, Ali and }, title = {Quantitative Analysis of Lateral Pinch Force in Quadriplegic Patients Using Functional Neuromuscular Stimulation with Computer Stimulation}, volume = {5}, number = {3}, abstract ={هدف: مفصل انتهایی‌ شست دست مددجویان کوادری‌پلژی‌ که از تحریک الکتریکی عضلات جهت بازیابی حرکت انگشتان استفاده می‌نماید، هنگام عمل گیرش جانبی‌ دچار خمش بیش‌ازاندازه و در نتیجه گیرش ناموفق می‌گردد. در فعالیت‌های‌ روزمره این نوع گیرش جهت گرفتن و جابه‌جاکردن برخی از اجسام کاربرد فراوانی‌ دارد؛ لذا لازم است برای این دسته از مددجویان این امکان حرکتی بازیابی‌ گردد. در حال حاضر، مشکل فوق توسط تثبیت بند انتهایی‌ شست در امتداد بند میانی‌ که نیاز به عمل جراحی‌ دارد و منجر به ازدست‌دادن یک درجه آزادی می‌شود، رقع می‌گردد. در این تحقیق با استفاده از شبیه‌سازی‌ رایانه‌ای‌ یک مدل استاتیکی از دست، زاویه و نیروی‌ گیرش در روش متداول و روش‌های پیشنهادی جایگزین محاسبه و مقایسه گردید. روش بررسی: در مدل ارائه‌شده انگشتان، کف دست و جسم مورد گیرش به‌صورت صلب، ثابت و عمود بر صفحه افق و شست به‌شکل زنجیره‌ای از سه جسم صلب که توسط یک مفصل دو درجه آزادی به دست و دو مفصل یک درجه آزادی به یکدیگر متصل شده‌اند، در نظر گرفته شد. به‌ هر مفصل گشتاور مقاومتی، گشتاور فعال عضلات و گشتاور حاصل از نیروی خارجی بر بند انتهایی‌ شست اعمال گردید. عضلات فلکسور بلند شست (FPL: Flexor Pollicis Longus)، اکستانسور بلند شست (EPL: Extensor Pollicis Longus)، جمع‌کننده شست (ADP: Adductor Pollicis) و دورکننده شست (APB: Abductor Pollicis Brevis) در مدل به‌کاررفته شش روش متفاوت مورد بررسی قرار گرفت: 1- تحریک فلکسور بلند شست و فیوزکردن مفصل انتهایی‌ شست در زاویه صفر (روش متداول)؛ 2- در زاویه 15؛ 3- در زاویه 30 درجه؛ 4- تحریک فلکسور بلند شست؛ 5- تحریک هم‌زمان فلکسور بلند شست و EPL؛ 6- تحریک هم‌زمان فلکسور بلند شست، ADP و APB بدون فیوز نمودن مفصل. یافته‌ها: مقایسه مابین نتایج تجربی‌ دیگران و نتایج حاصل از مدل، مؤید اعتبار مدل است. یافته‌ها آشکار نمود استفاده از عضله فلکسور بلند شست بدون فیوزنمودن مفصل انتهایی‌ شست موجب گیرش جانبی نامناسب با نوک شست می‌گردد و فیوزنمودن مفصل در امتداد بند میانی، بدون ایجاد تغییر محسوسی‌ در نیروی‌ گیرش، زاویه گیرش را به شکل مؤثری بهبود می‌بخشد. اگرچه اضافه‌نمودن زاویه فیوز موجب افزایش ناچیز نیروی‌ گیرش می‌شود، زاویه گیرش به مقدار قابل توجهی‌ افرایش می‌یابد و حالت گیرش را نامناسب می‌نماید؛ لذا نتایج مدل مؤید اثربخشی‌ روش متداول است. نتایج نشان می‌دهد میزان گشتاور خمشی خلفی‌ آکستانسور بلند شست نمی‌تواند بر گشتاور خمشی قدامی فلکسور بلند شست غلبه نماید و تغییر قابل توجهی‌ در حالت گیرش ایجاد نماید، لذا به‌نظر می‌رسد این راه حل پیشنهادی موفقیت‌آمیز نباشد، اما در روش آخر، بدون نیاز به فیوزکردن مفصل، حالت گیرش تقریباً مشابه روش متداول و نیروی‌ گیرش 60 درصد بیشتر از نیروی‌ گیرش در روش متداول است. نتیجه‌گیری: در استفاده از تحریک الکتریکی عضلات می‌توان عمل گیرش جانبی‌ شست را بدون عمل جراحی و با استفاده از تحریک الکتریکی هم‌زمان عضلات فلکسور بلند شست، جمع‌کننده شست و دورکننده شست بازیابی نمود. }, URL = {http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-119-fa.html}, eprint = {http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-119-fa.pdf}, journal = {Archives of Rehabilitation}, doi = {}, year = {2004} }