جلد 8 - ويژه‌نامه توان‌بخشي در بيماري‌ها و اختلالات رواني                   دوره، ، فصل و سال، مسلسل | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


گروه روانپزشکی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران.
چکیده:   (17269 مشاهده)

چرا ویژه نامه اختلالات روانی؟

مسائل روانی زیربنای بیشتر بیماریهای جسمی و تقریباً همه آسیب‌های اجتماعی را تشکیل می‌دهد. فردی را در نظر بگیرید که در اثر تصادف رانندگی دچار شکستگی پاشده است. اینجا نخست باید پرسید چه عاملی باعث شد این فرد بدون احتیاط رانندگی کند؟ رانندگی بی‌توجه به امنیت خود و دیگران از ویژگیهای افراد ضد اجتماعی، مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی، بیماران هیپومانیک و مانیک و بیماران افسرده شدید است که بویژه مورد آخر یعنی بیماران افسرده شدید ممکن است در کل تمایل به خودکشی آشکار یا پنهان داشته باشند.

از سوی دیگر افرادی که در معرض عوامل استرس آور قرار می‌گیرند و دچار نابسامانی سازگاری می‌شوند هم زیاد در خطر تصادف قرار می‌گیرند، به نحوی که به این گروه نام «مستعد به تصادف » گذاشته‌اند. عدم تمرکز حواس منجر به تصادف رانندگی می‌تواند در اثر بیماریهای روانی کارکردی نظیر افسردگی، اضطراب، نابسامانی فشار روانی به دنبال سانحه، یا ناشی از بیماریهای روانی عضوی چون آلزهایمر باشد.

کسانیکه الکل یا قرصهای محرک یا کوکایین مصرف می‌کنند نیز با میزانهای بالاتر تصادف رانندگی مواجه می‌شوند. مصرف این مواد نیز تحت تأثیر عوامل روانی است. اهمیت موضوع در این حد متوقف نمی‌ماند. واکنش‌های فرد به تصادف، شکستگی‌ها، نشانه‌های بیماری و معلولیت‌ها، رعایت یا عدم رعایت دستورهای پزشکی همه به مسائل روانی مربوط می‌شود. در دیگر وضعیت‌های پزشکی هم اوضاع به همین منوال است. زمانیکه از افزایش بیماریهای قلبی – عروقی، مثلاً بیماریهای شریان اکلیلی قلب، افزایش فشار خون شریانی، یا حتی سرطان – برای نمونه سرطان ریه – گفتگو می‌شود، بهتر است در ابتدا بپرسیم چه عامل یا نابسامانی روانی باعث شد بیمار سیگار بکشد، ورزش نکند، دچار اختلال خواب شود، غذای نامناسب بخورد و در نتیجه خود را در معرض بیماریهای گوناگون جسمی قرار دهد.

آسیب‌های اجتماعی هم که این روزها زیاد در مورد آن صحبت می‌شود، نظیر بزهکاری، اعتیاد، خانواده‌های ازهم گسیخته، و ... در اثر مشکلات روانی تک تک افراد به وجود می‌آید. این درست است که عوامل اجتماعی می‌تواند مسائل مذکور را تشدید کند یا تخفیف دهد، اما زمینه تاحد زیادی در وجود خود فرد قرار دارد. برای نمونه، ما بزهکاری نداریم که صرفاً در اثر عوامل بزهکار شده باشد. بخش عمده بزهکاران را مبتلایان به نابسامانی شخصیت ضد اجتماعی تشکیل می‌دهند که اگر در محیط مناسب قرار گیرند، بزهکاری و قانون شکنی هم می‌کنند.

بسیاری از موضوعاتی که سابق بر این به عنوان مسائل اجتماعی مطرح می‌شد، امروزه می‌دانیم که به طور عمده ناشی از بیماریهای روانی است. از این جمله باید به خودکشی اشاره کنیم. کاربرد صحیح و بجای داروهای نوین ضد افسردگی در دو دهه اخیر در کشورهای صنعتی غرب باعث شد میزان خودکشی در گروههای جوان و نوجوان تاحد چشمگیری پایین بیاید و این برخلاف روند کشورهای درحال توسعه است که در آنها آمار خودکشی در گروههای نوجوان و جوان رو به فزونی است، زیرا در این کشورها بیماریهای روانی مورد توجه جدی و درمان قرار نمی‌گیرد و از دارو استفاده لازم نمی‌شود. اگر برای پزشکان، مردم و مسئولان روشن شود که بیماریهای جسمی و آسیب‌های اجتماعی در واقع زمینه و علت روانی دارند، آنگاه مطمئناً روانپزشکی و رواندرمانی هم در اولویت‌های اول وزارت بهداشت، قوه قضاییه و وزارت کشور قرار می‌گرفت و جایگاه راستین خود را می‌یابد.

هنوز هم اکثریت پزشکان می‌اندیشند بیمار واقعی کسی است که ضایعه بافتی قابل مشاهده داشته باشد. چه بسیارند بیمارانی که به علت مشکلات روانپزشکی تحت درمان هستند ولی بنا به توصیه نادرست سایر پزشکان و حتی برخی همکاران این حوزه که تحت عنوان مشاوره و رواندرمانی غیر دارویی بدون نظارت روانپزشک به فعالیت می‌پردازند، درمان خود را رها کرده‌اند. بسیاری از بیماران افسرده به دلیل همین توصیه‌های نادرست و قطع درمان، پس از مدتی در اثر شدت افسردگی دست به خودکشی زده‌اند. بیماری که هذیانهای او با مصرف داروهای روانپزشکی تحت کنترل در آمده، بدلیل قطع دارو متعاقب توصیه غلط پس از مدتی با برگشت هذیانهای خیانت زناشویی همسر خود را به قتل رسانیده است. هنوز اکثریت پزشکان توجه ندارند که مسائل روانپزشکی در انتهای بررسیهای پزشکی قرار ندارد بلکه جای آن از ابتدا و به موازات سایر بررسیها می‌باشد. اینگونه نیست که بیمار فقط از جنبه مشکلات جسمی بررسی شود و اگر چیزی در این باب یافت نشد به روانپزشک ارجاع شود. بلکه ارتوپد هم باید بداند چرا مراجع او بدون احتیاط قدم بر می‌دارد و چنان شتابزده می‌رود که جلوی پایش را نمی‌بیند، یا جراح باید بیندیشد چگونه این بیمار در عرض دو ماه سه بار تصادف منجر به جراحت داشته است، مشکل باز می‌گردد به میزان کم آموزش روانپزشکی در دوره پزشکی و تعامل کمتر تخصصهای مختلف درمانی و توانبخشی با روانپزشکان و سایر همکاران حوزه روانشناختی، رواندرمانی و روانپرستاری. در حال حاضر دانشجوی پزشکی در بیمارستانهای روانی یا به ندرت در بخش روانپزشکی در بیمارستان عمومی فقط با بیماران روانپریش روبرو می‌شود و این امر به او فرصت نمی‌دهد تا با اکثریت بیماران روانپزشکی که غیر روانپریش هستند و یا بیماران داخلی و جراحی و زنان و کودکان که مشکلات روانپزشکی دارند اما به درمانگاههای غیر روانپزشکی مراجعه می‌کنند آشنا شود. درحالیکه ضروری است در همه مجموعه‌های درمانگاهی اعم از داخلی، جراحی، پوست، قلب، گوارش، غدد، ... دستکم یک روانپزشک رابط حضور داشته باشد و در کنار متخصصان مربوطه به آموزش مسائل روانپزشکی همه بیماران به دانشجو و دستیار بپردازد. کشورما به تربیت تعداد زیادی روانپزشک در مدت بالنسبه کوتاه برای رسیدن به حداقل استانداردها در مورد نسبت روانپزشک به کل جمعیت نیاز دارد که طبق برآوردهای ارائه شده در جلسات کمیته تدوین برنامه راهبردی رشته تخصصی روانپزشکی، در حدود پانزده برابر تعداد کنونی روانپزشکان ایران است که در حال حاضر فقط یکهزار نفر هستند. همچنین سایر متخصصین در حوزه روانشناسی، رواندرمانی و روانپرستاری نیز «خصوصاً در مقطع دکترای تخصصی» تعداد شان کمتر از استانداردهای جهانی است. تقویت و گسترش گروههای روانپزشکی موجود، و تأسیس گروههای جدید آموزشی تخصصی روانپزشکی از دیگر مباحث طرح شده در کمیته تدوین برنامه راهبردی رشته تخصصی روانپزشکی است که شامل بهبود و گسترش کیفی این رشته علاوه بر گسترش کمی آن می‌باشد. گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با مرکزیت بیمارستان بزرگ آموزشی – درمانی روانپزشکی رازی در طول ده سال اخیر نقش مهمی در تربیت روانپزشکان آگاه و آشنا با شرایط واقعی بیماران کشور، و مطلع از اهمیت پیشگیری و توانبخشی، علاوه بردرمان داشته است به نحوی که از سایر دانشگاههای علوم پزشکی، دستیاران برای گذراندن دوره‌های عمومی یا فوق تخصصی (روانپزشکی کودک و نوجوان) و کارهای پژوهشی به مرکز روانپزشکی رازی مراجعه می‌کنند. با توجه به وجود مرکز روانپزشکی رازی با داشتن 1400 تخت بستری و درمانگاههای متعدد که نزدیک به 20% کل خدمات درمانی روانپزشکی کشور را ارائه می‌کند، امکان استفاده بیشتر آموزشی و پژوهشی در جهت نیل به اهداف وزارتخانه متبوع در زمینه روانپزشکی وجود دارد. این مرکز و متخصصین مختلف روانپزشک، روانشناس و ... نه تنها در تربیت سالانه 18 نفر پزشکان دستیار روانپزشکی و درمان بیماران و امور پژوهشی روانپزشکی به طور مستقیم به فعالیت مشغولند بلکه به صورت همکار در امور آموزشی و پژوهشی گروههای دیگر آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه و تربیت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد آنان، و دیگر مؤسسات آموزش عالی کشور مشارکت دارند. همچنین در این دانشگاه، در زمینه آموزش سایر رشته‌های مرتبط با بیماریها و اختلالات روانی، در حوزه‌های روانشناسی، رواندرمانی، روانپرستاری و توانبخشی آنها و جذب بهترین متخصصین این رشته‌ها در عضویت هیئت علمی دانشگاه، گامهای مؤثری در افزایش کیفیت آموزشها ارائه شده به دانشجویان و ارتقاء خدمات درمانی در مراکز تحت نظارت خود برداشته است. امید آنکه این ویژه نامه بتواند گامی در جهت پیشبرد تشخیص درمان و توانبخشی در بیماریها و اختلالات روانی و انعکاس فعالیت‌های پژوهشی آن با استعانت از پروردگار یکتای توانا باشد و واقعیت، ضرورت و اهمیت روانپزشکی را درحد استطاعت صفحات محدود این ویژه نامه بازتاب دهد.

دکتر فربد فدایی – سردبیر افتخاری ویژه نامه روانپزشکی

     
نوع مطالعه: سرمقاله | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1386/7/8 | پذیرش: 1394/7/29 | انتشار: 1394/7/29

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.